به گزارش خبرگزاری ایمنا، کتابها همچون زمینی حاصلخیزند که کلمات در دل آن کاشته شده است و محصول این زمین، آثار و نوشتههایی است که به دست مخاطب میرسد؛ شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی یک کتاب را میخوانید، تمام جملات آن را پیش چشم خود صحنهسازی کنید؛ شاید هم دوست داشتید یک فیلمساز بودید تا محتوای کتابی که به دلتان نشسته است را بسازید تا افراد بتوانند به صورت محسوستر، کتاب بخوانند یا بهتر بگویم، کتاب را تماشا کنند!
در واقع میتوان گفت بازآفرینی یا اقتباس یعنی هنرمند با الهام گرفتن از یک اثر ادبی (شامل داستان، داستان کوتاه، یا شعر) دست به آفرینشی دوباره بزند و اثر اولیه را به صورت دیگری بیافریند؛ در واقع، اثر جدید دقیقاً همان اثر اولیه نیست بلکه تنها رگههایی از اثر اولیه در آن دیده میشود.
در طول تاریخ، افراد زیادی به ساخت باکیفیت داستانهایی که در کتابها آمده پرداختند؛ درباره اقتباس سینمایی از کتابها باید اینطور شروع کرد که واژه اقتباس از ریشه قبس به معنای گرفتن شعلهای از یک آتش است؛ در واقع با وام گرفتن از یک اثر، شعله جدیدی از آن را روشن کنیم که این بحث، ابتدا نیازمند جستجوی یک موضوع خوب و خاص و سپس تبدیل آن به یک اثر سینمایی است که مسیر پر پیچ و خمی دارد؛ در این گزارش قصد داریم به معرفی چند فیلم که با اقتباس از کتاب ساخته شدهاند بپردازیم.
آپاراتچی
آپاراتچی، فیلمی به کارگردانی قربانعلی طاهرفر و تهیهکنندگی سجاد نصراللهینسب است؛ این فیلم با نگارش حسین ترابنژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب آپاراتچی نوشته روحالله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز میگذرد؛ در واقع این کتاب، خاطرات شفاهی جلیل طائفی اسدی، عکاس و فیلمساز انقلاب اسلامی است که به همت انتشارات راه یار دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شد؛ این نویسنده، متولد ۱۳۳۱ در تبریز است که رنج ساخت فیلمهای بلند را با ابتداییترین امکانات به جان خرید و با زحمت زیادی برای مردم نمایش داده است.
فیلم آپاراتچی، دلبستگیهای یک نقاش ساختمان عاشق سینما را روایت میکند که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است.
این فیلم در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد و کارگردان آن توانست جایزه ویژه هیئت داوران در بخش بهترین کارگردان نگاه نو (فیلمهای اول) را کسب کند.
باغ کیانوش
فیلم باغ کیانوش به کارگردانی رضا کشاورزحداد و تهیهکنندگی محمدجواد موحد و بازیگری شهرام حقیقتدوست و عباس جمشیدیفر یکی از تولیدات حوزه کودک و نوجوان است که در جشنواره فجر رونمایی شد؛ فیلمنامه آن، اقتباس از کتابی با همین نام است که علیاصغر عزتیپاک، نویسنده آن است و توسط کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر شدهاست.
علیاصغر عزتیپاک (متولد ۱۳۵۳ در همدان)، نویسنده و داستاننویس ایرانی است که رمانها و مجموعهداستانهای او نامزد یا برنده جایزههای ادبی مختلفی بوده است. عزتیپاک در سال ۱۳۵۳ در همدان به دنیا آمد و کار ادبی را با نگارش داستان در مجلات آغاز کرد؛ در سال ۱۳۸۴، نخستین کتاب خود را با عنوان میمانم پشت در در انتشارات هزاره ققنوس منتشر کرد.
این رمان در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق میافتد و حمزه و عباس تصمیم میگیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند که با سقوط یک هواپیمای بمبافکن عراقی در نزدیکی باغ هم زمان میشود و سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی میآفریند.
بیست و سه نفر
۲۳ نفر، فیلمی به کارگردانی مهدی جعفری و با هنرمندی ۲۳ نوجوان از سراسر ایران است که در سال ۱۳۹۷ منتشر شد و نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد؛ فیلم سینمایی «۲۳ نفر» که اقتباسی از کتابی به همین نام برگرفته از خاطرات ۲۳ نفر از اسرای نوجوان ایرانی در جنگ تحمیلی است که در سال ۱۳۶۱ به اسارت درآمدند در حالی که بین ۱۳ تا ۱۷ سال سن داشتند؛ این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی در سی و هفتمین دوره جشنواره فجر شد.
کتاب آن بیستوسه نفر اثر احمد یوسف زاده حاوی خاطرات ۲۳ نوجوانان است که توسط ارتش بعث، در عملیات بیتالمقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند.
نگارش این کتاب از روی دستنوشتههای سال ۱۳۷۰ احمد یوسف زاده است و متن فیلم مستند آقای مهدی جعفری که حاوی ساعتها مصاحبهی دکتر محمد شهبا با افراد گروه بیستوسه است، از اینرو، خواننده میتواند مطمئن باشد آنچه در این کتاب میخواند تخیل و قصهپردازی نیست؛ بلکه روایتی است از آنچه این ۲۳ نفر دیده و از سر گذراندهاند.
احمد یوسفزاده در ششم مرداد ۱۳۴۴ در استان کرمان متولد شد و با شروع جنگ تحمیلی به همراه دو برادر دیگرش محسن و یوسف برای دفاع از انقلاب و اسلام به جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت؛ وی در حالی که نوجوانی بیش نبود در عملیات بیتالمقدس به اسارت دشمن بعثی درآمد و هشت سال و سه ماه از دوران جوانی خود را در اسارتگاههای مخوف رژیم بعث عراق گذراند تا اینکه در سال ۱۳۶۹ به همراه دیگر آزادگان به میهن اسلامی بازگشت.
مقام معظم رهبری، متن تقریظی برای این کتاب نوشتند که در قسمتی از آن آمده است: «به این نویسندهی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همهی این زیبائیها، پرداختهی سرپنجهی معجزهگر اوست درود میفرستم و جبههی سپاس بر خاک میسایم.» همچنین سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در آئین افتتاح تصویربرداری این فیلم حضور داشت.
اینجا بدون من
اینجا بدون من، یکی از محبوبترین آثار بهرام توکلی است که با اقتباس از نمایشنامه باغ وحش شیشهای نوشته تنسی ویلیامز در سال ۱۳۸۹ ساخته شد؛ این کارگردان با تجربه و مهارت فراوان توانست این داستان را به شکلی ایرانیزه شده مخاطب هدیه دهد.
فیلم داستان خانوادهای متشکل از یک مادر و دو فرزندش با نامهای احسان و یلداست که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند؛ یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر، تأمین آینده اوست که ورود رضا، دوست احسان زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند.
سارا
سارا یکی از مهمترین آثار کارنامه داریوش مهرجویی است که در سال ۱۳۷۱ و با اقتباس از نمایشنامه "خانه عروسک"، نوشته هنریک ایبسن ساخته شده و معضلات خانوادگی موجود در نمایشنامه ایبسن به خوبی در فیلم سارا نمود پیدا کرده است.
خانهٔ عروسک یا عروسکخانه نمایشنامهای است از هنریک ایبسن، شاعر، نمایشنامهنویس و درام نویس نروژی که در سال ۱۸۷۹ نوشته شد و در دبیرستانها و دانشگاههای بسیاری خوانده میشود.
خلاصه فیلم، داستان مردی به نام حسام است که برای درمان بیماریاش مجبور است به خارج از کشور سفر کند و سارا همسر او مخارج سفر او را تأمین میکند، اما میگوید که این پول را از محل ارثیه پدرش به دست آورده است؛ حسام بهبود مییابد و سارا پنهان از چشم شوهرش با کار سخت و مداوم خیاطی سعی میکند بدهیهای خود را پرداخت کند.
ناخدا خورشید
این فیلم یکی از مهمترین آثار سینمایی ایران از ناصر تقوایی است که در سال ۱۳۶۵ ساخته شده و برداشتی آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است
«داشتن و نداشتن» با وجود قهرمانی چون کاپیتان مورگان از آن دسته آثار ادبی است که نظر سینماگران را به خود جلب میکند؛ تقوایی فضای رمان همینگوی را به جنوب ایران میآورد و موفق میشود آئینها و سنن مردم جنوب را در فیلم بگنجاند و حتی اشارهای هم به تاریخ ایران و موردی چون قتل حسنعلی منصور داشته باشد؛ تقوایی با سریالی که ساخته، فیلم «آرامش در حضور دیگران» (اقتباس از رمان غلامحسین ساعدی) و «ناخدا خورشید» بزرگترین کارگردان ایرانی در زمینه اقتباس است و «ناخدا خورشید» هم قطعاً یکی از پنج فیلم نخست فهرست اقتباسهای تاریخ سینمای ایران است.
گاوخونی
گاوخونی به کارگردانی و نویسندگی بهروز افخمی و تهیهکنندگی علی معلم بر اساس رمان گاوخونی نوشته جعفر مدرس صادقی، ساخته شده است و داستان کابوسهای جوانی را حکایت میکند که خاطرات پدر مردهاش، شهر زادگاهش یعنی اصفهان و رودخانه زایندهرود او را به مرز پریشانی میرساند.
گاوخونی رمان کوتاهی از نویسنده معاصر ایرانی، جعفر مدرس صادقی است. این داستان که در آذر ۱۳۶۰ نوشته شده و سال ۱۳۶۲ در ایران به وسیله نشر نو و در سالهای بعد توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است، مشهورترین کتاب نویسنده بوده و به عنوان یک رمان کوتاه و معاصر فارسی، چاپهای متعددی داشته است.
به گزارش ایمنا، اینکه مخاطب بخواهد در یک داستان یا روایت با ورق زدن برگههای کاغذی کتاب، غرق شود یا انتخاب کند که هر جمله و بخش آن را به صورت سکانس به سکانس و با تمام جزئیات از حالات چهره تا محیطی ببیند، به سلیقه او بستگی دارد؛ همراه شدن اقتباس با سینما و تلویزیون، توانسته است رضایت هر دو مخاطب را جذب کند و آثار فاخری را به ارمغان بیاورد.
نظر شما