به گزارش خبرگزاری ایمنا، در راستای برگزاری هرچه باشکوهتر انتخابات اسفند ۱۴۰۲، «خبرگزاری ایمنا» با هدف آگاهیبخشی به جامعه در راستای انتخاب کاندیداهای اصلح، مشارکت حداکثری مردم و تحقق عدالت رسانهای، اجرای ویژهبرنامهای تحت عنوان «وکیل مدافع» را در دستور کار قرار داده است.
چهارمین نشست از سلسله برنامه «وکیل مدافع» _دوشنبه هفتم اسفند_ با حضور امیرحسین بانکیپور، محمود محمودزاده و حامد یزدیان؛ نامزدهای انتخاباتی دوازدهمین دوره از مجلس شورای اسلامی برگزار شد؛ آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است.
ایمنا: از نظر شما برای انتخاب بهترین نماینده، نیاز به نمایندهای داریم که در حوزه مشخص، متخصص باشد تا بتواند در مجلس در کمیسیون خاص ورود کند و یا نمایندهای مؤثرتر عمل میکند که به صورت فراگیر توانمندیها و مهارتهایی و تجربیاتی داشته باشد؟
بانکیپور: وقتی فردی مأموریت مشخصی داشته باشد تکلیفش با مجلس روشن است. نگاههایی که قبلاً حاکم بود و هنوز هم هست این است که نماینده سوپرمارکتی باشد. نمایندهای که در هر مسئلهای اظهار نظر کند ممکن است این دخالتها و اظهارنظرهایش مشکلاتی را ایجاد کند. در ابتدای ورود به مجلس این مسئله جذاب است اما در ادامه نماینده بلاتکلیف است که چه میخواهد بکند. نمایندهای که در یک حوزه متخصص باشد، از همان ابتدا تکلیفش معلوم است و بعد هم میتوان او را ارزیابی کرد که تا چه حدی از شعارهای خود را محقق کرده است اما نماینده سوپرمارکتی را نمیتوان هیچگونه ارزیابی کرد و اتفاقاً بیشتر جلوههایی از داد زدن و فریاد کشیدن دارد و فقط نگرانیهایی که مردم دارند را بازگو میکند. بازگو کردن ناراحتیها مشکلی را حل نمیکند ما نیاز داریم با روش حل مسئله جلو برویم. در عین حال نماینده باید در مورد مسائل جامعه اطلاعات لازم را داشته باشد چون همه مسائل کشور به او مربوط است. نماینده باید در حوزه انتخابیه پشت و پناه مردم خود باشد ولی حوزه تخصصی خود را هم گم نکند و با مشورت نخبگان مشکلات مردم را حل کند و در یک مأموریت مشخص جلو برود تا بتواند ریلگذاری کند.
متأسفانه در دورههای مختلف نمایندگان زیادی میآیند و میروند اما باید از آنها پرسید چند ماده قانونی نوشتهای؟ در بین نمایندگان استان اصفهان این دوره دو یا سه نماینده قانوننویس داشتیم. این برای اصفهان که مهد نخبگی است مهم است. باید نمایندگانی را به مجلس بفرستیم که در ریل گذاری تبحر داشته باشند.
محمودزاده: به نظر من نماینده هم باید متخصص و هم آگاه به همه مسائل جامعه باشد به همین دلیل انتخاب نماینده سخت است. متخصص تک رشتهای زیاد داریم اما متخصصی که با تجربه بتواند در همه حوزهها اظهار نظر متقن و شناخت به موضوعات کشور داشته باشد نادر است و باید این نوع نماینده انتخاب شود.
وقتی یک نفر به عنوان نماینده مردم به مجلس میرود موضوعات متعددی مطرح میشود. البته باید تخصص ویژه داشته باشد من هم با آقای دکتر بانکی موافقم و نماینده باید روی هدف تمرکز داشته باشد اما باید بتواند در موضوعات دیگر نیز تأثیرگذار باشد و در مجلس منفعل عمل نکند. یک نماینده هم باید متخصص در یک حوزه به صورت ویژه باشد و هم در حوزههای عام اصلح و ارجح باشد حالا یا با گذشت زمان یا با کمک بقیه به این برسد که میتواند نماینده واقعی مردم باشد. در مجموع باید کسانی انتخاب شوند که هر دو ویژگی را با هم داشته باشند. نمایندگان بعضی استانها در مجلس هیچ بروزی در مسائل کشور ندارند. باید این شرایط فراهم باشد که نماینده در همه موضوعات و مواظبت از حقوق کشور و حوزه انتخابی خود امکان مشارکت فعال داشته باشد.
یزدیان: وقتی میبینیم ساختار تصمیمگیری در مجلس بر اساس کمیسیونهای تخصصی است، یعنی افراد وقتی وارد مجلس میشوند باید تخصص داشته باشند. تخصص شرط لازم برای ورود به مجلس هست اما شرط کافی نیست. نماینده از روزی که وارد مجلس میشود باید در همه زمینهها اظهار نظر کرده، بتواند جامعالاطراف نگاه کند و آن بحث تخصصی را به صورت جدی دنبال کند. یعنی اگر نماینده کار ویژه نداشته باشد و در بدو ورود به مجلس نداند در چه کمیسیونی میخواهد وارد شود، نمیتواند نماینده خوبی باشد. در حالی که نماینده باید مشکلی را از حوزه انتخابیه خود و کشور حل کند. هر نمایندهای باید بداند در این چهار سال برای حل مسائل کشور باید از کجا به کجا برسد. تخصص شرط لازم است اما کافی نیست و نگاه به جامعه خیلی مهم است. نماینده باید منظومه فکری داشته باشد و مردم هم بدانند نمایندهای که میخواهند انتخاب کنند چه دیدگاههای فرهنگی و سیاسی دارد؟ مهم است که بتواند این منظومه را ترسیم کند.
ایمنا: یکی از بحثهایی که در مورد مشارکت مردم مطرح است عملکرد نمایندگان مجلس در چهار سال گذشته است؛ بخشی از دغدغههای مردم در خصوص مسائل شهری، بومی و منطقهای و بخشی دیگر هم ملی است. در حوزه مباحث منطقهای در ابتدا حول محور آب، فرونشست زمین و مشکلات اصفهان صحبت کنید؟
بانکیپور: آب اولویت اول اصفهان از ۲۵ سال پیش تاکنون بوده است؛ زمانی که در کشور فهرست بندی برای اولویتبندیها و بحران آماده میشد، بحران آب در اصفهان مقدم بود؛ متأسفانه آنهایی که الان باید پاسخگو باشند مدعی شدهاند. مگر مشکل آب در این دو سه ساله ایجاد شده است؟ ما تا وقتی که زایندهرود را کاملاً ساری و جاری نبینیم راضی نیستیم.
قضاوتهایی که صورت میگیرد بیانصافی است؛ اتفاقاتی که در این دو ساله افتاده نسبت به سالهای گذشته کار را خیلی اصولیتر و منطقیتر به پیش برده و راهکار درست را پیدا کرده است. کسانی که از مسیر گذشته دفاع میکنند بگویند چرا در طول این ۲۵ سال کار به نتیجه نرسیدند؟ چرا باید روی چیزی که به نتیجه نرسیدیم باز هم اصرار کنیم؟ منطقی که در این دو سال حاکم شد این بود که منابع و مصارف زایندهرود با هم سازگار نیست؛ در این ۲۵ سال مرتباً مصارفی افزوده شده اما منابعی به زایندهرود اضافه نشده است. نزولات آسمانی هم کم شده است. حالا باید چگونه مسئله را حل کرد؟ باید منطق مشترک حاکم باشد. رئیس جمهور در اولین دیدار گفتند که باید در مسئله آب منطقی برای کل فلات میانه ایران داشته باشیم و به نظر من سه اصل «قانون»، «شفافیت» و «عدالت» را رعایت کنید. قانون یعنی اینکه تا منابع زایندهرود تأمین نشده مصارف جدیدی ایجاد نشود. دولتهای قبلی به این مسئله پایبند نبودند. شفافیت یعنی روشن شود هر کس هر چقدر آب برداشت میکند. بله، جدول مصارف آب تهیه شده اما واقعیت روشن نیست که چه اتفاقی میافتد، در حالی که خیلی راحت میتوان این کار را کرد. سوم عدالت یعنی اینکه هر چقدر هم که خشکسالی داشته باشیم همه باید به یک اندازه ضرر کنند نه اینکه بالا دست از آب استفاده کند و پایین دست بهرهای نبرد و این موضوع مقبول واقع شد. نکته بعدی اینکه باید منابع جدیدی را وارد کنیم ضمن اینکه ما در بحث «بهشتآباد» و «کوهرنگ ۳» هم نباید کوتاه بیاییم و در عین حال نباید منتظر هم بمانیم. کارهای دو منبع جدید آبی درون استانی پیگیری شده و موافقت آن از ناحیه دولت کسب شده و تعامل خوبی هم در این زمینه صورت گرفته است. عامیانه حرف ما این است؛ در عین حال که باید تظلمخواهی محکمی داشته باشیم، اما اگر تعامل نداشته باشیم نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم و با داد زدن و درگیری تنها نمیتوان مسئله را حل کرد.
اتفاقات مبارکی در این دو سه روز افتاد؛ زلف صنعت از زایندهرود جدا میشود؛ ۱۰ درصد از آب پشت سد برای صنعت میرفت ضمن اینکه این عدد اسمی بود اما در واقع به خاطر بحث آب فروشی و پولی که صنایع میدادند خیلی بیشتر از آن را برداشت میکردند و کشاورز محروم میماند. باید صنایع آب بر منابع آبی خود را از جای دیگری تأمین کنند و نباید از آبهای متعارف برای صنعت استفاده شود. بنابراین تا سه ماه دیگر آب دریا به زایندهرود میرسد. این یکی از کارهای مبارکی بود که اتفاق افتاد و قدرت چانهزنی ما را در منطقه بالا برد.
نمایندگان خوزستان و شهرکرد را به اصفهان آوردم و فرونشست زمین را به آنها نشان دادم و مشکلات کشاورزان را هم از نزدیک دیدند. آنها گفتند ما با شما هم نالهایم اما مشکل شما به خاطر صنعت اصفهان است. وقتی شما زلف صنعت را از زایندهرود جدا کنید، قدرت چانه زنی بالا میرود و این کار بزرگی بود که انجام شد.
به هر روی دولت باید تصمیم مهمی را میگرفت و اگر فشار نمیآوردیم این اتفاق نمیافتاد. من دو ماه پیش با رئیس جمهور صحبت کردم گفتم بعد از افتتاح پروژه بن-بروجن مردم اصفهان به شدت ناراحت و ناراضیاند و مشارکت آنها به حداقل ممکن میرسد. باید شما تصمیم مهمی را بگیرید و آن تصمیم آرزوی دیرینه ما بود. رئیسجمهور قول داد و طی دو هفته آن را عملیاتی کرد. آن تصمیم این بود که منبع مهم آبی ما در منطقه سمیرم میتواند مشکل ما را حل کند. از نظر قانونی هم ایرادی ندارد که آب شرب را از یک حوزه به حوزه دیگر منتقل کرد.
منتها یک تصمیم مهمی را باید دولت میگرفت و دولت موافقت کرد که این راه نجات زایندهرود است و تصمیم بسیار حیاتی است. من تعجب میکنم که چرا روی آن تکیه نمیشود و بیان نمیشود که در این دو ماهه اخیر این تصمیم گرفته شد. پمپاژ کوهرنگ سکه شروع شد اما آب کوهرنگ سه مشکل ما را حل نمیکرد. بهشت آباد هم به این زودیها مشکل ما را حل نمیکند، بهشت آباد ۱۰ سال طول میکشد و بسیار پیچیده شده است منتها ما کوتاه نیامدیم چون حقمان است و باید بر آن پافشاری کنیم اما راهحل حیات زایندهرود در روستای ماندگان است که دولت با آن موافقت کرد و بودجه خوبی را هم به آن تخصیص داد، اما دو نوع حمایت نیاز دارد. باید بودجه سنواتی تعریف شود. به هر حال دولت موافقت کرد و با بودجه مولدسازی که بودجه بسیار خوبی با هماهنگی مدیریت استان و شهرداری تخصیص یافت و پول خوبی آزاد شد تا این کار صورت بگیرد با محقق شدن برآوردها طی ۲ تا ۳ سال دیگر این آب به زایندهرود میرسد و شاهد جریان دائمی زایندهرود خواهیم بود. این هم بشارتی بود که در آستانه انتخابات از ناحیه دولت صورت گرفت که زاییده تعامل بود و باید از آن تشکر کرد. اگر میخواستیم این قضیه را در استان حل کنیم، امکان نداشت. چون باید وزارت نیرو و رئیس جمهور موافقت میکردند.
ما نمیتوانیم فقط با درگیری آن هم با وزارتخانهای که وزیرش هم در دولت و هم در مجلس جز وزرای موفق است کار را پیش برد. مسئله را نمیتوان با برخوردهای تند با این وزیر حل کرد. به هر حال تعامل سازنده جواب داد و خیلی از مسائل حل شد.
محمودزاده: زایندهرود یک بخش جدا نشدنی از هویت و فرهنگ اصفهان و شاید بتوان گفت خاستگاه به وجود آمدن اصفهان و تمدن فلات مرکزی ایران است. باید از منظر دیگری به زایندهرود نگاه کرد؛ نه به عنوان فقط تأمین کننده آب و نه برای محیط زیست. گرچه همه اینها هست اما اصل موضوع که کمتر به آن پرداخته شد این است که زایندهرود شریان حیات فرهنگ و تمدن چند هزار ساله فلات مرکزی ایران است. نکتهای که اساساً وجود دارد این است که با تحریک گسلهای اجتماعی، ایجاد دوقطبی و دیوارکشی در کشور مواجه شدهایم و این چند استانی که امروز درگیر بحث آب هستند و موضوعات هم تشدید میشود به دلیل دیواره فرضی است برای اینکه قوم مشترکی که قرنها و سالها با هم زندگی کردند
اصفهان مهد همزیستی ادیان و اقوام است زمانی که در سایر شهرها بر سر مذاهب گوناگون با هم میجنگیدند در اصفهان ادیان کنار هم زندگی میکردند. پس مردم اصفهان دارای یک فرهنگ والایی هستند پس این موضوعات قومیتی در این شهر منسوخ است و نباید گسلهای اجتماعی تشدید شود. ما نیاز به یک دیپلماسی آب داریم. باید ساکنان حوزه مرکزی بدانند منافعشان مشترک است یا اصطلاحاً بدانیم که همه در یک قایق نشستهایم و باید یک سرنوشت مشترکی را برای همه تعریف کرد و رونق یک بخش به رونق بخش دیگر مربوط میشود. باید برخلاف تحریک قومیت یا دو قطبی حرکت کنیم. ارتباط مثبتی در این مدت انجام شده اما موضوع این است که باید موضوعات فرهنگی را تشدید کنیم و تعابیر تمدنی را بیشتر به گوش تصمیمگیران برسانیم تا به این موضوع دقت کنند که زایندهرود را بر اثر زیاد خواهی و رونق و اینجور چیزها نمیخواهیم، بلکه زایندهرود را شریان حیات میدانیم. زحماتی از خلیج فارس و دریای عمان و پروژه سمیرم و امثالهم انجام میشود. آبهای دیگری هم در استان هست و همانطور که اشاره شد باید در بلندمدت به منابع آب داخل و خارج از استان متمرکز شویم و از طرفی حقوق مردم و حقابهداران را برگردانیم که این به نفع کل منطقه است.
یزدیان: گزارشی که دکتر بانکی در مورد مدیریت آب استان داد، غلط بود چون من در یکی دو سال گذشته عضو قرارگاه آب استان بودم میتوانم اطلاعات بیشتری را خدمت شما ارائه کنم. فکر میکنم الان بنای ما این نیست که بخواهیم گزارش عملکرد دستگاههای اجرایی را ارائه دهیم هر چند باید امیدی در جامعه ایجاد شود و مردم امیدوار شوند که مسائل استان با نگاه علمی و پیگیری قابل حل است. الان واقعیت این است که بگوییم مجلس چه نقشی میتواند ایفا کند یا ایفا کرده است.
در قسمتهای قبلی بیان شد که کمیسیون تخصصی ریلگذاریها و سیاستگذاریها را باید انجام دهند اگر ما میگوئیم بحث آب، کشاورزی و محیط زیست فقط مسئله ما اصفهان و زایندهرود نیست و قرار نیست که نماینده فقط بخواهد مشکل یک رودخانه را حل کند. مشکل آب و محیط زیست و بحث امنیت غذایی یک بحث جدی در کشور است. در دهههای آینده اگر برای آن فکر اساسی نکنیم و عالمانه تصمیم نگیریم و برنامهریزی نکنیم میتواند برای کل کشور مشکلاتی را داشته باشد. شهر اصفهان از شهرهایی است که زودتر از سایر کشور با این بحران مواجه شده و دارد آن را لمس میکند. اینکه میگوئیم باید نماینده طبق کمیسیون وارد مجلس شود و نقش آفرینی کند برای این است که در سالهای گذشته تصمیماتی در برنامه هفتم توسعه یا اقدامات دیگری در کمیسیون آب و کشاورزی گرفته شد که در بلند مدت ممکن است اتفاقات بدتری را برای بحران آبهایی مثل زایندهرود رقم بزند. اگر آنجا که سیاستها نوشته میشود حضور نداشته باشیم، سیاست گذاری بخش آب و کشاورزی در کل کشور و در فلات مرکزی به سمتی میرود که بعداً نمیتوان با داد زدن در صحن مجلس آنها را تغییر داد. ما نمونههای آن را در سال گذشته داشتهایم. باید در کمیسیون تخصصی حضور داشته باشیم و نگرانی از اینجاست که دولت دو سه سال است بحث قانون جامع آب را بررسی میکند و آن را به مجلس میفرستد. قانون توزیع عادلانه آب به عنوان قانون مادر در صنعت آب کشور مربوط به سال ۱۳۶۰ است. الان ۴۰ سال گذشته و دولت خودش به این نتیجه رسیده که این قانون را بازنگری کند. اگر قرار باشد نگاههای کارشناسانه منطقهای در کمیسیون آب و کشاورزی حاکم باشد که الان در قانون جامع آب هست بعداً دچار اتفاقات خیلی بدی خواهیم شد. بعضی از نمایندگان مؤثر و شوراهای فقهی تعاریف را عوض میکنند. یعنی آقایان درصدد هستند که تعریف حقابه را عوض کنند با این حال بعضی از جاها اگر قرار است قانون نوشته و تصویب شود و اعمال نظر کارشناسی حقوقی و علمی نشود حتی اگر این طرحها را هم اجرا کنیم دچار بحران خواهیم شد.
باید بپذیریم که چند سال است طرح کوهرنگ اجرا شده است. چقدر آب از آن منتقل میشود؟ ما هدفمان اجرای این پروژه و احیای زایندهرود و آبرسانی است پس حواسمان باشد اگر به بحثهای زیرساختهای قانونی و حکمرانی دقت نکنیم و از حالا فکر پروژهها را نکنیم بعداً با موانع جدید دیگری روبرو خواهیم شد. این بحث بحث خیلی مهمی است و در بحث منطقهای و استانی و ملی باید برای آن چاره اساسی اندیشید.
ایمنا: اولویت اصلی مردم اقتصاد و معیشت است. میانگین رشد اقتصادی کشور نزدیک به صفر بوده و بخشی از قدرت خرید مردم کم شده است و مردم کل حاکمیت را نسبت به این موضوع مسئول میدانند. نقش مجلس در شرایط فعلی و اتفاقاتی که رقم خورده چه بوده و چه تأثیری میتواند در دوره بعدی مجلس داشته باشد؟
بانکیپور: طبق توصیه رهبری که روز اول به مجلس کردند؛ فضای حاکم بر این مجلس حل مشکلات معیشتی جامعه و در مسیر درازمدت بیماریهای اقتصادی مزمن و فراگیری آن در اقتصاد ما است که بر مجلس حاکم شده است. اگر کل قوانین تصویب شده و مصوبات را نگاه کنید عمدتاً به حوزه اقتصاد و معیشت برمیگردد. ما هم که در کمیسیون فرهنگی نیم نگاهی به معیشت داشتیم. وقتی قانون جوانی جمعیت را نگارش میکردیم تا زمانی که پیگیر اجرای آن شدیم با اینکه مسئله جمعیت عمدتاً جنبه فرهنگ سازی داشت و گرههای فکری بینشی دارد اما بخشهای معیشتی را مقدم قرار دادیم که بتوانیم کمکی به خانوادهها و مردم انجام دهیم. بنابراین توانستیم برای وام ازدواج الگو تعریف کنیم و پیگیر شدیم که طی این چهار سال مبلغ وام ازدواج را بیش از ۱۰ برابر کنیم و رقم آن را از ۳۰ میلیون تومان به ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون برسانیم. معوقات زیادی از وام ازدواج را هم حل کردیم و با عبارت اولویت نخست در بودجه هر سال توانستیم معوقات سابق را برگردانیم به نحوی که در این چهار سال به سه میلیون و ۵۰۰ جوان وام ازدواج دادیم و حتی چند برابر آنچه که وام اولیهشان بود از ما گرفتند. سهم جوانان اصفهانی ۱۰۰ هزار نفر بود یعنی وام ازدواج ۱۰۰ هزار جوان با تمام سنگاندازیهایی که بانکها داشتند و دارند، وصول شد و این جنگ ما با آنها ادامه دارد. قانون فرزندآوری هم جز اولویت ما بود و وام فرزندآوری ۴۰ تا ۲۰۰ میلیون تومانی به حدود ۳۵ هزار زوج در اصفهان تعلق گرفت.
در خصوص خودرو کمکی به مادران کردیم و بخشی از خودروها را به مادران دادیم. پیگیری اجرای آن خیلی سنگین بود و شش ماه زمان برد و بیش از ۱۰ جلسه در دفتر معاون اول گذاشتیم تا یک خودرو به دست یک مادر برسد. تاکنون ۲۵۰ هزار خودرو به دست مادران رسیده که هر کدام از کارخانه تا بیرون میانگین قیمت ۵۰۰ میلیون تومان اختلاف دارد. ۲۵۰ هزار مادر هم به نامشان درآمده اما هنوز خودرویشان را دریافت نکردهاند. در این رابطه میتوان گفت ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به مادران کمک شد در حالی که در کل مجالس قبل و بعد از انقلاب کمک به مادران به سه هزار میلیارد تومان هم نمیرسید. در بحث زمین وزارت راه و شهرسازی یک آپارتمان میداد اما توانستیم تاکنون به ۵۰ هزار نفر زمین رایگان تخصیص دهیم و باعث شد مسیر وزارت راه و شهرسازی عوض شود و از اینکه بخواهد صرفاً انبوه سازی مسکن کند به سمت دادن زمین رفت. در برنامه هفتم احتکار زمین را شکستیم و جلوی این تورم را گرفتیم چرا که بخش مهمی از تورم به خاطر احتکار زمین و مسکن ۵۰ ساله است.
مورد دیگر این بود که در حوزه بهداشت و درمان سه میلیون زوج نابارور در کشور داریم که ۹۰ درصد هزینه درمان ناباروری آنها را بیمههای پایه میدهند. درصد بیمههای پایه تمام بیمارستانهای اصفهان را پیگیری کردیم که قرارداد با بیمههای پایه ببندند. منظورم این است که در این قانونی که ماهیت آن فرهنگی است هم نگاهمان معیشتی بود. در یک جمله بخشی از قوانینی که در مجلس تصویب شد مثل مجوزهای کسب و کار کوتاه مدت بود که خیلی راهگشا بود اما عمده آن بلند مدت بود که بخش مهمی از آن اجرایی نشد و بعد از عید اجرا میشود مثل اصلاح نظام بانکی که یکی از کارهای مهم برای معیشت است.
محمودزاده: موضوع معیشت در شرایط فعلی کشور و همچنین اصفهان موضوع اصلی و خانوارهاست. یک درآمد پایه حقوقی بخش دولتی، خصوصی و بازنشستگان داریم که حدود ۱۰ میلیون تومان و شرایط خط فقر بالای ۲۰ میلیون تومان تعریف میشود. این دغدغهای است که بیش از ۱۰ سال است وجود دارد. از اول سال ۹۲ توسط مقام معظم رهبری این هشدار داده شد که خانوادهها بتوانند زندگی عادی خود را داشته باشند. یکی از نکات اساسی این است که اقتصاد ایران بعد از انقلاب با توجه به اتفاقاتی که حادث شد و درآمدهای نفتی که توسط دولت به دست میآمد، باعث میشد که دولت خود را از گرفتن مالیات و عوارض مردم و بخش خصوصی بینیاز میدانست. در همه جای دنیا درآمد دولت از گرفتن مالیات و عوارض و اینجور چیزهاست و دولت منابع مستقلی برای درآمد ندارد و بنابراین بخش خصوصی را تقویت میکند. هرچقدر بخش خصوصی پروارتر و درآمد بیشتری داشته باشد به صورت غیر مستقیم درآمد دولت هم افزایش پیدا میکند. از دهه ۴۰ که درآمد نفتی وارد اقتصاد ایران شد دولتها خود را بینیاز دانستند چون این درآمد را داشتند برای همین به رونق کسب و کار بخش خصوصی و غیردولتی کمک نکردند برای همین ما به ندرت بخش خصوصی توانا در کشور داریم که برخی از آنها رانتی است.
در مجلس یازدهم از نظر معیشت مردم قوانینی تصویب شد که به نظر من در جهت تضعیف معیشت مردم بود. مهمترین آن آزادسازی قیمتها بود. در اخبار شنیدیم که ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر رفتند. در این شرایط اقتصادی چه اتفاقی افتاد؟ قوانین باید خیلی با ملاحظه و با بررسی تصویب شود. به نظر من هر کدام از دوستان که توانستند به مجلس راه پیدا کنند بدانند یکی از قوانینی که ریشه بخش خصوصی را دچار تزلزل میکند مالیات بر عایدی سرمایه است که از سال آینده اجرا میشود؛ آدرس غلط است. در اصفهان بالاترین آمار مالیاتی کشور را پرداخت میکنیم چرا باید تورم چهار تا پنج درصد بالاتر از تورم متوسط کشور باشد؟ اصفهان رتبه ۲۷ ازدواج کشور است. خیلی اتفاقات خوبی در این چند سال در خصوص بحث جمعیت افتاده اما تهدید جمعیتی برای اصفهان جدی است. رتبه ۲۸ جمعیت فعال بین ۱۵ تا ۲۴ سال کشور را ما اصفهانیها داریم. رتبه ۲۵ جمعیت زیر ۱۵ سال را داریم یعنی موضوع جمعیت برای ما یک بحران است. از طرف دیگر بیستمین استان در بحث درآمد و رشد پسانداز بانکی یعنی ضریب ثروت هستیم. چگونه میتوان با درآمد ۱۰ میلیونی زیر خط فقر یعنی ۲۰ میلیون، مشکل را حل کرد؟ چیزی که من فکر میکنم و توضیح هم دادم این است که باید مسئله زیربنایی حل شود نه اینکه به مردم یارانه بدهیم چون شأن مردم ایران این نیست. مردم ایران با توجه به سبقه فرهنگی و تاریخی و ظرفیتی که دارند باید بتوانند خوب زندگی کنند. این واقعیت است و راهش این است که مجلس کمک کند قوانین را به نفع بخش خصوصی و غیر دولتی تغییر دهد. ما یک پتانسیل کلان در کشور داریم که مردم هستند. هر جا هم گیر کردیم در طول تاریخ مردم وسط بودند اما در اقتصاد اجازه نمیدهیم وارد شوند و واقعاً دولتها اقتصاد کشور را به اسارت گرفته و نمیگذارند مردم کار کنند. چهار میلیون و ۵۰۰ هزار حقوق بگیر تحت عنوان کارمند و چهار میلیون بازنشسته داریم و به بیش از ۵۰ میلیون نفر یارانه پرداخت میکنیم اما در شأن مردم نیست. باید مسائل زیربنایی حل شود. در قانون اساسی باید نقش دولت کمتر شود. الان دولت بالای ۸۰ درصد به طور مستقیم و غیر مستقیم در اقتصاد کشور دخالت دارد. هیچ جای دنیا در کشورهایی که توانستهاند تحولات اقتصادی داشته باشند دولت همچنین نقشی ندارد. وقتی یک بنگاه بزرگ اقتصادی توسط دولت مدیریت میشود انگیزهای وجود ندارد. قوانین مختلف داریم شرکت ظاهراً شرکت است اما بر اساس قواعد دولتی اداره میشود پس تیم مدیریتی ما انگیزهای برای مدیریت صحیح ندارند. دستگاههای نظارتی و امثالهم در بهترین حالت نگاهشان در جهت ارتقا و انگیزهای برای تحول نیست اما وقتی بخش خصوصی باشد چون صفر تا ۱۰۰ منافع به خودشان میرسد انگیزه برای حرکت کردن هست.
جمعبندی عرایضم این است که اگر مجلس بتواند اقتصاد مردم پایه را راهاندازی کند یعنی تعاملهای بزرگ که تکتک افراد و شهروندان بتوانند عضویت در این شرکتهای بزرگ و تعاونیها داشته باشند و از پولهای کنار گذاشته استفاده شود تحول بزرگی در کشور ایجاد میشود. بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار غیر از نقدینگی که در کشور وجود دارد به صورت ارز و طلا موجود است که اگر تضمینهای لازم توسط مجلس که بابت اصل و فرع سرمایه به مردم داده شود و خاطره تلخ بورس تکرار نشود و مردم این اعتماد را بکنند که اگر سرمایهگذاری کنند میتوانند درآمد دومی داشته باشند آن موقع میتوان فاصله ۱۰ میلیون تومانی قبل از خط فقر را پر کرد و سود اصلی آن به اقتصاد کلان کشور میرسد و رونق اقتصادی کشور شکل میگیرد و جایی که دیگر دولت پولی برای سرمایهگذاری کلان ندارد این جایگزین میتواند با حضور مردم در اقتصاد صورت پذیرد. اگر حداقل در سال هزار هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در اقتصاد کشور بشود این چرخش اقتصادی صورت گرفته و معیشت مردم حل میشود. اگر دولت این پول را ندارد کنار بگذارد باید برای سرمایههای بخش خصوصی تضمین امنیت کند. در شرایط فعلی کشور هیچ راهی غیر از این نداریم که راه را برای حضور مردم در اقتصاد باز کنیم و این اقتصاد را تحویل مردم دهیم.
یزدیان: در حوزه اقتصاد خیلی تخصص ندارم و اظهار نظر نمیکنم اما بر اساس دانستهها و مطالعاتی که داشتم چند نکته را خدمت شما عرض میکنم. اینکه اقتصاد دستوری نیست نمیتوانیم بگوییم سرمایهها به سمت تولید بروند اما زیرساختهای آن را آماده نکنیم. اگر قرار است سرمایهگذاری ما به سمت اشتغال و تولید برود باید یک سری موانع را برطرف کنیم و زمینههایی را که برای تولید جذابیت ندارد را برداریم. اگر در کشور ما هر کسی که پول دارد در بانک بگذارد و سالی ۳۰ درصد سود بگیرد آیا خیلی از سرمایههای ما به این سمت نمیرود و بانکها هم بروند به سمت فعالیتهای اقتصادی و بنگاه داری بروند؟ به نظر میآید که حتماً اینطور هست و این اتفاق میافتد. پس ما باید کاری کنیم که فرد حس کند اگر کار بیرونی انجام داد سودش و درآمدش بیشتر است و این حتماً یکی از راههایش آن است که بازده بانکی را کاهش دهیم تا بتواند کارهای دیگر را انجام داد. در کشور ما ممنوعیتی برای خرید دلار یا شمش طلا نیست و کسی که پول دارد میتواند پولش را تبدیل به دلار و طلا کند حتماً بعداً هم اگر پول زیادی را در این راه هزینه کرده باشد میتواند به اقتصاد شوک وارد کند. اگر با قوانینی بتوانیم مانع شویم که پولها و نقدینگی کشور به سمت خرید طلا و دلار و مسکن برود فردی که سرمایه دار است مجبور میشود پولش را به سمت تولید هدایت کند. بعد از ۴۵ سال از انقلاب نمیتوان اقتصاد را با سعی و خطا اداره کرد و قانونهای مکرر گذاشت که سرمایهگذار نتواند پیش بینی دراز مدت کند. به نظر میرسد مجلس باید در زمینه افقی روشن در خصوص اقتصاد و پول و بانک تعریف کند تا امکان سرمایهگذاری دراز مدت وجود داشته باشد. ما یک سری اقتصاددان داریم یک سری اقتصاد خوان. به نظر میرسد در مجلس آینده باید اقتصاددانهای نظریهپرداز داشته باشیم تا بتوانند کارنامهای برای دراز مدت کشور تنظیم و جهت را تعریف کنند. بعضی از مواقع سرعت قطار را زیاد میکنیم اما ریل گذاری در سمت دیگری است که به سمت نابودی حرکت میکند.
من هم موافقم که باید ازدواج را تسهیل کنیم و مبلغ وام را ۳۵۰ میلیون کنیم اما کسی که وام را میگیرد باید بتواند اقساط آن را پرداخت کند. ممکن است آن شخص مشکل مسکن داشته باشد و شغل هم نداشته باشد. قشر زیادی از جامعه توان بازپرداخت آن را ندارند. ما در حداقل معیشت مردم که خوراک و بهداشت و مسکن است مشکل داریم و حاکمیت باید یک سری تصمیمات جدی در این خصوص بگیرد. اینکه بخشی از جامعه ما بعد از ۴۵ سال از انقلاب در حداقلهای زندگی مثل خوراک دچار مشکل هستند پذیرفته نیست. شاید برویم به سراغ روشهایی که در کوتاه مدت بتوانیم حداقلهای معیشت مردم را تأمین کنیم که فکر میکنم یارانههای غیر نقدی و تعیین سبدهای معیشتی بتواند یکی از راهحلهای کوتاه مدت باشد اما در دراز مدت اینطور نیست.
محمودزاده: یکپارچه آب را نمیتوان در یک لیوان آب جا داد. وقتی اقتصاد ما ظرفیت سرمایهگذاری ندارد و نقدی بزرگی در کشور است مردم مجبور میشوند که به سمت دلالی بروند. ما باید اولین کار فرصت سرمایهگذاری را در کشور ایجاد کنیم. اینکه گفتم ریل اقتصاد باید در کشور عوض شود برای همین است. اگر فرصت سرمایهگذاری مؤثر نه ورشکسته مثل بورس برای مردم درست کردید کسی سراغ خرید ارز نمیرود. کافی است با قانون ممنوعیت درست کنیم. طبق آمار رسمی بانک مرکزی فقط در سه ماهه اول سال ۹ میلیارد دلار پول از کشور خارج شد. ما باید در اقتصاد کشور از نقدینگی استفاده کنیم. اینکه میگویم پول را به اسارت گرفتهایم یعنی نمیگذاریم پول کار کند و مسائل مردم را حل کند.
یزدیان: ممنوعیت دستوری نیست. اینکه در یک کشوری سفته بازی ممنوع باشد دستوری نیست. جمع کردن احتکار دلار و طلا دستوری نیست. اینها باید نقدینگی را به سمتی هدایت کند و در دنیا همین اتفاقات میافتد.
ایمنا: در مورد طرحهای پر سر و صدایی که در مجلس اخیر داشتیم نظرتان را بپرسم. در مورد طرح شفافیت چه موضعی دارید؟
بانکیپور: مشکل شفافیت در مجمع تشخیص حل شد، به شورای نگهبان آمد و در آستانه اقدام است منتها در مراحلی که مطرح شد رأی دادیم اما چون دو سوم آرا را میخواست چند رأی کم داشت و بار اول رأی نیاورد. وقتی یک قانون رأی نیاورد تا شش ماه بعد قابل طرح در مجلس نیست. شش ماه بعد تغییراتی کرد تا به مجمع و شورا برود. اکثریت نمایندگان داوطلبانه قانون شفافیت را عملیاتی کردیم. البته یک سری بحثهای فنی وجود دارد که در جلسات دیگر گفتهام اما بدانید که شفافیت دو بعد دارد؛ شفافیت اقتصادی و شفافیت آرا. آنچه که جلوی فساد را میگیرد شفافیت اقتصادی است. شفافیت آرا میتواند فسادزا باشد یا جلوی فساد را بگیرد اما سعی کردیم به گونهای تعریف کنیم که کمتر زمینه فساد فراهم شود.
محمودزاده: من فکر میکنم چون نمایندگان نماینده مردم هستند پس مردم وکالتاً و اصالتاً حق دارند از همه موضوعات حتی آرا خبر داشته باشند که این نماینده چه تصمیمی گرفته است چون برای خودش تصمیم نگرفته است. آنکه به عنوان نماینده یک جمعی در مجلس میرود از باید مردم بتوانند لحظهای بر او نظارت داشته باشند. انتظارم این بود که مجلس محترم پیشقدم شود نه اینکه منوط کند به شفافیت در سایر دستگاهها. چون در سایر دستگاهها به مسائل امنیتی گره میخورد و در این صورت از قدرت آن قانون کاسته میشود. در حالی که ماهیت دولت این است که نمایندگان میتوانند به نمایندگی از مردم بر آن نظارت کنند اما اینکه در خود مجلس یک اتاق شیشهای باشد و ابهاماتی که مردم دارند قابل مشاهده باشد میتواند کمک کند تا علاقمندان ریز موضوعات را در جریان باشند.
یزدیان: با کلیت شفافیت موافقم اما فکر میکنم که یک بخشی از شفافیت فرهنگی است که باید بر آن اعتقاد و باور داشته باشیم و بحث دیگر شفافیت کارنامه است که باید تعداد جلسه و حضور و آرا مشخص باشد. اما کافی نیست. باید کارنامه عملکرد نمایندگان را بتوانیم شفاف بیان کنیم و بتوانیم اثربخشی یک نماینده در چهار سال را بررسی کنیم. اینکه نماینده چند قانون نوشته و چه میزان کار تخصصی کرده و در کمیسیون مربوطه چقدر مؤثر بوده و این داشتن عملکرد و کارنامه عملکرد شفافیت را نشان میدهد و خیلی مهمتر از آن است که نظر دادنها را شفاف کنیم. به طور کلی شفافیت اقتصادی و شفافیت آرا کار خوبی است و باید انجام شوند.
ایمنا: در مورد طرح صیانت از فضای مجازی چه نظری دارید؟
بانکیپور: طرح صیانت از فضای مجازی همراه با بحث جوانی جمعیت جز اولویتهای اول مقام معظم رهبری است. هر دو هم در کمیسیون فرهنگی به عنوان اولویت کار دنبال میشود. طرح جوانی جمعیت به نتیجه رسید و طرح صیانت از فضای مجازی آماده ارائه به صحن مجلس است. بخشی از مواد مهم آن تصویب شده و بخشی را هم در لایحه عفاف و حجاب دیدیم و آنجا وارد کردیم که آماده است و باید منتظر اقدام نهایی آقای قالیباف بود.
محمودزاده: اعتقادم در خصوص صیانت از فضای مجازی این است که ما در سنوات گذشته خیلی از موضوعات را تست کردیم که چگونه باید در مورد آنها در جامعه پاسخ دهیم. هر قضیه و موضوعی باید یک چهارچوب داشته باشد و به نظر من بیشتر باید فرهنگسازی و قدرت انتخاب را در آن دخیل کرد نه اینکه محدود کنیم. آیا با فیلتر کردن جواب گرفتیم؟ با فیلترینگ یک صنعت و درآمد و ورودی درست شد و یک سری کسب و کارها را هم دچار چالش کرد. ما باید بپذیریم که با ورود تکنولوژی باید آن را مدیریت کرد نه اینکه جلوی آن را بگیریم چون مثل سیل از روی ما رد میشود کما اینکه در سالهای گذشته هم این اتفاق افتاد. اما اینکه هر چیزی یک چهارچوب و قانونی داشته باشد کار درستی است و اعتقادم این است که باید به گونهای پیش برویم که مقاومت اجتماعی نداشته باشد و باید حتی گروههای مختلف با توجیه حق انتخاب مختلف داشته باشند. ما نباید حق انتخاب را از انسان بگیریم چرا که اگر آن را تحریم کردیم با واکنش مقابل روبرو خواهیم شد اما در هر صورت باید به موضوعات از صفر تا ۱۰۰ به قضیه نگاه نکنیم بلکه بر اساس نیاز بخشها و گروههای مختلف اجتماعی کار انجام شود.
یزدیان: در مورد صیانت از فضای مجازی و عفاف و حجاب هدف ما قانونگذاری صرف نیست هدف ما این نیست که قانون فضای مجازی داشته باشیم هدف ما صیانت است و به نظر میرسد در این زمینه کار خاصی نکردیم. اینکه منتظریم تا قانون صیانت انجام شود تا کاری بکنیم به نظر میرسد مجلس و حاکمیت در اغنای جامعه و پذیرش این قانون میتوانسته نقش آفرینیهای دیگری داشته باشد که نکرده است. بنده نگرانم که این قانونها تصویب بشود اما اجرا نشود. اینکه زمینههای آن را انجام دهیم، در بعضی قانونها نگرانیم بتوانیم ۲۸۰ نماینده را در مورد قانون قانع کنیم. میرویم روشهای دیگری را اتخاذ میکنیم. آن وقت نمیتوانیم اجماعی برای این قانون در بین ۲۸۰ نماینده ایجاد کنیم بعد توقع داریم در بین جامعه آن را اجرا کنیم. اینکه بتوانیم زمینه پذیرش قانون را فراهم کنیم مهمتر از خود تصویب قانون است گرچه قانون هم حتماً لازم است. نباید فضای مجازی یله و رها باشد، بلکه قانون تصویب شده باید قابلیت اجرا داشته باشد و نیز فرهنگ سازی قبل از تصویب خیلی مهمتر از آن است اما به نظر میرسد پلنی برای این قضیه وجود ندارد.
بانکیپور: به نظر میرسد دوستان قانون صیانت از فضای را با فضای فیلترینگ اشتباه گرفته باشند. در حالی که قانون صیانت از فضای مجازی اصلاً فیلترینگ نبود. همانطور که آقای یزدیان هم اشاره کرد بیشتر جوسازیهایی که شد کار را متوقف کرد و این هم خیلی مسئله مهمی است که باید حتماً پیوند رسانهای داشته باشیم. در مورد لایحه عفاف و حجاب این لایحه ابعاد گسترده اقتصادی و فرهنگی دارد و برای هر دستگاه تکالیف دقیق و روشن نوشته شده و برای کارمندان و مدیرانی که تخلف کنند و ترک فعل کنند مجازاتهای ویژهای در نظر گرفته است که مهمترین آن برای سلبریتیها و مروجان بیحجابی یا وارد کنندگان لباسهای مستهجن و فروشندگانی است که به صورت سازمان یافته با گروههای معاند خارجی در ارتباطاند.
در رابطه با اختلافی که ایجاد شد تا باعث شد این قانون تأخیر بیفتد، آنچه در مصوبه قضائی بود و در کمیسیون هم روی آن تاکید شد این بود که متخلفان یک راست به دستگاه قضائی معرفی نشوند بلکه اول به عنوان یک تخلف جریمهای برای آنها در نظر گرفته شود و در مراحل بعد به دست دستگاه قضائی معرفی شوند. این نظر دولت، قوه قضائیه و کمیسیون قضائی مجلس بود. اینکه یک راست فرد خاطی را به دادگاه بفرستیم و ۲۴ میلیون مجازات کنیم به صلاح جامعه نبود و دادگاه ما چنین ظرفیتی نداشت. خود ما اصرار کردیم و به شورای نگهبان رفتیم و پیگیری کردیم و اصلاحات کامل آن انجام شد و نزد آقای قالیباف است و منتظریم تا آن را به صورت رسمی به شورای نگهبان ارائه کنیم.
ظرفیت اصل ۸۵ برای سه ظرفیت در مواقع خیلی بحرانی به کار میرود. خیلی از قوانین هست که نمایندگان موافق و مخالف در مورد آن صحبت میکنند اما بعضی از قوانین هست که پیوستگی دارند. یکی از دلایلی که فضای مجازی و حجاب و جمعیت اصل ۸۵ ی شدند این بود که پیوستگی از دست نرود. مورد دیگر این بود که مجلس تشخیص میداد در صحن عمدتاً به مسائل معیشتی بپردازیم و چون این قوانین ماهها بحث صحن را مشمول میشد، اصلاً به صلاح نبود که در صحن بماند.
محمودزاده: هر قانون که بخواهد تصویب شود باید به عقبه و فرهنگ مردم توجه شود. مردم ما مردم با فرهنگ و با تمدنی هستند و وقتی قانع شوند در اجرای قانون مشارکت میکنند اینکه برخورد سختی با آنها بشود. در طول مدت بعد از انقلاب دیدیم که در دوران جنگ تحمیلی مردم با بالاترین سرمایه اجتماعی خود یعنی جان خود و فرزندانشان مشارکت میکنند اما وقتی فضا به حالت مقابله برود بسیار متفاوت خواهد شد. باید هر چیزی قانون داشته باشد اما با روش درست. نسل جوان باهوشتر و توانمندتر هستند و فراموش نکنیم که آنها صاحبان مملکت هستند. بر اساس آماری که در ذهنم هست کمتر از ۲۰ درصد از جمعیت فعلی از دوران قبل از انقلاب و بالای ۸۵ درصد متولدین پس از انقلاب هستند. لذا باید این نسل را همراه و قانع کنیم و آن چهارچوبهای که به مصلحت عمومی جامعه هست برای آنها توضیح دهیم که این قانون به نفع عمومی کشور است تا احساس نکنند حقی از آنها ضایع میشود. ریشههای مذهبی ما در طول تاریخ این طور بوده یعنی در تاریخ با تمدن چندین هزار ساله ما هیچگاه بی بند و باری وجود نداشته است. اولین پادشاه و فرماندار نظامی زن در ایران ما بوده اما هیچگاه فعالیت اجتماعی آنها با بیبندوباری همراه نبوده است. این مردم مردم محجوب و با فرهنگ هستند و باید در اغنای نسل جدید خیلی بیشتر کار کرد و نمونهها را برای آنها توضیح داد به جای آنکه آنها را به سمتی حرکت دهیم که الگوبرداری کنند. و بدانند برای کوچکترین موضوع شخصی انسانها حکم دینی وجود دارد. بنابراین نوع جهتگیری قانون خیلی مهم است که این قانون به طرف موضوعات مشارکت اجتماعی حرکت میکند یا به طرف برخورد حذفی که دو نتیجه میدهد. اعتقادم این است که برخوردهای یکطرفه بدون اغناسازی جامعه نتیجه مثبتی نخواهد داشت. این موضوع یک موضوع اساسی و بسیار مهم است و ای کاش بیشتر فرهنگ و تمدن ایران را برای نسل جوان توضیح میدادیم که در زمانی در ایران پادشاه زن و دریاسالار زن داشتیم اما هیچگاه شرایط بی بند و باری در تاریخ ایران نبوده است. برگرداندن نسل جوان به فرهنگ و تمدنشان با توجه به مبانی اسلامی میتواند راهحل خیلی خوبی در این موضوع باشد.
یزدیان: در مورد حجاب قانون داشتیم و باز هم داریم و به نظرم پیگیری همان قانون در دستگاههای مختلف باید انجام شود که بحث مهمی است. معتقدم اگر قانون تبیین فلسفه حجاب داشته باشیم خیلی میتواند مؤثرتر باشد تا قانون حجاب بگذاریم. قوانین را باید سختتر کنیم آنها در جای خود مهم است اما باید به این نتیجه رسیده باشیم که دستگاههای متولی امر در تبیین فلسفه حجاب مثل آموزش و پرورش وظایفی دارند. اگر برای مثال از پیش دبستانی و دبستان بر دینداری دانشآموزان کار نکنیم در آینده جامعه پذیرش یک سری نکات را نخواهد داشت. حتماً باید در خصوص آزادی و اختیار در پیش دبستانی و پیش دبستان فکر کرده باشیم و وظیفه را درست تعریف کرده باشیم تا وضعیت ناخودآگاه درست شود. درست است که حجاب یک حکم دینی است اما باید در جامعه به خصوص در بحث خانواده اقناع سازی انجام شود، اگر ولنگاری باشد بنیان خانواده در جامعه دچار آسیب میشود و حجاب پذیرش بیشتری خواهد داشت و اینها مغفول مانده است.
نمیدانم رئیس مجلس به کدام صلاحی این قانون را در کشو نگه میدارد، اما همزمان بقیه منتظرند تا آن از کشو بیرون بیاید و به نظر میرسد کاری انجام نمیشود. تعابیری که میشود و کسی بخواهد حدود الهی را تغییر دهد هم باید مواظب باشد اتفاق نیفتد. در دین ما بیحجاب و با حجاب هست اما دیگر شلحجاب و کمحجاب نداریم باید به ظرافتهای طرح در جامعه دقت کرد و در یک فرصت مناسبی به اینها پرداخت.
بانکیپور: خوشبختانه دوسوم این قانون همین نکاتی است که دو بزرگوار گفتند؛ یعنی دو سوم قانون تبیین عفاف و حجاب است.
ایمنا: در حد یک جمله بگویید اگر نماینده منتخب مردم شوید چه تعهد و قولی میدهید که بعد از چهار سال آن را به عنوان شاخص قرار دهیم و بگوییم که در این مدت به چه میزان از قول خود عمل کردهاید؟
یزدیان: در یک جمله میگویم. اگر وارد مجلس شوم حتماً آن قولی که چالش و مسئله اصلی استان هست یعنی مسئله آب را به صورت تخصصی در کمیسیون مربوطه پیگیری میکنم و در اولویت خود قرار میدهم و سعی میکنم از این اولویت به خاطر جذابیتهای دیگر غافل نشوم و در پیگیری این مسئله حتماً فعال باشم.
بانکیپور: به حول و قوه الهی پیگیری مجدانه در اجرای تمام عیار قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت دارم که بخشی از آن اجرایی شده است. تا امروز حدود ۴۰ درصد این قانون اجرا شده که میزان خوبی است. چون اکثر قوانینی که تصویب شدهاند هنوز وارد فرایند اجرا نشدهاند. همچنین قانون تسهیل ازدواج جوانان که ۱۵ سال پیش تصویب شده و اجرایی نشده بود بازنگری میکنیم و مسیر اجرای آن را به خصوص در مورد مسکن موقت و دائم زوجهای جوان پیگیری خواهم کرد.
محمودزاده: دو موضوع را به طور ویژه پیگیری میکنم. یکی موضوع مسکن است که به صورت تخصصی قریب به سه دهه گذشته در خصوص آن کار کردهام. بیش از ۹۰۰ هزار واحد مسکونی در اصفهان و کشور را شروع کردهایم که بخشی مهمی از آن تحویل مردم شده است. موضوع مسکن، بافت فرسوده، حاشیه نشینی موضوعاتی است که حتماً بر اساس قوانین و کمبودهای که الان وجود دارد پیگیری خواهد شد و موضوع دوم معیشت مردم است. تفکرم این است که باید پول نصیب مردم شود و با گرفتن مالیات یکطرفه از مردم مخالفم و به نظرم اولویت با حوزه اقتصاد مردم است و این دو موضوع را پیگیری میکنم.
نظر شما