به گزارش خبرگزاری ایمنا، در راستای برگزاری هرچه باشکوهتر انتخابات اسفند ۱۴۰۲، «خبرگزاری ایمنا» با هدف آگاهیبخشی به جامعه در راستای انتخاب کاندیداهای اصلح، مشارکت حداکثری مردم و تحقق عدالت رسانهای، اجرای ویژهبرنامهای تحت عنوان «وکیل مدافع» را در دستور کار قرار داده است.
سومین نشست از سلسله برنامه «وکیل مدافع» چهارشنبه، هجدهم بهمن با حضور مهدی طغیانی، نماینده اصفهان در مجلس یازدهم و حیدرعلی عابدی، نماینده اصفهان در دوره دهم مجلس برگزار شد. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است.
مجری: با سومین نشست برنامه وکیل مدافع در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی، امروز در خدمت دکتر طغیانی نماینده مردم اصفهان در مجلس یازدهم و دکتر عابدی نماینده مردم اصفهان در مجلس دهم هستیم. مبحث اول ما در خصوص مؤلفههای مهم مشارکت در انتخابات و به طور خاص انتخابات مجلس شورای اسلامی است، ابتدا با جناب عابدی شروع میکنیم و سپس نظر جناب طغیانی را در مورد این موضوع میشنویم.
عابدی: در رابطه با بحث انتخابات مثل موارد دیگر دیر تصمیم میگیریم در موردش حرف بزنیم. ملت ما، مردمی هستند که در مورد مسائل سیاسی آگاه هستند و اظهارنظر میکنند، به همین دلیل صرفاً با توصیه و خواهش به میدان نمیآیند، بلکه باید قانع شوند و زمانی قانع میشوند که جواب سوالاتشان را دریافت کند. به اعتقاد من عملکرد مجلس دوازدهم به شکلی نبوده که برای مردم قانع کننده باشد تا با اشتیاق در انتخابات شرکت کنند؛ اگرچه به نظر من مردم باید در انتخابات حضور داشته باشند زیرا عدم شرکت یعنی بی تفاوتی و مطالبات این گروه نیز به مرور فراموش میشود.
اگر این مباحث فصلی نباشد و در طول زمان نظرات مخالفان شنیده شود تأثیر بیشتری خواهد داشت، زیرا مسئولان میتوانند در جهت اقناع افکار عمومی پاسخگو باشند و در رفع اشکالات کوشا باشند و از این طریق انگیزه مردم برای مشارکت بیشتر میشود.
مجری: از گفتههای شما این طور برداشت میشود که شما قائل به مشارکتی بالاتر از دورههای قبل در این دوره نیستید، درست است؟
عابدی: اینکه من قائل باشم یا نباشم اهمیتی ندارد، تحلیل من مهم است.
مجری: تحلیل شما چیست؟
عابدی: تحلیل من این است که مردم نسبت به انتخاباتهای گذشته به دلیل عملکرد دولت، مجلس و شورای نگهبان کمتر حضور پیدا میکنند.
مجری: به نظر شما این تغییر تا چه اندازه چشمگیر است؟ تفاوت زیادی در مشارکت خواهیم داشت؟
عابدی: تحلیل من این است؛ با توجه به شرایطی که در جامعه میبینم، بعضی از گروههای سیاسی اصلاً کاندید ندارند و باید از جناح رقیبشان کاندید قرض بگیرند! حتی خود من دو سه نفر از کاندیداهای اصولگرا را به دوستان معرفی میکنم که به اینها رأی بدهید! این یعنی موقعیتی ایجاد شده که نمیتوان به مردم توصیه کرد و خود مردم باید تشویق شوند. کسی منتظر حرف ما نیست که بگوییم مشارکت کن و بپذیرد، البته بعضی از گروههای خاص وجود دارند که به توصیه ائمه جمعه و مسئولان به میدان میآیند و این را تکلیف شرعی خود میدانند اما اکثر جامعه و جوانان امروز با توصیه من و شما به صحنه نمیآیند بلکه باید خودشان را قانع کنند تا حضور پیدا کنند.
مجری: آقای طغیانی، شما تا چه حد صحبتهای جناب عابدی را تأیید میکنید و مؤلفههای مؤثر در مشارکت مردم از نظر شما چیست؟
طغیانی: اینکه مردم میپرسند چرا باید در انتخابات شرکت کنیم و این چه اثری دارد از نظر من سوالات بسیار خوبی است، زیرا نسلی که این سوال را میپرسد از نسل قبلی که بدون سوال، شرکت در انتخابات را یک مسئله پذیرفته شده میدانست جلوتر است و یک مرحله رشد کرده است.
شاید بتوان گفت که مردم امروز پاسخ این سوال را دریافت نکردهاند و خیلیها در نظرسنجیهایی که در مورد شرکت در انتخابات پرسیده میشود میگویند ما هنوز تصمیم نگرفتهایم، امروز ما در بهترین و علمیترین نظرسنجیها درصد قابل توجهی از این گروه را داریم و این یعنی هنوز سوال این گروه پاسخ داده نشده است.
اگر دقت کنیم خیلی از مفروضات نهادی در مورد برگزاری انتخابات در کشور ما تغییر نکرده است، برای مثال اینکه مجریان همیشه وابسته به یکی دولت مستقر بودهاند و مسائلی که در هر دوره در مورد انتخابات مجلس وجود دارد تغییری نکرده است، پس چه چیزی در این دوره و یا در انتخابات ۹۸ تغییر کرده بود؟
به نظر من که اتفاقی که در سال ۹۸ سبب کاهش مشارکت شد و امسال هم میتواند تکرار شود مواجه شدن با یک جنگ ترکیبی است. در عرصه اقتصاد روشن است که دشمن خیلی روشن و مشخص تحریم میکند، تحریمهای مالی، بانکی، نفتی و … اما در فضای مطالعات تحریم معمولاً کشورها برای موفق شدن سناریو تحریمی بر این بسنده نمیکنند و این را با چیزهای دیگری مانند مداخله نظامی ترکیب میکنند، مثل تحریم نفت در برابر غذای عراق که با مداخله همراه شد. در مورد کشور خودمان هم به نظر من یک جنگ شناختی داریم و این جنگ شناختی به چیزهای دیگری که از قبل وجود داشته مانند سو مدیریت، حکمرانیهای غلط در موضوعات مختلف مانند رسانه، آب و انرژی اضافه شده است. حالا در این جنگ شناختی و فضاسازیهای رسانهای این سوءمدیریتها و اتفاقات دیگر تشدید میشود و جامعه احساس میکند که وضعیت خیلی بد است.
قطعاً هر نوع نارسایی پذیرفته نیست و باید به سمت حل آنها برویم، کما اینکه در خیلی از کشورها ایرادات مشابه وجود دارد، اما اینکه جامعه ما تا این اندازه از اتفاقات ناامید میشود در خیلی از کشورها ممکن است این میزان از ناامیدی ایجاد نشود. مثلاً فرض کنید در تخلفاتی مانند چای دبش، خیلی از کشورها کم و بیش نمونههای مشابه را دارند که تلخ هم هست و نشاندهنده سیستم معیوب است، سیستمی که در بحث تخصیص منابع ارزی خطا دارد و افراد میتوانند از این خلاءهای سیستم سوءاستفاده کنند و تخلفات جدی مرتکب شوند، مدیرانی که سوءمدیریت دارند و مثالهایی از این دست. اتفاقاتی از این دست در فضای جنگ شناختی موجی از ناامیدی ایجاد میکند و جملاتی مانند فایدهای ندارد، همین است که هست و اینها به دنبال پر کردن جیب خودشان هستند بیان میشود.
به نظر من در این دو دوره انتخابات و به ویژه در این دوره با این مسئله مواجه بودهایم. البته سال ۹۸ فضای تغییری هم قرار بود اتفاق بیفتد و خود آن فضا مقداری انرژی در سیستم مشارکت انتخابات تزریق میکرد، اما امروز سایه سنگین فضای رسانهای بر ادراکات مردم و بر افکار عمومی وجود دارد. این مسئله را باید بگذاریم در کنار آن رشد اجتماعی و پرسشگری که پدیده بسیار خوبی است، اما این پدیده خوب در کنار این فضای جنگ ترکیبی اثر ناامیدی و یأس از اصلاح سیستم را به دنبال دارد و اینکه مجلس بتواند گرهگشایی کند برای مردم محتمل نیست.
من همیشه میگویم بالاخره همه مجالس اقدامات خوبی هم دارند. مثلاً داستان قانون سامانه مودیان و پایانههای فروشگاهی در مجلس دهم و قانون قوای پاک در مجلس نهم واقعاً از افتخارات قانونگذاری ما است، یعنی کارهای خوبی شده، کارهای خوبتری را هم نتوانستهاند انجام دهند و اقداماتی هم وجود دارد که ممکن است خوب نباشند و بعد از مدتی متوجه میشویم اگر این کار انجام نمیشد وضعیت بهتر بود و در همه مجالس به همین صورت است. ما در آن وزن کشی که نسبت کارهای خوب به بد چقدر بوده است میتوانیم عملکرد مجالس را ارزیابی کنیم اما این ارزیابی منطقی در فضای جنگ شناختی این طور تعبیر میشود که اینها هم مثل قبلیها هیچ کاری نکردند. یعنی اصلاً به سمت ارزیابی منطقی آنچه که اتفاق افتاده است نمیرویم.
به نظر من اتفاق بزرگی که باید بیفتد همین است و ما باید از رسانه و افکار عمومی شروع کنیم و پاسخهای درخور بدهیم. البته رسانه خیلی تغییر کرده است، یک زمانی در دهه ۶۰، ۹۰ درصد مردم پای تلویزیون بودند اما امروز فضای رسانهای اصلاً به صورتی نیست که بتوانید با عموم مردم صحبت کنید و به واسطه فضاهای مجازی، رسانه دگرگون شده است.
مجری: جناب عابدی در پاسخ به همین پرسش در مورد مشارکت مردم، یک نگاه گذشتهنگر میتوان داشت بر این اساس که بررسی کنیم چه اتفاقی در ۱۱ دوره مجلس رخ داده و یک نگاه آیندهنگر وجود دارد، برای مثال شما میگوئید یک سری از کاندیداها حذف شدهاند، به نظر شما اگر این افراد حضور داشته باشند و با ترکیب بهینه هم لیستی ارائه شود مردم انتظار تغییر دارند یا خیر؟
عابدی: صحبتهای جناب طغیانی در مورد جنگ شناختی و رسانهای منطقیترین حرفی است که میتوان گفت، البته ذائقه مردم هم بسیار پیچیده است. در رابطه با بحث زایندهرود بسیاری به من مراجعه میکردند و میپرسیدند شما چه کردید؟ میگفتم خبرش را من کجا باید بدهم؟ صدا و سیمای اصفهان را دیدهاید؟ میگوید نه! در کانال شخصی من در فضای مجازی را دیدهاید؟ میگوید نه! سایت من را دیدهاید؟ میگوید نه! میگویم خوب لینک خبر را هم که پیامک کردم، دیدید؟ باز هم میگوید نه! این تخصص شما است که چطور باید اخبار خوب و مثبت و پرانرژی را به گوش مردم برسانید و این راه خود را دارد و به نظر من در این زمینه به اندازه کافی کار نشده است، جناب طغیانی شما این حرف من را قبول دارید؟
طغیانی: بله دقیقاً همین است.
عابدی: برای نکته بعدی از مجلس شروع میکنم و کاری به دولت و ذائقه شورای نگهبان ندارم. یک نماینده مجلس وظایفی در حیطه قانونگذاری دارد و هر فرد باید در یک زمینه تخصصی داشته باشد، برای مثال تخصص دکتر طغیانی موضوع اقتصاد است اما وقتی به کمیسیون اقتصادی میرویم چند نفر مانند ایشان وجود دارد؟ شما وقتی به کمیسیونهای مختلف میروی باید ببینی چند نفر از متخصصان آن حیطه هستند؟
به نظر من ما میتوانیم این روند را اصلاح کنیم، کسانی که لیست میدهند باید ببینند چه تخصصهایی را به مجلس میفرستند و دنبال باز کردن کدام گرهها هستند؟ یکی از وظایف مجلس قانونگذاری است، اگر فردی تخصص کاری را داشته باشد در موقعیت صحیحی است یعنی اگر دکتر طغیانی با تخصص اقتصادی در کمیسیون اقتصادی هستند، در جایگاه درستی قرار دارند.
از قول شهید چمران نقل شده که ایشان میگویند تعهد مهمتر از تخصص است زیرا آدم متعهد اگر تخصص کاری را نداشته باشد نمیپذیرد و این یعنی شایستهسالاری، اما الان به اذعان خود جناب طغیانی شایستهسالاری در کارهای مختلف اتفاق نیفتاده است، البته ما نمیگوییم همه جا مشکل دارد و همه دچار فساد هستند و دستشان به اختلاس آلوده است اما همان عدهای هم آدمهای درستی هستند باز تخصص آن کار را ندارند و در آن پست قرار گرفتهاند، همین باعث میشود کارها به خوبی پیش نرود و مردم دلسردتر شوند.
مسئله دیگر این است که حرمت مجلس را هیچکس نگاه نداشته است. چه در مجلس دهم که من حضور داشتم چه یازدهم و چه مجالس قبلی، همکارانی را میشناختیم که انسانهای پاکی بودند ممکن است یک یا دو تخلف هم در کارنامه برخیها بود اما گاهی بهشدت علیه مجلس تبلیغ میشد. این تبلیغ از کجا صورت میگرفت؟
وقتی مناظرههای اینچنینی برگزار میشود تعداد کمی تماشا میکنند اما درصدی از همین افراد به دنبال این هستند که از حرفهای نماینده کلیپ درست کنند، برعلیه مردم استفاده کنند و در سطح وسیع پخش کنند. پس وقتی در صدا و سیما مجلس را متهم میکنند به یک سری مسائلی که ۹۹ درصدشان بیگناه هستند و اصلاً دخالتی در آن مسئله نداشتهاند، خوراکی برای همان جنگ رسانهای که آقای طغیانی اشاره کردند درست میکند.
فارغ از اینها در بعد نظارت خیلی جاها مجلس میتواند قوی برخورد کند. مردم اصفهان دوست دارند از اصفهان صحبت بشود، از اصفهانی که دارد از زندگی میافتد. شاید دکتر طغیانی و نمایندگان اصفهان نتوانند در سطح ملی خیلی تأثیرگذار باشند و نتوانند جلوی جریان اصلی را بگیرند به خصوص که در مصوبات مجلس گاهی شهرهای بزرگ نادیده گرفته میشوند، مانند تهران، مشهد و اصفهان، نمیخواهم بگویم اصفهان ستیزی، میخواهم بگویم در خیلی از مصوبات نادیده گرفته میشوند و فکر میکنند برخی استانها برخوردار هستند و یکی سری برخوردار نیستند، پس غیربرخوردارها در اولویت مصوبات هستند. به نظر من نمایندگان استانی میتوانند به داد مشکلات اصلی شهرمان برسند از جمله مباحثی مانند زایندهرود، آلودگی و مباحثی مانند نقل و انتقال مردم، هواپیمایی ما دیگر اولویت ندارد، اتوبوسرانی دیگر اولویت ندارد، بحث قطار سریعالسیر و من دوست دارم از دکتر طغیانی درباره مسائل شهری خودمان سوال کنم و ایشان عملکرد خود را توضیح بدهند.
مسائل امروز اصفهان مسائلی است که اگر نمایندگان متحد میشدند میتوانستند بسیاری از آنها را حل کنند. ما ۲۰ نماینده استانی داریم که اگر دست به دست هم بدهند خیلی از مسائل و مشکلات از بعد نظارتی میتوانند حل کنند و شاید در این زمینه مردم اگر بهطور ملموس میدیدند مسائل زایندهرود، آلودگی، حملونقل، ترافیک و … در حال حل شدن و پیگیری است حس بهتری پیدا میکردند و وجود نماینده را ملموستر حس میکردند، حتی اگر نمایندگان در بعد ملی هم خیلی خوب کار کنند اما به مسائل استان نپردازند فایدهای ندارد و به چشم مردم نمیآید به خصوص که گاه مباحثی را مطرح کنند که جو عمومی اصفهان با آن موافق نباشد.
مجری: در یک نظرسنجی که اخیراً صورت گرفته بود حدود ۵۰ درصد دلیل عدم حضور را مؤلفههای اقتصادی دانستند، سوال من این است که مجلس چطور میتواند با ایفای نقش در این مسائل اقتصادی و معیشتی سبب افزایش مشارکت مردم در انتخابات شود؟
طغیانی: بخشی از چیزی که در مجلس به آن پرداخته میشود حوزههای اقتصادی است. در حوزههای اقتصادی در ادواری که ما مطالبه بیشتری داشتیم بیشتر هم به آن پرداخته شده است. در این دوره شرایطی در کشور وجود داشت که ایجاب میکرد مجلس در حوزههای اقتصادی بیشتر وارد شود. ما اوایل مجلس یک مسئلهشناسی از مسائل اقتصادی داشتیم که ببینیم چطور میتوانیم از تحریمها خارج شویم تا دست نظام و دولت در این زمینه پر شود و دشمن این را متوجه شود تا مجبور نباشیم به آنها امتیاز بدهیم. زیرا تا وقتی دشمن حس کند در این زمینه دست بالا را داشته باشد و حس کند میتواند با یک جنگ ارزی، ۲۰ درصد تورم را افزایش بدهد به کار خود ادامه میدهد.
در مسئلهشناسی به یک سری از ضعفهایی که در اقتصاد کشور داشتیم پرداختیم، برای مثال به این رسیدیم که نظام بانکی ما مشکل دارد، مثلاً موضوعی مثل بانک آینده ناشی از نظارت ضعیف بانک مرکزی بر شبکه بانکی است. ما رئیس آن زمان بانک مرکزی که آقای همتی بود را دعوت کردیم مجلس و ایشان میگفت من ابزار کافی برای برخورد با بانکهای متخلف را ندارم. این بانک تخلف میکند، میشود خلق اعتبار، خلق تورم و بخشی از همین وضع امروز. در همین راستا ما در مجلس به سمت اصلاح نظام بانکداری رفتیم، مصوباتی هم داشتیم ولی بعد از ۶ ماه از ابلاغ اجرایی میشود، یعنی با آغاز مجلس بعد تازه اجرا میشود، مجلس یازدهم قانون بانکداری بانک مرکزی را اصلاح کرده است ولی اثر آن در مجلس دوازدهم مشخص میشود. در بحث سوداگری و دلال بازی که در شرایط فعلی عملاً رقیب تولید محسوب میشود مجلس به سمت مالیات بر سوداگری رفت، ما چنین قانونی نداشتیم و این میتوانست ترمزی باشد که از ورود سرمایههای سوداگرانه در شرایط بههمریخته اقتصادی به بازارهای مستعد سوداگری مانند ملک، مسکن، ارز و طلا جلوگیری کند و بعد سرریز این بازارها به سایر اقتصاد آسیب میزد، یعنی مثلاً وقتی میرفتی به مکانیک میگفتی آقا چرا ناگهان دستمزد را دو برابر کردی؟ میگوید همین ماشینی که من الان روی آن کار میکنم قیمتش دو برابر شده است! چرا من دو برابر دستمزد نکنم؟ این مسئله ورود به حوزههای سوداگرانه هیچ مانعی نداشت. این قانون مالیات بر سوداگری که به نظر من یکی از قوانین بسیار مهم کشور خواهد بود در آینده تصویب شد و امروز رفع ایرادات دوم شورای نگهبان در حال انجام است.
ما در مجالس پدیدهای داریم به اسم فرایند طولانی قانون گذاری، یعنی نتیجه اقدامات مجلس دهم در مجلس یازدهم مشخص میشود، برای مثال همین قانون سامانه مودیان پایانه فروشگاهی در مجلس دهم تصویب شد، اما تازه امسال یعنی سال آخر مجلس یازدهم دارد به آن عمل میشود و فکر نمیکنم تا ۱۴۰۳ اثراتش را نشان بدهد. پس برخی قوانین در طولانی مدت اثرگذار هستند البته کیفیت قانون گذاری مهم است. ما قانون با کیفیتی مربوط به ۸۰ سال داریم که هنوز احساس میکنی میتوان طبق آن جلو رفت، از سوی دیگر قانونی هم داریم که ۳ سال پیش تصویب شده اما بی کیفیت است و الان باید کل آن را اصلاح کرد.
مجری: در چند دوره اخیر مجلس چه قوانین باکیفیتی داشتهایم؟
طغیانی: قوانین زیادی داشتهایم. جالب است که در راستای همان بحث جنگ شناختی اخبار بد خیلی پخش میشود اما خبر خوب اصلاً پخش نمیشود، چند وقت قبل خبری پخش شد در جامعه من هر جا میرفتم آن را میدیدم، یکی از همکاران ما در مجلس طبق فهم غلطی که از مصوبه داشت صحبتی کرد در مورد اینکه اگر درآمد کسی نسبت به سال قبلش بیشتر شود، این مازاد درآمد مشمول مالیات میشود، در صورتی که مجلس اصلاً چنین چیزی تصویب نکرده بود. من همانجا در صحن علنی تذکر دادم ولی شاید ۹۰ درصد کسانی که کلیپ اول را دیدند اصلاً کلیپ دوم را ندیدند، این در تلویزیون و رسمی هم جایی پخش نشد اما به صورت غیر رسمی منتشر شد. اصل داستان درواقع این بود که مثلاً وقتی میروید خرید میگویند پول را به فلان کارت واریز کن، مصوبه مجلس این بود که اگر دفعات ورود به حساب و مقدار ورود به حساب از یک عدد آستانهای بیشتر شد این شخص را دعوت کنند و بگویند اگر با حساب شخصی کار تجاری میکنی، این حساب شخصی را برایش پرونده مالیاتی باز کن. اما این مصوبه آنطور پخش شد و روی ذهن مردم تأثیر گذاشت که آقا اینها نهتنها کاری در مجلس نمیکنند، بلکه به دنبال مسئله درست کردن و بههم ریختن زندگی مردم هم هستند.
قانون جهش تولید دانش بنیان قانون دیگری بود که در این مجلس اتفاق افتاد، من در شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان زیاد رفت و آمد میکنم، بچههای شهرک به من میگفتند فلانی در آرزوی ما هم اینهایی که شما نوشتید نبود! اصلاً فکر نمیکردیم مجلس و نظام تا این حد در این زمینه به ما کمک کنند. در این قانون دولت به قیمت امسال ۲۰ هزار میلیارد تومان از درآمد مالیاتیاش گذشته که شرکتها بیایند در دانشبنیان سرمایهگذاری کنند ولی آیا این در جامعه بازخورد داشت؟ فقط در اصفهان هزار میلیارد تومان شرکتها آمدند در حوزه دانشبنیان سرمایهگذاری پذیرفتند، اما هیچکس اینها را نمیداند، در حالی که یکدفعه یک خبر برد همه چیز را درهم میپیچد.
پس در بحث قانون گذاریها به نظر من خوب اتفاق افتاد البته در کوتاهمدت عملکرد دولتها در اجرا بسیار مهم است که آنجا نظارت مجلس باید دقیق اعمال شود. ما بعضی وقتها خوب نظارت نمیکنیم. مثل داستان خودرو، مجلس مصوب کرده که خودروی نو یا کارکرده وارد کنید، سه جلسه نظارتی هم برگزار کرده بعد مثلاً رئیس کل بانک مرکزی یا فلان وزیر میگوید نه ما اصلاً با اصلش مخالفیم! در حالی که مجلس قانون گذاشته، تمهیدات اجرا را در نظر گرفته، خود رئیس دولت هم گفته ما انجام میدهیم و حتی التهاب بازار با همین خبر اندکی کم شده، بعد خود شما التهاب ایجاد میکنید؟ پس ما گاهی در اجرا دچار مشکل هستیم.
عابدی: من هم اجازه میخواهم یک نکته در مورد مجلس دهم بگویم که از حق مجلس دهم هم رد نشویم. مطابق گزارشی که رئیس مجلس در روز آخر مجلس دهم داد، ۲۰۰ قانون تصویب شده بود که دو سوم آن لوایح بودند. از این ۲۰۰ قانون به سراغ هرکدام میروی یکی از مسائل مهم کشور را حل کرده است، مثلاً آلودگی خاک، قانون تجارت، سامانه مودیان، بحث مواد مخدر و کاهش اعدامها که یکی از چیزهایی است که دشمن روی آن خیلی سرمایهگذاری میکند. ۲۰۰ قانون متعدد که فقط ساعتها باید در مورد آن بحث کنیم، ولی آیا رسانهها در مورد این قوانین توانستند وظیفه اطلاعرسانی خود را انجام دهند؟
طغیانی: فرمایش دکتر عابدی کاملاً درست است، بحث نظارت بر اجرا در حوزههای مختلف وظیفه مجلس است که آیا قانون دارد اجرا میشود یا خیر؟ در بزنگاه نظارت، تخصص کارآمد است، زیرا تخصص نمایندگان به کار میآید تا نماینده ببیند اجرا چطور اتفاق میافتد، مسائل اجرا را مشخص کند، سپس در مجلس در قالب طرح یا فراخوان لایحه از دولت کار را پیش ببرد. مجالس ما اینجا مشکل دارند و مثلاً در کمیسیون اقتصادی شاید ۵ نفر تخصص مرتبط دارند، تازه آن هم مرتبط نه فقط اقتصاد!
عابدی: یک نکته برای کسانی که لیست مطرح میکنند این است که هر لیست با در نظر گرفتن تخصصهای مورد نیاز کشور تشکیل شود.
طغیانی: بله، صحبت من هم این بود که تخصص نماینده در نظارت به کار میآید. ما شاید در کل مجلس یازدهم یک نفر متخصص در مسائل محیط زیست داشتیم که این خیلی بد است، ببینید وضعیت مسائل محیط زیست مانند آب و خاک و … در کشور چقدر بغرنج است. در مسئله اقتصاد هم همینطور، دو کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون اقتصادی کاملاً اقتصادی هستند و در سایر کمیسیونها هم حضور تخصص اقتصادی مفید است. به نظر من اغلب مسائل امروز اصفهان نیازمند کار کارشناسی جدی و برخورد تخصصی است.
مجری: سوال من از هردو عزیز این است که شما انتخابات بر اساس لیست را پیشنهاد میکنید یا حضور افراد به صورت مستقل؟
طغیانی: شیوه درست انتخاب از نظر من شناخت است، من نه موافق لیست هستم نه شخص، من معتقدم اگر کسی شناخت دارد انتخاب کند، زیرا لیستی انتخاب کردن بر اساس اعتماد به احزاب و گروهها است.
عابدی: فرمایش شما در شرایط فعلی متین است و چارهای نداریم اما اگر احزاب جا بیفتند و شناخته شده باشند قضیه فرق میکند. مثلاً شما رئیس بانک هستید، دو نفر وارد میشوند که یکی متخصص راه است و یکی مدیرعامل یک شرکت راه و ساختمان معتبر است که سرمایه و همه چیز هم دارد، حالا هردو اینها میخواهند وام بگیرند، شما به کدام وام میدهید؟
مجری: قاعدتاً پروتکلهای ریسکسنجی را در نظر میگیریم.
عابدی: یعنی به کسی وام میدهید که اعتبار دارد زیرا شرکت ضامن این فرد میشود. در انتخابات نبود احزاب، مانند یک جزیرهای است که خودرو وارد کند، اما پمپبنزین نداشته باشد، خودرو نیازمند پمپبنزین است! به نظر من انتخابات بدون احزاب معنایی ندارد. زیرا احزاب میتوانند باهم همگرایی کنند که مثلاً در کل کشور ما یک مهندس کشاورزی در اصفهان انتخاب کردیم شما در مشهد یک مهندس راه و ساختمان انتخاب کنید، در سیستان یک پزشک انتخاب کنید و به همین صورت. یعنی یک حزب میتواند تخصصهای مورد نیاز کمیسیونهای مجلس را انتخاب کند.
نکته دوم اینکه اگر من در مجلس خوب عمل نکردم، حزب من باید پاسخگوی مردم باشد زیرا آبروی حزب میرود و اعتماد مردم را از دست میدهد اما در وضعیتی که شما از من شناخت دارید و من وارد مجلس میشوم اما خوب عمل نمیکنم، شناخت شما از من کامل نبوده است، اما دفعه بعدی نمیتوانی یقه من را جای دیگری بگیری. در مورد حزب اینطور نیست زیرا حزب بهخاطر آبروی خودش از من میخواهد در مجلس درست عمل کنم، به شرطی که حزب واقعاً عملکرد حزبی داشته باشد.
ولی انتخابات بدون حزب معنی ندارد زیرا کسی مسئولیت اقدامات خود را گردن نمیگیرد، در حالی که حزب نمیتواند مسئولیت قبول نکند زیرا لیست معرفی کرده است.
ما در مجلس دهم پیشنهادی داشتیم که رد شد، پیشنهاد ما این بود که انتخاب هم لیستی باشد یعنی مثلاً در تهران اصولگراها ۳۰ نفر دارند، اصلاح طلبان هم ۳۰ نفر را دارند، حزبی ۵ نفر را دارد و به همین صورت و مثلاً اینها شماره دارند، شما ممکن است بنویسی لیست ۱ و دیگر نیازی نیست ۳۰ اسم را بنویسی و یکجا به تمام لیست رأی میدهی. یا مثلاً فرض کنید حزبی ۷ نماینده داده، مینویسی لیست ۷ به اضافه ۲۳ اسم دیگر. این از پیشنهادات ما بود اما در مراحلی بود که با شورای نگهبان رد و بدل شد و به دلیل نبود فرصت اجرایی نشد؛ در این صورت دیگر نه اشتباه آرا صورت میگیرد و نه شباهت اسمی اتفاق میافتد.
مجری: آقای دکتر خود شما هم به صورت لیستی انتخاب شدید.
عابدی: بله ولی افراد نمیتوانستند به صورت لیستی رأی بدهند و باید اسم مینوشتند.
مجری: ولی فضا به صورتی بود که تقریباً اکثر مردم لیستی رأی دادند و تجربه نزدیک به گفته شما را داشتیم.
عابدی: مزیت این مدل این است که اگر ۵ جای دیگر هم نام عابدیهای دیگر را نوشتند، اشکالی رخ ندهد. این اتفاقی است که ممکن است رخ دهد، چون گاهی تنها نام فرد را مینویسند بدون درج کد داوطلب و رایها در شمارش دچار مشکل میشود، اما اگر حزبی باشد افراد به لیست رأی میدهند نه به اشخاص.
مجری: طبق فرموده خودتان که گفتید از کلیات گذر کنیم و وارد مباحث استانی شویم، به طور خاص مجلس دهم و شخص شما به عنوان نماینده محترم اصفهان در این حوزه چه عملکردی داشتید؟
عابدی: یکی از نکات خوب مجلس دهم این بود که نمایندگان استان در مباحث کلی استان هماهنگ بودند، بهویژه در بحث زایندهرود. در اصفهان اتفاقی که نباید رخ میداد در مجلس یازدهم اتفاق افتاد، اما ما در مجلس دهم مانع این اتفاق شدیم، آن زمان میخواستند ۳۲ طرح غیرقانونی در زمینه برداشت آب اجرا کنند و یکی از آنها بن-بروجن بود. سوال ما از وزارت نیرو این بود که وقتی برداشتی میخواهد انجام شود باید منبع آن مشخص شود و شما اگر خواستید یک طرح کشاورزی در چهارمحال و بختیاری یا حتی در منطقه بالادست سد راهاندازی کنید باید بگویید منبع آب آن از کجاست؟ زایندهرود تنها رودخانهای است که یک لیتر آبش هم محاسبه شده و مشخص است هر لیتر متعلق به چه شخص، کارخانه یا فضایی است. بنابراین در تمام مدت مجلس دهم مانع برداشت مازاد از زایندهرود شدیم.
مجری: آیا در زمان شما بودجهای هم به طرحهای انتقال آبی که منجر به برداشت غیرمجاز میشد تخصیص پیدا کرد؟
عابدی: ما مانع هرنوع برداشت از رودخانه شدیم و حتی به یک طرح در مجلس دهم اجازه راهاندازی ندادیم، حتی اگر طرحی تخصیص بودجه هم داشته باشد، وقتی نتوانند اجرا کنند فایدهای ندارد.
مجری: بله ولی تکمیل آن به دوره بعدی موکول میشود.
عابدی: در مورد بودجههای ملی چنین اتفاقی نیفتاد. نکته دیگر هم این بود که در مجلس دهم برای تمام طرحهای استانی که بودجه نداشتند، بودجه مصوب کردیم؛ از جمله تونل سوم و سد تونل سوم. در سال ۹۹ که تونل تمام شده بود و سد مانده بود پیگیری کردیم و با استفاده از بودجه صنایع، با قراردادی که میان صنایع اصفهان و وزارت نیرو منعقد شد، بودجه تونل ۳ تأمین شد.
مطلبی که میخواهم به آقای طغیانی عرض کنم این است که ما الان دیگر انتظاری نداریم چون اتفاقاتی که نباید بیفتد در سفرهای ریاستجمهوری افتاد و برداشتها اتفاق افتاده، اما به نمایندگان مجلس دوازدهم توصیه میکنم که تنها راه احیای زایندهرود اجرای طرح بهشت آباد است. در طرح بهشت آباد، آب از منطقهای که سیلابهای زمستانی است گرفته میشود و از طریق تونل به منطقه چرمهین انتقال داده میشود، بنابراین این آب میتواند تا حدی زایندهرود را احیا کند.
ما همیشه از کشاورزان شرق اصفهان صحبت میکنیم در حالی که کشاورزان چهارده شهرستان به زایندهرود وابسته هستند؛ کشاورزان زرینشهر، فلاورجان، نجفآباد، مبارکه، برخوار، میمه، خمینیشهر و شرق اصفهان همه نیازمند زایندهرود هستند و شاهد بودیم چطور در سال ۹۷ یا ۹۶ که خشکسالی اتفاق افتاد، درختهای ۵۰ ساله در نجفآباد خشک شدند، زیرا منابع آب زیرزمینی نیز وابسته به زایندهرود است و زایندهرود رگ اصلی استان اصفهان است و تنها طرح بهشتآباد میتواند ما را نجات دهد.
ما در مجلس دهم تا دستگاه تیبیام را هم آوردیم و با یکی از پیمانکاران هم قرارداد بستیم که تونل ادامه پیدا کند، اما عمر مجلس دهم تمام شد. در مجلس یازدهم هم اطلاع دارم که هیچ اتفاق مثبتی در این زمینه نیفتاد. علاوه بر زایندهرود، نمایندگان در بحث آلودگی هوا میتوانستند روی پالایشگاهها، خودروها و بنزین یورو ۴ سرمایه گذاری کنند اما این اتفاق هم نیفتاد و آلودگی تشدید شد. مسئله محیط زیست در استان اصفهان نیازمند حمایت جدی است و اگر پشت آن یک نیروی قوی نباشد نمیتوانند ایدههای خودشان را پیاده کنند.
موضوع دیگری که در اصفهان وجود دارد بحث فرودگاه اصفهان است که پروازهای آن تقریباً به هیچ رسیده است و شاید یکی دو پرواز یک روز در میان، داشته باشد. قطار سریعالسیر اصفهان-تهران را هم ما تا آخرین روز مجلس دهم دنبال کردیم و با پشتکار آقای اسلامی وزیر راه، خیلی خوب جلو میرفت ولی بعد از تغییر دولت کار متوقف شد.
مجری: آقای دکتر طغیانی شما در رابطه با عملکرد مجلس یازدهم در زمینه مسائل استان اصفهان بفرمائید.
طغیانی: بحث مسائل استانی یک مقدار باید دقیقتر و با مواردی که پیرامون آن هست دیده شود. در اصفهان بیست نماینده با احتساب نماینده ارامنه داریم، یعنی نوزده نماینده شهرستانها و مناطق هستند و معمولاً دوستان در کلیات خوب همراهی میکنند، اما موقعی که کار به جزئیات میرسد، تعارضاتی که احیاناً بین مناطق هست خودش را نشان میدهد.
شاید بتوان گفت موضوع زایندهرود مسئله مستقیم ۱۲ نفر از نمایندههای استان ما است؛ در مورد زایندهرود ما مسئله حکمرانی غلط را داریم. حکمرانی غلط وزارت نیرو در همه جای کشور وجود داشته و به همان دلیلی که زایندهرود خشک شده، شاهدیم که دریاچه ارومیه، بختگان و جازموریان هم همین وضع را پیدا کرده، یعنی همه یک مدل جلو رفته است و با همین مدل همه دچار مشکل شدند. ریشه این حکمرانی این است که اصلاً شفافیتی وجود ندارد و روشن نیست چه کسی به چه میزان و از کجا دارد برداشت میکند و در زایندهرود هم اگر از بالادست به سمت پاییندست بیایید متوجه نمیشوید دقیقاً کدام نقاط دارد برداشت میشود، زیرا انواع و اقسام پمپاژها، دریاچههای حریمی و انهار سنتی وجود دارد و هرکس هرطور توانسته سعی کرده است دستاندازی کند و اگر نکرده به این دلیل بوده که نتوانسته است!
عابدی: دقیقاً!
طغیانی: سیاستگذاریهای عجیب و غریبی وجود دارد. ما در قانون توزیع عادلانه آب واقعاً تکلیف آب را معلوم نکردهایم، این قانون از یک طرف میگوید آب جزو انفال و در اختیار دولت است و از آن طرف حقابه را هم به رسمیت شناخته است. غافل از اینکه یک جایی مانند زایندهرود تمامش حقابه است و چیزی اضافه بر آن وجود ندارد که بگوییم مثلاً بخشی از آن به دریا میرود و دولت میتواند در مورد آن نقشهای بکشد، سهمی از زایندهرود به تالاب گاوخونی میرود که آن هم جزو حقابه زیستمحیطی است.
عابدی: در کجای دنیا اجازه میدهند هرکس خواست لوله را بگذارد داخل رودخانه و برداشت کند؟ این یعنی وزارت نیرو از همان ابتدا این تدبیر را نداشته که بگوید ما یک لوله کشی میکنیم شما از این لوله میتوانی آب برداری تا هر زمان خواستند جلوی آن را بگیرند. تهران با آن عظمت چند انشعاب دارد؟ کسی میتواند لوله بردارد و از رودخانه برداشت کند؟ خیر، همه به لوله اصلی متصل هستند. در زایندهرود هم باید لوله مخصوصی برای کشاورزانی که میخواهند آب برداشت کنند ایجاد میکردند و روی آن هم کنتور میگذاشتند و کنترل میکردند.
مجری: من به عنوان رأی دهنده میآیم به مجلس دهم و یازدهم رأی میدهم، همین صحبت مطرح میشود که نقش نماینده مجلس در این قضیه چیست؟ آقای عابدی شما فرمودید نگذاشتید یک لیتر اضافه برداشت شود، اما همان زمان داشت این پروژهها تکمیل میشد. یعنی شما اقدامات سلبی انجام دادید اما اقدامات ایجابی شما چه بود؟
عابدی: ما از وزیر نیرو سوال کردیم، دسته جمعی استعفا دادیم، به بحث و بررسی کشاندیم و بالاخره آنقدر کار کردیم که نتوانند به راحتی برداشت غیرمجاز انجام دهند، برداشتی که آنها میگویند برگه و مجوز داریم، اما غیرقانونی است زیرا بر اساس مصوبه شورای عالی آب کسی حق ندارد آبی از زایندهرود برداشت کند مگر اینکه وزارت نیرو منبع آن را مشخص کند و اشکالی هم که به طرح بن بروجن میگرفتیم این بود که منبع آب شما کجاست؟ از همه جالبتر اینکه طرح تونل سوم و بهشت آباد تا اجرا نشود کسی حق برداشت از زایندهرود را ندارد!
مجری: یعنی نظر شما این است که در مجلس یازدهم هم باید همین کارها انجام میشد؟
عابدی: بله باید ادامه پیدا میکرد.
مجری: یعنی استعفا میدادند یا کار به رئیس مجلس کشیده میشد؟ پس حیطه عمل همین است و بیشتر از آن نمیشود کاری انجام داد؟
عابدی: من توصیه نمیکنم که مجلس یازدهم چطور عمل کند، من نتیجه را میگویم. ما تاکتیکهایی برای خودمان داشتیم که با استفاده از آنها نگذاشتیم آب اضافه برداشت شود.
مجری: پس این تاکتیکها را مؤثر میدانستید ولی معتقدید در دوره یازدهم این کارها انجام نشد.
عابدی: من تاکتیکی از آنها نشنیدم.
مجری: آقای طغیانی پاسخ شما چیست؟
طغیانی: شناخت ما از مسئله فقط این نبود که ما بتوانیم با پروژه بهشت آباد یا سد تونل سوم به تنهایی مسئله را حل کنیم. مسئله و چالش اصلی ما کلیت حکمرانی در وزارت نیرو بود و سوال من هم از وزیر نیرو در مورد شفافیتها در حوزه زایندهرود بود.
عابدی: من هم همین سوال را در مجلس دهم میپرسیدم.
مجری: و نتیجه چه بود؟
طغیانی: در نهایت وزارت نیرو پس از پیگیریهای زیاد، سامانهای درست کرد که البته ناقص هم بود و مثلاً تنها ۵۰ درصد از برداشتهای رسمی را میتواند نشان دهد و غیر رسمیها اصلاً در این سامانه نیست! یا مثلاً ما در مسئله شناسیمان معتقد بودیم که باید بار صنعت را، حتی اگر کم باشد، از زایندهرود برداریم، زیرا این قضیه بهانه درست میکند. نمایندهها و حتی مردم استانهای مجاور میگویند شما با آب بالادست صنعت و تولید راهاندازی میکنید، ما خودمان هم میخواهیم همین کار را کنیم و تفاوتی میان ما و شما نیست! اما هرچه میگفتیم این عدد زیادی نیست و سهم صنایع اندک است نمیپذیرفتند.
مسئله انتقال آب دریا و مسئله صنعت در این دوره خیلی جلو رفته است و در بهار ۱۴۰۳ تقریباً با ۵۰ میلیون متر مکعبی که از خلیج فارس میآید میتوانیم صنعت را کلاً از جاری جدا کنیم. البته آبخوان هنوز هست که در تکمیل طرح، برداشت صنعت از آبخوان هم دیگر ممنوع میشود. در مورد سهم آب شرب میگفتیم برداشت دارد بیشتر از میزانی که برداشت تاریخ بشر در این نقطه از فلات مرکزی بوده اتفاق میافتد، مهاجرت اتفاق افتاده و جمعیت ۵۰۰ یا ۷۰۰ هزار نفره دوره صفویه به ۲.۵ میلیون نفر فقط در شهر و پیرامون اصفهان تبدیل شده است! حقابه این جمعیت در نظر گرفته نشده و در نتیجه یا به حقابه کشاورزی تعرض میشود یا محیط زیست. بالادست هم در طول تاریخ هیچوقت به این میزان برداشت نمیکرده اما الان یک موضوع بسیار جدی است.
داستان شفافیت در این دوره غیر از موضوع سامانه، به سمت کنتورهای هوشمند بر پمپاژها و چاهها رفت. طرح دیگری هم در حال حاضر با دوستان شهرک علمی تحقیقاتی و شرکتهای دانش بنیان در دست انجام است که بتوانیم با تحلیل ماهوارهای متوجه شویم چه کسی دارد برداشت میکند و این کار ویژه اصفهان است.
مجری: این طرح چقدر با اجرایی شدن فاصله دارد؟
طغیانی: تا امروز موفق شدند تمام حوضچههایی را که در شرق اصفهان از آب زیرزمینی برداشت میکند را شناسایی کنند، یعنی الگوریتم آن نوشته شده و با استفاده از تحلیل عکسهای ماهوارهای به شما نشان میدهد چقدر حوضچه داریم و ظرفیت آبی اینها چقدر است؟ ما تا قبل از این اصلاً نمیدانستیم چه کسی چه مقدار برداشت میکند.
عابدی: آقای دکتر همه این کارها خوب است، اما من باز حاضرم با همه دوستان صاحب نظر صحبت کنیم تا ثابت شود به دلیل شرایط حاکم تنها راه ما راه اندازی بهشت آباد است، چون مثلاً حتی اگر شما ثابت کردید که استان مجاور بیش از حد برداشت میکند، نیرویی که در نهایت مانع برداشت شود وجود ندارد!
نکته دوم این است که ما خودمان به دنبال آوردن آب از خلیج فارس رفتیم و شرکتش همزمان ما تأسیس شد، ولی من به آن حتی در حد رفع نیاز صنایع امید ندارم و قول میدهم قبل از اینکه آب به اینجا برسد مدیران ما دو برابر حجم آب، برای آن مصرف تراشیدهاند!
نکته بعدی اینکه وقتی ما در بحث آب شرب مشکل داشتیم یعنی مسئله خیلی مهم است. اما برای اینکه تونل گلاب را راه اندازی کنیم چقدر به ما تهمت زدند و میگفتند تونل جهنمی گلاب! آقا! جهنم که آب خوراکی مردم را نمیدهد! ۵ میلیون انسان هست. فکر نکنید که زایندهرود فقط آب آشامیدنی اصفهان را تأمین میکند، تمام روستاها، شهرستان نجف آباد، خمینی شهر و همه، آب آشامیدنیشان را از زایندهرود میگیرند. تونل گلاب یکی از طرحهایی بود که به بحث آب آشامیدنی اضافه شد و بودجه آن هم در مجلس دهم تصویب شد. اینکه فرمودید ایجابی، ما از این مسیر برای آب شرب مردم اصفهان چارهاندیشی کردیم. من میخواهم خدمت دوستانی که به مجلس دوازدهم میروند عرض کنم به هیچ عنوان وقتتان را صرف سایر فرعیات نکنید و فقط روی بهشتآباد تمرکز کنید.
طغیانی: اما بهشت آباد پروژه سنگینی است و کشور تاکنون چنین پروژه عظیمی در زمینه انتقال آب نداشته است.
عابدی: بله ولی سختی آن به اندازه تونل ۳ نیست. تونل ۳ از لحاظ زمین شناسی مشکلات بسیار زیادی داشت و مهندسین توانستند آن را حل کنند.
طغیانی: واقعیت این است که طرح بهشت آباد هیچ وقت از پیگیری خارج نشده است و در همان دولت قبل که اوایل مجلس یازدهم بود در جلسه مجمع نمایندگان با آقای کلانتری که آن زمان رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بود جلسه گذاشتیم. اواخر همان دولت یا اوایل دولت جدید بود که ترکیب تونل و خط لوله مطرح شد که همچنان هم وزارت نیرو در حال رفت و آمد است، اما این طرح خط و لوله اصلاً به نتیجه نمیرسد چون قرار است سیلابها را منتقل کند و خط لوله پاسخگو نیست. طرح بهشت آباد قطعاً یکی از بزرگترین طرحهایی است که باید انجام شود و تعطیل هم نشده اما نگاه ما این بود که همه تخم مرغها را داخل یک سبد نگذاریم.
در مورد قطار سریعالسیر هم طرح آن در زمان آقای اسلامی به دلیل شناخت خوب ایشان از طرح خیلی سریع پیش میرفت.
عابدی: و نکته جالب این است که این خط امداد رسانی به تهران است، یعنی اگر خدای نکرده برای تهران اتفاقی بیفتد استان ما باید ورود کند و بهره برداری آن برای پایتخت است.
طغیانی: بله و نکته این است که با تغییر دولت، زمان مصوبه شورای اقتصاد به دلیل طولانی شدن طرح، برای این پروژه منقضی شد. ما در دو سال دولت جدید مصوبه را تمدید کردیم و الان در آستانه تمدید ال سی آن هستیم. وقتی دولتها تغییر میکنند پروژههای اینچنینی هراسانگیز هستند، زیرا قطار سریعالسیر اصفهان-تهران ۷ میلیارد دلار بودجه نیاز دارد، اگر این را در ارز ۵۰ هزار تومانی ضرب کنید نزدیک ۳۰۰ همت میشود! درحالی که کل بودجه عمرانی کشور ۲۵۰ همت است! البته ما معتقدیم که این پروژه خلق ثروت میکند و همچنین باعث انتقال تکنولوژی قطار سریعالسیر به داخل کشور میشود و بعد از این قطار مسیر تهران-مشهد را خود پیمانکار داخلی میتواند انجام دهد.
به نظر من اگر در مجلس دوازدهم قرار است کاری برای اقتصاد اصفهان انجام شود، بعد از زایندهرود مهمترین مسئله قطار سریعالسیر است و هرکس هست باید این را به شکل جدی دنبال کند.
مجری: چه نتیجهای گرفتید؟
طغیانی: مصوبه شورای اقتصاد را به روز کردیم و این شورا بالاترین جایی است که پروژهای را در کشور تأیید میکند. الان اگر سازمان برنامه بخواهد زیر بار تأمین السی نرود مصوبه شورای اقتصاد را مانع خودش میبیند. ما الان خیلی جلو هستیم و دولت هم واقعاً پای کار آمده است تا آن را انجام دهد.
خبرنگار: فاطمه مدحخوان
نظر شما