به گزارش خبرگزاری ایمنا، کنترل کیفی (Quality Control) یکی از ارکان اصلی در صنایع برای اطمینان از تولید محصولات با کیفیت و مطابق با استانداردها است. این فرایند شامل مجموعهای از اقدامات و تکنیکها است که بهمنظور تضمین کیفیت در هر مرحله از تولید، از مواد اولیه تا محصول نهایی، اجرا میشوند.
اهداف کنترل کیفی شامل شناسایی و پیشگیری از خطاها، کاهش هزینههای تولید، بهبود رضایت مشتری و افزایش اعتبار شرکت است. برای دستیابی به این اهداف، از ابزارها و روشهای مختلفی همچون نمودارهای کنترل، بازرسیهای دورهای، و آزمونهای استاندارد استفاده میشود. علاوه بر این، پیادهسازی سیستمهای مدیریت کیفیت همچون ISO 9001 به صنایع کمک میکند تا فرآیندهای کنترل کیفیت را بهطور سیستماتیک و کارآمد انجام دهند.
یکی از جنبههای مهم در کنترل کیفی، آموزش کارکنان و ایجاد فرهنگ کیفیت در سازمان است، کارکنان باید با فرایندها، استانداردها و ابزارهای مرتبط آشنا باشند تا بتوانند نقش خود را در تضمین کیفیت بهدرستی ایفا کنند. همچنین، استفاده از فناوریهای نوین همچون هوش مصنوعی و اتوماسیون، سرعت و دقت کنترل کیفی را افزایش داده است.
کنترل کیفی نه تنها یک فرایند فنی است، بلکه یک استراتژی کلیدی برای رشد و رقابتپذیری صنایع در بازار جهانی محسوب میشود. توجه به کیفیت موجب افزایش اعتماد مشتریان و بهبود مستمر محصولات و خدمات میشود، که این خود پایهای برای موفقیت طولانیمدت است.
امروزه کیفیت محصولات نه تنها یک مزیت رقابتی، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای بقای صنایع در بازارهای جهانی است. در این میان، آزمایشگاههای کنترل کیفی به عنوان قلب تپنده تضمین کیفیت، نقشی محوری در اطمینان از انطباق محصولات با استانداردهای داخلی و بینالمللی ایفا میکنند.
آزمایشگاه کنترل کیفی تعریف، اهداف و فرایندهای کلیدی
حسین دادرس مقدم، کارشناس ارشد کنترل کیفیت و مدیر سابق آزمایشگاههای معتبر صنعتی آزمایشگاه کنترل کیفی را مراکزی تخصصی برای ارزیابی دقیق ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و حتی میکرو بیولوژیکی محصولات معرفی میکند و میگوید: وظیفه اصلی این آزمایشگاهها، اطمینان از تطابق محصول نهایی یا مواد اولیه با استانداردهای از پیش تعیینشده است. این فرایند با نمونهگیری دقیق آغاز میشود و در ادامه، آزمونهای تخصصی با استفاده از تجهیزات پیشرفته انجام میگیرد. در نهایت، دادههای به دست آمده تحلیل شده و نتایج برای تصمیمگیری در خط تولید یا اصلاح فرایندها استفاده میشوند. این آزمایشگاهها تنها به محصول نهایی محدود نمیشوند، بلکه نظارت بر فرایند تولید را نیز شامل میشوند تا از بروز خطا در مراحل اولیه جلوگیری شود.
وی میافزاید: تنوع آزمونها در آزمایشگاههای کنترل کیفی، نمونههای قابل توجهی را دارد؛ ازجمله آزمونهای فیزیکی (اندازهگیری ابعاد، وزن، چگالی، مقاومت در برابر دما و رطوبت) ، آزمونهای شیمیایی ( سنجش درصد خلوص مواد، شناسایی ترکیبات شیمیایی، اندازهگیری pH و بررسی وجود فلزات سنگین) ، آزمونهای مکانیکی (ارزیابی استحکام کششی، مقاومت در برابر ضربه، سایش و خستگی مواد)، آزمونهای میکروبیولوژیکی (در صنایع غذایی و دارویی، بررسی وجود باکتریها، قارچها و سایر آلایندههای زیستی)، آزمونهای رادیولوژیکی (در صنایعی همچون هستهای یا پزشکی، اندازهگیری سطح تشعشعات) در صنعت خودروسازی، آزمونهای استحکام بدنه یا عملکرد کیسه هوا، در داروسازی، بررسی انحلال پذیری قرصها و در صنایع غذایی، آزمایش ماندگاری و عدم وجود سموم، نمونههایی از کاربردهای روزمره این آزمونها هستند.
کارشناس کنترل کیفیت ادامه میدهد: استانداردهای بینالمللی همچون ISO 9001 (مدیریت کیفیت)، GMP (شرایط خوب تولید) و ISO/IEC 17025 (صلاحیت آزمایشگاهها) چارچوبی الزامی برای آزمایشگاهها است. این استانداردها به مثابه زبان مشترکی هستند که امکان همکاری بین صنایع و آزمایشگاههای مختلف در سراسر جهان را فراهم میکنند. برای مثال، یک داروی تولیدشده در ایران با رعایت استاندارد GMP میتواند به راحتی در اروپا تأیید شود. از سوی دیگر، این استانداردها با تعیین حداقل الزامات برای دقت دستگاهها، آموزش پرسنل و شرایط محیطی، از بروز خطاهای فاحش جلوگیری میکنند.
دادرس مقدم تحولات فناوری در یک دهه گذشته را شگفتانگیز توصیف میکند و میگوید: در گذشته، بسیاری از آزمونها به صورت دستی و با خطای انسانی همراه بود، اما امروزه اتوماسیون و هوش مصنوعی دقت و سرعت را به طرز چشمگیری افزایش دادهاند؛ به عنوان نمونه، اسپکتروفتومترهای پیشرفته میتواند در کمتر از چند ثانیه ترکیبات شیمیایی را با دقت ۰٫۰۰۱ درصد تحلیل کنند، همچنین سیستمهای رباتیک در آزمایشگاههای مدرن، امکان انجام همزمان صدها آزمون را فراهم میکنند. ابزارهایی همچون نرمافزارهای آماری MINITAB یا SPSS با شناسایی الگوهای پنهان در دادهها، به مدیران در پیشبینی روندهای کیفی و تصمیمگیری استراتژیک کمک میکنند.
وی هوش مصنوعی را عامل اصلی آینده میداند و میگوید: الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوانند با تحلیل دادههای تاریخی، خطاهای احتمالی را پیش از وقوع پیشبینی کنند. به عنوان نمونه، در خط تولید لاستیک خودرو، هوش مصنوعی میتواند با بررسی دادههای حسگرهای دما و فشار، احتمال ایجاد ترک در محصول را هشدار دهد. این فناوری حتی در تحلیل تصاویر میکروسکوپی برای شناسایی ناخالصیها نیز کاربرد دارد.
کارشناس کنترل کیفیت تاکید میکند: چالشهای پیش روی مدیران آزمایشگاهها را میتوان در سه حوزه کلیدی دستهبندی کرد؛ اول هزینههای بالای تجهیزات است، زیرا دستگاههایی همچون کروماتوگراف گازی یا طیفسنج جرمی ممکن است هزینهای معادل میلیاردها تومان داشته باشند.
وی ادامه میدهد: دومین چالش، نگهداری و کالیبراسیون است زیرا دستگاهها باید به صورت ماهانه یا فصلی کالیبره شوند تا دقت آنها حفظ شود و سومین مورد نیروی انسانی متخصص است، چراکه جذب و حفظ کارشناسان مجرب در حوزههایی همچون شیمی تجزیه یا مهندسی مواد نیازمند سرمایهگذاری بلندمدت است. تغییرات سریع فناوری چالش مضاعفی ایجاد میکند برای مثال، ظهور فناوریهایی همچون بلاک چین برای رهگیری نمونهها ممکن است نیاز به بازآموزی پرسنل یا خرید سختافزارهای جدید داشته باشد.
دادرس مقدم با تأکید بر اهمیت ایمنی، پروتکلهای ضروری را برمیشمارد: استفاده از تجهیزات حفاظت فردایی (PPE) همچون دستکش ضداسید، عینک ایمنی و ماسکهای فیلتردار، نصب سیستمهای تهویه قوی برای جلوگیری از انتشار گازهای سمی، ذخیرهسازی مواد شیمیایی مطابق با استانداردهای NFPA (انجمن حفاظت از آتش آمریکا)، انجام دورهای تمرینهای ایمنی و شبیهسازی شرایط اضطراری از جمله این پروتکلها هستند. همچنین یک اشتباه کوچک در آزمایشگاههای شیمیایی یا بیولوژیکی میتواند فاجعهآمیز باشد؛ به عنوان نمونه، انتشار تصادفی سیانور یا پاتوژنهای خطرناک جان کارکنان و جامعه را تهدید میکند.
وی به کیفیت موارد عینی از تأثیر آزمایشگاهها اشاره میکند و میگوید: در یک کارخانه تولید دارو، شناسایی ناخالصی در یک دسته از ویالها پیش از توزیع، از عواقب جانی و مالی سنگین جلوگیری کرد. در صنعت پتروشیمی، کشف یک ترک میکروسکوپی در لولههای انتقال گاز، مانع از وقوع انفجار شد و در صنایع غذایی، کاهش آلودگی میکروبی محصولات لبنی به لطف نظارت دقیق، منجر به افزایش ۳۰ درصدی صادرات شد. این نمونهها نشان میدهد که هزینهکردن در آزمایشگاهها ضروری و سودآور است.
کارشناس کنترل کیفیت تعامل با مراکز علمی را عاملی کلیدی برای نوآوری میداند و میافزاید: دانشگاهها میتوانند با توسعه روشهای آزمایشی جدید (همچون استفاده از نانوحسگرها) یا آموزش نیروهای متخصص، به صنعت کمک کنند. از طرفی، صنعت نیز با ارائه دادههای واقعی، زمینه تحقیقات کاربردی را برای دانشگاهیان فراهم میکند. برگزاری دورههای کارآموزی و پروژههای مشترک، این همکاری را نهادینه میکند؛ همچنین، مشتریان اولین کسانی هستند که مشکلات کیفی را گزارش میدهند برای مثال، شکایت مصرفکنندگان یک نوشیدنی درباره تغییر طعم، میتواند به شناسایی مشکل در خط پرکن یا فساد مواد اولیه منجر شود. سازمانها باید با ایجاد سیستمهای الکترونیک جمعآوری بازخورد و تحلیل هوشمند آنها، از این دادهها برای بهبود مستمر استفاده کنند.
دادرس مقدم آینده این حوزه را متأثر از سه فناوری کلیدی پیشبینی و بیان میکند: اتوماسیون کامل آزمایشگاهها (LIMS) همچون انجام خودکار آزمونها و تولید گزارشهای آنی، پیشبینی خطاها با هوش مصنوعی همچون کاهش ضایعات با شناسایی الگوهای پیش از وقوع خطا، اینترنت اشیا (IoT) همچون نظارت بلادرنگ بر فرایند تولید از طریق حسگرهای متصل به شبکه بنابراین در آینده نزدیک، آزمایشگاهها از حالت واکنشی به وضعیت پیشفعال تغییر خواهند کرد. به جای شناسایی خطا پس از تولید، میتوانیم با ادغام دادههای آزمایشگاهی و تولید، از بروز آنها جلوگیری کنیم.
به گزارش ایمنا، آزمایشگاههای کنترل کیفی در عصری که کیفیت به سلاح رقابتی صنایع تبدیل شده، نقشی فراتر از یک واحد پشتیبانی ایفا میکنند. این آزمایشگاهها امروز با ادغام فناوریهای دیجیتال، هوش مصنوعی و استانداردهای سختگیرانه، به مغز متفکر صنایع بدل شدهاند. با این حال، موفقیت نهایی در گرو ایجاد فرهنگ کیفیت، سرمایهگذاری بلندمدت و تبدیل چالشها به فرصتهای نوآورانه است. آینده از آن سازمانهایی است که کنترل کیفیت را نه هزینه، بلکه سرمایهگذاری برای ماندگاری بدانند. در صنایع ایران، کنترل کیفیت میتواند به کاهش هزینههای تولید از طریق کاهش ضایعات و افزایش بهرهوری کمک کند. به ویژه در شرایط اقتصادی کنونی، مدیریت منابع و کاهش هزینهها از طریق بهبود فرایند ها و استفاده از تکنولوژیهای نوین، بسیار حیاتی است.
نظر شما