به گزارش خبرگزاری ایمنا، فرزند دوم خانواده بود، پسری دوستداشتنی و حسابی هم درسخوان. زادگاهش شهرستان چگنی بود، یکی از شهرستانهای استان لرستان و البته ساکن شهر پرند؛ از کودکی خیلی دوست داشت در نیروی انتظامی مشغول به کار شود، عاشق خدمت در این ارگان بود و خدمت هم نصیبش شد، اما قسمتش یگان ویژه بود، پسر فعالی بود، قبل از اینکه در یگان ویژه مشغول شود چهار سالی در بسیج فعالیت میکرد.
تابستان سال گذشته بود، قرار بود به زیارت امام حسین (ع) برود که در رباطکریم حین مأموریت با موتور تصادف کرد و پایش آسیب دید، اما این آسیبدیدگی مانع رفتنش نشد، به پدر گفت: امام حسینی که مرا دعوت کرده است خودش هم یاریام میکند و خلاصه راهی شد، از کربلا که برگشت فرماندهاش میخواست مرخصیاش را تمدید کند تا وضعیت پایش بهتر شود، اما قبول نکرد.
سرنوشتی که با شهادت توأم شد
ساعت حوالی یکونیم نیمهشب را نشان میداد؛ روز سیام شهریور بود و خیابانها کم و بیش خلوتتر شده بود، فرید و رفقایش با موتور در حال حرکت بودند که صدای غرش وحشتناک و البته دیوانهواری از سمت خودروی پیکانی به گوش میرسید، سرعت بالای پیکان و صدای وحشتناکش توجه آنها را به خود جلب کرد، خودرو با سرعت تمام به سمت دسته موتورسوارها در حال حرکت بود و با شدت تمام هم با آنها برخورد کرد.
شدت تصادف چنان زیاد بود که هر کدام از موتورسوارها به سمتی پرت شدند، برخورد کاپوت پیکان با چرخ و سپر عقب موتور فرید، صدای مهیبی ایجاد کرد، راننده دیوانهوار به مسیرش ادامه میداد و قصدی برای ترمز گرفتن نداشت.
دلواپسی تمام وجود پدر را گرفته بود، فردای آن روز هر چقدر زنگ زد، فرید جواب نداد که نداد تا اینکه یکی از رفقایش جواب بابای فرید را داد و گفت که تصادف کرده و در بیمارستان است و همین خبر کافی بود تا پدر خودش را به تهران برساند، بعد از ماجرای زیر گرفتن فرید و رفقایش به واسطه راننده خودروی پیکان او را به بیمارستان انتقال دادند، اما سطح هوشیاریاش خیلی پایین بود و نیاز به چند عمل داشت، فرید باید عمل میشد، عمل هم شد. چهار روز گذشت، میخواستند او را به بیمارستان دیگری منتقل کنند.
آنجا بود که پدر از خدا و امام حسین (ع) خواست سرنوشتی برای فرید مقدر کند که شایسته آن است، فرید همیشه میگفت: دوست دارم مثل شهید سردار قاسم سلیمانی برای کشورم مفید باشم، هر موقع نگرانی پدر و مادرش را میدید با آرامش میگفت: حیات و زندگی متعلق به خداوند است و هرگاه امر کند میتواند آن را از ما بگیرد، فرید برای شهادت انتخاب شده بود، شهادت هم نصیبش شد درست در ۲۱ سالگی، پنج روز از مهرمیگذشت که در زادگاهش و در گلزار شهدای خرمآباد آرام گرفت.
اولین دادگاه رسیدگی به اتهامات اغتشاشگران در تهران برگزار شد که قبادلو هم بین آنها بود؛ همکاران و خانواده فرید هم با لباسهای سیاه و قلبی پر از بهت و غم آمده بودند. در میان جلسه قبادلو رو کرد به قاضی و در مقابل پدر داغدیده فرید اعتراف کرد که این کار را با برنامهریزی قبلی و تحت تأثیر فیلمهایی که در فضای مجازی دیده بود، انجام داده است و گفت: اگر ۱۰ مأمور دیگر هم همین الان بیایند، آنها را زیر میکنم.
قاتلی که از کارش پشیمان نبود
چند روز بعد هم در راه محل وقوع جنایت برای بازسازی صحنه جرم بودند که در ماشین گفت: «اصلاً پشیمان نیستم و اگر باز هم برگردم همین کار را تکرار میکنم» و در نهایت دادگاه کیفری یک استان تهران، «محمد قبادلو» را به اتهام «قتل عمد» شهید «فرید کریمپور»، به «قصاص نفس» محکوم کرد و روز گذشته بود که حکم قصاص «محمد قبادلو» پس از تأیید در دیوان عالی کشور، اجرا شد.
در پی این اجرای حکم و در حالی که عدهای این روزها مشغول به هشتگ زدن برای عامل شهادت «فرید کرمپور» هستند و تلاش دارند جای شهید و جلاد را عوض کنند، بسیاری از مردم واکنشهای فراوانی نشان دادند که در ادامه مروری بر تعدادی از آنها خواهیم داشت:
«پدرش کارگر زحمتکش معدن هست و با نون کارگری بچه شو بزرگ کرد و با افتخار هم تقدیم کشور کرد
فقط اون لحظه که عکس پسرشو دید و بغضشو نگه داشت
شادی روح شهید فراجا، فرید کرمپور صلوات
#شهید_فرید_کرم_پور»
«مادر شهید فرید کرمپور یکی از شهدای جنایات اغتشاشگران
قاتل شهید کرمپور اعدام شد در حالی که توییتهای زیادی برای نگرانی مادرش از اعدام این شخص منتشر شد
یک سال پیش این مادر شهید همدردی نداشت
#محمد_قبادلو»
«اگر جان را خدا داده
چرا باید تو بستانی
+ شعری که امروز براندازان بخاطر قصاص یک جانی استوری کردن...
جان شهید فرید کرمپور رو مگه خدا نداده بود?
چرا محمد قبادلو جانش رو ستاند?!
و برای شما در قصاص حیات و زندگی است ای صاحبان خرد، تا شما تقوی پیشه کنید (۱۷۹، بقره)
#محمد_قبادلو»
«از براندازها و امثال محسن_کیایی احمق یکی بپرسه که شهید فرید کرمپور انسان نبود؟! جان نداشت؟ جانش را خدا نداده بود؟! او مادر نداشت؟!
#شهید_فرید_کرم_پور
#جنبش_فواحش
#محمد_قبادلو»
«از تو گفتن کلاس ندارد
نامت همچون قاتلت هشتگ ترند اوباش رسانه نمیشود
از دست رفتن جان گرامیات افسوس و آه ندارد
جوان ۲۱ ساله، هموطن لر غیور و خوشچهره من
روحت شاد
#شهید_فرید_کرم_پور»
«فرزندم راهت ادامه داره...
جمله مادر شهید خطاب به پسر شهیدش»
«اگر جان را خدا داده؟ چرا تو باید بستانی؟
همین برعکس هم هست اگر جان را خدا داده
چرا #محمد_قبادلو باید بستاند...
شاید اون شبی که این عکس از خانواده قبادلو منتشر شد پدرش داشته به این فکر میکرد، خانواده #شهید_فرید_کرم_پور چه کشیدن وقتی خبر شهادت پسرشون شنیدن..»
نظر شما