«حاجمحسن عینعلی با دست مجروحش گردان قاسمبنالحسن (ع) را به ضلع غربی برد اما خیلی زود خبر رسید که او و بسیاری از نیروهایش در ضلع غربی جزیره مجنون جنوبی به شهادت رسیدهاند و پیکر حاجمحسن رفیق غار و دوست قدیمی من که کارمان را با هم شروع کرده بودیم، روی زمین مانده بود.»
«در منزل دوباره بستری شدم و خانه مثل اتاق بیمارستان دوباره تجهیز شد، اما سکوت و خلوت بیمارستان را نداشت. قبل از همه حاجآقا مغیثی، امام جمعه به دیدنم آمد. با او صیغه برادری خوانده بودیم. کمکم بچههای گردان از آمدنم خبردار شدند و به عیادتم آمدند، بیشتر آنها مثل من مجروح بودند.»