به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، شهر فشرده مفهومی است که بر اساس آن ساخت ساختمانهای بلند با تراکم بالا و با کاربری ترکیبی پیشنهاد میشود. در طراحی چنین شهری، سیستم حملونقل عمومی بسیار کارآمد است، علاوه بر آن پیادهروی و دوچرخهسواری اولویت اول شهروندان برای تردد است و در نتیجه مصرف انرژی و تولید آلودگی کاهش چشمگیری دارد. در طراحی این شهرها فرصتهای مناسبی برای تعامل اجتماعی ساکنین با یکدیگر ایجاد میشود و کاملاً منطقی است که هر چه تعداد افراد حاضر در خیابان بیشتر باشد، احساس امنیت و نشاط اجتماعی بیشتر احساس میشود.
تاریخچه شهر فشرده
اصطلاح شهر فشرده برای اولین بار در سال ۱۹۷۳ توسط جورج دانتسیگ و توماس الساعتی ابداع شد، دو ریاضیدانی که دیدگاه آنها عمدتاً ناشی از تمایل به استفاده کارآمدتر از منابع بود. این مفهوم آن گونه که بر برنامهریزی شهری تأثیر گذاشته است به جین جیکوبز و کتاب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا (۱۹۶۱) نسبت داده میشود، که نقدی بر سیاستهای برنامهریزی مدرنیستی بود که از نظر جیکوبز بسیاری از موجودات داخل جوامع شهری را از بین میبرد. وی انتقاد دیگری هم به برنامهریزی و حملونقل آن زمان داشت که باقیمانده از جنبش باغشهر بود و باعث کاهش تراکم مسکن در مناطق شهری شده بود.
مفهوم شهر فشرده و قابلیت دسترسی
اگرچه مفهوم شهر فشرده توسط نویسندگان آمریکایی ابداع شد، اما در سالهای اخیر بیشتر توسط برنامهریزان و دانشگاهیان اروپایی و به ویژه بریتانیایی استفاده شده است که از آن میان میتوان به مایکل جنکس اشاره کرد. در آمریکای شمالی اصطلاح «رشد هوشمند» به طور فزایندهای رایج شده است که با مفهوم شهر هوشمند مرتبط است و بسیار شبیه به شهر فشرده است، هرچند رشد هوشمند مفاهیم هنجاری قویتری را به همراه دارد و اغلب به طور آزاد برای تطبیق این بحثها استفاده میشود.
شهرهای فشرده برای تأمین تمام نیازهای شهروندان، از جمله فرصتهای کاری در نظر گرفته شده است. شخصی که در یک شهر فشرده کار میکند میتواند به جای رانندگی، مسافت کوتاهی را تا محل کار پیادهروی یا دوچرخهسواری کند. این امر باعث کاهش مصرف سوخت فسیلی، انتشار گازهای گلخانهای و آلایندهها و همچنین تراکم ترافیک میشود. مطالعات انجامشده نشان میدهد که زمان رفت و آمد به تراکم شهری و تنوع ساختارهای موجود در جامعه بستگی دارد. برای نزدیکی به محل کار در یک شهر فشرده لازم است ساختارهای شهر برای ایجاد موقعیتهای شغلی در مناطق مختلف فراهم باشد. هرچه شهر توسعه یافتهتر باشد، کارفرمایان بیشتری میتوانند در آنجا مستقر شوند و کارمندان کمتری نیاز به رفت و آمد در مسافتهای طولانی دارند.
مفهوم نزدیک بودن بر دسترسی ساکنان به فضاهای سبز نیز تأثیر میگذارد، هر چه فضای سبز یک جامعه بیشتر باشد، تراکم شهری کمتر است و درنتیجه بر میانگین فاصله رفت و آمد تأثیر میگذارد. فضاهای سبز مزایایی مانند ایجاد فرصتهای تفریحی و آموزشی و افزایش سلامت روان دارد به همین دلیل مردم حاضرند طولانی بودن زمان را برای رسیدن به این مزایا بپذیرند.
شهر فشرده و پایداری
یکی دیگر از نقاط قوت پیشرفت شهرهای فشرده کمک به توسعه پایدار است. اما مطالعات اخیر نشان میدهد که این پیشرفتها به اندازه وعده داده شده مؤثر نیستند و انتقاداتی به آنها وارد است. اولین انتقاد این است که همسویی عرضه و تقاضا در بعضی موارد امکان پذیر نیست چرا که تعداد افراد ساکن در یک فضا به محدودیتهای منابع و طراحی بستگی دارد. علاوه بر این، در حالی که تراکم بالا ممکن است قابل دستیابی باشد، ولی با خواستهها و انتظارات ساکنانی که خواهان حفظ حریم خصوصی و فضای شخصی بیشتر هستند، در تضاد است. دومین انتقاد به شهر فشرده این است که برای ایجاد شرایط زندگی بسیار مطلوب و کیفیت زندگی بالا، هزینههای زندگی باید افزایش یابد و در نتیجه خانوادههای کمدرآمد را به حومه شهر سوق میدهد.
اتفاقی که میافتد تحریک گسترش شهری است به نحوی که بار رفت و آمدهای طولانیتر بر دوش کارگران کمدرآمد باشد. سومین انتقاد به شهر فشرده این است که اثرات سو زیستمحیطی آن مانند افزایش تولید زباله و آلودگی نیز متراکم است.
براساس تحقیقات انجام شده درباره مقایسه شهرهای فشرده با شهرهای پراکنده، شهرهای فشرده در مصرف زمین کارآمد، الگوهای کاربری زمین انعطافپذیرتر، بهرهوری هزینه توسعه و نگهداری و کاهش اتکا به سوختهای فسیلی و وسایل نقلیه موتوری برتری دارند؛ اما در مقابل، معایبی شامل آسیبپذیری بیشتر در برابر اثرات بلایا، فضای شخصی کمتر و اثرات زیستمحیطی بالاتر به دلیل تراکم نیز دارند.
شهر فشرده، پراکندگی شهری و وابستگی به خودرو
تراکم بالای جمعیت در شهرهای فشرده به این معنی است که مردم برای رسیدن به سوپرمارکت، مدرسه، مهدکودک، رستوران، کتابخانه، باشگاه ورزشی و ایستگاههای سیستم حملونقل عمومی مسافتهای کوتاهی را پیادهروی کنند. اینکه آیا شهر فشرده یا رشد هوشمند مشکلات وابستگی به خودرو را کاهش میدهد یا میتواند مشکلات مربوط به پراکندگی شهری را کاهش دهد، طی چندین دهه به شدت مورد بحث بوده است و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که مناطق شهری متراکمتر با کاربری ترکیبی زمین و حملونقل عمومی بهتر، نسبت به مناطق مسکونی حومهای و برون شهری با تراکم کمتر، استفاده کمتری از خودرو دارند.
نفوذ طراحی شهر فشرده در اروپا
پارلمان اروپا در سال ۲۰۰۸ خواستار اجرای اقداماتی در حمایت از طرحها و برنامههای شهری شد تا اقدامات مؤثری در زمینه تغییرات آبوهوایی و سایر مشکلات زیستمحیطی انجام شود. در این راستا دولتها و برنامهریزان شهری تمرکز خود را بر طراحی شهرهای فشرده قرار دادند و خواستار مشارکت همه ذینفعان این طرح شدند. بسیاری از کشورها اقدامات تحسین برانگیزی برای این موضوع انجام دادند که به عنوان یکی از برجستهترین آنها میتوان به هلند اشاره کرد.
برنامهریزی شهری هلند به شدت تحت تأثیر شهر فشرده است. در دهه ۱۹۶۰ شهرها در محلههای بزرگ گسترش یافتند تا نهایت استفاده را از فضای موجود داشته باشند درحالیکه بعدها، شهرها به هیچ وجه اجازه گسترش نداشتند. در عوض شهرهای جدید در فواصل متناسب از مرکز شهر ساخته شدند و به این ترتیب حملونقل عمومی مرکز و حومه آن را به هم متصل میکرد که منجر به افزایش رفتوآمد بین شهری شد. پس از آن، در دهه ۱۹۸۰، دولتها به این نتیجه رسیدند که بسیاری از مردم میخواهند در مراکز شهری بزرگ زندگی کنند، بنابراین محلههای شهری جدید را کاملاً نزدیک به قسمتهای اصلی قرار دادند.
این محلههای جدید به صورت هوشمندانه، نسبتاً متراکم و با امکانات بسیار خوب برای رفتن به مرکز شهر با وسایل نقلیه عمومی یا دوچرخه طراحی شده بودند. در نتیجه، همه محلهها در شهرهای هلند به مراکز شهر نزدیک هستند و به ساکنان این امکان را میدهند تا با دوچرخه تردد کنند. خروج از شهر مستلزم رانندگی در حومههای پراکنده نیست و بازدید از مناطق روستایی را نیز به همین ترتیب آسان و محبوب میکند.
شهر ملبورن، استرالیا، برنامه ملبورن ۲۰۱۷-۲۰۵۰ را برای تطبیق با رشد و گسترش مبارزه توسعه داد. این طرح شامل عناصر متعددی از مفهوم شهر فشرده از جمله مسیرهای دوچرخه سواری جدید و ساخت محلههای ۲۰ دقیقهای بود.
کالاری، شهری در جزیره ساردینیا ایتالیا، یک طرح استراتژیک را برای احیای شهر و بهبود قابلیت پیادهروی آغاز کرد. بر اساس این برنامه، شهرداری به طور فعال بازخورد عمومی را از طریق یک فرآیند برنامهریزی مشارکتی، به دست آورد تا طرح پیشنهادی به مردمیترین حالت خود باشد. یکی از جنبههای منحصر به فرد این طرح تغییر کاربری فضاها و ساختمانهای عمومی بود که دیگر مورد استفاده قرار نمیگرفتند و به این ترتیب عملکرد جدیدی به ساختمانها بخشیده شد و مردم میتوانستند طبق نیاز خود در تعیین کاربری جدید مشارکت داشته باشند.
در پاریس نیز زمینهای بازی مدارس بعد از ساعات مدرسه به پارک تبدیل شدند و تعدادی از میدانهای شهر نیز با درختان و مسیرهای دوچرخهسواری بازسازی شدند.
توسعه شهرهای فشرده در آسیا
اکثر شهرهای روسیه و اسلواکی میتوانند به عنوان شهرهای فشرده شناخته شوند. مناطق مسکونی متشکل از بلوکهای آپارتمانی بزرگ بین سه تا هشت طبقه، در پارکهای پر از درخت، گل، زمینهای بازی و نیمکتها با مغازهها و کافههای کوچک در سطح همکف یا به صورت خوشهای در اطراف مسیرهای اصلی است و ساکنین فضای زیادی برای معاشرت دارند.
دبی پروژه شهر فشرده را در سال ۲۰۲۲ راهاندازی کرد به طوریکه که ساکنان میتوانند در عرض ۲۰ دقیقه با پای پیاده یا دوچرخه به نیازهای روزانه و مقاصد دسترسی داشته باشند. این طرح شامل قرار دادن ۵۵ درصد از ساکنان در فاصله ۸۰۰ متری ایستگاههای حملونقل انبوه است که به آنها امکان میدهد به ۸۰ درصد نیازهای روزانه و مقاصد خود برسند.
در بزرگترین شهر فیلیپین، دولت کوئزونسیتی در سال ۲۰۲۳ برنامههای خود را برای اجرای مفهوم شهر فشرده برای ایجاد یک جامعه قابل پیادهروی، کاربرپسند و پایدار برای ساکنانش اعلام کرد. تحت تأثیر شهر پاریس، دولت این شهر قصد دارد توسعه شهری را مردممحور کند و به هدف شهر برای رسیدن به بیطرفی کربن تا سال ۲۰۵۰ سریعتر برسد.
طرح جامع ۲۰۱۶ برای شانگهای چین خواستار ایجاد «حلقههای زندگی اجتماعی فشرده» بود، جایی که ساکنان میتوانستند تمام فعالیتهای روزانه خود را در عرض چند دقیقه دقیقه پیادهروی انجام دهند. حلقه زندگی اجتماعی در شهرهای دیگر چین مانند بائودینگ و گوانگژو اجرا شده است.
چنگدو، برای مبارزه با گسترش شهری، طرح موسوم به «شهر بزرگ» را راهاندازی کرد که در آن توسعه در لبههای شهر به گونهای خواهد بود که بتواند تمام خدمات لازم را در یک پیادهروی چند دقیقهای پشتیبانی کند.
نظر شما