به گزارش خبرنگار ایمنا، این روزها که روزانه بیش از ۵۰۰ نفر جان خود را به خاطر کرونا از دست میدهند و اگر کسی به کرونا مبتلا شود، اطرافیانش از او دوری میکنند، پرستاران با تمام وجود شبانه روز کار میکنند، در موج پنجم با وجود خستگی روح و جانشان، فشار کاری آنها به دلیل افزایش روزافزون بیماران مبتلا به کرونا بسیار بیشتر شده است اما آنها همچنان مردانه ایستادهاند و خدمت میکنند، پرستاران با چالشهای فراوانی روبرو هستند و با سختیهای روحی و جسمی بیشماری دست و پنجه نرم میکنند، کمبود نیرو و تجهیزات، مشکلات مالی، ابتلا به کرونا، بیمار شدن اعضای خانواده و فشار روحی از مشکلات مهم پرستاران است.
در موج پنجم کرونا، در بیمارستانها فقط امکانات کم نیست بلکه تعداد بیماران چنان زیاد شده که نیروی انسانی هم برای خدمت به بیماران بسیار کم است، به ازای هر هزار نفر جمعیت ۱٫۵ نفر پرستار داریم و نظام درمانی در بحث کرونا به شدت دچار چالش است این در حالی است که در وضعیت قابل قبول باید به ازای هر هزار نفر جمعیت ۱۰ پرستار وجود داشته باشد وضعیتی که در کشورهای اروپایی شاهد آن هستیم، در خصوص چالشهای پرستاران با محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران گفتوگویی انجام دادهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
وضعیت کاری پرستاران چقدر نسبت به قبل تغییر داشته است؟
کشور حدود ۱۹ ماه است که درگیر کرونا شده است و نه تنها کشور ما بلکه همه دنیا را درگیر کرده است و با همه تحقیقات هنوز درمانی برای این بیماری وجود ندارد و تنها بحث پیشگیری مدنظر است و داروهایی هم که وجود دارد هنوز کارآیی قطعی ندارد، همین افزایش کرونا باعث فشار زیادی روی پرستاران شده، پرستاری که باید در ماه ۳۵ ساعت و دو تا سه برابر شیفت کار کند به شدت دچار خستگی است.
در حال حاضر در این پیک پنجم که بیسابقه هم بود، مردم با سه برابر ظرفیت مراجعه میکنند و این باعث فشار کاری بر پرستاران میشود، آنها در تمام کشور با سه برابر توان در حال خدمت به مردم هستند و مدام با خطر ابتلای این بیماری پرخطر مواجه میشوند، در حالی که همه از بیماران کرونا فراری هستند، پرستاران در شیفتهای طولانی با سرفه و عطسه آنها مواجه میشوند یا بیماران را ساکشن میکنند و ترشحات ریه بیماران که پر از کرونا است را خارج میکنند، آنها با جانی خسته خدمت میکنند.
پرستاران از نظر روحی چه مشکلاتی دارند؟
سختی و فشار زیاد کار باعث شده که صدمات روحی نیز بر پرستاران وارد شود و دچار کاهش تمرکز و افسردگی شدهاند، در خارج از کشور اگر پرستاری به این حد تمرکز پایین داشته باشد مریض را به او نمیسپارند اما در کشور ما به خاطر کمبود نیرو پرستاران شبانهروز کار میکنند و تا امروز حدود ۱۴۰ نفر از پرستاران براثر ابتلای کرونا جان خود را از دست دادهاند و این موضوع در دنیا بر اساس جمعیت ما بیسابقه است و در هفتههای گذشته با وجود تزریق واکسن حدود پنج نفر از پرستاران را در بندرعباس و گرگان از دست دادیم. ابتلای اعضای خانواده روح پرستاران را میآزارد چرا که با تمام وجود به بیماران کرونا در بدترین شرایط این بیماری خدمت میکنند و شاهد ابتلا و حتی مرگ عزیزانشان هستند به شدت از نظر روحی آسیب میبینند، خانواده آنها باید زودتر واکسینه شوند.
استاندارد تعداد پرستاران باید چقدر باشد تا بهتر خدمت کنند؟
وقتی بیشترین آمار جانباختگان کرونا را داریم یعنی کمبود و فشار کار زیاد است و در این فشار پرستار زیاد نمیتواند پروتکلها را رعایت کند، به خود و به بیمار صدمه میزند بنابراین باید به ازای هر تخت ۲/۵ پرستار وجود داشته باشد، اما در حال حاضر به ازای هر تخت زیر یک نفر پرستار داریم یا به ازای هر هزار نفر حداقل باید سه پرستار داشته باشیم که این رقم به نصف رسیده و به ازای هر هزار نفر حدود ۱/۵ پرستار داریم، زیر خط استانداردها قرار داریم و این یعنی فشار کاری صد چندان بر پرستاران؛ به همان نسبتی که نیرو کم است، مردم دچار مشکل میشوند و با کاهش کیفیت و کمیت خدمات احتمال افزایش مرگ و میر هم بیشتر است. پرستاران خیلی خسته شدهاند و دولت، وزارت بهداشت و ستاد کرونا کار را رها کردهاند و گروهی هم تنها به دنبال درآوردن پول هستند و هیچ کدام از چالشهای پرستاران را برطرف نمیکنند.
استخدام پرستاران در چه وضعیتی است؟
اگر پولهایی که برای تامین رمدسیویر که هیچ خاصیتی نداشته و حتی عوارض هم دارد صرف شد صرف تهیه واکسن میشد، اکنون این پیک پنجم را نداشتیم، سیاست برخی در نظام سلامت به شکلی است که اجازه میدهند مردم مریض شوند و از مریضی مردم پول دربیاورند، با هزینههایی که انجام شد، همان ابتدا میتوانستند بیش از هزاران دوز واکسن وارد کنند، اما این کار را نکردند، در حال حاضر همه پرستاران حداقل یک بار به کرونا مبتلا شدند و حدود ۱۵۰ هزار پرستار داریم، این رقم کوچکی نیست و باید از موقعی که واکسن روی کار آمد بدون درنگ برای واکسینه کردن پرستاران زودتر از موعد اقدام میشد.
بزرگترین چالش پرستاران و مردم کمبود کادر پرستاری است به طور مثال در اروپا به ازای هر هزار نفر ۱۰ پرستار وجود دارد، البته این شاخص برای قبل کرونا بوده و حداقل تعداد پرستار به پنج نفر میرسد، اما در کشور ما در سالهای ۹۵ تا ۹۷ استخدام پرستار نداشتیم و در سال ۹۸ تنها حدود پنج هزار پرستار را استخدام کردند و در سال ۹۹ نیز اعلام شد حدود ۴۰ هزار پرستار استخدام میشود اما این در حالی بود که ۱۰ هزار پرستار بیشتر استخدام نکردند همین تعداد استخدامی نیز بعد از گذشت هشت ماه هیچ کدام وارد بازار کار نشدهاند. سازمان بهداشت جهانی میگوید که اگر تعداد پرستار از کف استاندارد که سه پرستار است کمتر باشد به نسبت آن آمار مرگومیر بیماران بالا میرود پژوهشها نشان میدهد که بسیاری از این مرگومیرها به خاطر کمبود کادر پرستاری است.
آیا نیروی پرستار کم داریم یا بکارگیری آنها کم است؟
در آزمون بهمن سال گذشته حدود ۷۰ هزار نفر ثبت نام کردند و جویای کار هستند اما تعدادی منافعشان در وجود پرستاران نیست و در توزیع دارو و وسایل درمان منافع خود را میبینند، نیروی انسانی وجود دارد اما آنها را استخدام نمیکنند و تعداد پرستاران ما در برابر جمعیتمان در حد کشورهای عقب افتاده و غیرقابل قبول است، پول داریم اما اراده نداریم و تنها داروهای بیفایده وارد میشود، با این هزینه میتوانند پرستاران را استخدام کنند، اما چون سودی برایشان ندارد این کار را انجام نمیدهند و به فکر رفع کمبود کادر پرستاری در بیمارستانها نیستند، وزارت بهداشت مشکل ساختاری دارد، پرستاران با وجود کار سخت باید با ۲۵ سال کار بازنشسته شوند اما آنها را با ۳۰ سال خدمت بازنشسته میکنند، مطالبات مالی پرستاران با تأخیر پرداخت میشود که همه اینها شرایط را برای آنها سخت کرده است.
آیا با وجود کرونا آموزش کافی به پرستاران داده میشود؟
پرستاران مظلومترین قشر جامعه هستند که فعالیت آنها در تمام بیمارستانها در زیر سایه دیگر خدمات پنهان شده و بیشتر خدمات توسط آنها در مراکز درمانی ارائه میشود و در این میان نبود آموزشهای کافی به پرستاران تازه کار و دانشجویان پرستاری میتواند صدمات جبران ناپذیری بر جامعه درمان وارد کند و همین موضوع باعث ایجاد استرس آنها و کاهش کیفیت خدمات شده است و باید برنامهای اساسی برای این موضوع در نظر گرفته شود تا این چالش رفع شود.
ساعتهای کاری بالا و فشارهای کاری زیاد، حقوق کم و مشکلات مالی بسیار، میتواند آسیبهای روانی بسیاری برای پرستاران به همراه داشته باشد و بعضاً برخی از آنها را به افسردگی و بیتفاوتی سوق خواهد داد که این موضوع در میان این قشر تاکنون مشاهده شده است و چالشها و مشکلات عمیقی را به بار خواهد آورد، حتی گاهی ممکن است برخی پرستاران به خودکشی فکر کنند. به دلیل مشکلات فراوان پرستاران زیادی به مهاجرت فکر میکنند و یا مهاجرت کردند تا در شرایطی که کسی به فکر آنها نیست خودشان را از این ورطه نجات دهند و در شرایط بهتری کار کنند.
نظر شما