به گزارش خبرنگار ایمنا، در دنیای امروز بسیاری تصور میکنند تا وقتی بشر درگیر بیماریهایی مانند سرطان، بیماری قلبی یا عفونی است، پرداختن به عارضه افسردگی چندان در اولویت قرار ندارد و در واقع یک بیماری "لوکس" است که تنها تعداد کمی از افراد را مبتلا میکند که در آنها نیز با کمی همت و اراده میتوان مشکل را برطرف کرد.
اما متأسفانه روایت افسردگی به ویژه در جوانان به این سادگیها پایان نمییابد، شاخصهای جهانی نشان میدهد که افسردگی شایعترین بیماری در سراسر جهان است و حتی پس از سکته قلبی، دومین علت ناتوانکننده بشر است، این بیماری هزار چهره و شایع به عنوان یک بیماری خاموش و نهفته شناخته میشود و احتمال دارد نتوان آن را به راحتی تشخیص داد.
البته این روزها کلمه افسردگی را زیاد میشنویم و این موضوع تقریباً بخشی از مسائل زندگی همه افراد به ویژه در دوران بحران کرونا و مشکلات اقتصادی شده است، افسردگی میتواند روی فکر، رفتار و احساسات تأثیرات نامطلوبی بگذارد، اما هر غم و رنج و ناراحتی در جوانان الزاماً افسردگی نیست و باید عواقب ناشی از آن قبل از بروز حوادث ناگوار شناسایی و برطرف شود تا جوانان تصمیمات نگران کنندهای نگیرند.
کدام شخصیتها دچار افسردگی میشوند؟
شهرزاد دوستانی، کارشناس ارشد روانشناسی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص افسردگی جوانان و آمار کشوری افراد مبتلا به این اختلال میگوید: پژوهشهایی که در ایران شده نشان داده است حدود ۲۳ درصد افراد جامعه دچار نوعی افسردگی هستند.
وی در پاسخ به این سوال که افسردگی چیست، تصریح میکند: بسیاری از ما در دورههایی از زندگی خود احساس غم، اندوه و افسردگی را تجربه کردهایم، اما اکثر این دورهها به دنبال تغییر عمدهای در زندگی مانند از دست دادن عزیزی، یا گرفتاریهای روزمره زندگی بوده است و احساسات ناخوشایند همراه با آن معمولاً متناسب با موقعیت، ضروری و گذرا است و گاهی حتی باعث سازگاری بهتر با شرایط میشود، اما زمانی که احساس افسردگی از مدت معینی بیشتر ادامه یابد و زندگی روزمره را مختل کند، ممکن است نشانهای از بیماری" افسردگی" باشد.
این روانشناس با اشاره به افرادی که دچار افسردگی میشوند، میافزاید: برخی شخصیتهای خاص استعداد بیشتری برای ابتلاء به افسردگی دارند که شخصیتهای وسواسی، شخصیت نمایشی و مرزی، شخصیتهای وابسته و زنان از جمله آنها هستند. افراد وسواسی همیشه طبق قواعد و نظم خاصی رفتار میکنند و از دیگران نیز همین انتظار را دارند و استانداردهای بالا، نداشتن انعطافپذیری و کمالگرایی از نشانههای این افراد است.
وی درباره شخصیت نمایشی و مرزی، گفت: شخصیتهای نمایشی افرادی با احساسات و عواطف بسیار شدید هستند، زود به خشم میآیند و به آسانی آرام میشوند، روابطشان با دیگران بسیار سطحی است، زود با دیگران دوست میشوند و خیلی سریع رابطهشان را به هم میزنند. این افراد معمولاً تحمل ناکامی و نقد را ندارند و سریعاً از اینکه مورد بیتوجهی قرار بگیرند دچار آشفتگی میشوند.
دوستان این افراد با بیان این که مرزی برای ثبات عاطفی و رفتاری ندارند، اظهار میکنند این افراد نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند و با اطرافیان نیز رفتاری گیج کننده دارند، گاهی دچار افسردگیهای بسیار شدید و کوتاه مدتی میشوند، ممکن است به خودکشی نیز فکر کنند.
وی در خصوص شخصیتهای وابسته و ابتلای آنها به افسردگی، تصریح میکند: شخصیتهای وابسته افرادی هستند که در تمام مسائل زندگی و گاهی موارد ساده روزمره به دیگران وابستهاند، آنها انسانی تابع نظر دیگران و بیاراده هستند، این افراد حاضر هستند از منافع شخصی خود بگذرند تا دیگران را از خود راضی نگه دارند و دامنه سنی مبتلایان به اختلال افسردگی از دوره شیرخوارگی تا دوره سالمندی ادامه دارد، برای مثال در دوره شیرخوارگی زمانی که کودک دچار کاهش محبت از طرف مادر میشود، افسردگی را به صورت سستی، لاغری و وزن نگرفتن نشان میدهد، اما اوج شیوع افسردگی در دوران دوره نوجوانی و سالمندی است، نوجوانی دوره گذار از کودکی به بزرگسالی است و نوجوانانی که مهارتهای زندگی برای مقاومت، سازگاری و حل مشکلات و استرسهای زندگی را نیاموخته باشند و نیز حمایت خانوادگی از آنها دریغ شود، به سختی میتوانند با مشکلات خاص این دوره کنار بیایند، همچنین تغییرات بیولوژیکی از جمله ترشح هورمونهای جنسی و پیدایش هویت جنسی در نوجوانان نیز احتمال ابتلاء به افسردگی را شدت میبخشد.
شیوع افسردگی در زنان بیشتر از مردان است
این روانشناس میگوید: در دوره میانسالی و سالمندی نیز نقش افراد متفاوت میشود و فرزندان آنها مستقل شده، فرد سالمند در طول سالیان مرگ عزیزانش را میبیند و حتی ممکن است مرگ همسر خود را دیده باشد، با بالا رفتن سن به انواع بیماریها مبتلا میشود و همه این عوامل آنها را بیشتر در معرض افسردگی قرار میدهد، البته شیوع افسردگی در خانمها بیشتر از آقایان است، به طوری که میزان آن چهار به یک است یعنی در برابر هر چهار مرد یک زن به افسردگی مبتلا میشود.
عوامل آشکارساز در بروز افسردگی جوانان دخیل است
وی با تاکید بر اینکه علت اصلی و واقعی افسردگی مشخص نیست، اضافه میکند: همان طور که علت بسیاری از بیماریهای دیگر مشخص نیست، علت این بیماری نیز مشخص نیست، همچنین عدم تعادل شیمیایی مغز یعنی در واقع تعادل بین نورورنهای مغز و ترشح صحیح هورمونها، باعث میشود ما به موقع و متناسب با موقعیت شاد، غمگین و مضطرب شویم و یا احساس خشم کنیم، اما زمانی که به دلایل ژنتیکی یا رویدادهای زندگی، تعادل آنها به هم بریزد، مشکلاتی مثل افسردگی به سراغ ما میآید.
این روانشناس با توضیح این که استرسها یا عوامل محیطی و به اصطلاح "عوامل آشکارساز" در بروز افسردگی جوانان به ویژه در ۱۰ سال اخیر، بسیار تأثیرگذار بودهاند، میگوید: ممکن است دو نفر دارای زمینه ارثی و ژنتیکی یکسان برای ابتلاء به افسردگی باشند، اما محیط یکی از آنها محیطی حمایتگر، دارای ثبات زناشویی و شغلی بیشتر باشد و به این ترتیب ژن افسردگی به دلیل نبود عوامل آشکارکننده آن، فعال نمیشود، این در حالی است که اگر فرد دوم با ویژگی ژنتیکی یکسان، دارای محیطی غیرحمایتگر، اضطرابها متعدد، نداشتن ثبات و رضایت زناشویی باشد، ژن افسردگی فعال و آشکار میشود، بنابراین محیط و عوامل محیطی میتواند در بروز یافتن یا نیافتن افسردگی نقش مهمی داشته باشند، در واقع میتوان افسردگی را به پازلی تشبیه کرد که برای دیدن تصویر کامل آن لازم است تمام اجزایش به دقت کنار هم چیده شوند.
جوانان مبتلا به افسردگی زود عصبانی میشوند
وی زود عصبانی شدن را یکی از ویژگیهای جوانان مبتلا به افسردگی میداند و میگوید: جوانان افسرده زود از کوره در میروند، اتفاقات جزئی باعث میشود زود خشمگین و عصبانی شوند، اعتماد به نفسشان کم و جملاتی از جمله من از خودم بدم میآید، من احمق و به درد نخور هستم را به زبان آورند و بیشتر اوقات احساس بیقراری و خستگی دارند و عبارتهای "حوصلهام سر رفته، یک کاری بکنید" ممکن است ورد زبان یک فرد افسرده باشد، جوان افسرده نسبت به کارهایی که قبلاً دوست داشته مثل تفریحات خاصی بیعلاقه میشوند.
این روانشناس با اشاره به این که در جوانان افسرده تمرکز کم، فراموش کاری زیاد و کمبود انگیزه، باعث افت تحصیلی و اجتماعی خواهد شد، اضافه میکند: این افراد ممکن است همیشه خوابآلوده به نظر برسند و برای شروع کاری بسیار کم توان شوند و حتی ممکن است کم اشتهایی و یا پر اشتهایی واضحی داشته باشند و صحبت از مرگ و خودکشی کنند.
دوستانی جوانانی که بیدلیل احساس گناه و خود را سرزنش میکنند را نیز جز جوانان افسرده میداند و میگوید: سردردهای مکرر، احساس خستگی و کوفتگی بیدلیل، سوءهاضمه، یبوست و نفخ شکم نیز ممکن است از علائم افسردگی جوانان باشد.
اگر علائم افسردگی را در جوانترها دیدیم چه کنیم؟
وی با بیان این که مهم است بدانیم، اگر علائم افسردگی را در خود یا یکی از دوستان جوانتر خود، مشاهده کردیم، چه کنیم، ادامه میدهد: آنچه اطرافیان جوان مبتلا به افسردگی باید بدانند این است افسردگی به دلیل تنبلی یا ضعف اراده به وجود نمیآید و سعی کنند خود و بیمارشان را مقصر صددرصد ابتلاء به افسردگی ندانند چرا که این کار باعث افزایش حس گناه میشود و روند بهبود را کند خواهد کرد.
این روانشناس میگوید: اطرافیان باید سعی کنند وقت بیشتری با جوان افسرده طی کنند و شنونده خوبی برای او باشند و بدون قضاوت و پیش داوری به او گوش دهند و در عین حال به جوان افسرده اجازه داده شود، اوقاتی را برای خود داشته باشد و بتواند در آن به تفکر بپردازد، بگذارید جوان حس کند که با وجود ابتلاء به افسردگی، از طرف اطرافیان پذیرفته و درک خواهد شد.
بهبودی افراد مبتلا به افسردگی تدریجی و آرام شکل میگیرد
وی میافزاید: خانواده باید کج خلقیها و بی حوصلگیهای جوان را تحمل کند، چرا که او نمیخواهد عمداً دیگران را آزار دهد و مسلماً خودش نیز از این شرایط ناراضی است. مدام از او انتقاد نکنید زیرا اعتماد به نفسش شکنندهتر خواهد شد و بهتر است برخی مسئولیتهای جوانان را به عهده بگیرید و به او در تصمیمگیریهای روزمره کمک کنید.
دوستانی با اشاره به تلاش جوانان افسرده برای درمان افسردگی، میگوید: جوانان افسرده باید سعی کنند برنامه روزانه منظمی برای خود اجرا کنند و به طور مثال ساعت خواب، غذا و بیدار شدن خود را نظم ببخشند، همچنین به تغییرات تدریجی در سیر بهبودی جوانان افسرده نیز باید توجه داشته باشیم و آن را به آنها یادآوری کنیم، البته به تغییرات وی باید بازخورد مثبت نشان داد تا نسبت به بهبودی امیدواری بیشتری داشته باشند.
وی میگوید: از درمان جوانان افسرده نباید انتظار معجزه داشته باشیم، چرا که بهبود یافتن افسردگی آهسته و تدریجی خواهد بود.
توجه ویژه به زنگ هشدار ابتلاء به افسردگی در جوانان
سمیه طاهری، کارشناس ارشد جامعهشناسی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص نشانههای جوانان مبتلا به افسردگی، میگوید: تغییر در خلق و خو، در خود فرورفتگی، احساس غمگینی و دلمردگی و داشتن احساس گناه، ناامیدی نسبت به آینده و بیعلاقه بودن نسبت به اتفاقات زندگی، از دست دادن انگیزه، تلاش و پشتکار که باعث میشود جوان مانند گذشته مسئولیت پذیر نباشد و کارها را نیمه تمام رها کند از جمله نشانههای افسردگی جوانان است که باید به آنها به عنوان زنگ هشدار توجه ویژه کرد.
وی ادامه میدهد: اشکال در خواب، کابوسهای مکرر شبانه و سحرخیز بودن با وجود کم خوابی، نشخوار فکری و اشکال در تمرکز از نشانههای افسردگی در جوانان است که با تکنیکهای روان شناسان میتوان تا حدودی آنها را از بین برد و روی نکات مثبت تمرکز کرد.
این جامعه شناس یکی دیگر از نشانههای افسردگی جوانان را پرخاشگری بیمورد میداند و تصریح میکند: معمولاً جوانانی که از افسردگی رنج میبرند رفتارهای ضد اجتماعی دارند، در این دوران که سایه کرونا و مشکلات اقتصادی دست و پای جوانان را برای داشتن محیطی شاد و هیجانانگیز که مختص دوران جوانی است، بسته است و کم شدن روابط اجتماعی به شدت در بروز علائم افسردگی در جوانان نقش دارد باید با رعایت تمام نکات بهداشتی برای ایجاد فضایی شاد و جوان پسند در جامعه به ویژه اینکه در آستانه ایام عید نوروز هستیم تلاش شود.
رفاه و فقر هر دو عامل ابتلا به افسردگی است
وی نداشتن تعاملات اجتماعی و در اولویت بودن تنهایی نسبت به حضور در اجتماع بین جوانان را نشانه ابتلا به افسردگی میداند و ادامه میدهد: بروز افسردگی در جوانان علل مختلفی دارد و گاهی اوقات شرایط محیطی باعث ایجاد افسردگی در جوانان میشود.
طاهری میگوید: یکی از این عوامل محیطی که در بروز افسردگی در جوانان نقش دارد خانوادهها هستند، زیرا گاهی اوقات خانوادهها تمام امکانات رفاهی را برای فرزندان خود مهیا میکنند و گمان میکنند تمام نیازهای فرزندشان را برآورده کردهاند و توجهی به نیازها و خواستههای درونی فرزندشان ندارد و این مسئله باعث میشود تا فرزندشان احساس نوعی خلاء در وجود خود داشته باشد و زمینه بروز افسردگی در آنها ایجاد شود.
وی با اشاره به عوامل دیگر ابتلاء به افسردگی در جوانان، تصریح میکند: عوامل دیگری که در بروز افسردگی نقش دارد شامل مشکلات اقتصادی، استرسهای محیطی، جنسیت، مزاج، اختلال در عملکرد بخشهایی از سیستم اعصاب مرکزی و مغز، ضربههای روحی و عاطفی، طلاق، اعتیاد، تنشهای خانوادگی و حتی عوامل ژنتیکی زمینهساز بروز افسردگی در جوانان است، البته این روزها مشکلات اقتصادی نقش پررنگی در بروز افسردگی بین جوانان دارد.
این جامعه شناس خاطرنشان میکند: جوانانی که افسرده هستند نمیتوانند تمرکز داشته باشند و مانند گذشته علاقهای به خواندن درس ندارند و این مورد باعث افت عملکرد تحصیلی آنها میشود، مخصوصاً این افت تحصیلی زمانی کاملاً مشخص خواهد شد که فرد افسرده در گذشته عملکرد تحصیلیاش عالی بوده و اکنون بسیار ضعیف است.
حمایت اجتماعی از جوانان به درمان افسردگی کمک میکند
وی با تاکید بر این که بروز افسردگی در جوانان به دلایل گوناگونی اتفاق میافتد و اگر درمان نشود ممکن است عوارض زیانباری داشته باشد، اضافه میکند: طبق تحقیقات اگر افرادی که به افسردگی مبتلا هستند تحت درمان دارویی و روانی قرار نگیرند در آینده رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان میدهند، البته برخورداری از حمایت اجتماعی در بهبود افسردگی افراد تأثیر زیادی دارد، انجام ورزشهایی مانند یوگا که نیاز به تمرکز دارد باعث میشود علائم اضطراب و افسردگی کاهش پیدا کند، خواب کافی و تغذیه مناسب نیز باعث تسریع بهبودی افسردگی در افراد میشود.
طاهری روان درمانی را یکی از مؤثرترین شیوههای درمان افسردگی میداند و میگوید: اگر شدت افسردگی بالا باشد در کنار روان درمانی از دارو درمانی نیز میتوان استفاده کرد، زیرا افرادی که افسرده هستند زمانی که تحت رواندرمانی قرار میگیرند روانشناس علل بروز افسردگی در این افراد را شناسایی میکند و با کمک فرد افسرده آنها را از بین میبرند.
نظر شما