حاج احمد شيراني
-
فرهنگناگفتههای جنگ به روایت یک رزمنده؛ روزی که ۱۰ سال پیر شدیم
یک رزمنده دفاع مقدس میگوید: در یکی از سنگرها، چشمم به احمد آشتیجو، قاسم جوانی و چند نفرِ دیگر از نیروهای گردان خودمان افتاد. انگار هرکدام ۱۰ سال پیر شده بودند. گردوغبار باروت روی صورتهایشان نشسته و لبهایشان از خشکی ترک برداشته بود. غم از چهرههای خاکیشان میبارید.
-
فرهنگجوانانی که برای شکستن خط دشمن لحظهشماری میکردند / جنگ افسانه نیست
حاجاحمد شیروانی سالها است روایتگر خاطراتی شده که با گوشت و پوستش احساس کرده است، او که پایش را در سهراهی شهادت جا گذاشته است، میگوید: «این خاک روزی جوانانی داشت که برای شکستن خط دشمن لحظهشماری میکردند.»
-
فرهنگرزمندهای که خودش پای برگه اعزامش را انگشت زد/ نیروهای بعثی بزدل و ترسو نبودند
جانباز دفاع مقدس میگوید:« هرکه میگوید نیروهای بعثی بزدل بودند و ترسو، دروغ میگوید. ما در طول جنگ تحمیلی، هیچ وقت نتوانستیم با دشمن رودرو و چشم در چشم بجنگیم، چراکه ارتش صدام، کارکشته و جنگبلد بود و حمایت جهانی را داشت با تمام تجهیزات پیشرفته!»