به گزارش خبرگزاری ایمنا، پرحرارت و پرشور صحبت و خود را ناخدا یکم «علی عروجعلیان» معرفی میکند؛ فرزند یکی از روستاهای فریدن اصفهان است که تحصیل در دبیرستان نظام، مسیر زندگی او را به خدمت در ارتش سوق میدهد و او که در رشته مکانیک سیالات درس خوانده و آموزشهای تخصصی در زمینه دیگهای بخار و ماشینهای بخار دیده است، در واحدهای جنگی از نوع کلاس پیکان به کار گرفته میشود.
ناخدا یکم عروجعلیان پیش از آغاز گفتوگو درباره عملیات مروارید از نتایجی که این عملیات برجای گذاشت، سخن به میان میآورد و میگوید: «عملیات مروارید، مسیر جنگ را بهطور کلی تغییر داد، شاید بزرگترین خدمتی که این عملیات داشت، فارغ از اینکه ارتش بعثی عراق را از داشتن نیروی دریایی محروم کرد، موجب شد تا بتوانیم وضعیت اقتصادی جنگ را کنترل کنیم، به عبارت دیگر، عراق تا پایان جنگ دیگر نتوانست از خلیجفارس نفت صادر کند، نیروی دریایی ارتش در طول هشت سال دفاع مقدس حدود ۱۵۰ عملیات برای اسکورت ۱۰ هزار کشتی تجاری به منظور امنیت اقتصادی به سرانجام رساند، این در حالی بود که دشمن قصد داشت با از بین بردن جزیره خارک و تصرف بندر امام خمینی (ره) ضربهای جبرانناپذیر به اقتصاد ایران وارد کند، اما نیروی دریایی با حمایت از کشتیهای تجاری و نفتکش، حفاظت از سکوهای نفتی، دفاع از جزیره خارک و حفظ تأسیسات نفتی ایران موفق شد این ترفند دشمن را نیز شکست دهد.»
عملیات مروارید یکی از عملیاتهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ ایران و عراق است که هفتم آذر سال ۱۳۵۹ با پشتیبانی نیروی هوایی ارتش برای بمباران بندر امقصر و دو سکوی نفتی مهم عراق، البکر و الامیه در ساحل اروندرود انجام شد.
در جریان این عملیات، پنج فروند قایق موشکانداز عراقی کلاس اوسا و ۷ فروند شناور دیگر عراقی غرق و شش فروند میگ -۲۳، یک فروند میگ -۲۱ و یک فروند بالگرد سوپر فرلون نیروی هوایی عراق سرنگون شد، قایق موشکانداز پیکان در این عملیات توسط نیروی دریایی عراق منهدم و یک فانتوم ایرانی نیز سرنگون و یکی دیگر آسیب دید، نیروی دریایی عراق در این عملیات آسیب قابل توجهی دید و تا پایان جنگ قادر به ایفای نقش مؤثری نبود.
آن طور که ناخدا یکم عروجلیان تعریف میکند، طرح محروم کردن عراق از دو پلتفرم نفتی بزرگ البکر و الامیه در دستور کار نیروی رزمی ۴۲۱ که وظیفه مدیریت عملیاتی منطقه نیروی دریایی به عهدهاش بود، قرار گرفت و در مرحله اول روی انهدام این دو سکو که عراق در جنگ از آنها به عنوان یک مجموعه اقتصادی و هم به عنوان یک دیدهبان (که از نظر سوقالجیشی هم جای حساسی بود) استفاده میکرد، متمرکز شدند.
او با بیان اینکه برای این کار ناوچه پیکان هم به عنوان نوک حمله قرار گرفت، میگوید: «تیم تخریب تکاوران نیروی دریایی زمانی که روی سکو مستقر شدند با نصب تجهیزات تخریبکننده مثل تیانتی و مواد منفجره و از بین بردن قسمتهای حساس این سکو، طی حدود یک شبانهروز روی اینها کار کردند و این حدود پنجم یا ششم آذر بود، تیم تکاوری زمانی که در قسمتی از سکو مستقر شدند، متوجه شدند که در قسمتی دیگر از سکو تعدادی کماندوی غواص عراقی با تجهیزات سنگین کمین گرفتند، منتها منتظر موقعیتی هستند که شلیک کنند، از آنها خواسته شد که از سکو جدا شوند و به قسمت دیگری از سکو بروند تا بتوانند با دور زدن عراقیها را محاصره کنند، آنها را یا از بین ببرند یا به اسارت خودشان دربیاورند، برای همین ناوچه پیکان جدا شد و دور زد و پشت عراقیها رفت.
اول به وسیله توپخانه آتش تهیه ریخته شد که تکاورها بتوانند موضع مناسبی بگیرند و آنها را به اسارت درآورند، پس از اینکه این عراقیها را به اسارت گرفتند، از آنج که آنها از قبل اطلاعی از نفرات عراقی نداشتند و چیزی را آماده نکرده بودند، آنها را به ناوچه پیکان هدایت کردند و در یکی از اتاقها که محل باشگاه افسران بود، حبس کردند، این تکاورها به کار خود مشغول شدند و تا پاسی از شب این کار ادامه داشت.»
ناوچهای که به تصرف تکاوران ارتشی ایران درآمد
ناخدا یکم عروجعلیان گلویی صاف میکند و ادامه میدهد: این درگیری و عملیات نیروی دریایی در منطقه باعث شد که پایگاه دریایی امالقصر مطلع شود، سه واحد سطحی نظامی که ناوچههای تقریباً مشابه ما، اما از نوع روسی بودند به سمت ما حمله کردند و تعدادی هواپیما همزمان منطقه را مورد شناسایی قرار دادند.
روی صفحه رادار توسط فرماندهی ناوچه و نفرات عملیاتی، مشخص شد که قصد حمله و راکد شدن عملیات و صدمه زدن به ما را دارند، پیکان با دور شدن از سکو به منظور ایجاد فضای باز برای عملیات مقابلهبهمثل جدا شد و با یکی از این واحدهای شناور که در تیررس موشک ما قرار گرفت، درگیر شد. به محض اینکه ما موشک اول را شلیک کردیم، ابهت و حجم آتش این عملیات بهقدری بود که دو واحد دیگر هر کدام از سمتی پا به فرار گذاشتند.
به جای اینکه مقابله کند به سمتی رفت که در نقشهها به وضوح مشخص بود اینجا اینقدر عمق آب کم است که ممکن است منهدم شود، واحدی که به وسیله موشک مورد اصابت قرار گرفت به آن سمت رفت و بعد از لحظاتی از صفحه رادار محو شد یعنی منهدم شد و حرکت واحد دیگر در قسمتی از صفحه رادار صفر شد، یعنی به حالت ساکن درآمد و این برای ما سوال شد که چرا حرکت نمیکند؟ ما به سمت این هدف رفتیم ودیدیم که تمام افرادش از ترس روی آب ریختهاند، چون احساس میکردند اگر به سمت ما بیایند، آن را میزنیم، ما هم آن ناوچه را به تصرف خودمان در آوردیم و بعد از چند لحظه نیروی رزمی به ما دستور انهدامش را داد و ما هم منهدمش کردیم.
روز هفتم آذر و با طلوع خورشید کار تکاورها تقریباً تمام شده بود و آنها توانسته بودند هم سکوی الامیه را منهدم کنند و هم تعدادی از عراقیها را به اسارت بگیرند، پس از پایان کار با هماهنگی که شد، باز قسمتی از تکاورها از روی سکو با هلیکوپتر به سمت منطقه دوم منتقل شدند و قسمتی هم با ناوچه پیکان، یعنی جمعیت ناوچه پیکان چیزی حدود ۶۵ نفر شده بود با نیروی معمول و پرسنل خود ناوچه که حضور داشتند که ۹ نفر هم اسیر عراقی در ناوچه وجود داشت، درست در ظهر روز جمعه بود که مورد اصابت قرار گرفتیم و ناوچه پیکان غرق شد.»
از عملیات مروارید تعداد اندکی نجات یافتند و ناخدا یکم علی عروجعلیان یکی از آن افراد است که معتقد است این عملیات که بزرگترین عملیات دریایی در دوران دفاع مقدس بود، تاریخ ماندگاری بر دلاورمردان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی برجای گذاشته است و مایه افتخار آنها است.
نظر شما