«در حال عقبنشینی بودیم که در گیلانغرب در محاصره بعثیها قرار گرفتیم. چهار نفر بودیم که با ۱۵۰ نفر عراقی درگیر شده بودیم، فرمانده بعثیها به ما گفت: من اگر یک سرباز را یک ساعت در این بیابان رها کنم به دلیل گرمای شدید هلاک میشود، شما چهار نفر چه طور دوام آوردهاید، نفتشهر کجا، گیلان غرب کجا؟!»
«حضور در جنگ دید انسان را کامل تغییر میدهد، آنجا تو برای خودت کار نمیکردی و قرار بود جلوی دشمن بایستی. تازه در آنجا بود که متوجه میشدی به کجا پا گذاشتهای، یعنی دنیای بعد از دژبانی با دنیای قبل از دژبانی فرق داشت. آنجا فرقی نداشت که کرد، هستی یا لر، مسیحی هستی یا مسلمان.»