گلعلي بابايي
-
فرهنگیادداشتی عجیب از شهید قجه‌ای در سرزنش خودش
بعد از شهادت «حسین قجه‌ای»، دفترچه کوچکی با جلد آبی‌رنگ داخل ساک برزنتی‌اش پیدا کردند که در آن ضمن نوشتن رخدادهای روزمره، صفحه‌ای را به ظرایف رفتاری خودش اختصاص داده بود.
-
فرهنگسجده بسیجی نوجوان به وقت بهشت
یک رزمنده دفاع مقدس از عاقبت به‌خیری یک بسیجی نوجوان در اولین اعزام می‌گوید، بسیجی نوجوانی که در اولین عملیات، بعد از چند روز گرسنگی و تشنگی، عبادت، نماز شب، حین رزم به شهادت رسید و پیکرش برای همیشه در کانال کمیل باقی ماند.
-
همراه با یکی از پرکارترین پژوهشگران و مستندنگاران جنگ؛
فرهنگگلعلی بابایی: رشد ادبیات دفاع مقدس، مدیون توجه ویژه رهبر انقلاب است
گلعلی بابایی‌ها رسالت قلم را به درستی شناخته‌اند و با سلاحی که در دست گرفته‌اند، میدان‌دار جنگ روایت‌ها شده‌اند. آنها برای زنده ماندن فرهنگ شهادت شب و روز نمی‌شناسند تا از عهده وظیفه‌ای که بر دوششان گذاشته شده به درستی بربیایند و در زمره افرادی قرار بگیرند که خداوند متعال به قلمشان قسم خورده…
-
فرهنگبا خون جگر این لشکر را آماده کرده‌ام
«من با خون جگر، دوازده گردان را در این لشکر برای عملیات آماده کرده‌ام. همه هم سرپا و قبراق‌اند. این نیروها بیش از یک ماه است که در آماده‌باش کامل به سر می‌برند. حتی به مرخصی هم نرفته‌اند، این نیرویی که هر روز در حال آماده‌باش نگه داشتیم و گفتیم امروز عملیات می‌شود، فردا عملیات می‌شود...»
-
فرهنگراهی که حاج‌احمد گشود
«از مردی می‌گویم که وقتی پرچم لشکرش را با نام نامی محمد رسول‌الله (ص) بر فراز قله‌های شرف به اهتزاز درآورد، مایه قوت قلب مدافعان میهن اسلامی در جبهه‌ها و ابتلای ژنرال‌های دشمن متجاوز به رعشه مرگ شد.»
-
فرهنگهمتی کو؛ تا چو ابراهیم بر آتش زنیم!
«سخنرانی حاج‌همت که تمام شد و از جایگاه پایین آمد، بچه‌های بسیجی روی سروکول حاجی ریختند، آنها دور گردنش دست می‌انداختند و با چه عشقی روی ماه او را می‌بوسیدند.»
-
فرهنگراز سرخوشی سردار همدانی!
«بعد از گذشت سه سال فرماندهی میدانی نبردهای ضد تکفیری درسوریه، به کشور برگشت. چند روز بعد، با او در خانه حسین بهزاد دیدار تازه کردیم. عجیب سرخوش بود. پرسیدم: حاج‌آقا؛ قضیه چیه؟ خیلی سرکیف هستید! گفت…»