به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، امواج گرما و سیلهای سطحی ناشی از بارندگیهای شدید شوکهای حادی هستند که هرساله بر تعداد آنها افزوده میشود. افزایش این رویدادهای شدید آبوهوایی نیاز به طراحی فضاهای مقاوم برای کاهش اثرات آنها بر کیفیت زندگی شهروندان را پررنگ میکند. از آنجایی که گروههای شهروندی آسیبپذیر به طور نامتناسبی تحت تأثیر تغییرات آبوهوایی در مناطق شهری قرار میگیرند، دستور کار هر شهر باید مقابله با چالشهای عمده شهری مانند جزیره گرمایی شهری، کیفیت هوا و سیلهای ناگهانی در سطح خیابانها را در اولویت قرار دهد زیرا فضاهای سازگار با اقلیم میتوانند کیفیت زندگی روزمره را برای تجربه زندگی راحتتر بهبود ببخشد. به عنوان مثال، افزایش زیرساخت سبز میتواند اثرات جزیره گرمایی را در مقیاس محلی کاهش دهد و مدیریت آب طوفان در سطح خیابان میتواند به طور قابلتوجهی آب جاری در خیابان را کاهش دهد و رفتوآمد در خیابان را تسهیل کند.
تغییر فضاهای شهری موجود برای سازگاری با اقلیم در حال تغییر
در شهرهای پرتراکم، کمبود فضاهای موجود برای استفادههای جدید، به پیچیدگی اجرای راهحلهای سازگاری با آبوهوا میافزاید. از این رو، یک رویکرد کلیدی برای ایجاد شهرهای تابآور در برابر تغییرات اقلیمی، بررسی دقیق بافت شهری موجود، شناسایی فرصتها و طراحی مجدد فضاهای شهری به عنوان فضاهای چند منظوره قادر به پاسخگویی به اقلیم در حال تغییر و حصول اطمینان از تداوم بیوقفه خدمات شهری است.
شهرهای سراسر جهان در حال ادغام راهحلهای مختلف سبزآبی و آزمایش مزایای زیستمحیطی و اجتماعیاقتصادی آنها برای جوامع محلی هستند و تجدید نظر در طراحی فضاهای شهری مانند پشت بامها، حیاط مدارس، میادین عمومی، پارکها و پیادهروها را در برنامههای شهری خود قرار دادهاند. زیرساخت سبز-آبی (BGI) شبکهای از ویژگیهای طبیعی، نیمهطبیعی و طراحی شده ویژه است که با افزایش جلوگیری، نفوذ، تبخیر و تعرق و ذخیرهسازی، راهحلهای مبتنی بر آب قبل از توسعه را به محیط شهری باز میگرداند. در ادامه چند مثال برجسته تغییر کاربری فضاهای موجود در شهرهای جهان را بررسی میکنیم.
طراحی جدید حیاط مدارس | پاریس
حیاط مدارس معمولاً مناطق پوشیده از آسفالت هستند که تجهیزات ورزشی در آنها نصب شده و حضور منابع طبیعی در آنها بسیار محدود است. از آنجایی که مدارس در مرکز هر محله قرار دارند، تبدیل آن سطوح غیرقابل نفوذ به فضاهای سازگار با آبوهوا میتواند تأثیرات جزیره گرمایی شهری (UHI) را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
در پاریس، مفهوم OASIS (فضای باز، سازگاری، حساسیت، نوآوری و پیوندهای اجتماعی) در ابتدا بر اساس طبیعیسازی فضاهای شهری موجود برای سازگاری بیشتر با تأثیرات تغییرات آبوهوایی شکل گرفت و سپس آن را توسعه داد تا به یک پروژه نوآورانه تبدیل شود که به چالشهای اجتماعی و زیستمحیطی پاسخ میدهد. چشمانداز کلی OASIS در این شهر ایجاد حیاط سبز در مدارس است که به عنوان «جزایر خنک» در قلب محلههای متراکم عمل میکنند و فعالیتهای اصلی آن شامل فرآیندهای مشارکتی با جامعه مدرسه، تعامل با ساکنان و کارگاههای افزایش آگاهی در مورد تغییرات آبوهوا میشود. رویکرد OASIS استفاده از مواد با تکنولوژی پایین، طبیعی و با اثرات مخرب کم در محیط زیست را معرفی میکند تا حیاط مدارس را از سطوح پوشیده از آسفالت به جزایر خنک تبدیل کند. هدف طراحی اولیه رویکرد OASIS اختصاص ۲۰ تا ۳۰ درصد از سطح کل به فضاهای سبز بود که محیطی قابل نفوذتر و طبیعی فراهم میکرد. در پایان، پروژه حیاط مدرسه OASIS فراتر از مرحله آزمایشی تکامل یافت و شهر توانست آن را نهادینه کند و بودجه لازم برای تکرار آن را در مکانهای بیشتری در سراسر پاریس تضمین کند. امروزه بیش از ۱۰۰ حیاط مدرسه با رویکرد OASIS تغییر شکل دادهاند و این طرح اکنون الهامبخش پروژههای مشابه در شهرهای دیگر سراسر جهان نیز هست.
تعریف مجدد بامها به عنوان سرزمین جدید | آمستردام
در سالهای اخیر، آمستردام با چالشهای مرتبط با افزایش آب باران، فشارهای گرمایی و کاهش تنوع زیستی مواجه بوده است. برای افزایش تابآوری شهر در برابر تغییرات آبوهوایی، سقفهای سبز-آبی (BG) اجرا شدهاند که دارای یک لایه آب در زیر یک لایه سبز هستند. هدف این بامها کاهش روانآب پس از باران با حفظ آب و مقابله با استرس گرمایی از طریق افزایش تبخیر و تعرق و اثر موسوم به «سپیدایی» است. صندوق توسعه منطقهای اروپا با اقدامات نوآورانه شهری، یک آزمایشگاه زنده به مساحت ۱۰ هزار مترمربع از سقفهای BG را در مسکنهای اجتماعی و املاک خصوصی ایجاد کرد.
سقفهای BG از طریق افزایش تبخیر و تعرق و درصد سپیدایی بالاتر سطوحی مانند سقفهای سنگریزهدار یا قیر سیاه که میتوانند نور خورشید را منعکس کنند، به کاهش تنش گرمایی کمک میکنند. علاوه بر این، سقفهای BG فرصتهایی را برای احیای تنوع زیستی در مناطق شهری با تأمین آب برای پوشش گیاهی بومی و ایجاد فضای عمومی جدید برای تجمعات اجتماعی، فعالیتهای مشترک و رویدادها فراهم میکنند.
طراحی مجدد سطح خیابان | پورتلند
در شهر پورتلند ایالات متحده آمریکا، شبکهای از آب باران در امتداد یکی از خیابانهای پردیس دانشگاه ایالتی پورتلند اجرا شده است که ظرفیت جذب و نفوذ در حدود هشت هزار فوت مربع روانآب خیابانی را دارد. این پروژه مبتکرانه به طور مؤثر روانآب خیابان را مدیریت میکند و در عین حال رفتوآمد بدون مانع برای عابر پیاده را در اولویت قرار میدهد، فضای پارکینگ در خیابان را حفظ میکند و فضای عمومی جذابتر و در عین حال سبزتری ایجاد میکند.
هدف این پروژه جدا کردن روانآب طوفان خیابان از فاضلاب و مدیریت آن در محل با استفاده از رویکرد منظره است که از طریق یک برش ۱۲ اینچی در حاشیه خیابان کار میکند و جریان روانآب خیابان را به این شبکه هدایت میکند. سیستم محوطهسازی در هر برش، نفوذ آب را به باغچههای طراحیشده ممکن میسازد. در نهایت، چنین مداخلاتی در مقیاس کوچک که به صورت استراتژیک در بافت شهری قرار دارند، میتوانند با تغییر بافت شهری و تقویت انعطافپذیری شهر در برابر تهدیدهای آبوهوایی شدید، نتایج قابل توجهی در مقیاس بزرگ ایجاد کنند.
برای تغییر کاربری فضاهای شهری موجود چه مواردی لازم است؟
نقاط مشترک دیدگاه سیاستگذاران، دستاندرکاران، محققان و جوامع محلی برای روبهرویی با چالشهای طراحی مجدد و راهحلهای سازگاری آبوهوا به طور خلاصه در ادامه بیان میشود.
اول از همه، تضمین اراده سیاسی و اجماع برای سرمایهگذاری در راهحلهای سازگاری با آبوهوا است که شامل توافق مقامات دولتی و سهامداران کلیدی در مورد نیاز و تخصیص منابع به برنامهریزی شهری مقاوم و پایدار است و اغلب پیچیدهترین بخش چالش را به خود اختصاص میدهد.
تأمین مالی چالش بعدی است و فقط در مورد طراحی راهحلها مطرح نیست، بلکه تضمین بودجه برای نگهداری و پایداری طولانی مدت برای اجرای این پروژهها ضروری است.
بهعلاوه، بسیاری از ادارات و مسئولان شهری ممکن است برای ارائه پروژههای طراحی شهری سازگار با اقلیم و انعطافپذیر به تخصص بیشتری نیاز داشته باشند. تغییر به سمت یک ذهنیت پایدارتر مستلزم آموزش مسئولان و برنامهریزان شهری است.
علاوه بر این موارد، همکاری با ذینفعان متعدد برای اجرا و نگهداری بسیار مهم است. شناسایی متحدان محلی که از پروژه محافظت میکنند بسیار مهم است. با این حال، همکاری در اینجا متوقف نمیشود؛ افزایش آگاهی جامعه و مشارکت فعالانه شهروندان در فرآیند، کلید تضمین پایداری یک پروژه سبز-آبی است و باید برنامهای برای افزایش آگاهی در مورد نیاز به زیرساختهای سبز-آبی، بهویژه راهحلهای مبتنی بر طبیعت، آموزش مردم و درگیر کردن آنها در تمام مراحل پروژه، از تصمیمگیری و طراحی گرفته تا اجرا و نگهداری در نظر گرفته شود تا از موفقیت طولانیمدت اطمینان حاصل شود.
در نهایت، اولویتبندی مناطق شهری باید بر اساس یک ارزیابی چندعاملی صورت گیرد و مناطقی انتخاب شود که راهاندازی پروژههای تغییرکاربری در آنها مؤثرترین نتیجه و در عین حال کمترین اختلال را در عملکرد شهری دارد.
نظر شما