به گزارش خبرگزاری ایمنا، یکسال قبل در چنین روزهایی، برای کسی قابل پیشبینی نبود که چند روز بعد با وقوع عملیات بزرگ و بیسابقه «طوفان الاقصی» در هفتم اکتبر (پانزدهم مهر) منطقه و جهان وارد چه فضایی خواهد شد و از چه تحولاتی عبور خواهد کرد. در واقع طوفانالاقصی که در نتیجه منطقی ۷۵ سال اشغالگری، غصب سرزمین فلسطین و سرکوب و کشتار ساکنان اصلی این منطقه رقم خورد، به نقطه عطفی مهم در تاریخ روابط بینالملل و سرنوشت جهان تبدیل شد که معادلات و نظم پیش از خود را دچار دگرگونی اساسی کرد.
حالا در شرایطی قرار داریم که سرعت تحولات منطقه و جهان، به شکل سرسامآوری افزایش پیدا کرده است و پس از آغاز جنگ غزه شاهد وقایعی هستیم که هرگز تصور آن را نمیکردیم. نسلکشی بیسابقه صهیونیستها در غزه، ورود اضلاع مختلف محور مقاومت از جمله عراق، بحرین، یمن و لبنان به جنگ با اسرائیل، حمایت گسترده مردم جهان از فلسطین و محکومیت رژیم صهیونیستی در افکار عمومی دنیا، ترور فرماندهان ارشد مقاومت در منطقه، عملیات وعده صادق، آغاز جنگ مستقیم حزبالله با اسرائیل و حالا، ترور یکی از شاخصترین فرماندهان محور مقاومت یعنی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان توسط رژیم صهیونیستی، همه و همه از جمله وقایع عجیب و غیرقابل پیشبینی بوده که در مدتی کمتر از یکسال رقم خورده است و سبب ایجاد شرایطی شده که تمام شئون سیاست خارجی، روابط بینالملل، امنیت ملی و بازدارندگی کشورها را دستخوش تحول کرده و در مواردی نیازمند بازنگری جدی است.
در چنین فضایی، اسرائیل به دلیل دارا بودن بمب اتم، حمایت بیقید و شرط ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی، همچنین ضعف ساختارهای بینالمللی، دست به جنایتهای بیسابقهای زده و برای حفظ موجودیت خود حاضر به عبور از تمام خطوط قرمز شده است، تا جایی که رهبر حماس را در تهران ترور میکند و در کمتر از دو هفته، پس از طراحی عملیات تروریستی انفجار پیجرها در لبنان و ترور فرماندهان ارشد حزبالله، بهطور مستقیم دبیرکل حزبالله لبنان را هدف حمله قرار میدهد و به شهادت میرساند.
این درحالی است که ایران به عنوان محور اصلی جبهه مقاومت با طراحی هوشمندانه این جبهه و به پشتوانه حمایت مردمی و ایجاد عمق استراتژیک در کنار مرزهای اسرائیل سعی داشته است تا امنیت را در منطقه برقرار کند و مانع جنایتها و زیادهخواهیهای رژیم غاصب صهیونیستی به عنوان عامل اصلی ایجاد تنش در منطقه شود، با این وجود رژیم صهیونیستی که هیچوقت تصور نمیکرد روزی مجبور شود برای حفظ بقا، داخل مرزهایش بجنگد و همزمان با دو جنگ در جبهه شمال و جنوب مواجه شود، راهبرد ترور و جنایت حداکثری را دستور کار خود قرار داده و نشان داده است قصد ندارد از برنامهریزیهای خود برای تضعیف و نابودی محور مقاومت دست بکشد، زیرا در غیر اینصورت نابودی خود را قطعی میداند.
بنابراین مطابق آنچه گفته شد، امروز با شرایطی مواجه هستیم که از یکسو سگ هار صهیونیست، افسارگسیخته درحال عبور از تمام خطوط قرمز است و هیچ تضمینی وجود ندارد که در آینده دست به جنایتهای بزرگتری نزند و از سوی دیگر جبهه مقاومت با محوریت ایران در آستانه آزمونی سخت قرار گرفته که نیازمند حداکثر هوشیاری و قوا است تا در مقابل چنین بازیگر بیعقلی، امنیت خود و منطقه را حفظ کند. اما در این بین سوال بزرگی مطرح است؛ چطور میتوان ماشین بدون ترمز جنایت و ترور اسرائیل را متوقف کرد؟
سیاست خویشتنداری دیگر پاسخگو نیست
علیاکبر دارینی، کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: به اعتقاد من مسیر مقاومت پس از این اتفاق تا حد زیادی نیاز به هماهنگی و وحدت ساحات دارد و مهم است که گروههای محور مقاومت واکنش جدیتری نشان دهند و بخشی از آن نیز به بازیگری ایران بازمیگردد.
وی تاکید کرد: به باور من بخشی از این خویشتنداری بیدلیل بوده است زیرا به امید اینکه آتشبسی در غزه شود، اتفاق افتاده است، اما دیدیم که نهتنها آتشبسی رخ نداد بلکه سیاست خویشتنداری به خودمان آسیب زده است.
وی یادآور شد: به هرحال وقتی یک دولت میخواهد تصمیم کلان بگیرد به سطحی از اجماع نخبگانی نیاز دارد و از سوی دیگر این نگرانی در ایران وجود دارد که هدف اسرائیل کشاندن پای ایران به جنگ است، با این محاسبه که پای آمریکا را نیز به جنگ باز کند و با درگیر کردن آمریکا با ایران بزرگترین آرزوی خودش یعنی تضعیف ایران و محور مقاومت را محقق کند، آن هم بهگونه ای که امنیت اسرائیل تا پنج دهه آینده تضمین شود.
کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: این نگرانی وجود داشته و دارد اما به معنی انفعال نیست، به همین دلیل من معتقدم کمترین کاری که ایران میتواند انجام دهد این است که در این دام نیفتد تا آرزوی اسرائیل محقق نشود، اما اقدامات بسیار زیادی میتواند انجام دهد؛ نخست اینکه برنامهریزی برای سربهنیست کردن فرماندهان و رهبران رژیم صهیونیستی داشته باشد و دوم اینکه هماهنگی میدانی با گروههای مختلف محور مقاومت بهویژه حوثیها که دستشان برای ضربه به اسرائیل بازتر است، ایجاد شود.
خروج ایران از ان پی تی، راهی برای برهم زدن معادلات دشمن
دارینی افزود: از همه اینها مهمتر اقدامی قاطع از سوی ایران بدون جنگ است که آن هم خروج از انپیتی و برهم زدن تمام معادلات است. به باور من شاهکلید واکنش ایران خروج از انپیتی است، زیرا انپیتی جز اینکه یک خسارت بزرگ ملی به ایران وارد کرده هیچ سودی نداشته و ایران تاکنون از هیچکدام از مزایای عضویت در آن بهره نبرده و تنها محدودیتهای آن برایش باقی مانده است.
کارشناس مسائل بینالملل تاکید کرد: حتی اگر ایران قصد چنین کاری را ندارد میتواند از انپیتی خارج شود و اعلام کند به این دلیل که امنیت ملی من به خطر افتاده، در تهران مهمان من ترور شده است و فرماندهان من شهید شدهاند از آن خارج میشوم که این بر اساس ماده ۱۰ پیمان انپیتی حق مشروع و قانونی ایران است؛ ایران باید اعلام کند در عین حال سلاح هستهای نخواهم ساخت و سپس برای بازگشت دوباره به انپیتی شروطی معین کند.
ترور سید حسن نصرالله تفاوتی با ترور یک سردار والامقام ایرانی ندارد
ابوالفضل بازرگان، کارشناس روابط بینالملل در گفتوگوی تلویزیونی درباره شهادت سید حسن نصرالله ضمن عرض تسلیت اظهار کرد: سید حسن نصرالله و حزبالله لبنان براساس تبیین علم روابط بینالملل، نقشی مستقیم در طول سالها برای تأمین امنیت ملی ایران، دور کردن جنگ از مرزهای ایران و حفاطت از تمامیت ارضی ایران داشته است و در سه دهه گذشته در عمق استراتژیک کشورمان نقشی ایفا کرده که با امنیت تکتک ایرانیها ارتباط داشته است، بنابراین ترور سید حسن نصرالله هیچ تفاوتی با اینکه خدای ناکرده یک سردار ایرانی والامقام ترور شده باشد، ندارد.
وی افزود: از ابتدای جنگ غزه، همیشه این نکته عنوان شده که اسرائیل گیر افتاده و به این راحتیها نمیتواند از پس حماس بربیاید، اما همزمان توسط برخی کارشناسان هشدار داده شد که اسرائیل با اینکه نمیتواند همزمان در دو جبهه شمال و جنوب بجنگد، اما بهمحض اینکه مقداری به لحاظ نظامی به دستاوردهای نسبی حداقلی برسد، بهطور قطع سراغ حزبالله لبنان خواهد رفت و از روز اول گفته بود که حزبالله باید ۳۰ کیلومتر از مرز من عقب و بالای رود لیتانی برود، یعنی اهداف استراتژیک اسرائیل مشخص شده بود.
بازیگری که برای بقای خودش میجنگد هیچ خط قرمزی نخواهد داشت
کارشناس مسائل بینالملل یادآور شد: اسرائیل برای بقای خودش میجنگد و بازیگری که برای بقای خودش میجنگد هیچ خط قرمزی نخواهد داشت، همچین اسرائیل بازیگری است که جدا از بازدارندگی هستهای، یک ابرقدرت بدون هیچ قید و شرطی از آن پشتیبانی میکند و هیچ تحریم و محاکمهای در کار نیست، پس نباید فراموش کنیم که اسرائیل دارد برای بقای خودش دورن مرزهایش میجنگد و انتظار عقلانی که باید از اسرائیل انتظار داشته باشیم با جمهوری اسلامی که معضل امنیتی درون مرزهایش ندارد، بههیچوجه قابل مقایسه نیست.
ایران گرفتار در تله جنگ!
بازرگان تاکید کرد: از روز اول به اشتباه گفته شد که نباید در تله جنگ بیفتیم و دولت جدید نیز با همین روال این جملات را در سازمان ملل ادامه داد و اعلام کرد قصد ندارد وارد بازی جنگ اسرائیل شود تا بتواند مذاکره کند، نکتهای که به آن توجه نشده است این است که قواعد نظام بینالملل اینگونه تعیین نمیشود که ما بگوییم فلان کار را میکنیم یا نمیکنیم و سایرین هم بپذیرند.
وی افزود: از روز اول توجه نشد که حتی اگر تو نخواهی در تله جنگ بیفتی، طرف مقابل شاید بخواهد، زیرا او با تو کار دارد، چه تو با او کار داشته باشی یا نداشته باشی! همانطور که دیدیم چگونه با وجود اینکه دائم میگفتیم ما نمیخواهیم به تله جنگ بیفتیم، اسرائیل روزبهروز جلوتر آمد. البته این منطقی است که نباید هزینه یک جنگ تمامعیار را بدهیم، اما این منطق عقلانی آنسوی ماجرا را در نظر نمیگیرد که حتی اگر تو بگویی من با تو کاری ندارم، او کوتاه نمیآید و مبنای بیاعتمادی و رقابت در نظام بینالملل که به آن آنارشی میگوئیم بر همین اساس است.
راهی جز حداکثرسازی قوا و بازدارندگی کامل نداریم
کارشناس روابط بینالملل تصریح کرد: بر این مبنا، من به عنوان یک کارشناس امنیت بینالملل و به عنوان یک ایرانی که دغدغه اولم امنیت ایران است، باور دارم در این معمای امنیتی که در یک سال گذشته در منطقه ما پیش آمده و ادامه خواهد داشت، ما هیچ راهی جز حداکثرسازی قوا و بازدارندگی کامل خودمان و ایجاد موازنه کامل قوا در منطقه نداریم و این را سابقه ۴۰۰ سال جنگ در اروپا به علم روابط بینالملل یاد داده است.
بازرگان با بیان اینکه نه صبر استراتژیک و نه پاسخ سخت دیگر پاسخگو نیست گفت: علیرغم اینکه عملیات وعده صادق در بسیاری از جهات موفق بود، اما برای نشاندن اسرائیل سر جای خود کافی نبود.
وی خاطرنشان کرد: بازدارندگی به دو صورت است؛ یک زمان اصل متناسب مقابله به مثل است که خطر درگیری در یک جنگ کامل را به دنبال دارد و در حالت دوم بازدارندگی درونی یا موازنهسازی درونی یعنی تمرکز صددرصدی روی حداکثرسازی قوای نظامی خود در عالیترین حالت ممکن مطرح میشود که مطمئنترین راه محسوب میشود، این زمانی است که اسرائیل از واکنش ایران واقعاً میترسد، اما اکنون فکر میکند هرکاری انجام دهد، میتواند قصر دربرود.
کارشناس امنیت بینالملل تاکید کرد: لحظهای که اسرائیل فکر کند تهدید ایران، یک تهدید برابر، سنگینتر، عینیتر و محکمتر خواهد بود، آنوقت سر جای خود مینشیند، بنابراین ما باید به حداکثرسازی قوا و بازدارندگی کامل برسیم تا بتوانیم از این چرخه باطل جنگی در منطقه خارج شویم وگرنه اوضاع بدتر و بدتر خواهد شد.
خروج از انپیتی و حرکت به سمت بازدارندگی هستهای
بازرگان درباره مناسبترین گزینه برای ارتقای اصل بازدارندگی گفت: خروج از انپیتی و رفتن به سمت بازدارندگی کامل هستهای ایران تنها راه موجود است.
وی با اشاره به صدور فرمان جنگ از مقر سازمان ملل در نیویورک توسط نتانیاهو گفت: حرفهای زیبا و رمانتیک و اینکه در سازمان ملل بگویی ما دنبال صلح، آرامش و حقوق بشر هستیم، پس از جنگ اوکراین و غزه و لبنان، ترورهای متعدد اخیر، ناکارآمدی کامل سازمانهای بین المللی و حمایت کشورهای پرچمدار حقوق بشر از دولتهای وحشی، دیگر معنایی ندارد و اگر کسی در شرایط فعلی این واقعیات را نبیند، در واقع نمیخواهد که ببیند.
کارشناس امنیت بینالملل یادآور شد: واقعیت دنیای امروز ما واقعیت دنیای هابزی و آنارشیک است؛ در این دنیای آنارشیک ما خودیار هستیم و هدفمان باید حفظ بقای خودمان باشد که تنها راه آن در شرایط فعلی، حداکثرسازی قوا و بازدارندگی کامل است.
به گزارش ایمنا، مطابق آنچه گفته شد، به اعتقاد کارشناسان رئالیست روابط بینالملل، ایران و محور مقاومت برای مقابله با اسرائیل نیازمند اتخاذ تصمیمات مهمی هستند که شاید پیشتر نیازی به استفاده از آنها نبود، اما شرایط امروز منطقه و افسارگسیختگی سگ هار صهیونیست، شرایط را بهگونه متفاوتی رقم زده است و ضروری است در کنار توجه به تقویت انواع مختلف بازدارندگی که همواره در دستور کار ایران بوده و توانسته است جمهوری اسلامی ایران را در مواجهه با دشمنان به توفیق برساند، به راههای جدیدی اندیشید که ضامن پیروزی، قدرت و امنیت کشورمان باشد.
نظر شما