شاهنامه و روایت نگاه منحصربه‌فرد فردوسی، به جایگاه بانوان

اگرچه به نظر می‌رسد شاهنامه کتابی مردانه و حماسی باشد اما برخلاف این نوع نگاه، نقش زنان نیز در آن بسیار برجسته است و با وجود این موضوع، محققان کمتر به این موضوع پرداخته‌اند؛ در واقع باید گفت که شاهنامه، آیینه فرهنگ و تمدن و اسطوره‌های ایرانی است که بانوان در آن نقش چشمگیری دارند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، کتاب شاهنامه جواهر گران‌بهای گمشده‌ای در جامعه امروز ماست؛ جواهری که شاعر بزرگ، حکیم ابوالقاسم فردوسی برای برای پدید آوردن آن، ۳۰ سال رنج برد تا زبان پارسی را زنده نگه دارد.

در شاهنامه، این آئینه فرهنگ و تمدن ایران، نگاه جالبی به بانوان وجود دارد، نگاهی رفیع، امیدبخش و غرور آفرین که نشان می‌دهد ایرانیان از همان روزگار، نگاه لطیف و در عین حال قدرتمندی به زن داشته است؛ نگاهی که برخی تلاش کردند با وارد کردن ابیاتی دروغین، منکر آن شوند، اما نتوانستند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفت‌وگوی خبرنگار ایمنا با علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی، محقق و شاهنامه‌پژوه است:

ایمنا: نقش زن در شاهنامه چطور توصیف شده است؟

قیامتی: آنچنان که شاهنامه، نقش زنان را تثبیت کرده است، در هیچ اثر حماسی دیگر جهان، چنین جایگاه رفیعی برای زن وجود ندارد؛ می‌توان گفت در کمتر شاهکار ادبی جهان، زنان چنین چهره ادبی درخشانی دارند؛ در میان ۷۵ زن شاهنامه فقط یک چهره کاملاً منفی وجود دارد که سودابه است و اگر بخواهیم مقایسه کنیم، درباره مردان به نسبت برابری است، اما درباره بانوان اینگونه نیست؛ در واقع در شاهنامه یک زن با نقش منفی، یکی دو زن با نقش خاکستری و سایرین همه دارای چهره مثبتی هستند.

نکته دیگر این است که فردوسی، ده‌ها بیت در ستایش زنان دارد، به‌طور مثال:

ز پاکی و از پارسایی زن / که هم غمگسار است هم رایزن

و در بیت دیگری می‌گوید:

اگر پارسا باشد و رایزن / یکی گنج باشد پراکنده زن

به ویژه که باشد به بالا بلند / فرو هشته تا پای مُشکین کمند
خردمند و هوش‌یار و با رأی و شرم / سخن گفتنش خوب و آوای نرم

در واقع در این ابیات، نخست به ویژگی‌های اخلاقی و باطنی زن و بعد از آن به زیبایی‌های ظاهری بانوان اشاره کرده است.

ایمنا: در مقایسه با سایر آثار حماسی جهان، زن در شاهنامه چه جایگاهی دارد؟

قیامتی: زنان در شاهنامه نماد اخلاق، حکمت، پند و اندرز و خردگرایی هستند و مانند ایلیاد و اودیسه نیست که در آن زنان، محکی برای پهلوانی مردان باشند، در ایلیاد و اودیسه، زنی قربانی دریاها می‌شود، اما در شاهنامه، زنی قربانی نمی‌شود و در ردیف پاداش پهلوانان نیست، در واقع در ایلیاد و اودیسه آمده است که وقتی می‌خواستند برای پهلوانان، جایزه‌ای را در نظر بگیرند، یکی از این هدایا، زن بوده است، در حالی که در شاهنامه به‌هیچ‌وجه چنین جایگاهی را برای زن قائل نشده و اتفاقاً نقطه مقابل آن است، یعنی زنان در شاهنامه، نماد خردگرایی و در کنار آن نماد حجب، پاکدامنی و آزرم و پاسدار آن هستند؛ در واقع بزرگ‌ترین پاسداری آن‌ها از خردگرایی و نجابت آن‌هاست و می‌گوید:

همیشه خرد پاسبان تو باد / همه نیکی اندر گمان تو باد

و در جای دیگر می‌گوید:

سیه نرگسانت پر از شرم باد / رخانت پر از رنگ و آزرم باد!

و این دعایی است که فردوسی برای زنان می‌کند که همیشه آزرم و پاکدامنی با خود داشته باشند.

ایمنا: درباره نقش زنان در سیاست و حکومت‌داری در شاهنامه بگویید.

قیامتی: زنان در نقش‌های مختلف حضور دارند، همین که زنان می‌توانند به مقام پادشاهی و فرمانروایی رسند و جامعه نیز پذیرای آن هستند، همچنین حضور شهبانوهای متعدد در شاهنامه نشانگر این موضوع است.

زنان در شاهنامه، کاردان و سیاستمدار هم هستند، به‌طور مثال سیندخت کابلی زنی کاملاً سیاستمدار است و از جنگ بیت دو ملت جلوگیری می‌کند؛ حکومت را به نوعی می‌چرخاند و کمک می‌کند که دخترش به کسی که دوستش دارد یعنی به زال برسد.

ایمنا: زن به عنوان مادر چه جایگاهی در شاهنامه دارد؟

قیامتی: مادران در شاهنامه دارای جایگاه ویژه هستند، در واقع می‌توان گفت هیچ کتابی در جهان، مقام مادران در شاهنامه را نداشته است، تا جایی که رستم به مادرش افتخار می‌کند و می‌گوید:

همان مادرم دخت مهراب بود / بدو کشور هند شاداب بود

اسفندیار هم به مادرش افتخار می‌کند و می‌گوید:

همان مادرم دختر قیصر است / کجا بر سر رومیان افسر است

وقتی سیندخت، دخترش رودابه را به وصال می‌رساند، دختر برای تشکر برای مادرش دعا می‌کند و می‌گوید:

بدو گفت رودابه ای شاه زن / سزای ستایش به هر انجمن

من از خاک پای تو بالین کنم / به فرمانت آرایش دین کنم

ز تو چشم آهرمنان دور باد / دل و جان تو خانه سور باد

زنان در شاهنامه، پهلوان هم هستند؛ زنانی مانند گردآفرید که به میدان جنگ می‌آیند، زنان شاهنامه اگر لازم باشد از مهین خود دفاع می‌کنند و سلاح رزم می‌پوشند و با دشمن می‌جنگند، در واقع مثل زنان ایلیاد و اودیسه نیست که با دشمنان سرزمینشان همراه می‌شوند و حتی گاهی فریب آن‌ها را می‌خورند و با آن‌ها سازش می‌کنند:

زنی بود برسان گردی سوار / همیشه به جنگ اندرون نامدار

کجا نام او بود گردآفرید / زمانه ز مادر چنین ناورید

ایمنا: زن با چه واژه‌هایی در شاهنامه توصیف شده است؟

قیامتی: فردوسی می‌گوید که زن باعث آرامش است و واژه‌هایی مانند آرام جان، آرام دل، پارسا چهره، پارسا خوی و بهشتی روی برای آنان به کار برده، صفاتی که برای مردان به کار نبرده و می‌گوید:

برین‌بر یکی خوبی افزای پس / که باشد ز هر درد فریادرس

اگر تاجدارست اگر پهلوان / به زن گیرد آرام مرد جوان

همان زو بود دین یزدان به پای / جوان را به نیکی بود رهنمای

در واقع می‌گوید دین یزدان به خاطر بانوان پایدار است و توصیف از این بالاتر وجود ندارد.

ایمنا: حالا که این‌قدر در شاهنامه به زنان ارزش داده شده، درباره رفتار فردوسی با همسر خودش هم توضیحی آمده است؟

قیامتی: واقعی‌ترین زن شاهنامه، همسر فردوسی است و فردوسی یک بار در ابتدای داستان بیژن و منیژه از وی یاد می‌کند؛ حماسه پژوهان جهان درباره واژه‌هایی که فردوسی در ستایش همسرش به کار می‌برد گفته‌اند که هیچ شاعری چنین ابیاتی درباره اعتبار و بزرگی همسر خود نداشته است؛ تا جایی که پس از مرگ همسرش، بیست سال بعد یا سال‌های بیشتر که به آخر شاهنامه هم می‌رسد، وقتی داستانی می‌خواند و ناخودآگاه به یاد او می‌افتد، برای همسرش سوگواری می‌کند و می‌گوید:

همی باد شرم آمد از رنگ اوی / همی یاد یار آمد از چنگ اوی

که آن دسته گل به‌وقت بهار / به‌مستی همی داشتی در کنار

نگارا بهارا کجا رفته‌ای / که آرایش باغ بنهفته‌ای

همی مهرگان بوید از باد تو / به‌جام می اندر کنم یاد تو

و این سوگواری نشان دهنده عشق او به همسرش است؛ البته که وفادارترین همسران در جهان، زنان شاهنامه هستند؛ طوری که فرنگیس برای همراهی با سیاوش، تمام سختی‌ها را تحمل می‌کند؛ منیژه نیز برای بیژن همه مشقات را به جان می‌پذیرد؛ در واقع وفادار همسران خود هستند و به خانواده پایبند هستند.

ایمنا: درباره ابیات نادرست و ضد زنی که به شاهنامه نسبت داده‌اند بگویید.

قیامتی: در طول تاریخ ابیات بسیار سخیفی که در شاهنامه نبوده به آن نسبت داده‌اند؛ مثلاً:

زن و اژدها هر دو در خاک به / جهان پاک، از این هر دو ناپاک به

در هیچکدام از نسخه‌های معتبر شاهنامه نیست، یا بیت سخیف دیگری را به نام فردوسی آوردند که گفته:

زنان را ستایی سگان را ستای / که یک سگ به از صد زن پارسای

که در هیچ‌یک از نسخه‌های کهن شاهنامه وجود ندارد و اگر جایی هم ابیاتی آورده‌اند، در واقع نقل قول از بیگانگان است نه فردوسی، بلکه فردوسی در نقطه مقابل آن‌هاست؛ در واقع وی بیش از ۷۰ بیت درباره ستایش بانوان گفته و این گویای جایگاه آنان در شاهنامه است.

ایمنا: چگونه می‌توان این اثر ارزشمند را بیشتر به مردم معرفی کرد؟

قیامتی: شاهنامه شناسنامه مردم ایران است و امروز به آن متأسفانه به عنوان یک متن دانشگاهی یا پژوهشی نگاه می‌شود و یا عوام، آن را به عنوان کتاب حماسه و جنگ می‌شناسند، در حالی که فردوسی این داستان‌ها را می‌گوید تا پند اخلاقی دهد؛ در واقع به هیچ عنوان نمی‌توانیم شاهنامه را کتابی بدانیم که در گذشته متوقف کند؛ بلکه در واقع کتابی است که پلی به آینده می‌زند، برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم و این کتاب را هم به جامعه خود و هم جهانیان معرفی کنیم، لازم است که آن را با هنر آمیخته کنیم؛ همچنین می‌تواند یک اتحادیه، کانون یا بنیاد بزرگ با حمایت‌های دولتی با حضور فرهیختگان شاهنامه‌پژوه و دل‌سوختگان فرهنگ ایران به وجود آید تا باعث گسترش فرهنگ شاهنامه، شاهنامه‌خوانی‌ها و نقالی‌ها شود؛ در سال‌های اخیر، شاهنامه‌خوانی به‌ویژه بین کودکان و نوجوانان رواج پیدا کرده و روز به روز در حال افزایش است.

در کنار این، نیاز داریم آموزه‌های شاهنامه که برای بشریت کاربرد دارد را بشناسیم و قسمت‌هایی که از آئین‌ها و افتخارات ایرانیان گفته را معرفی کنیم.

اگر فیلم و سریال درباره داستان‌های شاهنامه داشته‌باشیم به اندازه هزاران کتاب مؤثر است و وقتی فیلم آن ساخته شود، زن و مرد و کودک، شخصیت‌های آن را می‌شناسند؛ وقتی شاهنامه را با هنرهای دیگر مثل نگارگری و حتی فناوری و فضای مجازی آمیخته کنیم می‌توانیم موفق شویم؛ حتی امروز هوش مصنوعی بیش از هر ابزاری به معرفی شاهنامه کمک می‌کند؛ با این حال زبان هنر به ویژه نمایش و فیلم و سریال را بسیار مؤثر می‌دانم.

کد خبر 734311

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.