به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، دانمارک با وجود منابع طبیعی بسیار محدود، یکی از مرفهترین کشورهای جهان است. ظرفیت تولید توسعهیافته، زیرساختهای پیشرفته، آموزش گسترده با تأمین مالی و نوآوری بعضی از دلایل این عنوان هستند اما مهمترین صفتی که این کشور در دنیا به آن شناخته میشود، اعتماد جمعی است.
محققان اعتقاد دارند که این اعتماد ۲۵ درصد از سرمایه غیرقابل توجیه دانمارک را تشکیل میدهد. یکچهارم از ثروت این کشور، سرمایه فیزیکی (تولیدات و زیرساخت)، نیمی از آن سرمایه انسانی (سطح تحصیلات و جمعیت) و در نهایت یکچهارم آخر اعتماد است.
مردم این کشور به طور معمول، از هم شکایت نمیکنند، از دزدگیر استفاده نمیکنند و بسیاری از معاملات با توافقهای شفاهی، بدون قرارداد کتبی انجام میشود. حتی سایت رسمی این کشور نیز در توضیحات دانمارک به این مسئله اشاره کرده است.
از جمله توصیفاتی که مردم دنیا درباره اهالی دانمارک میگویند این است که آنها اینقدر به هم اعتماد دارند که بچههایشان را در کالسه بیرون کافه و رستورانها میگذارند. والدین در این مورد نیز نگران نیستند و اعتقاد دارند دزدها فقط به دنبال کالسکه هستند نه بچههای کوچک. جالب اینجاست که تنها نگرانی آنها شاید عابران مسنی باشد که روکش کالسکه را برای تماشای بچهها کنار میزنند.
در این کشور، کودکان نیز بدون نظارت مستقیم والدین در فضای بیرون از خانه بازی میکنند و معماری دانمارک با بلوکهای آپارتمانی و حیاط مشترک از دلایل این مسئله است. این سبک از سالها پیش وجود داشته و در طول ۳۰ سال گذشته با حمایت شهرداری ادامه یافته است.
در این سبک هرکدام از ساکنان فضای اختصاصی برای خود دارد و در عین حال از فضای سبز مشترک نیز بهرهمند است.
کودکان دانمارکی بعد از ۱۴ سالگی با انتخاب خودشان میتوانند به مدارس شبانهروزی بروند که بین یک تا سه سال طول میکشد. در این مدارس دانشآموزان از شهرها و روستاهای مختلف در کنار هم زندگی میکنند.
این مدارس مشابه مدارس دولتی در قرن ۱۹ است که توسط گروهی از دانشمندان تأسیس شد و برآوردها نشان میدهد که نیمی از دانشآموزان تمایل به حضور در این مدارس دارند.
در دانمارک دولت رفاه حاکم است که بر اساس اعتماد متقابل شکل گرفته است. در این دولت مردم حق برخورداری از خدمات و حقوق مهم و خاصی را دارند.
ایده کلی برابری افراد تا حد امکان، اصل پایه اعتماد است. بین تمام مردم همبستگی وجود دارد زیرا گروههای بسیار فقیر یا بسیار ثروتمند در این کشور وجود ندارد.
طی سه دهه گذشته این برابری تا حدی کاهش یافته است اما دانمارک هنوز ششمین کشور در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی است.
در دانمارک اعتقاد بر این است که ملت به طور کلی یک جامعه فرضی است؛ یعنی هرکدام از افراد میتوانند خود را بخشی از جامعهای بدانند که از افراد غریبه تشکیل شدهاست و کل افراد در یک سطح قرار دارند و به همین علت، اصل تفکر جمعی حاکم است.
مهاجران اعتقاد دارند دانمارکیها نژادپرست نیستند اما سیاست فعلی آنها نژادپرستانه است. دلیل این امر مفهوم گتو است که از سال ۲۰۱۰ شروع شده است و در کل به مناطق فقیرنشین اطلاق میشود.
بر اساس این مفهوم ۵۰ درصد از مهاجرین باید ساکن مناطق خاصی باشند. این مسئله منجر به جابهجایی افراد و بازسازی بعضی مناطق شدهاست.
گروهی از افراد اعتقاد دارند این سیاستی نژادپرستانه است اما گروهی دیگر بر این باور هستند که این کار باعث از بین رفتن مناطق فقیرنشین جزیرهای میشود.
هرچند برخی گمان میکنند تعهد به برابری ممکن است باعث گروهبندی افراد شود اما در نهایت همه افراد، مهاجرین و مردم بومی دانمارک، بخشی از جامعه آن محسوب میشوند و در دریافت مزایا بین آنها فرقی گذاشته نمیشود.
نظر شما