به گزارش خبرنگار ایمنا، امروز چهل و یکمین سالگرد خاموشیِ «تاج آواز ایران» است؛ مردی که آواز باصلابت و حنجره قدرتمندش، او را به یکی از قلههای بلند و استوار تاریخ آواز ایرانی بدل کرده است.
امروز، سیزدهم آذرماه است و تکیه سیدالعراقینِ گورستان پرشکوه و باستانیِ «تخت فولاد» اصفهان بازهم مانند هرسال، میزبان جمعی است که به یاد مردی دورهم جمع میشوند که از عمق جان در آواز افشاری خوانده است: «اگر آن عهدشکن بر سر میثاق آید / جان رفته است که در قالب مشتاق آید»؛ امروز سالمرگ بزرگ استادی است که گرچه بهرسمِ روزگارِ خود کم تصنیف خوانده، همانهایی که خوانده اما همه خاطرهانگیز است و ماندگار؛ خاطرههایی از جنس «آتشدل» (در دل آتش غم رخت تا که خانه کرد…) یا «به اصفهان رو» (به اصفهان رو، که تا بنگری بهشت ثانی…).
امروز یادآور سیزده آذرماه ۱۳۶۰ است؛ روزی که قلب مردی مرد و استادی استاد، هم در هنر و هم در اخلاق، از حرکت بازایستاد. امروز سالروز درگذشتِ یکی از «یاران زنده رود» است، همنوای تار جلیل شهناز و نی حسن کسایی، استاد جلالالدین تاج اصفهانی است؛ خواننده بزرگی که خوانندگان بزرگی افتخار شاگردی او را داشتهاند.
استادانی چون سیدرضا طباطبایی، علی رستمیان، احمد مراتب، علیاصغر شاهزیدی، محمدتقی سعیدی، ناصر یزدخواستی و فضلالله شاهزمانی جزو سرشناسترین شاگردانِ استاد تاج هستند.
به مناسبت سالمرگ استاد تاج اصفهانی، ایمنا گفتوگوی مفصلی را با علی عطریان، رئیس اداره هنری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان ترتیب داد تا ضمن رویکرد این اداره در نکوداشت این افتخار موسیقی ایران، از منش و شخصیتِ ممتاز این استاد موسیقی حکایت کند؛ گفتوگویی که از لابهلای سطرهای آن بهخوبی میتوان عشق، احترام و ارادت عطریان را به استاد تاج اصفهانی احساس کرد.
مهمترین ویژگی استاد جلالالدین تاج که کمتر به آن پرداختهشده، چیست؟
انسان بودن، ویژگی مهم زندهیاد تاج اصفهانی است، بهواقع قبل از هنرمند بودن یا اصفهانی بودن باید انسان بود. اخلاقمداری ویژگی اصلی این شخصیت بزرگ وادی موسیقی است؛ این شهروند اخلاقمداری اگر بازرگان، باغبان یا فعال در هر بخش دیگری هم میشد، بازهمین منش و رویه را داشت. از خوششانسی موسیقی ایرانی و اصفهان، این بوده که یک انسان اخلاق مدار موزیسین شده است. بنابراین ما یک اخلاقمداری موسیقیدان داریم نه اینکه فقط خوب آواز بخواند زیرا این موارد همه حاشیهای بر متن اصلی است. هر آن چیزی که این شخصیت برون داد دارد، جزئی از منش اخلاقی وزندگی مردمدارانه آن مرحوم است.
هرجایی در محافل مختلف ازجمله رادیو، شاگردان، کوچه و بازار و حتی بچههای خردسال فعالیت داشته، فقط برای فرادادن تکنیکهای موسیقی نبوده بلکه بهانهای برای آموزش اخلاقمداری است، پس ما وقتی میگوئیم استاد تاج اصفهانی، فقط نباید به موسیقی و آواز توجه کنیم بلکه با منظومهای از اخلاقیات ممزوج شده با موسیقی ایرانی روبرو میشویم.استاد تاج انسان عجیبی در این وادی است.
تاج در طول حیات خود با چه افراد تأثیرگذاری در عرصه موسیقی آَشنا شد و این آشنا شدن چه تأثیری بر روی آثار وی داشت؟
تاج اصفهانی هنرمند است اما چه در بین دوستان اهل موسیقی و چه در بین اقشار مختلف مردمی بهنوعی مردمداری میکرده است. وی کودکان را جهت فراگیری هنر تشویق و حمایت میکرد یا اینکه دست هنرمندان اطراف خود را میگرفته تا با او ساز بزنند و همراهی کنند. بهقول امروزیها یک «تیم ورکر» قوی است. تاج گروهداری میکند و کاپیتان تیم و رهبر گروه است.
نوازندگان دیگر همچون استاد شهناز و زندهیاد کسایی تفاوت سنی زیادی با یکدیگر دارند اما شاهد فعالیت گروهی آنها با یکدیگر هستیم که من فکر میکنم این بهواسطه تیم داری استاد تاج بوده است. تاج به شاگردانش بها میداده که رشد کنند و در نزد او بخوانند و بنوازند و با گروه به تولید اثر بپردازند، همچنین تاج در موسیقی ایران تیم داری هم میکرده است. این مهم است که او اختلافات سلیقهای بین دو اندیشه را فدای جریان تیم داری نمیکرده است؛ ضمن اینکه خود وی پرورشیافته اتفاقی مشابه است.
پدر وی معروف به «تاجالواعظین» از وعاظ مشهور اصفهان است. بعدها به جلال تاج اصفهانی میگویند «نیم تاج» یعنی به نسبت پدر نیمه است و همین نشان از بزرگی پدر استاد موسیقی اصفهان دارد.
تاج بهواقع موقعیت خاصی پیدا میکند و با افراد بزرگی مانند ابوالحسن خان صبا آشنا میشود. صبا انسان بزرگی است و بهطورقطع ابوالحسن صبا تأثیر جدی در شخصیت استاد تاج داشته است. بارها به دعوت استاد ابوالحسن صبا (چهاردهم فروردین ۱۲۸۱- بیستونهم آذرماه ۱۳۳۶ ه.ش) موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار موسیقی به تهران میرود. این دو سالها باهم مراوده دارند و باهم کار میکنند. نکته دیگر اینکه تاج از جریانهای روز ابایی ندارد و درزمانی زندگی میکرده که رادیو وارد ایران شده و راهاندازی میشود.
رادیو در دهه ۳۰ یک اختراع نو و جالب برای عموم مردم بود. همه مردم آن زمان رادیو داشتند و تاج ابایی نداشته که آواز او در جایجای ایران از سیستان تا کردستان و آذربایجان و خراسان شنیده شود. او در رادیو از یک خواننده در اصفهان به چهرهای ملی بدل میشود و همه در روزهای خاصی از هفته منتظر میماندند تا صدای استاد تاج را بشنوند و لذت ببرند.
استاد تاج از ضبط کردن آثار خود هراسی ندارد چنانچه امروز صفحات فونوگراف زیادی از وی باقیمانده که نشان میدهد تاج به تکنولوژی متصل بوده و درحالیکه در خانوادهای بسیار سنتی بزرگشده، اما برای رساندن آوازش به دست یک روستایی، همه تلاش خود را بکار میگیرد و از هر ابزاری بهره میگیرد.
از جنس موسیقی و آواز تاج برای مخاطبان بگویید.
موسیقی تاج را باید در همان برش زمانی خود باید بررسی و نگاه کرد. یکی از ویژگیهای مکتب موسیقی اصفهان «بداههخوانی» و «مناسب خوانی» است. مناسب خوانی یعنی اینکه هماکنون فصل پاییز است و شاهد برگریزان و خزان درختان هستیم. خواننده باید بتواند این فضا را درک کند، شعری بداهه انتخاب کرده و دستگاهی را انتخاب کند تا بتواند این فضا را در قالب موسیقی منتقل و بعد مخاطب آن را مجسم کند. تاج، بداههخوان و مناسب خوان است. وقتی شروع به خواندن میکنده هیچ فردی نمیداند که چه چیزی قرار است بخواند. این ویژگی زمانه تاج است و شاید امروز این ویژگی خاصی نباشد اما در دوره خود شاخص بوده است پس یک موسیقیدان باید بتواند در حالتهای مختلف به بیان درونیات خود بپردازند.
چرا تاج را بیشتر با آواز معروف «به اصفهان رو» میشناسند؟
نباید فراموش کرد «به اصفهان رو» ساخته علیاکبر خان شهنازی فرزند آقا حسین قلی معروف است. فردی که در هفتسالگی پاسخ آواز استاد دماوندی را میدهد. شعر این اثر را ملکالشعرای بهار که دو سال در اصفهان تبعید بود، سروده است.
علیاکبر خان شهنازی در تهران استاد تاج را میبیند و میشناسد و اثر تاریخی به اصفهان رو را در تهران میخواند. من تعبیر عامیانهای برای صدای تاجدارم, صدای تاج همچون بریان یک غذای اصیل اصفهان است، یک اصالت اصفهانی دارد.کششها، مکثها و تعلیقهایی دارد که با بریانی معروف اصفهان عجین است و طعم اصفهان میدهد. او با تهلهجه داشته و نداشته خود، با ادای شعر دقیق و ریزبین، کلمه به کلمه همچون پند و اندرز شعر و آواز میخواند.
تاج روایت میکند و قصه میگوید و هر روایتی را که شروع میکند به اوج میرساند و فرود میآید. پس هدف تاج تنها ادای موسیقی در یک دستگاه خاص نبوده است.
رابطه استاد تاج با برنامه گلها، رادیو و سایر برنامههای مشابه چگونه بود؟
ابتدا باید بررسی شود اینکه آیا صدای تاج بیشتر گل کرده یا صدای قوامی شناختهشدهتر است؟ بههرحال اصفهان هنرمندان خودش را دوست دارد. «محمود فرشچیان» یک هنرمند اصفهانی در سطح جهانی است؛ اصفهانیهایی که در مراتب ملی و جهانی باشند را دوست دارند. حسین ساعتساز یا استاد خضوعی که استادان مرحوم تاج هستند را کسی نمیشناسد اما تاج با ورود به رادیو ملی شد و این در حالی بود که مرحوم خضوعی یا سید رحیم آوازخوان هنرمندان به نامی از همنسلیهای استاد تاج بودند.
تاج در انتخاب شعر بسیار حساس و دقت نظر داشت و بهنوعی میتوان گفت اشعار آثارش را با منقاش انتخاب میکرد. تاج باهمان ظرافت و انبرکی بسیار نازک، شعرش را انتخاب میکند. در جشن هنر شیراز شعری میخواند و در محفلی دیگر همان شعر را به صورتی دیگر میخواند و جالبتر اینکه میگویند ۱۰ هزار بیت شعر حفظ بوده است.
آواز تاج با ذائقه امروز همخوانی دارد؟
صدای تاج برای همان زمانها است. ارزشهایی درگذشته داشتهایم از دورههای باستانی تا دوره اسلامی که بهعنوانمثال پوشش آن زمان به شکل امروز نبوده و حتی خوراک امروز ما با دیروز فرق کرده است و فردا هم ممکن است همه اینها به شکل و انواعی دیگر باشند. در حقیقت هنر برخواسته از دل جامعه است. امروز زمانه میطلبد دو هنرمند از دو اقلیم متفاوت کنار هم بنشینند و یک اثر تولید کنند. اما ساز، دستگاه و ابزار موسیقی همان است اما زمانه ذائقه دیگری را طلب میکند.
برای زنده نگهداشتن تاج چه میتوان کرد؟
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما / چندان بود / کرشمه و ناز سهی قدان / کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
مگر قرار بر این است که ما این شخصیت بزرگ را نگهداریم؟ به نظر من قرار است که از این ثبت تاریخ بهره ببریم.
برای انتقال هنر به آینده چه باید کرد؟
اگر فرد مسیر هنری درستی را طی کرده باشد خودبهخود منتقل میشود، ما نیز باید به این انتقال کمک کنیم.
برگزاری آئین یادمان و یادبود چه تأثیری در شناخت هنرمندان و بزرگان دارد؟
شما وقتی ارزش و انسان بزرگی دارید باید آن را بزرگ کنید. ما با برپایی مراسم و یادمان گرد کهنگی از خاطر برمیگیریم و تو را دوباره جلا میدهیم. بزرگداشت و نکوداشت عزیز ازدسترفته یا هنرمند بنام درواقع زدودن غبار، کهنگی و تازه کردن یاد و خاطرات او است بنابراین این گوهر ما است که بدانیم همچنین گوهرهایی داریم.
آثار تاج را گوش میکنید؟
صدای مرحوم تاج برای من پل خواجو است و اینکه پل خواجویی برای من معمار است. سازه تاریخی خواجو در بین پلهای تاریخی جهان بینظیر است. رنگ و بوی آواز تاج برای من شبیه همان پل تاریخی است. پل خواجو برای من عزیز است و آن استواری، تناقض، آرامش و لطافت، خروش و نور، سایه، نقشها و مصالح آن خاص و بینظیر است. تاج همین شکلی است و نمیتوان گفت چیزی دیگری است؛ او استخواندار است و وزانت و وجاهت دارد.
چه شد به موسیقی تاج علاقه پیدا کردید که آن را با یکی از شاهکارهای معماری قیاس میکنید؟
برای من هر چیزی اصالت داشته باشد عزیز است. میتواند کتاب اثر تاریخی یا کتاب باشد یا جواهر خوشتراش و عطری خوشبو باشد، هر آنچه شخصیت با اصالتی داشته باشد میتواند صفحهبندی خوبی داشته باشد. حقیقت این است که «آواز تاج اصفهانی مظهری از اصالت» است.
به چه جنبهای از شخصیت تاج کمتر پرداختهشده است؟
تاج منبع بکر دستنخورده برای مطالعات هنری است. امروز یک کتاب نداریم که به شکل تحلیلی آثار تاج را بررسی کرده باشد. این تعداد آواز خوانده اما هنوز کتابی درباره وی منتشرنشده است. هنوز جای پایی در اذهان علمی موسیقی باز نشده و بکر است و فردی باید بیاید درب این گنجینه را بگشاید و آواز را بشناسد و بتواند آنها را تحلیل کند.
سیاست اداره هنری در این رابطه چیست و چه رویکردی دارد؟
«از سایه خارج کردن مفاخر» رویکرد محوری اداره هنری سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری اصفهان است. سال گذشته که رویداد «خندستان» را برگزار کردیم بخش ویژهای با عنوان مهدی ممیزان، نمایش نامه نویس طراحی کردیم و سعی کردیم او را از سایه خارج کنیم، مقاله بنویسیم و برای او فیلم بسازیم تا بگویم اصفهان فیلمنامهنویسی بنام «مهدی ممیزان» داشته است. سعی کردیم ممیزان را از سایه بیرون آوریم و اینیکی از وظایف ما است.
هر چند درباره آثار مرحوم استاد تاج یک خط نت نداریم اما اداره هنری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان طرح «نت نگاری» آثار تاج اصفهانی را آغاز کردهایم.
این تولیدات را بزرگان موسیقی ایرانی همچون چون استاد شهرام ناظری فرستادهایم تا تاج دوباره شنیده شود و دیده شود. این کارها را میکنیم که بدانیم یادبود و بزرگداشت به معنای محفل و مجلس گرفتن نیست.
نگاه ما به جلالالدین تاج اصفهانی تحلیلی است. گاهی آثار او را بازسازی میکنیم. تلاش ما خارج کردن تاج از سایه است تا افراد بیشتری این فرد را بشناسند و دسترسی اطلاعاتی بیشتری در فضای تخصصی و عمومی داشته باشند.
غرض نقشی ست کز ما بازماند / که هستی را نمی بی نم بقایی / مگر صاحبدلی روزی به رحمت / کند در حق مسکینان دعایی
هوای تاج را نداشته باشیم تاریخ ناخودآگاه او را حذف میکند بنابراین ما وظیفهداریم هنرمند را از سایه به روشنایی وارد کنیم.
چه طرحهای شاخص دیگری برای معرفی این شخصیت گرانسنگ موسیقی ایرانی در دست اجرا دارید؟
«نوید نوروزی» از محققان جوان و از شاگردان نسل دوم استاد جلال تاج اصفهانی است. آثاری که از استاد تاج روی صفحات گرامافون ضبطشده و توسط این محقق استخراجشده است. مجوزها از مالک گرفتهشده و به دو لوح فشرده تبدیلشده است. محتوای آن آوازهای ناشنیده زندهیاد تاج اصفهانی است.
طرح دیگری با عنوان نت نگاری آثار تاج در دست اقدام داریم. شاهدیم که آثار این استاد در دانشگاهها تدریس یا تحلیل نمیشود بهاینعلت که منبع علمی از او ندارند و هر آنچه درباره تاج وجود دارد، دلی است.
امروز نت آثار وی را استخراج کردهایم تا قابلیت تکثیر در جامعه آکادمیک موسیقی پیدا کند. این کار پیچیده و زمانبری است.
طرح دیگر اداره هنری، ساخت مستند از زندهیاد تاج اصفهانی است. همایون تاج فرزند استاد در ایران نیست و اگر یک نسل دیگر بگذرد، تاج از خاطرهها حذف میشود پس باید این خاطرات را ثبت کنیم و درباره آن اثر تولید کنیم.
هرسال به یادمان برخی هنرمندان پوستر و کارتپستال آماده میکنیم؛ امسال هم تصویر استاد تاج را به شکل کارتپستال دیجیتال تولید کردهایم.
نظر شما