به گزارش خبرنگار ایمنا، ۱۵ سال بیشتر نداشت که برای نخستینبار با دستکاری شناسنامه، راهی جبهه میشود و در عملیات محرم شرکت میکند. با اینکه در این عملیات مجروح شد، اما برای تشییع پیکر همرزمانش در روز ۲۵ آبان در کنار همشهریهای اصفهانی حاضر و ۳۷۰ گل غرق به خون را تا گلستان شهدا تشییع کرد.
«رحمتالله ادیبی» متولد نخستین روز مهرماه سال ۱۳۴۶ در روستای سده لنجان از توابع شهرستان زرینشهراست. کارشناسیارشد علوم اجتماعی دارد و کارمند دانشگاه است. حضور در جبهه و عشق به نوشتن او را به نگاشتن اتفاقات مختلفی از جنگ سوق داده که با چشم خود دیده است.
«سیل سرخ» یکی از کتابهای ادیبی است که به عملیات محرم و حماسه مردم اصفهان پرداخته است، او در گفتوگو با خبرنگار ایمنا به شرح حضور خود در عملیات محرم و نوشتن از این عملیات در این کتاب پرداخته است.
از حضور خود در عملیات محرم بگویید؟
۱۵ ساله بودم که عشق رفتن به جبهه به سرم زد، مراحل آموزشی مقدماتی را در پادگان ثامنالائمه گذراندم. ایام محرم بود. حال و هوای عجیبی در گردان ما که گردان موسیبنجعفر (ع) نام داشت، حاکم بود. به قول بزرگان «یدرک و لایوصف» بود. یک شور پرحرارت عجیب که نمیتوان توصیف کرد. فرمانده گردان ما حجتالاسلام علی ردانیپور، برادر شهید مصطفی ردانیپور که در آن عملیات هم حضور داشت. وقتی در چادر فرماندهی نوحه و ذکر مصیبت میخواند، حال بچهها کاملاً دگرگون میشد، آنها در دل خود احتمال شهید شدن، مفقود شدن، اسیر شدن و یا حتی تکهتکه شدن در میدان مین و هرگز برنگشتن را داده بودند.
چه شد که تصمیم گرفتید کتابی درباره این عملیات بنویسید؟
ثبت و ضبط بعضی از وقایع جنگ به عنوان مقطعی حساس از تاریخ سرنوشتساز ملت ایران یک وظیفه مسلم است. اگر این وقایع را ننویسیم و بیان نکنیم، ممکن است به فراموشی سپرده شود و بخشی از تاریخ ما از این طریق از دست برود.
انگیزه بعدی، شرح حماسهآفرینی و دفاع شجاعانه رزمندگان از خاک وطن و دفاع از عزت و شرف این سرزمین است تا آیندگان بدانند که مردم در آن دوران چگونه از آب و خاک و ناموس کشورشان شجاعانه و دلیرانه دفاع کردند. طبق گفته دکتر شریعتی آنان که رفتهاند کار حسینی کردهاند و آنانکه ماندهاند باید کار زینبی کنند وگرنه یزیدی هستند. هدف من این بود که یک کار زینبی انجام بدهم و پیامرسان خون شهیدان و مبلغ حماسهها و رشادتهای رزمندگان اسلام باشم. که ممکن است بعضی از آنها ناگفته مانده باشد.
چند کتاب در مورد عملیات محرم نوشته شده است؟
دقیق نمیدانم، اما از حسینعلی محمدی، کتاب دویرج و عملیات محرم را دیدهام.
تفاوت کتاب سیل سرخ با کتاب دویرج در چیست؟
به قول شاعر: یک قصه بیش نیست غم عشق و وین عجب / کز هر زبان که میشنوم نامکرر است. ازآنجاکه هر مطلبی و هر گفته رنگ و صبغه شخصیت گوینده و نویسنده را دارد و شخصیت افراد با هم متفاوت بوده و مثل هم نیست، از این رو نوشتهها و گفتههای افراد نیز متفاوت است، مخصوصاً کتابهایی از این دست که خاطرهگویی یا داستاننویسی است بیشتر رنگ و صبغه شخصیت نویسنده را دارد، چون یک مطلب علمی که نیست و به عقیده من هر کتاب و هر نوشتهای در این خصوص منحصربهفرد است.
بازخوردها در مورد این کتاب را چه طور بود؟
بازخورد افرادی که کتاب را دیده و خواندهاند، اغلب مثبت بوده است چون نسل بعد از جنگ که جنگ را تجربه نکردهاند، خیلی مشتاق شنیدن خاطرات جنگ و حال و هوای آن روزها هستند که البته کتاب سیل سرخ هم در این راستا نوشتهشده است.
چرا سیل سرخ را برای نام این کتاب برگزیدهاید؟
بعد از نگاشتن خاطراتم و پایان آن، به دو دلیل نام این کتاب را سیلسرخ گذاشتم. نخست اینکه رودخانه دویرج از کوههای جبلحمره سرچشمه میگرفت و با خود رملی سرخرنگ میآورد که قرمزرنگ بود. وجه دیگر آن نیز شهادت مظلومانه بیش از ۷۰۰ تن از همرزمان ما بود که خونشان شبیه یک سیل سرخ حماسه و ایثار آفرید.
تأثیر نوشتن این کتب در جامعه چیست؟
دوران هشت ساله دفاع مقدس بخش بسیار حساس و هویتساز تاریخ جامعه ما به شمار میرود و مثل شناسنامه برای ملت و جامعه است، هر قسمتی از تاریخ و حقایق جنگ که نوشته یا بیان نشود، مشابه آن است که ورقی از اوراق هویت یک شناسنامه حذف شود و یا خالی بماند. به همین منظور و در راستای این اهداف شروع به نگارش خاطرات خود کردم. چهار کتاب دیگر هم در دست نگارش دارم که ستونبندی آنها انجامشدهاست.
کتاب سیل سرخ را با هزینه شخصی خودم به چاپ رساندم، اما امکان چاپ بقیه کتب به این طریق میسر نیست و احتیاج به جذب پشتیبان و حامی دارم. باید متولیان امر فرهنگ از این موضوعات استقبال و بستر مناسب برای چاپ و انتشار آنها را فراهم کنند. کتابهای قلههای غیرت در مورد عملیات والفجر۴، میعاد مجنون در مورد عملیات خیبر در جزیره مجنون و پیچ مرگ در مورد شلمچه از جمله این کتابها است که من به روایت این عملیاتها که در آن حضور هم داشتهام، میپردازم.
نظر شما