به گزارش خبرنگار ایمنا، هوشنگ گلمکانی، منتقد سینما و دبیر شورای نویسندگان مجله فیلم در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «پیچیده» رایجترین توصیفی است که تماشاگران در وصف این فیلم به کار میبرند. راستش درگیری دو گروه که معلوم نیست سر چی درگیرند؛ یک گروه به پیش میتازند و یک گروه به پس (پسپسکی) میگریزند (؟)، همراه گلولهها و انفجارهای پس و پیش، بیشتر شبیه یک بازی متفاوت و تازه کامپیوتری است و بنا کردن داستان بر یک نظریه (یا فرضیه) درباره زمان که بحثهای علمیاش به نظر میرسد به درد دانشمندان فیزیک میخورد (در حد یک کاردستی جذاب تکنولوژیک) که وجه هیجان اکشن فیلم را هم ضایع میکند؛ برخلاف روایت زیبا و خیالانگیزی بر همین مبنا در فیلم «میانستارهای».
«تنت» گاهی فیلمهای جیمز باند را به یادم میآورد. یک جیمز باند سیاه با یک رییس بزرگ روانپریش (با بازی کنت برانا) و طراحیهای صحنه به شیوه کن آدام در فیلمهای ۰۰۷ و دستگاههای عجیب و اکشن و شمارش معکوس در موقع مقتضی؛ گرچه کن آدام از جلوههای ویژه کامپیوتری محروم بود اما حالا تدارک فیلمی چون «تنت» عمدتاً متکی بر سیجی است. یک از مهمترین ایرادهای فیلم، باوجود کمالگرایی فنی نولان، بازیگرگزینی اوست. واقعاً این چه جور ترکیب بازیگران برای چنین فیلمی است؟ این بازیگر سیاهپوست کیست و چرا انتخاب شده؟
سیاه بودنش چه نقشی در این داستان و محتوایش دارد؟ نه بازیگر خوبی است و نه ویژگی خاص و کاریزمایی دارد که بازیگر نقش اول چنین فیلم مهمی باشد. بقیه بازیگران هم همینطور، در حالی که حتی معمولیترین سریالهای این سالها بسیار بیش از این در مورد ترکیب بازیگرانشان وسواس به خرج میدهند، حتی کنت برانا هم حضور و ظهوری در حد پشتوانه و سابقه او ندارد و مایکل کین هم فقط در یک سکانس ظاهر شده است.
اما از شما چه پنهان، شخصاً موضوع زمان و جهانهای موازی را دوست دارم. بشر با کمک علم، در بسیاری از گوشههای خلقت دخالت کرده و حتی در مسیر نفی مرگ هم قدم گذاشته است، اما هنوز نتوانسته در عنصر زمان دخالت کند. زمان، دغدغهام است و «تنت» از این حیث برایم جذاب و کنجکاو کننده است، حتی اگر از جزییات همین بخش از موضوعش هم سر در نیاورم! میشود با آن خیالپردازی کرد.
نظر شما