چرا فرهنگ و هنر را نادیده می گیرید؟

از مدت‌ها پیش جدایی میان فرهنگ و هنر و جامعه رخ داده است. این فراق به گفته کارشناسان این حوزه تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت. در این میان نقش دولت ها در پر رنگ یا کمرنگ شدن نقش فرهنگ و هنر انکارناپذیر است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بیراه نیست اگر جهان را مدیون حضور فرهنگ و هنر بدانیم. هنر آنچنان در بند بند وجود هستی رخنه کرده که انکار اهمیت آن شاید نشانی از ناآگاهی باشد. این انکار و بی توجهی گلایه‌های بسیاری را به دنبال داشته است. هنرمندان و فعالانی که در شاخه‌های مختلف فرهنگ و هنر فعالیت می‌کنند، اغلب اعتراضاتی مبنی بر فراموش شدن این حوزه توسط دولت دارند. برخی هم حرمت جواب خود را نگه داشته و با بیان " کو گوش شنوا" سکوت می‌کنند. از طرفی عده‌ای معتقدند که باید واقعیت امروز را پذیرفت و بر اساس همان انتظاراتی داشت و برخی نیز حضور هنر در جامعه امروز را نتیجه تعاملی دو طرفه از سوی مردم و نهادهای دولتی می‌دانند.

با نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰ گوش‌های اهالی فرهنگ و هنر برای شنیدن وعده‌های فرهنگی تیز شده است، اما خلأ پرداخت به این حوزه روز به روز در مناظرات نامزدهای انتخابات پررنگ‌تر می‌شود تا جایی که شب گذشته پس از دور دوم مناظرات سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صفحه توئیتر خود به این مساله واکنش نشان داد و نوشت: فرهنگ و هنر بخش مغفول مناظرات بود، حتی در دومین مناظره با عنوان فرهنگی و اجتماعی. ایران بدون فرهنگ و هنر، ایران نیست! از کدام برنامه سخن می‌گوئیم؟

هنر اندیشه‌ای است که در قالب‌های زیبایی شناسانه مطرح می‌شود بنابراین نبود آن غیبت نوعی تفکر محسوب می‌شود. از طرفی تفکر زیبایی شناسانه همواره اساس فرهنگ جوامع را تشکیل داده است، فرهنگی که کشور بدون پشتوانه آن از ریشه سست می‌شود.

حجت امانی، پژوهشگر هنر در این باره به خبرنگار ایمنا می‌گوید: هنر کارکردی اجتماعی دارد. جامعه و هنر بازتاب یکدیگر هستند و میان آنها ارتباط و تعامل وجود دارد حال اگر تعارضاتی میان این دو احساس شود نشان دهنده کم شدن توجه به زیبایی و هنر در جامعه است.

وی می‌افزاید: در این دو سال و با توجه به شرایط موجود، مردم از زیبایی و هنر محروم مانده‌اند بنابراین باید تدابیری اندیشید تا تقاربی بین مردم و هنر رخ دهد. البته این تقارب نتیجه یک تعامل دوطرفه بین نهاد های مردمی و دولتی و در کل کسانی است که بانی هنر در جامعه هستند. نمایشگاه‌ها، تئاترها و یا موسیقی‌های خیابانی وجود ندارد و اگر هم باشد، تعداد آنها بسیار محدود است این در حالی است که باید عموم مردم را با هنر آشتی داد.

دیگر از کسی انتظاری نداریم

اسماعیل موحدی، کارشناس ارشد کارگردانی تئاتر دیدگاه متفاوتی را تشریح می‌کند. او در خصوص نقش تئاتر و حضور و اهمیت این هنر، اظهار می‌کند: اهل تئاتر به نقطه‌ای رسیده‌اند که دیگر انتظاری از کسی ندارند. آنها پذیرفته‌اند که دیگر تئاتر و شاخه‌های مختلف فرهنگ و هنر برای هیچ دولتی در اولویت نیست و وضعیت معیشتی و سایر مشکلات و موانع سر راه هنرمندان برای کسی اهمیت ندارد. این یک اشتباه است چرا که بسیاری از آموزه‌ها می‌تواند از این طریق همین هنرها به مردم منتقل شود.

این هنرمند می‌افزاید: کمک‌هایی شده است اما طبیعتاً پاسخگوی هنرمندان این حوزه نیست و تقریباً دو سال است که اهل تئاتر روی صحنه نرفته‌ و اجرایی نداشته‌اند. ما دوست داریم که در آینده تئاتر پویایی داشته باشیم و به تئاترهای پیشرو که از فضای آکادمیک می‌آیند نیز بها داده شود.

موحدی تصریح می‌کند: تئاترهایی که آن‌ها را "لوده" یا "سخیف" می‌خوانند، تماشاگران زیادی دارند و مورد استقبال قرار می‌گیرند. اگرچه از نظر من وجود این نوع نمایش‌ها برای تئاتر لازم است؛ اما دولت‌ها موظف هستند از تئاترهایی حمایت کنند که علیرغم استقبال کم، محتوای متفاوتی نسبت به سایر نمایش‌ها دارد، فرهنگ‌سازی می‌کند و جریان‌ساز است. این نوع تئاتر اهمیت بالایی دارد. این حمایت باعث می‌شود تا این سبک از نمایش نیز بتواند روی پای خود بایستد.

وی می‌گوید: البته این معضلات و مشکلات تکرار مکررات است تا جایی که دیگر ما هم از بیان آنها خسته شده ایم. این که برای ساده‌ترین چیزها بارها و بارها مطالبه گری شود، خسته کننده است اما نمی‌دانیم دولت بعدی از وجود این قشر با خبر هست یا نه! "

"می‌خواهیم اما نمی‌توانیم"

محمد شیرکوند، فعال گردشگری، بر این باور است که باید "واقع گرا" بود. وی تمامی اعتراضات را "نمایشی" یا "رسانه‌ای" می‌خواند.

این فعال گردشگری تصریح می‌کند: در مرحله اول باید توقعاتمان واقعی باشد، این اعتراضات بیشتر فضای نمایشی و تبلیغاتی دارد. حتی پیش از کرونا وضعیت گردشگری خروجی فاجعه انگیز بود و این وضعیت ناشی از مسائل سیاسی کشور در عرصه بین‌الملل نیز بود. کرونا را می‌توان نعمتی خطاب کرد که حداقل فضای منفی که بر روی دوش ایران افتاده را از بین برد تا تمامی اتفاقات پیش از آن به فراموشی سپرده شود.

شیرکوند می‌افزاید: واقعیت قضیه این است که کشور ما در بالاترین خط تحریم ممکن قرار دارد و حوزه سیاسی و دیپلماسی آن دچار پیچیدگی‌های مخصوص به خود است. من ترجیح می‌دهم تا توقعات و انتظاراتی واقعی داشته باشم. کشور ما نشان داده است که اگر بخواهد می‌تواند. مگر می‌شود که کشوری ظرف مدت ۱۵ روز در مراسم اربعین بالاترین سطح خدمات گردشگری اعم از خدمات ارزی، بیمه، پزشکی و حتی خدمات ویزا را حتی به اقوام غیر ایرانی و به جمعیت یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفری ارائه دهد؛ اما زمانی که نوبت به گردشگری داخلی و ورودی می‌رسد، مدام بگوید که "می‌خواهیم اما نمی‌توانیم".

شیرکوند ادامه می‌دهد: اگر قرار است انتقادی را مطرح کنیم در خصوص دوران شیوع ویروس کرونا، باید گفت تصمیمات آنی و لحظه‌ای و گفتارهای نمایشی که از طرف وزارت گردشگری که به عنوان نماینده دولت به بخش صنعت گردشگری ورود پیدا می‌کند، انتقادهای بسیاری را برمی‌انگیزد. اما در حوزه کلان باید واقعیت شرایط کشور را درک کرد، اما این به معنی قابل قبول دانستن آن نیست. با پذیرفتن واقعیت، بیش از ۹۰ درصد انتقادات نمایشی و رسانه‌ای امروز از بین خواهد رفت.

اینها فقط بخشی از دیدگاه‌های فعالان عرصه فرهنگ و هنر است. دیدگاه‌هایی که اگر چه متفاوت است اما در والایی اهمیت فرهنگ و هنر اتفاق دارند. در واقع همه بر این مهم متفق‌اند که جهان مرهون هنر است و این فرهنگ است که به جامعه هویت می‌بخشد. پس پر و بال و قدرت دادن به آن، منتی نیست مگر بر سر خودمان.

گزارش از: آفرین عدیلی، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 499307

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.