به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، اقتصادهای محلی به سیستمهای اقتصادی و اجتماعی اطلاق میشود که بخشی از یک جامعه خاص هستند. برای مثال، یک اقتصاد محلی معمولی میتواند شامل یک رستوران مستقل بومی باشد. این رستوران ساکنان جامعه را استخدام میکند، کالاها و خدمات را از سایر مشاغل محلی خریداری میکند، مواد اولیه را از مزارع یا تامینکنندگان محلی خریداری میکند، از یک شرکت حقوقی یا بیمه محلی استفاده میکند و نوازندگان محلی را برای پخش موسیقی زنده در آخر هفته استخدام میکند. همین زنجیره از ابتدا تا انتها با کارآفرینی و درآمدزایی برای شهروندان بومی همراه است.
مزایای اقتصادهای محلی
در این مدل از سیستمها، اقتصاد دایرهای حاکم است و بخشها و صنایع مختلف جامعه با هم فعالیت میکنند تا به ایجاد ثروت، فرصتها و رفاه محلی کمک کنند که این به نفع جامعه، ساکنان و محیط زیست است. اقتصادهای محلی مزایای بسیاری دارند که از آن جمله میتوان به روابط قویتر و خدمات بهتر به مشتری، جوامع قویتر، افزایش اشتغال و کارایی و بقای ثروت در جامعه اشاره کرد.
تعامل نزدیک بین مالکان اقتصادهای محلی و ساکنان میتواند روابط طولانی مدت و باارزشی در جامعه ایجاد کند و منجر به افزایش سرمایه اجتماعی شود. اقتصادهای محلی به حفظ ویژگیهای منحصربهفرد یک جامعه کمک میکنند و به آن هویت میبخشند که میتواند منجر به افزایش فعالیتهای گردشگری و اقتصادی شود.
افزایش اشتغال و ثبات به معنای فرصتهای بیشتر برای ساکنان است و ثروت محلی را افزایش میدهد. بر اساس گزارشها، مشاغل محلی ۴۹.۲ درصد از نیروی کار خود را از بخش خصوصی استخدام میکنند. علاوه بر این، اقتصادهای محلی اغلب کارآمدتر هستند و این افزایش کارایی نهتنها به نفع مشتری بلکه به نفع محیطزیست نیز هست. حملونقل کمتر برای انتقال مواد اولیه به صنایع و محصولات به بازار، بهمعنای مصرف سوخت، آلودگی و ازدحام کمتر است که جامعهای پایدارتر و سالمتر را ایجاد میکند.
تحقیقات نشان میدهد که تقریباً ۷۳ درصد از پولی که بهصورت محلی خرج میشود در جامعه محلی باقی میماند زیرا پول در بین مشاغل و ساکنان محلی در حال چرخش است. اقتصاد دایرهای حاکم بر این سیستمها، اساس مالیات محلی است که بودجه موردنیاز برای آموزش عمومی، فرصتهای تفریحی و سایر خدمات محلی مانند ادارات آتش نشانی و پلیس و مراقبتهای بهداشتی با کیفیت را تأمین میکند.
دولتهای محلی نقش اساسی در تقویت توسعه اقتصادی محلی ایفا میکنند و میتوانند با ارائه سیاستهای حامی کسبوکارهای کوچک و تشویق ساکنان به خریدهای محلی رشد اقتصادی در محله را تحریک کند و انعطافپذیری جامعه را افزایش دهند. بسیاری از شهرها بهواسطه اقتصاد محلی و بازارهای محلی خود در جهان شهرت پیدا کردهاند که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد؛ شهر بوئنوس آیرس در آرژانتین که با صنعت لبنیات خود معروف شده است، وین در اتریش با صنعت شیشه، داشکسان در آذربایجان با صنعت آلومینیوم، هاوانا در کوبا با سیگار برگ، لئون در فرانسه با ابریشم، داکا در بنگلادش با پارچههای موسلین و احمدآباد در هند با منسوجات پنبهای خود به شهرت جهانی رسیدهاند.
لئون، مرکز صنعت ابریشم اروپا
شهر لئون فرانسه سابقه طولانی در تولید باکیفیتترین ابریشمهای جهان دارد و خانههای مد بزرگ به این شهر بهعنوان متخصص صنعت ابریشم نگاه میکنند. در لئون، هزارتویی متشکل از بیش از ۴۰۰ تونل و گذرگاه معروف به ترابول، در منطقه کروآروس به هم متصل هستند که زمانی کارگاههای بافندگی بودند و اکنون درها و راه پلههای ظریف باقیمانده از آن دوران بهعنوان یادگاری از تاریخ صنعت ابریشم شهر محافظت میشوند.
تاریخ ابریشم لئون در سواحل رودخانه ساون آغاز شد که بافندگی برای دههها یکی از اجزای اصلی اقتصاد محلی کروآروس بود. در دوره رنسانس، نمایشگاههای بزرگی که در شهر برگزار میشد، توجه تجار ثروتمند را از دور و نزدیک به ابریشمهای دستساز با کیفیت بالا جلب کرد. پادشاه لوئیس یازدهم در سال ۱۴۶۶ شروع به سرمایهگذاری در شهر کرد تا مراکز تولیدی بزرگ در سراسر اروپا بهویژه تجار ایتالیایی را مجذوب خود کند.
یک تاجر ایتالیایی کارگاهی در این محل راهاندازی کرد و دختران و زنان محروم را از لئون به آنجا برد تا روند سنتی پیچیدن و ریسندگی ابریشم ایتالیایی را به آنها بیاموزد. پادشاه فرانسوای اول در سال ۱۵۴۰ انحصار واردات ابریشم خام را به لئون داد و تمام ابریشمهای مرغوب وارداتی از ایتالیا یا آسیا ابتدا در لئون متوقف میشدند. لئون به سبب موقعیت جغرافیایی که داشت، یک مجرای طبیعی برای تجارت بود و به مکانی عالی برای شروع جاده ابریشم تبدیل شد.
پس از سقوط صنعت ابریشم در دهه ۱۶۰۰ و خاموش ماندن این صنعت تا ۱۷۹۷، بار دیگر تولید ابریشم در قرن هجدهم رشد کرد و ستون اقتصاد لئون شد. ماشینهای بافندگی مکانیزه ژاکارد که بهتازگی معرفی شده بودند برای کارگاههای این شهر خریداری شد که تولیدات شهر را افزایش میداد. بیش از ۲۸ هزار کارگر بافندگی در لئون ساکن شدند و برای بافتن ابریشمهای مجلل و صادرات به سراسر جهان فعالیت میکردند.
نظام بورژوازی فرانسوی نوآوری را به صنعت ابریشم لئون افزود و اختراعات جدیدی در رنگرزی پارچه معرفی شد که محصولات تولیدشده شهر را بیش از همیشه مورد تقاضا قرار داد. در حال حاضر این شهر مرکز تولید ابریشم اروپا است و همواره در حال رشد است. بسیاری از ابریشمسازان به مهارتهای تخصصی مانند بازسازی پارچههای تاریخی با برخی از بزرگترین تولیدکنندگان لباسهای فرانسه روی آوردهاند. لئون مقصد مورد علاقه طراحانی است که به دنبال ابریشمهای باکیفیت هستند. شانل و هرمس هر دو در اینجا مکانی دارند تا ابریشمهای معروف خود را برایشان تولید کنند. احداث کارخانههای ابریشمی در این شهر درآمد صادرات ۵۱.۶۲ میلیون دلاری را در سال ۲۰۲۳ برای فرانسه به ارمغان آورده است.
پینار دل ریو، سرزمین کشت تنباکو
پیناردلریو غربیترین استان کوبا است و با مساحت ۱۰ هزار و ۸۴۸ کیلومتر مربعی خود، علاوه بر زیباییهای طبیعی، به تولید تنباکو مشهور است. این شهر خانه دون آلخاندرو روباینا است که بهترین تولیدکننده تنباکو در این کشور و جهان محسوب میشود. سیگار برگ هابانو که انتخاب بسیاری از ثروتمندان جهان است، در این شهر تولید میشود.
پوشش گیاهی سرسبز و طبیعت بکر در سرتاسر پیناردلریو بازدیدکنندگان کوبایی و خارجی را برای بازدید از این منطقه پیشرو تولید تنباکو در این کشور جذب میکند. تنباکوی مرغوب پینار برای مدت طولانی مورد استقبال مردم بومی بود و پس از مدتها به نمادی برای کوبا و منطقه پیناردلریو تبدیل شد.
پنج منطقه مهم تولید کننده تنباکو در کوبا وجود دارد اما برجستهترین آنها در پیناردلریو واقع شده است. بسیاری از مردم از سراسر جهان در فوریه که هاوانا میزبان جشنواره بینالمللی هابانو است از این شهر بازدید میکنند. کارخانه Francisco Donatién در این منطقه قرار دارد که در آن فرایند تولید سیگار برگ با چرخاندن دستی سیگارهای برند Vegueros تکمیل میشود.
در حومه شهر نهالستانها برای کاشت تنباکو آماده میشوند که برای رشد نهالها نیاز به مراقبت زیادی دارند. حدود ۷۰ درصد از تنباکوی این کشور در این شهر برداشت میشود و مشهورترین تولیدکنندگان تنباکو مانند دون روبینا در این شهر هستند که بازدیدکنندگان را با آداب و رسوم و سنتهای محلی آشنا میکنند. دون روبینا برای کمکهای خارقالعادهاش و فهرست بلند دستاوردهایش در ترویج سیگار برگ هابانو، در سال ۲۰۰۲ جایزه مرد سال هابانو را دریافت کرد.
داکا، مرکز پارچههای موسلین بنگلادشی
نسلهای سلسله مغول که زمانی بر هند حکومت میکردند، لباسهای روان بافتهشده از پارچه موسلین بر تن میکردند، سالها قبل از اینکه اشراف اروپایی صاحب پوشاک و جامه بافتهشده از پارچه باشند. یک شال موسلین دستدوز متعلق به جین آستن در خانه سابق او در همپشایر به نمایش گذاشته شده است و پرترهای از ماری آنتوانت در سال ۱۷۸۳ ملکه فرانسه را در لباسی از موسلین نشان میدهد.
موسلین داکا از نخهایی بسیار ظریف بافته میشد که تغییر نور یا بارش ناگهانی باران، به پوشنده لباس ظاهری برهنه میداد. تجارت موسلین در آن دوران بنگلادش را به یکی از مرفهترین بخشهای جهان تبدیل کرده بود و ثروتهای باشکوهی را برای سرزمینهایی که در آن ریسندگی میکردند، به ارمغان آورد.
این صنعت در سالهای پس از فتح دلتای بنگال توسط کمپانی هند شرقی در قرن هجدهم سقوط کرد و راه برای حکومت استعماری بریتانیا هموار شد. کارخانههایی که پس از انقلاب صنعتی در انگلستان به وجود آمدند، منسوجات بسیار ارزانتری تولید کردند و بازار پارچههای ظریف خارجی از جمله بنگلادشی را از بین بردند.
پس از دو قرن، تلاش برای بازگرداندن موسلین بنگلادشی با جستوجوی پر زحمت پنج ساله برای یافتن گل خاصی آغاز شد که برای بافتن پارچه مورد استفاده قرار میگیرد و فقط در نزدیکی داکا میروید. این گیاه کمیاب با نام پنبه کارپوس فوتی برای احیای موسلین داکا موردنیاز بود.
یک تیم تحقیقاتی برای پیداکردن این گیاه بسیج شد تا گیاه اصلی را از میان ۳۹ گونه مختلف پنبه وحشی جمعآوریشده از اطراف بنگلادش شناسایی کنند. برای نمونهبرداری از لباسهای بافتهشده از موسلین قدیمی اعضای تیم به موزههای هند، مصر و بریتانیا رفتند و در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، صدها پارچه و لباس وارداتی از داکای دوران مغول را یافتند.
پس از تحقیقات فراوان، این گیاه گمشده در کنار رودخانه کاپاسیا در شمال پایتخت پیدا شد و در حال حاضر در مزارع آزمایشگاهی تحت کشت قرار دارد تا تولید و عملکرد آن ارتقا یابد. برای احیای پارچههای موسلین نیاز به بافندگانی است که به اندازه کافی برای بافتن نخهای بسیار ظریف مهارت داشته باشند.
امروزه بنگلادش پس از دو قرن گذار از فروپاشی تجارت موسلین، دوباره به یک مرکز نساجی جهانی تبدیل شده است و داکا محل استقرار کارخانههای شلوغ بیشماری در تجارت جهانی مد است که برندهای بزرگی مانند اچاندام و والمارت را تأمین میکند و صادرات سالانه ۳۵ میلیارد دلاری آن پس از چین در رتبه دوم قرار دارد.
نظر شما