به گزارش خبرگزاری ایمنا، ترجمه کتابها با موضوعات و زبانهای مختلف رو به افزایش است و طبق آمار خانه ادبیات و کتاب ایران، از سال گذشته تا کنون، بیشترین کتب ترجمهشده بهترتیب در حوزه کودک و نوجوان، ادبیات، فلسفه و روانشناسی بوده است. اگر شما هم به کتابفروشیها رفته باشید، حتماً با بخشهای مختلف کتاب ترجمهشده همچون ادبیات عرب، آلمانی و روسی مواجه شدهاید که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است؛ این در حالی است که فرآیند ترجمه، فراز و نشیب زیادی برای مترجم و ناشران دارد و از سوی دیگر کتابهای فاخر ادبیات فارسی، در قفسههای کتاب بازارهای جهانی، آنطور که شایسته است حضور ندارد.
بازار پررونق ترجمه و جای خالی کتب فارسی در کتابفروشیهای جهان
محمد حقی، مدیر نشر کتابستان معرفت به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: میتوان گفت که مشکل آنچنانی برای ناشران در حوزه ترجمه وجود ندارد و این حوزه، پررونق است؛ البته اگر تیراژ و چاپ کتابها، رشد بیشتری کند، این استقبال، افزایش پیدا میکند.
وی میافزاید: بر اساس آمار موجود، به دلیل گستردگی دانشآموختگان زبان انگلیسی در ایران و از سوی دیگر، نوشته شدن بسیاری از آثار مهم دنیا به این زبان، بیشتر ترجمهها از این نوع هستند و پس از آن زبانهای عربی، اسپانیایی، فرانسوی و آلمانی قرار دارد.
مدیر نشر کتابستان معرفت خاطرنشان میکند: کتابهای فارسی نیز به زبانهای دیگر ترجمه میشود، اما فکر نمیکنم عدد بالایی باشد و هنوز به یک جریان تبدیل نشده است؛ ما میتوانیم بگوییم که ترجمه زبان انگلیسی به صورت جریان است، چراکه چند هزار عنوان از آن ترجمه میشود، اما برای زبان فارسی این اتفاق نیفتاده است و به جریان منسجم رسوبکرده در بازار جهانی، تبدیل نشده است.
حقی ادامه میدهد: دلیل این اتفاق آن است که ما به بازار جهانی متصل نشدهایم، البته در بخشهای دیگر نیز تلاش جدی صورت نگرفته است تا ناشران ما بتوانند در خارج از کشور به صورتی که شایسته است، فعالیت کنند.
وی بیان میکند: وقتی فعالیتهایی از این دست بهخصوص در بخش کودک رخ میدهد، مورد استقبال قرار میگیرد زیرا برخی آژانسهای مربوط، آن را پیگیری کردهاند و با ناشران خارج از کشور به تفاهماتی رسیدهاند.
مدیر نشر کتابستان معرفت میگوید: بهطور کلی در ایران، آژانسهای که متصدی چنین کارهایی هستند، تعداد زیادی ندارند و هنوز جریان آن ایجاد نشده است؛ باید به جایی برسیم که بهطور مثال وقتی وارد یک کتابفروشی در عراق، لبنان یا امارات میشویم، ۴۰۰ عنوان کتاب فارسی وجود داشته باشد.
حقی تصریح میکند: این درحالی است که در بعضی کتابفروشیهای داخل کشور، برای مثال از ترکیه ۵۰ تا ۶۰ کتاب ترجمهشده وجود دارد و درباره ژاپن، روسیه و فرانسه نیز این جریان وجود دارد؛ بهطور کلی تا به این حد از مقبولیت بینالمللی در حوزه کتاب نرسیم، میتوانیم بگوییم که فعالیتها را به صورت جسته و گریخته انجام میدهیم.
در ادامه، به سراغ یک مترجم رفتیم تا از نگاه او به قضیه ترجمه نگاه کنیم، سیر در دنیای شگفتانگیز ادبیات، آن هم وقتی به زبان دیگری باشد، حتماً چالشها و لذتهای خودش را دارد؛ از همین رو با نرگس قندیلزاده، مترجم و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عرب گفتوگو کردیم؛ کسی که سالها با زبان عربی اخت گرفته است و ترجمه حدود ۵۰۰ صفحه از دانشنامه یهود، یهودیت و صهیونیسم، سه کتاب درباره جنگهای صلیبی، مجموعه داستان دانوب خاکستری، دروازه خورشید، رمان اسفار سخن و مقالات و داستانهای کوتاه را در رزومه خود دارد.
قندیلزاده داستان مترجم شدنش را اینطور آغاز میکند: پدرم از همان کودکی برایمان شعر حافظ میخواند و مادربزرگم، قرآن خواندن را به ما یاد میداد؛ به همین دلیل به ادبیات و زبان عربی جذب شدم؛ فارغالتحصیل زبان و ادبیات عرب هستم و سالهاست که به همین زبان ترجمه میکنم؛ همیشه علاقه داشتم که هر متنی را میخوانم، برای دیگران بگویم، برای همین لازم بود که آن را مو به مو بخوانم، اما بهطور مکتوب برای سایرین تعریف کنم و این شد که مترجم شدم.
وی میافزاید: بعد از پایان مقطع فوق لیسانس، بیشتر وقت خود را صرف مطالعه میکردم و البته همچنان هم در حال آموختن هستم. وقتی به مشکلی برمیخوردم، علاوه بر استفاده از اینترنت از صاحبنظران این حوزه کمک میگرفتم؛ بهطور مثال گاهی متوجه نمیشدم که منظور اصلی نویسنده چه بوده است یا چطور باید آن را به فارسی تبدیل کرد، گاهی نیز به ابهاماتی در وقایع سیاسی اجتماعی یا تاریخی برمیخوردم که با تحقیق و پرسش، آن را حل میکردم.
امانتداری از مفهوم محتوا، وظیفهای برای همه مترجمان
مترجم زبان عربی خاطرنشان میکند: بهطور اتفاقی، دو بیت از ابوتمّام در دو رمانی که آن را ترجمه میکردم وجود داشت و از آنجایی که من شاعر نبودم تا آن را به سبک شعر ترجمه کنم، میخواستم به بهترین شکل، بیانش کنم تا اینکه استادم به من گفت فخرالدین اسعد گرگانی که یک شاعر ایرانی است آن را ترجمه کرده است؛ این اتفاق برایم بسیار جالب بود و من، همان ترجمه را با ذکر اینکه یک شاعر ایرانی آن را ترجمه کرده است، نوشتم؛ در واقع تلاش کردم که همه چیز را امانتدارانه بنویسم که این موضوع در مترجمی، نکته مهمی است؛ علاوه بر این به دلیل دقت و ریزبینی، بهطور معمول ابتدا ترجمه میکنم و بعد آن را به ناشر میدهم مگر اینکه متن دایرةالمعارف، تألیف مقاله یا متعلق به مجلهای باشد که باید با چاپ جدید، محتوا کامل شده باشد.
قندیلزاده ادامه میدهد: چالش دیگر، در نظر گرفتن چارچوبهای ترجمه است که تنها متعلق به وزارت ارشاد نیست، بلکه بعضی خط قرمزهای اجتماعی برای مترجم زن وجود دارد؛ بهطور مثال قسمتهایی از یک رمان وجود دارد که اگر یک مرد آن را ترجمه کند، ایرادی ندارد، اما اگر مترجم زن این کار را انجام دهد، توبیخ میشود، در حالی که او فقط ترجمه کرده و نویسنده اصلی آن محتوا نبوده است، البته این مشکل تا حد زیادی، کاهش یافته است.
مترجمی، کفاف امرار معاش را نمیدهد
وی تصریح میکند: گمان میکنم که نگاه به ترجمه به چشم اقتصادی، بسیار دشوار است و باید کار دیگری داشت تا در کنار آن از راه ترجمه نیز پول درآورد. شاید نامآوران باسابقه این عرصه که سابقه زیادی دارند، بتوانند از راه ترجمه امرار معاش کنند، البته که ناشران نیز به دنبال مترجمان خوب هستند و شاید مطالعه کم مردم هم، دلیل این موضوع باشد.
مترجم زبان عربی میگوید: اینترنت و هوش مصنوعی به ما در یافتن سرنخها بهخصوص در نکاتی که متعلق به فرهنگ خاص سرزمین نویسنده است، کمک میکنند؛ اکنون استفاده من از این ابزار برای ترجمه در همین اندازه است اما اگر پیشرفتهتر شوم ممکن است استفاده بیشتری از آن کنم.
قندیلزاده تصریح میکند: از طریق فضای مجازی، دیدگاههای مختلف نسبت به ترجمههایم را دریافت میکنم که برایم بسیار ارزشمند است، بهطور مثال خانمی پس از خواندن کتاب دروازه خورشید و مصیبت مردم فلسطین، بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بود. در کنار این موضوع، انتقاداتی هم بوده که از زاویه دستور زبان به من گوشزد شده است؛ من پذیرای انتقادات هستم تا بتوانم کار خود را بهتر کنم.
وی میافزاید: نمیتوانم بگویم که از بین آثار ترجمه شدهام، کدام بیشتر به دلم نشسته است و هیچکدام را چندان بر دیگری ترجیح نمیدهم. فکر میکنم از بین آثارم، مجموعه داستان کوتاه غادهالسمان بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و شاید دلیلش این بود که مردم، وقت و تمایل بیشتری برای خواندن داستانهای کوتاه دارند، البته که قلم او بسیار شاعرانه است و تلاش کردم آن را منتقل کنم.
مترجم زبان عربی بیان میکند: احتمالاً بسیاری از فارغالتحصیلان این رشته موافق این هستند که آنچه در دانشگاه تدریس میشود، کافی نیست اما افراد میتوانند چارچوبهایی را از آنجا بیاموزند و بعد از تحصیل، همچنان به دنبال تقویت حوزه فعالیت خود باشند، البته پیشنهاد من به فعالان این حوزه این است که در این مسیر، هرگز نباید به خودمان مغرور شویم.
به گزارش ایمنا، ترجمه کتاب موجب میشود که زبان، مانعی برای آشنایی با ادبیات، دانش و فناوریهای سایر کشورها نباشد و از طرفی، آثار فاخر، معرفی و حفظ شوند؛ ترجمهها انتقالدهنده خردهفرهنگها و تفکرات از کشور مبدأ به مقصد هستند و مهمترین واردات و صادراتی که زندگی انسانها و جوامع را دگرگون میکند، انتقال تفکرات است که از طریق ترجمه صورت میگیرد، بنابراین باید توجه زیادی به این حوزه شود.
نظر شما