به گزارش خبرنگار ایمنا، حسن کسایی موسیقیدان، ردیف دان و نوازنده نی و سه تار بود. وی سال ۱۳۰۷ در کوچه باغ کلم، محله بید آباد اصفهان متولد شد؛ تولد در خانوادهای تاجر پیشه و در عین حال علاقمند به هنر، از همان ابتدا دریچهای را به سوی هنر و موسیقی به روی او باز کرد. به طوری که خانه آنها محلی برای تجدید دیدار هنرمندان بزرگی چون سید حسین طاهرزاده، جلالالدین تاج اصفهانی، اکبر خان نوروزی و خاندان شهناز (شعبانخان، حسین آقا، علی آقا و جلیل شهناز) به شمار میرفت. شاید همین رفت و آمد ها و دیدارها عاملی برای شکوفایی استعداد کسایی بود. به مناسبت سالروز تولد این استاد نی نواز به بررسی رد پای او در موسیقی اصیل ایرانی پرداخته ایم.
حسن منصوری، نوزانده نی، درباره تاریخ موسیقی ایرانی و تحولی که حسن کسایی در این هنر ایجاد کرد، به خبرنگار ایمنا میگوید: از حدود یکصد سال پیش و همراه با اختراع دستگاههای ضبط اصوات بود که مضبوطاتی از سازهای مختلف، از جمله نی هفت بند ایرانی در دسترس قرار گرفت. پیش از آن هیچ گونه تاریخی برای نوای سازها به صورت ثبت شده وجود نداشت. برای نمونه در موسیقی غربی از حدود پنج قرن پیش تا کنون، خط نت وجود داشته و به کمک این خط آنچه که در موسیقی تولید میشده به ثبت میرسیده است؛ در حالی که ما تا ۱۲۰ سال پیش هیچ ثبت و ضبطی در ارتباط با نواخت های موسیقی نداشتیم که بخواهیم آن را مورد قضاوت قرار دهیم.
وی میافزاید: اما تقریباً از زمان مظفرالدین شاه قاجار، موسیقی ایرانی به ضبط رسید و بر همین اساس میتوان مضبوطات این دوره زمانی را به دو دسته تقسیم کرد. مضبوطات پیش از حسن کسایی و مضبوطات پس از این استاد. نایب اسدالله از اساتید و نوازندگان به نام و توانای نی هفت بند ایرانی به شمار میرفت و مضبوطاتی از او به جا مانده است. به نظر میرسد بنیاد نی نوازی کسایی نیز بر اساس آن چیزی است که از نایب اسدالله اصفهانی شنید بود و در اثر هنرجویی از هنرمند بزرگی چون ابوالحسن صبا به نتایجی از جمله خالص کردن، ظرافت بخشیدن و تثبیت صداهای نی منجر شد.
کسایی به ژوست نوازی در نی رسید
این موسیقیدان با بیان اینکه «استاد کسایی با توجه به ارتباطی که با ابوالحسن صبا داشت به "ژوست نوازی" در نی رسید»، ادامه میدهد: ژوست نوازی یعنی مطابقت دادن فواصل ساز نی با سازهای دیگر برای خوانندهای که میخواهد صحیح بخواند. چرا که ساز نی، سازی ابتدایی است که شاید بیش از ۶ هزار سال تغییر خاصی در آن رخ نداده و مانند سازهای دیگر به تکامل نرسیده است؛ به همین دلیل ساز نی تا پیش از استاد حسن کسایی قادر نبود موسیقی ایرانی را از لحاظ فواصل موسیقیایی به صحت اجرا کند و ناژوست بود. در نهایت با تلاشهای این هنرمند و راهنمایی استاد ابوالحسن صبا، میان ساز نی و سایر سازها همسنگی اتفاق افتاد و با این کار نی از تک نوازی به ارکستر نوازی راه پیدا کرد و به لطافتهایی رسید که پیش از کسایی از آنها بهره مند نبود.
منصوری اظهار میکند: در ارتباط با آنچه که حسن کسایی در موسیقی ما به جا گذاشته میتوان گفت در نیم قرن گذشته، این هنرمند، استاد تمامی نی نوازان بوده است. شاید این هنرجویی با حضور فیزیکی او رخ نداده باشد، اما قطعاً نی نوازان این دوره زمانی از آثار کسایی استفاده کردهاند و میتوان گفت همه از شاگردان او هستند. چرا که پس از او هنوز هم تغییر خاصی در ارتباط با ساز نی رخ نداده است. البته تکنیکهایی توسط محمد علی کیانی نژاد اضافه شد اما آنها نیز زیر چتر اقدامات پر رنگ حسن کسایی قرار میگیرد. از نظر من حسن کسایی مأموریت الهی خود را در هنر موسیقی به خوبی به جا آورد و در تاریخ موسیقی کشور و در سلسله تکامل یافته موسیقی ایرانی از حلقههای بسیار مؤثر به شمار میرود.
اصالت موسیقی ایرانی در خطر است
وی درباره وضعیت موسیقی در حال حاضر تصریح میکند: صدا و سیمای ما در خصوص موسیقی اصیل ایرانی کم لطفی کرده است. این روزها بیشتر به موسیقی پاپ پر و بال داده میشود و موسیقی پاپ نیز، اگر نگوییم بی هویت، موسیقی کم هویتی به حساب میآید. صدای خوانندههای این سبک اکثراً در استودیو ساخته میشود و با اصالت نیست. البته که خوانندگان پاپی هستند که جنس صدای خوبی دارند و استعدادی خدادادی نصیبشان شده، اما قریب اکثر آنها قادر به اجرای زنده نیستند.
این نی نواز خاطرنشان میکند: از طرفی بیشتر محتوایی که تولید میکنند نیز با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد. اگر موسیقی سنتی نیز به اندازه پاپ گسترش پیدا میکرد، مطمئناً ذائقه مردم نیز بر همان اساس شکل میگرفت. چرا که موسیقی غذای روح به حساب میآید و مردم با آن چیزی ارتباط میگیرند که به خوردشان داده شود.
وی در پایان تاکید میکند: در سالهای اخیر موسیقیهایی به غیر از موسیقی ایرانی مورد توجه قرار گرفته و صدا و سیما این موسیقیها را به خورد مردم میدهد. ارتباط جمعی، یک مسئولیت دولتی است و صدا و سیما به عنوان یک ارگان دولتی در این ارتباط کم کاری کرده است. اصالت موسیقی ایرانی در خطر است و مردم در اثر خوراک نابجای موسیقیایی از اصالت خود دور شده و دچار بی هویتی موسیقیایی شدهاند.
حسن کسایی هویت تاریخ موسیقی ایران است
منوچهر غیوری، نوازنده نی و از شاگردان حسن کسایی، از دیگر کسانی است که به مناسبت زادروز او به وصف هنر این استاد میپردازد. وی در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: استاد حسن کسایی ضمن اینکه به سنتها احترام میگذاشت، به نوگرایی در موسیقی نیز اعتقاد داشت و یکی از دلایل این موضوع، تأثیرات آموزههای ابوالحسن صبا بود. کسایی همچنین از کارهای استادان بزرگی همچون نایب اسدالله، غلامرضا سارنج، اکبر نوروزی یا ارسلان درگاهی الهام میگرفت و با استادانی چون جلیل شهناز، احمد عبادی، مرتضی محجوبی رضا ورزنده، ادیب خوانساری، مهدی نوایی یا تاج اصفهانی همنشینی داشت. این ارتباطات در سبک و سیاق فعالیت هنری او بی تأثیر نبود و از هرکدام نکتهای میآموخت.
این نی نواز ادامه میدهد: تأثیری که این هنرمند در موسیقی ایرانی داشت را میتوان به اتوبانی در سنگلاخ تشبیه کرد که راه را برای آیندگان صاف کرد و تمامی نوازندگان نی از دهه ۲۰ شمسی تا کنون بدون استثنا از استاد حسن کسایی در فعالیت خود تأثیر گرفتند. رد پای این استاد را میتوان در صدای نی، تنالیته نی، جمله بندی ها، کششها و سکوتها دید. همچنین تا قبل از کسایی هیچکس با نی چهارمضراب نیز نمینواخت.
غیوری در پاسخ به این سوال که آیا امکان تولد دوباره هنرمندی همچون حسن کسایی وجود دارد یا نه، اظهار میکند: پرسیدن این سوال مانند این است که بپرسیم آیا دوباره کسی همچون حافظ و سعدی و مولانا متولد میشود یا نه. این روزها خیلیها شعر میسرایند و زیبا میسرایند، اما میان ماه من تا ماه گردان تفاوت از زمین تا آسمان است. حسن کسایی جایگاه خود را دارد و امکان ندارد کسی مثل او دوباره متولد شود. کسانی مثل او پدیدههایی استثنایی بودند و استثنا در قاعده نیست. استاد کسایی هویت تاریخ موسیقی ایران است. کسایی یعنی نی و نی یعنی کسایی.
نظر شما