«زنانی با گوشواره‌های باروتی»، مستندی درباره همسران داعشی ها

یک کارشناس رسانه گفت: اکنون به انجام کارهای جدید در حوزه تحلیل رسانه و تولید هدفمند آثار برای هدایت افکار عمومی جامعه نیاز داریم.

به گزارش خبرنگار ایمنا، احمد مهرشاد در نشست نقد و بررسی مستند «زنانی با گوشواره‌های باروتی» (رضا فرهمند) که به‌عنوان پنجمین نشست هفته فیلم انقلاب اسلامی، دیشب در سالن سعدی برگزار شد، اظهار کرد: هنوز سؤالاتی در مورد اتفاقات منطقه وجود دارد. افزون بر آن، زبان اقناع، هنر است تا نه تنها مخاطب همراه، بلکه کسانی را هم که همراه نیستند، قانع کند.

وی افزود: لازم است در مسائل مطرح، نسبت به بازنمایی مسائل، حساس باشیم تا بتوانیم ذهنیت جامعه علمی و رسانه‌ای را روشن کنیم.

مهرشاد ادامه داد: فرهمند، سازنده این مستند تاکنون تجربه‌های موفق بسیاری درزمینه کارگردانی داشته، اما این اثر وی، نخستین فیلمش بود که به مسئله عراق، داعش و سوریه پرداخته بود.

وی گفت: همسران داعشی‌ها در این اثر به تصویر کشیده شده اند، افزون بر آن، این مستند، عراقی‌هایی را به تصویر می‌کشد که با داعش می‌جنگند، همچون خبرنگار و نقش اول مستند که روزگاری برادرش در جنگ با داعش بوده است.

این پژوهشگر جامعه‌شناس با بیان اینکه مستند، از ابتدا تا انتها دایره‌ای را دور می‌زند، افزود: ابتدا و انتهای فیلم، یک مفهوم را بیان می‌کند، به گونه‌ای که صحنه‌های درگیری را به همراه زن خبرنگاری که فیلم‌بردار پا به پای او حرکت می‌کند، نشان می‌دهد.  این اثر نشان می دهد که نه تنها احساس زنانه به طور قطعی منجر به ترک جنگ نمی‌شود، بلکه راوی به دل جنگ می‌رود و مخاطب به این نتیجه می رسد که برای ایجاد صلح پایدار، باید مسیری را طی کرد.

این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه روایت اصلی داستان، مقایسه رفتار داعشی‌ها با زنان بازمانده و حتی غیرعراقی است، اظهار کرد: جداسازی زن‌ها برای برده‌داری، تقابل میان ادعا و عملکرد داعش را نشان می‌دهد.

مهرشاد بیان کرد: ریتم مستند هنگام پرداختن به خانواده‌های داعشی عراقی، دقیق‌تر می‌شود و با اینکه تحلیلی نیست، برای یکی دو سوژه، زمان بیشتری می‌گذارد و مصاحبه دقیق‌تر می‌شود. با این حال، جسارت برای تولید چنین مستندی، ستودنی است، به این معنا که مستندساز حاضر باشد برای ارائه کار خود، خطر را بپذیرد.

وی با بیان اینکه این مستند، تضادها را به خوبی نشان داده بود، تشریح کرد: زندگی به جای مرگ، تقابل میان خرابی و آبادانی، نگاه خشن و نرم و جنگ برای خرابی و جهاد برای ارزش‌ها، از دیگر نقطه تقابل‌ها است که سازندگان فیلم توانسته‌اند به مخاطب منتقل کنند.

این پژوهشگر جامعه شناسی با طرح این سؤال که داعش بین خانواده‌های خود چه تصویری دارد و چگونه روی آنها اثر می‌گذارد، افزود: بخشی از این فیلم، حمایت خانواده‌های داعش را از آنها نشان می‌دهد و فیلم به صورت توصیفی به این موضوع می پردازد.

مهرشاد با بیان اینکه جامعه کنونی دارای طیف‌های گسترده است، گفت: اکنون که با انبوهی از اطلاعات مواجهیم، لازم است کارگردان‌ها به صورت هنرمندانه وارد ماجرا شوند. در همین راستا به پیام‌های تحلیلی و تبیینی بیشتری‌ نیاز داریم، به همین خاطر نمی‌توانیم بر اساس پیش‌فرض‌ها فیلم را نقد کنیم.

وی ادامه داد: در این مستند، جنایات داعش پیش‌فرض ذهن‌ها است و اگر بخواهیم ماجرا را برای قشری از جوامع جهانی که گرایش به طیف خاصی ندارند، بازگو کنیم، اثرگذاری آن کم می‌شود.

وی با اشاره به اینکه گاهی ممکن است برداشت از یک موضوع برعکس باشد، افزود: دور از ذهن نیست اگر روزی بگویند داعشی‌ها کم‌ترین تعداد را داشتند و مظلوم بودند و عراق آنها را سرکوب کرد، در همین راستا این مستند نمی‌تواند اقناع کننده باشد، چراکه پیش‌فرض‌هایی دارد.

وی ادامه داد: لازم است به عراق و سوریه به صورت خاص‌تری به شکل تحلیلی نگاه کنیم، به این معنا که باید بدانیم هر کدام از آنها چه می‌گویند تا با روایت‌های خودشان محکوم شوند، نه اینکه پیش‌فرض‌ها را برای مخاطب روایت کنیم و فرد را به اقناع برسانیم، مخصوصا هنگامی که فضا دوقطبی است یا برخی از مخاطبان، هیچ تصوری از داعش ندارند.

این پژوهشگر جامعه شناسی با بیان اینکه پرداختن به یک شخصیت یا یک منطقه به تنهایی قانع کننده نیست و نیاز به تحلیل دارد، تشریح کرد: لازم است در چنین مستندهایی همه اتفاقات بررسی شود، به عنوان نمونه نشان دهد دلیل جنگ در این منطقه، تنها دلایل درونی داشته یا دلایل بیرونی هم دخیل بوده‌اند. با این حال، آثاری که به زبان هنرمندانه باشند، کم هستند. آثار تحلیلی با احساسات کمتر نیز تعدادشان کم است.

مهرشاد بیان کرد: سؤال مهم، این است که رسانه‌ها چگونه این مسئله را برای جامعه توضیح می‌دهند؟ پاسخ در سه روایت تقسیم بندی می‌شود که روایت نخست، دارای سه کلیدواژه جریان حق، رفع ظلم و استعمار است. روایت دوم، دارای نگاه شیعی، اهل سنت، وهابیت و دفاع از حرم است. روایت سوم هم دارای کلیدواژه‌های امنیت، منفعت، خشونت و افراط است. البته روایت‌های واسطی هم وجود دارد، اما در کشور ما روایت سوم است که نگرشی ملی و جهادی پیدا می‌کند.

وی با بیان اینکه نیاز به روایتی جامع داریم تا بتواند اقشار گوناگون را همراه کند و سازمان اجتماعی تشکیل دهد، افزود: تأکید بر هر کدام از این روایت‌ها، ممکن است جاذبه و دافعه‌هایی داشته باشد یا درون‌مایه خود را تقویت یا تضعیف کند، اما مسئله مهم، این است که هر کدام از این روایت‌ها بهتر است ضمن همراهی افراد موافق، افراد مخالف را هم برای این دفاع ملی جذب کند.

این کارشناس رسانه با اشاره به این که در تحلیل محتوای وصیت نامه‌های شهدای مدافع حرم به روایت سوم اشاره‌ای نشده بود و بیشتر آنها براساس ترکیبی از روایت اول و دوم بود، افزود: به هر حال برای سومین روایت نیز لازم است هزینه کنیم.

مهرشاد با اشاره به اهمیت کار کارشناسانه گفت: لازم است برای انتقال موضوع به جامعه از این سه روایت استفاده کنیم و اجازه ندهیم دچار ترکیب آنها شویم، البته باید توجه کنیم که رسانه‌ها هم تنها یک دوربین نیستند.

وی با اشاره به اینکه رفتن به سراغ روایت سوم برای بیان مطلب از راحت‌ترین روش‌ها است، افزود: با اینکه مستند «زنانی با گوشواره‌های باروتی» سعی می‌کند اعتماد افراد را برای مصاحبه به دست آورد، اما چون همه در کمپ و چادر زندگی می‌کنند و شرایط سختی را به خاطر همسران داعشی خود تحمل می‌کنند، از برچسب داعشی می‌ترسند و هنگامی که خبرنگار از داعشی بودن آنها صحبت می‌کند، ناراحتی و نارضایتی آنها را مشاهده می‌کند.

این پژوهشگر جامعهشناس در رابطه با بیعت افراد با داعش و جذب به سوی آنها گفت: یکی از دلایل گرایش به داعش، برون رفت از مشکل ها است. راه حل نخست این مشکل، ملی گرایی است. راه حل دوم آن، پیوستن به بلوک شرق و غرب است و راه سوم بازگشت به اسلام است. عقاید داعش به نوع سوم برمی‌گردد، با این تفاوت که داعشی ها معتقدند جهان اسلام باید به سلف صالح برگردد و ظالم دستگیر شود، در حالی که اسلام را به گونه‌ای دیگر تعریف می‌کنند.

کد خبر 341356

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.