رودخانه دويرج
-
فرهنگرستاخیز عاشقی
«صدای پای مردان محرم آمد. شهر پر از هیاهو بود. انگار همه شاعر شده بودند، انگار همه غزل میسرودند و انگار غزلها غرق قافیه شده بودند. اصفهان تمامقد ایستاد تا ایستاده با دستهای رو به آسمان، ابرمردان عملیات محرم را تا بهشت اصفهان راهی کنند.»
-
فرهنگسیلِ سرخ ایثار
«بعد از نگاشتن خاطراتم و پایان آن، به دو دلیل نام این کتاب را سیلسرخ گذاشتم، نخست اینکه رودخانه دویرج از کوههای جبلحمره سرچشمه میگرفت و با خود رملی سرخرنگ میآورد، وجه دیگر آن نیز شهادت مظلومانه بیش از ۷۰۰ تن از همرزمان ما بود که خونشان شبیه یک سیل سرخ حماسه و ایثار آفرید.»
-
فرهنگطغیان دویرج
آنچه خداوند از رحمت و نعمت برای بندگانش نوشته است به آنها خواهد رسید. خرمشهر، سوسنگرد، دهلاویه، چزابه؛ همه آنها میتوانستند قتلگاه شوند برای نوشیدن شربت شهادت، اما در پرونده آنها نوشته شده بود، رودخانه دویرج.
-
فرهنگشهیدی که مسلط به ۶ زبان زنده دنیا بود
«زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکن است، عباسعلی زیر شکنجه عملیات را لو بدهد، اما پسرعموی او به شهید خرازی میگوید: حسین! عباسعلی سنش کم هست، اما خیلی مرده، سرش برود، زبانش باز نمیشود، بروید عملیات بکنید.»