به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده مقالهای از الهام ایزدفر، دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه خوارزمی، در دهههای اخیر رشد شتابان شهرنشینی و گسترش بیرویه شهرها، معضلات و پیچیدگیهایی را به همراه آورده است که از پیامدهای این پدیده، شدت گرفتن ضریب آهنگ تغییرات «فضایی- کالبدی» شهرها و ناکارآمدی بافتهای شهری شامل بافتهای میانی، حاشیهای، روستایی و تاریخی است.
روند افزایش جمعیت، افت منزلتهای اجتماعی، نابسامانی در سازمان فضایی- کالبدی، اقتصادی و کارکردی را در محلههای شهری که نقش اساسی در حیات و زوال شهر دارند، به همراه آورده است.
اصفهان به عنوان دومین شهر صنعتی کشور و پایتخت فرهنگی جهان اسلام، از جمله شهرهایی است که در طرحهای کلان و سیاستهای مداخلهای به بافتهای هدف، توجه داشته است، اما با این وجود سهم قابلتوجهی از بافتهای ناکارآمد را به خود اختصاص داده است؛ تاکنون اقدامات انجام شده در بافتهای هدف شهر اصفهان اثربخشی کافی را نداشته است و تنها به جنبههای کالبدی محلات هدف توجه شده که در نتیجه، در گذر زمان، بر وسعت این بافتهای ناکارآمد افزوده شده است و ضرورت بازآفرینی پایدار را برای این بافتها را نشان میدهد.
در سالهای اخیر برنامهریزان و مدیران شهری برای مقابله با مشکلات فراوان پیش روی شهرها بهویژه بافتهای ناکارآمد، توجه خود را به برنامهریزی پایدار شهری با استفاده از بازآفرینی معطوف کردند.
بررسی بازآفرینی شهری پایدار
واژه «بازآفرینی شهری» در معنای عام، مفاهیمی همچون بهسازی، نوسازی، توانبخشی، احیا، تجدید حیات، باززندهسازی، نوزایی و روانبخشی شهر را در بر میگیرد؛ در واقع بازآفرینی شهری، به مفهوم رشد کمی عناصر کالبدی شهر برای اسکان جمعیت و ارتقای کیفیت زندگی، اشتغال، سکونت، درآمد و سایر موارد در قالب طرحهای توسعه شهری گفته میشود.
شهر اصفهان طبق مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری سال ۱۳۸۴، دارای ۶۹ پهنه بافت ناکارآمد بوده که این تعداد پهنه سال ۱۳۹۵ به ۲۳۲ پهنه بافت ناکارآمد مصوب رسیده است، یعنی جمعیت ساکن در بافت ناکارآمد از ۱۱ درصد به ۲۷ درصد افزایش یافته است.
طبق این پژوهش که با هدف شناخت عوامل و فرایندهای تأثیر گذار بر بازآفرینی پایدار منطقه ۱۴ شهرداری اصفهان در افق ۱۴۲۱ انجام شده است، در مجموع میتوان گفت نتیجه اصلی، استفاده از رویکرد بازآفرینی پایدار در تعیین و شناسایی سناریوها است، به این ترتیب که با اجرای سیاستهای مختلف، بتوان به آینده مطلوب در بازآفرینی پایدار منطقه ۱۴ رسید.
در این پژوهش دریچه دید بازآفرینی پایدار است؛ به عبارتی اگر در کلانشهرها چهار بعد بازآفرینی پایدار در کنار یکدیگر در نظر گرفته شود، در واقع میتوان تمام شهر را به سمت پایداری هدایت کرد و در غیر این صورت بدون در نظر گرفتن این چهار بعد در کنار یکدیگر، شاهد ادامه وضعیت ناپایدار زمان حاضر میشویم که شکل زیبایی دارند اما از درون فرسوده و ناکارآمد هستند.
پیشنهادها و راهکارهای پژوهش
پیشنهادها و راهکارهایی همچون دوری جستن از روشها و رویکردهای سنتی، با به کارگیری رویکرد آیندهپژوهی و گنجاندن برنامهریزی سناریو در طرحهای بازآفرینی بافت ناکارآمد منطقه ۱۴ برای در نظر گرفتن بهترین تصمیم در مقابله با مشکلات احتمالی در آینده، تدوین چشم انداز راهبردی یکپارچه و بلندمدت و در نظر گرفتن اهداف توسعه پایدار درباره توسعه سیاست بازآفرینی شهری و معرفی روند کارها و فرایندهای اجرای راهبرد، فراهم کردن منابع مالی پایدار در طرحهای بازآفرینی پایدار این منطقه، شامل منابع خارجی و ذینفعان پروژه از قبیل تشویق و حمایت از انبوهسازان و سرمایهگذاران محلی و ایجاد صندوق ویژه محلی برای تأمین منابع مالی برای بازآفرینی محلات ناکارآمد شهری و جلوگیری از گسترش محدوده قانونی منطقه ۱۴، همچون استفاده از مکانهای متروک که در مالکیت عمومی هستند، بهکار گیری زمینهای قابل بازیافت شهری، کنترل قیمت زمین و ملک و اعطای تسهیلات به اقشار با دهک پایین درآمد در قالب این پژوهش مطرح شده است.
کاربست پژوهش
توسعه شهر در اواخر دهههای قرن ۲۰ با رشد فرایند شهرنشینی و بدون برنامهریزی همراه بوده است، بدین منظور برای برطرف کردن کاستیهای موجود در بافتهای ناکارآمد شهر، نیازمند برنامهریزی علمی و عملی خواهیم بود. از آنجا که محلههای شهری نقش اساسی در حیات و زوال شهرها به عمده دارند و هستههای حیاتی شهر محسوب میشوند، در صورتی که نتوانند پایداری ایجاد کنند، سبب دگرگونی اساسی در ساختار فضایی محلهها و در نهایت میزان ارتباطات و تعاملات اجتماعی در سطح محلی خواهد شد.
بافتهای هدف در سال ۱۳۸۴ با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران برای اصفهان بهعنوان شهری تاریخی و قدیمی دارای بافتهای ناکارآمد زیاد، تعریف شد؛ شهر اصفهان طبق مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری سال ۱۳۸۴، دارای ۶۹ پهنه بافت ناکارآمد بوده که این تعداد پهنه سال ۱۳۹۵ به ۲۳۲ پهنه بافت ناکارآمد مصوب رسیده است، یعنی جمعیت ساکن در بافت ناکارآمد از ۱۱ درصد به ۲۷ درصد افزایش یافته است.
این بافتهای ناکارآمد شهری در اصفهان، زمینهساز پیدایش تنگناهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی شدهاند و نیازمند بازآفرینی هستند.
با توجه به این موضوع که شهر اصفهان یکی از شهرهایی بوده که در طرحهای کلان و سیاستهای مداخلهای آنها به بافتهای هدف توجه می شده اما لکههای بافتهای هدف شهر اصفهان از ۶۹ لکه به ۲۳۲ لکه در آخرین آمار مصوب شورای عالی معماری و شهرسازی ایران در سال ۹۵ رسیده است، در این پژوهش به دنبال این هستیم که با آینده پژوهی بازآفرینی پایدار شهر را مورد توجه قرار دهیم و بدانیم چه عواملی موجب ایجاد شرایط کنونی در محدوده هدف یعنی منطقه ۱۴ شده است و فرآیندهای مؤثر در بازآفرینی پایدار آن کدامند و سناریوهای پیش روی این منطقه برای رسیدن به چشمانداز مطلوب بازآفرینی پایدار در محلههای هدف چیست.
پایاننامه «آیندهپژوهی بازآفرینی پایدار شهری (نمونه: منطقه ۱۴ شهرداری اصفهان)»، مورد حمایت مالی مدیریت پژوهش معاونت برنامهریزی و توسعه سرمایه انسانی شهرداری اصفهان قرار گرفته است و نتایج حاصل از این پژوهش برای شهرداری اصفهان میتواند راهی قابل اجرا و تعمیم برای برطرف ساختن و ریشهیابی عملیاتی بافتهای ناکارآمد برآمده از الگوهای مشابه محله زینبیه واقع در منطقه ۱۴ شهرداری اصفهان باشد تا مسئولان شهری اصفهان بتوانند با ایده گرفتن از راهکارهای ارائه شده در آن، به بهترین شکل از بازآفرینی پایدار شهری در سایر این محلات بپردازند. شهرداری میتواند از این پژوهش علاوه بر بهرهبرداری خود از اطلاعات بهدست آمده از منطقه ۱۴ و حوزه شهری واقع در محله زینبیه و محلات مشابه این الگو، از آن در بهکارگیری رفع مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی در بزرگترین پهنه ناکارآمد شهر اصفهان بپردازد.
منطقه ۱۴ شهرداری این کلانشهر حدود یک چهارم کل جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی اصفهان را تشکیل داده است و در حال حاضر از ادغام چند سکونتگاه غیررسمی، روستاهای پیرامون شهر و شهرکهای جدیدالاحداث به بدنه اصلی نصفجهان متصل شده است که در آن، سه بافت میانی، روستایی و حاشیهای را میتوان مشاهده کرد.
نظر شما