«اینجا هم جایی برای اهدای خون است اما نه از آن ادارههایی که شما میگویی. این راه، این جاده، این مسیر، راه خون است و بیدلیل این نام برای این جاده انتخاب نشده است. بعدها میفهمی که مسیر این کوهها با لودر و بلدوزر باز نشده، بلکه با خون باز شده است.»
«جعبهها سنگین بودند. از سر کنجکاوی یکی از آنها را باز کردم. گلوله خمپاره ۱۲۰ میلیمتری به نظر میرسید. وزن هر گلوله بیش از ۲۵ کیلوگرم بود. طی یک ساعت مهمات را خالی کردیم. منتظر فرمان بعدی بودیم که کسی گفت: نیروهای اعزامی از همدان که با کانکس حمل مرغ آمدهاند در محوطه به خط شوند.»