یلدا، جشن تولد نور و امید در دل شب

یلدا، بلندترین شب سال نماد تولد نور و امید در دل تاریکی است؛ این جشن باستانی ایرانیان، فرصتی برای گردهمایی خانواده‌ها و دوستان، با هدف گرامیداشت پیروزی نور بر تاریکی است؛ در این شب، سفره‌ای رنگارنگ از میوه‌های فصل چیده می‌شود و با شعرخوانی و قصه‌گویی، روح فرهنگ غنی ایران زنده می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شب چله یا یلدا از جمله آئین‌های کهن ایرانی است که ریشه در قدیمی‌ترین اندیشه‌های انسانی یعنی جنگ و تقابل نور و تاریکی دارد؛ یلدا برگرفته از واژه‌ای سریانی است و مفهوم آن «میلاد» است؛ ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» می‌پنداشتند و به همین دلیل این شب را جشن می‌گرفتند؛ در این راستا، شاعران زیادی به بهره از این سنت دیرینه روی آورند؛ در واقع، یکی از بهره‌های شعر به ویژه قصیده و قطعه، انعکاس بخشی از فرهنگ جاری زمان شاعر از قبیل زبان، آداب و سنن ملی و پیشینه فرهنگی و تاریخی است و از یلدا در آثار منوچهر دامغانی تا هوشنگ ابتهاج، سخن به میان آورده شده است.

یلدا، زمان چیرگی نور بر سیاهی

اسماعیل آذر، استاد ادبیات فارسی، مجری و کارشناس برنامه‌های ادبی به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: تمام آنچه در شب یلدا می‌گذرد، حکمتی دارد؛ با توجه به اینکه پیشه بیشتر مردم آن زمان کشاورزی بوده است، نخستین روز دی که نور خورشید زیادتر می‌شده، برای آنان بسیار اهمیت داشته است و مژده‌ای برای رسیدن بهادر و شروع دوباره زراعت بوده است؛ حتی ضرب‌المثلی وجود دارد که می‌گوید: «دی چو بگذشت به سر عشق بهاری دارد.»

وی می‌افزاید: واژه یلدا، فارسی نیست و ریشه آن، میلاد است، بنابراین ما در فارسی باید از کلمه چله استفاده کنیم؛ این واژه در ادبیات به وجه‌شبه‌هایی همچون سیاهی و طولانی بودن استفاده می‌شود؛ در واقع در اشعار تمام شاعران می‌توان این کلمه را یافت، به‌طور حافظ در قسمتی از ابیات خود می‌گوید: «صحبت حُکّام ظلمتِ شبِ یلداست / نور ز خورشید جوی بو که برآید»؛ همچنین رجب اصفهانی نیز در این باره می‌گوید: «درازی شب یلدا و کوچه جلفا کنند / بر سر هم نصف زلف یارِ منِ است».

استاد ادبیات فارسی خاطرنشان می‌کند: در آموزه‌های دینی به‌طور مستقیم به شب چله اشاره نشده، اما از جایی که زمان پیروزی نور در برابر سیاهی است، می‌تواند دستمایه خوبی برای شاعران باشد، با این حال می‌توان به قرآن و آیه «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ» اشاره کرد.

آذر می‌گوید: تأثیر شعر پارسی در پاسداشت آئین‌های ایرانی، بسیار زیاد است که بیشترین آن در اشعار منوچهری دامغانی موجود است و تقریباً همه شعرای دیگر نیز در آثار خود به ظرافت و زیبایی از این جشن‌ها یاد کرده‌اند؛ بازی‌ها و خوراک خاصی که حتی دورترین روستاها در این شب دارند، در حفظ و توجه به این جشن مؤثر بوده‌اند.

یلدا، جشن تولد نور و امید در دل شب

وی عنوان می‌کند: دی ماه در اوستا به عنوان «دتهوش» Dathush یا «دذوه» Dadhvah و در عبری به معنای خداوند آمده‌؛ در واقع دی را ماه خدا نیز می‌نامند و ابوریحان بیرونی در التفهیم آورده است که نخستین روز زمستان را خرم روز می‌نامیدند و جشن می‌گرفتند؛ حتی روزهای فراوان دیگری در دی ماه وجود داشت که جشن گرفته می‌شد؛ برای مثال در اصفهان، هفت روز جشن وجود داشته که به آن کژین می‌گفتند.

استاد ادبیات فارسی ادامه می‌دهد: در کردستان پانزدهم دی را جشن می‌گرفتند؛ در یزد نیز، با کله گوسفند شکل خاصی از آش را درست می‌کردند؛ در ملایر، نوعی شیرینی به نام شش شیره از شیره انگور درست می‌کردند و حتی در کشورهایی همچون سوئد و روسیه، آداب و رسومی برای این شب وجود دارد، بنابراین اشعار، خوراک و سنت‌هایی که برای روز اول زمستان تدارک دیده می‌شد در ماندگاری آن نقش زیادی دارد.

یلدا از آثار شعرا با سبک خراسانی تا هوشنگ ابتهاج

در ادامه رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی اظهار می‌کند: جشن «شب یلدا» یا به تعبیر ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» جشن «میلاد اکبر»، یکی از جشن‌های ریشه‌دار و از کهن آئین‌های اصیل ایرانی است؛ «یلدا» واژه‌ای سریانی به معنای تولد و زایش است. جشن یلدا نیز، جشن زندگی و زایندگی است؛ فلسفه یلدا، چیزی جز گرامیداشت و ستایش نور و امید نیست و مردم از آن رو این شب را گرامی می‌دارند که در پایان این شب شاهد زایش دوباره خورشیدند که نماد نور، روشنایی و امید است.

وی می‌افزاید: نگاه شاعران از اواخر سده چهارم به جشن یلدا معطوف شد؛ پیش از این از جشن یلدا در شعر پارسی ردپایی نمی‌بینیم زیرا جشن یلدا یک جشن ساده مردمی غیررسمی و بیشتر ویژه کشاورزان بوده است که آن را در آخرین روز پاییز و بلندترین شب سال برگزار می‌کردند؛ به همین دلیل تا پیش از قرن چهارم، شاعران کمتر به آن پرداخته‌اند، زیرا در سده‌های آغازین، شعر و ادب پارسی همچون کالایی تجملی بیشتر در خدمت دربار و خواص بوده و توجه به مردم و آئین‌های مردمی در آن جایگاهی شایسته نداشته است؛ همان‌گونه که اشاره شد، پیشینه آئین یلدا را باید ابتدا در اشعار شاعران سبک خراسانی (ترکستانی) بررسی کرد که از اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم هجری تداوم داشت؛ شاعران سبک خراسانی به‌خاطر نگاه آفاقی به هستی، بیشتر به صورتگری و تصویرگری طبیعت می‌پرداختند و نگاهشان به یلدا نیز بیشتر از این منظر است؛ عنصری بلخی از اولین شاعرانی است که در سده چهارم درباره یلدا بیت زیر را با لهجه غنایی-عاشقانه سروده است:
«چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه‬ / ‏خال از رُخ رنگی برُبایی شب یلدا»

یلدا، جشن تولد نور و امید در دل شب

شاعر و پژوهشگر ادبیات ادامه می‌دهد: ناصر خسرو قبادیانی از شاعران اخلاق‌گرای سده چهارم که در اشعار خود بیشتر به باطن و سیرت توجه داشته، در بیتی شب یلدا را به ظلمت شب و گناه و معصیت تشبیه کرده و می‌گوید: «‌قندیل فروزی به شب قدر به مسجد / ‏‬ مسجد شده، چون روز و دلت، چون شب یلدا»

در این بیت خطاب ناصرخسرو افرادی است که ظواهر دینی را حفظ کرده، اما به باطن و مغز دین بی‌توجه‌اند و در ظلمتِ معصیت و گناه به سر می‌برند.

اسماعیلی عنوان می‌کند: دیگر شاعران نام‌آور پارسی زبان از جمله مولانا، سعدی، حافظ و بسیاری از بزرگان ادب فارسی نیز در سروده‌های خود با تعابیر و تفاسیر متفاوت، یلدا را به عنوان آئینی اصیل مورد توجه قرار داده‌اند؛ برای مثال یلدا در شعرهای سیاسی، نماد اختناق و استبداد است. چنان که حافظ در بیتی می‌گوید:
«صحبت حُکام ظلمت شب یلداست / ‏‬ نور ز خورشید جوی بو که برآید»

وی می‌گوید: از آنجا که شب یلدا بلندترین شب سال و آمیخته با ظلمت و تاریکی است، حافظ در بیت یاد شده، هم‌صحبتی و هم‌نشینی با حاکمان جور و ستم را به شب یلدا تشبیه کرده و توصیه می‌کند به دنبال نور و صبح صادق باشید تا به رستگاری و سعادت برسید؛ در شعر معاصر نیز بعضی از شاعران معنای سلبی واژه یلدا را که «بلندی» و «ظلمت» است و استبداد و اختناق را در اذهان تداعی می‌کند اراده کرده‌اند؛ چنان که هوشنگ ابتهاج در غزلی گفته است:
«ای سایه! سحرخیزان دلواپس خورشیدند / ‏‬ زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم»

یلدا، شب وصل و رسیدن به اصل

پژوهشگر ادبی خاطر نشان می‌کند: جشن یلدا در شعر امروز فرصتی برای رونمایی از سبک زندگی ایرانی - اسلامی و فرصتی برای احیای کرامت‌های اصیل انسانی و به تصویر کشیدن سیمای انسان آرمانی است؛ در اشعار شاعران معاصر از شب یلدا به عنوان فرصتی برای بازگشت به خویشتن، مهرورزی و مردم‌داری، احسان، نیکوکاری، صله‌رحم و دستگیری از نیازمندان یاد شده است؛ ایرانیان در شب یلدا با بازگشت به سنت‌های اصیل ایرانی، جشن خود را به چاشنی تلاوت آیات قرآن، تفال به دیوان حافظ، شاهنامه‌خوانی و مثنوی‌خوانی متبرک کرده و در کنار هم این شب را گرامی می‌دارند؛ وقتی شب یلدا را در اشعار معاصران واکاوی می‌کنیم، متوجه تجلی مؤلفه‌های سبک زندگی انسان شرقی در آن می‌شویم.

اسماعیلی اشاره می‌کند: جشن یلدا بیشتر یک جشن معنوی است تا مذهبی؛ جشنی که فصل و فاصله‌ها را خط می‌زند و ما را به «وصل» و «اصل» دعوت می‌کند؛ جشنی که در عین ایرانی بودن با جان و جهان تعالیم اسلامی و قرآنی قابل انطباق است و به عنوان یک سنت «ایرانی- -اسلامی» قابل احترام؛ جشن یلدا فرصتی برای بازیابی هویت فرهنگی خویش، بازگشت به خویشتن خویش، دوستی و صمیمیت بیشتر با خالق هستی و شکر نعمت‌های بی‌شمار پروردگار، و همایشی باشکوه برای با هم بودن، از مهربانی سرودن و تکریم کرامت‌های انسانی است.

یلدا، جشن تولد نور و امید در دل شب

وی بیان می‌کند: مردم در شب یلدا به شکرانه کوتاه شدن عمر ظلمت و تولد نور، خوان شب یلدا را به آب و آئینه و قرآن می‌آرایند، به صله‌رحم و تألیف قلوب می‌پردازند، «دورهمی» برگزار می‌کنند، بزم شاهنامه و مثنوی و حافظ خوانی برپا می‌کنند، برای عاقبت به خیری، سعادت‌مندی و خوشبختی هم دعا می‌کنند، و به پاسداشت راستی و درستی و نیک‌اندیشی می‌نشینند؛ کارهای پسندیده‌ای که در آموزه‌های دینی و اخلاقی نیز بر انجام آن‌ها تأکید شده است؛ به طور کلی می‌توان گفت بیشتر سنت‌های اصیل ایرانی در هم‌نشینی با اسلام، رنگ و بوی قرآنی گرفته و جلوه و جلای دیگری پیدا کرده‌اند؛ حضور آب و آئینه و قرآن بر خوان یلدا، گواه صادقی بر این ادعاست.

پژوهشگر ادبیات تشریح می‌کند: شب یلدا می‌تواند فرصتی خجسته برای پیوند دوباره نسل امروز با شعر و ادبیات پارسی باشد؛ همچنان که اشاره شد یکی از سنت‌های خوب شب یلدا مثنوی‌خوانی، شاهنامه‌خوانی و حافظ‌خوانی است؛ ادبیات پارسی سرشار از آموزه‌های حکمی و اخلاقی است و شب یلدا فرصت خوبی برای بازخوانی شعر بزرگان ادب پارسی و انتقال این فضیلت‌ها به نسل امروز است؛ هرچند رسانه‌های عمومی نقش غیر قابل انکاری در فرهنگ‌سازی دارند؛ پاسداشت فرهنگ ملی و صیانت از هویت ملی-مذهبی یکی از رسالت‌های بزرگ رسانه‌های عمومی است که نباید از آن غافل بود.

به گزارش ایمنا، سعدی، قاآنی، ادیب‌الممالک، لامعی گرگانی، عطار، عبید زاکانی، خواجوی کرمانی، سنایی، حافظ، ناصرخسرو و جمال‌الدین عبدالرزاق بارها از مفهوم شب یلدا در وجه‌شبه‌های مختلف در اشعارشان استفاده کرده‌اند؛ درواقع شاعران قدیم‌تر تا شاعران معاصر، سعی کرده‌اند با تاکید بر جشن و سنت شب یلدا به صیانت از ارزش‌های اصیل ملی و اسلامی ایرانی بپردازند و آن را فرصتی برای روشنی و زایندگی در کنار با هم بودن بدانند.

کد خبر 821110

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.