به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «صدای پای ایران در قطب جنوب» نوشت: «برای تأسیس پایگاه در قطب جنوب آماده میشویم»؛ خبری کوتاه اما بسیار مهم که فرمانده نیروی ارتش کشورمان در یک گفتوگوی زنده تلویزیونی از آن سخن گفت و مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت. در جهان امروز ابرقدرتها در تلاشاند با تعریف یک هژمونی و هندسه قدرت برای خود، قدرت و حضور در آبهای بینالمللی را تنها مخصوص خود بدانند. هژمونی که جمهوری اسلامی ایران به آن وقعی ننهاده و طی دهه اخیر و به کمک یکی از بازوهای توانمند خود یعنی نیروی دریایی ارتش، گامهای مهمی درجهت شکست این هژمونی برداشته است.
ناوگروه ۸۶ نداجا نقش کلیدی در این چارچوب ایفا کرده و با انجام مأموریتهای موفقیتآمیز در دورترین آبراههای جهان، جهانی را از عملکرد خود شگفتزده کرده است. حالا دریادار ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش در تازهترین اظهارات خود از برنامه آینده نیروی دریایی ارتش پرده برداشته و در این باره میگوید: «ما در قطب جنوب ملکیت داریم و برنامه این است که پرچم ایران را آنجا بالا ببریم و یک پایگاه دائمی برای کار مشترک نظامی و علمی احداث کنیم.»
«قطب جنوب» شاید در تصور بسیاری از ما، کوههای یخی و برفی با پنگوئنهای بازیگوش است اما اکنون کشورهایی مانند استرالیا، چین و روسیه در مورد این منطقه سرشار از منابع غنی دریایی، معدنی و نفت و گاز ادعای ارضی دارند و در این قاره یخی برای کسب منافع بیشتر در تلاشاند تا از منابع سرشار در قارههای دیگر و دریاها بهره ببرند و گزافه نگفتهایم که اکنون آینده جهان در قطب جنوب تعریف میشود. اولین بار و در سال ۹۱ بود که سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای کشورمان، از حاکمیت ایران بر بخشی از قطب جنوب سخن به میان آورد و گفت که ایران به دلیل امکان دسترسی از طریق دریای مکران به قطب جنوب و حایل نبودن هیچ سرزمینی در این میان میتواند «بر طبق قوانین بینالمللی در بخشی از قطب جنوب ادعای حاکمیت کند.»
کمی بعد و با عضویت جمهوری اسلامی ایران در کمیته علمی تحقیقات جنوبگان در سال ۱۳۹۳ که در جریان سی و سومین نشست کمیته در اوکلند نیوزلند تصویب شد، زمینه مشارکت ایران در تحقیقات جنوبگان و پیگیری طرح احداث پایگاه دائمی تحقیقاتی در قطب جنوب فراهم شد. در همان سالها مشاور معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری نیز از لزوم تأسیس پایگاه دائمی جمهوری اسلامی ایران در قطب جنوب سخن به میان آورد و ضمن تاکید بر این مهم که امروز حدود ۷۰ مرکز فعال پژوهشی در قطب جنوب وجود دارد، این ناحیه را یک ناحیه استراتژیک توصیف و اظهار کرد: «قاره جنوبگان با وسعت ۱۴ میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع بیش از هشت و نیم برابر مساحت ایران است؛ تقریباً ۷۰ درصد منابع آب شیرین جهان در قطب جنوب وجود دارد و این در حالی است که این ناحیه سردترین منطقه جهان است و دمای آن به منفی ۹۰ درجه هم میرسد. اکنون حدود ۳۰ کشور از جمله آمریکا، روسیه، شیلی، فرانسه، آرژانتین، هند، پاکستان و برزیل در جنوبگان ایستگاه تحقیقاتی دارند که روسیه با ۱۰ ایستگاه بیشترین ایستگاه را دارا است.»
او در بخش دیگری از سخنان خود درباره اهمیت این ناحیه گفته بود: «تا قبل از قرن بیستم این ناحیه اهمیتی در سیاست بینالملل نداشت ولی امروز کشورهای دنیا در تلاشند برای منابع سرشار در قاره و دریاهای اطراف بهره ببرند و آینده جهان در قطب جنوب تعریف خواهد شد. جنوبگان یکی از حوزههای اصلی زمینشناسی است؛ نمونههایی نظیر دیرینهشناسی، آتشفشانشناسی، سنگشناسی، ژئوفیزیک و یخچالشناسی از دیگر حوزههای علوم زمین هستند که در این منطقه حائز اهمیتند.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قرن جراحیهای روباتیک» نوشت: از سال ۱۹۲۱ که کارل چاپک، نمایشنامهنویس اهل چک این مفهوم را مطرح کرد و اصطلاح روبات را در نمایشنامه خود با نام «کارخانه روباتسازی رسوم» ابداع کرد، این دستگاهها اهمیت فزایندهای، هم در تخیل و هم در واقعیت پیدا کردند. از ماشینهای گنگی که کارهای تکراری و ساده را انجام میدادند تا روباتهای انساننمای بسیار باهوش، راه بسیار زیادی در جهت تکامل فرهنگ عامه در این صنعت پیموده شده است. اگرچه روباتهای امروزی هنوز ماشینهای غیرهوشمندی هستند، اما گامهای بزرگی در گسترش کاربرد آنها برداشته شده است.
امروزه از روباتها برای انجام کارهای بسیار خاص، فوقالعاده دقیق و خطرناک در صنعت و تحقیقات استفاده میشود که پیشتر با نیروی کار انسانی امکانپذیر نبود. روباتها معمولاً برای تولید ریزپردازندههای مورد استفاده در رایانهها، کاوش در اعماق دریاها و کار در محیطهای خطرناک بهکار گرفته میشوند، اما صنعت روباتیک به آرامی وارد عرصه پزشکی نیز شده است.
مفهوم
جراحی روباتیک که به آن جراحی به کمک روبات هم گفته میشود، به پزشکان اجازه میدهد تا بسیاری از روشهای پیچیده را با دقت، انعطافپذیری و کنترل بیشتری نسبت به تکنیکهای معمولی انجام دهند. جراحی روباتیک معمولاً با جراحی کمتهاجمی همراه است؛ روشهایی که از طریق برشهای کوچک انجام میشوند. همچنین این مدل جراحی، گاهی در برخی از روشهای جراحی باز سنتی مورد استفاده قرار میگیرد.
نمای کلی
پرکاربردترین سامانه جراحی روباتیک بالینی شامل بازوی دوربین و بازوهای مکانیکی با ابزارهای جراحی متصل به آنها است. جراح درحالیکه روی کنسول رایانه و نزدیک میز عمل نشسته است، بازوهای روبات را کنترل میکند. این کنسول یک نمای سهبعدی با وضوح بالا و بزرگنمایی شده از محل جراحی را به جراح ارائه میدهد. جراح، سایر اعضای تیم را که در طول عمل به او کمک میکنند، هدایت میکند.
پیش از عمل
هشت ساعت قبل از جراحی، بیمار نمیتواند غذا یا مایعاتی مصرف کند. ممکن است لازم باشد روده فرد یک روز قبل از جراحی برای برخی از انواع روشها تمیز شود. مصرف آسپرین، داروهای رقیقکننده خون، داروهای ضدالتهاب، ویتامینها یا سایر مکملها از ۱۰ روز پیش از انجام جراحی روباتیک باید قطع شود.
روزنامه اطلاعات در صفحه اول امروز خود با تیتر «بلاتکلیفی صنایع دانش بنیان در میان هیاهوی بسیار» نوشت: با وجود تاکید صریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر ضرورت تغییر ریل توسعه صنعتی کشور به سمت اقتصاد دانش بنیان، همچنان دولت در حمایت از واحدهای صنعتی این حوزه دچار آشفتگی مدیریت و ابهام برنامهریزی است.
مدیران اغلب واحدهای دانش بنیان از تناقضات آشکار میان سیاستهای پولی، بانکی، مالیاتی، گمرکی، تجاری و خدماتی دولت برای حمایت از کسب و کار این حوزه گلایه دارند و معتقدند که اهمیت صنایع دانش بنیان هنوز برای عمده دستگاههای مسئول مشخص نیست. از سوی دیگر در موارد متعددی شاهد سیاستهای ضد توسعه کسبوکارهای نوپا (استارتآپ) توسط دستگاههای دولتی هستیم که سرعت پیشرفت این بخش را از بین برده و به مانع بزرگی برای توسعه صنایع دانشبنیان مبدل شده است.
شرکتهای دانشبنیان به موسساتی گفته میشود که دانش و فناوری، جز جداییناپذیر از دارایی آنها باشد. این قبیل واحدها عموماً شامل شرکتهای خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی شامل گسترش، کاربرد نوآوری و تجاریسازی نتایج حاصل از تحقیق و توسعه در حوزه فناوریهای برتر، با ارزش افزوده فراوان فعالیت میکنند.
گزارش خبرنگار ما میافزاید در حال حاضر کمتر از ۳ درصد تولید ناخالص داخلی ایران محصول فعالیت شرکتهای دانش بنیان است، در حالی که باید تا پنج سال آینده این سهم به بیش از ۷ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند.
دستیابی به چنین هدفی مستلزم تبعیت همه جانبه قوای سهگانه از رهنمودهای مقام رهبری برای حمایت از صنایع دانش بنیان و تسهیل کسبوکارهای این حوزه است. اما دستگاههای دولتی هنوز برنامه منظم و منسجمی برای پشتیبانی از واحدهای تولیدی دانش بنیان ندارند.
عباس علی آبادی وزیر صنعت، معدن و تجارت، پریروز در نخستین رویداد ملی صنعت دانشبنیان که در تهران برگزار شد با اذعان به این نقص گفت: همافزایی و همکاری میان دستگاههای اجرایی در مسیر رونق تولید و حمایت از شرکتهای دانشبنیان و نوآور ضرورت دارد.
به گفته وی تمرکز سیاستگذاریهای کشور، باید روی شرکتهای دانشبنیان باشد و باید با کار علمی و مستمر خطرپذیری فعالیتهای این حوزه تولیدی را کاهش داده و به سمت توسعه حرکت کنیم.
وزیر صنعت، معدن و تجارت اهمیت شرکتهای دانشبنیان در بازاریابی، بهبود کیفیت، تحقیق و توسعه را مورد تاکید قرار داد و گفت: تاکنون به گونهای رفتار کردهایم که بیشتر شرکتهای دانشبنیان کوچک مقیاس در ایران توسعه پیدا کردهاند.
این گفته وزیر صنعت نشان میدهد که ریسک سرمایه گذاری در حوزههای دانش بنیان برای صنایع بزرگ همچنان بالاست و عمده دلیل آن سیاستهای متناقض برای پشتیبانی از کسبوکارهای این حوزه است.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «توسعه سبز برای اصفهان و ایران» نوشت: پیشرفت روزافزون صنعتی با لحاظ مقاصد محیط زیستی، ارمغان سفر روز گذشته رئیسجمهور به استان اصفهان است، چراکه طرحهای کلان افتتاح شده در این سفر یک روزه، هر یک به نوبه خود گرهی از مشکلات محیط زیستی استان اصفهان یا کل کشور را حل میکنند.
از جمله مهمترین این طرحها، طرح انتقال آب از دریای عمان به اصفهان است که روز گذشته عملیات اجرایی مرحله دوم آن، با دستور رئیس جمهور آغاز شد. با اجرای این طرح، در مرحله نخست سالانه ۷۰ میلیون مترمکعب و در مرحله دوم سالانه ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای عمان به اصفهان انتقال داده میشود.
انتقال آب از دریای عمان بخشی از طرح احیای زایندهرود است که با اجرای مرحله نخست، برداشت آب از زاینده رود از سوی صنایع قطع خواهد شد و در مرحله دوم علاوه بر آب صنایع، مازاد آب در بخش آشامیدنی، کشاورزی و حقابه محیط زیست صرف خواهد شد. به عبارت دیگر، این طرح، راهی برای ایجاد پایداری منابع آب استان و احیای زایندهرود و محیط زیست اصفهان، از طریق قطع نیاز صنایع به آب منطقه را فراهم میکند.
طرح کلان توسعهای دیگر، بهرهبرداری از واحد اول نیروگاه ۹۱۴ مگاواتی سیکل ترکیبی فولاد مبارکه اصفهان به ظرفیت ۳۰۷ مگاوات بود. این طرح نیز که عملیات اجرایی آن در دولت سیزدهم آغاز شد، بخشی از پروژه کلان وزارت نیرو برای ایجاد ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت تولید برق خودتأمین از سوی صنایع است، امری که با کاهش نیازهای صنایع به برق سراسری، زمینه پایداری شبکه را فراهم میکند.
در سومین برنامه، طرح ملی و عظیم محیط زیستی تصفیه گازوئیل (DHT) پتروپالایشگاه اصفهان با حضور آیتالله رئیسی به بهرهبرداری رسید. از جمله دستاوردهای این طرح عظیم ملی میتوان به تولید روزانه ۱۰۰ هزار بشکه گازوئیل و سوخت پاک مطابق با استاندارد یورو ۵، جلوگیری از انتشار ۳۰۰ تن گوگرد در روز در هوای کلانشهرهای کشور و کاهش گوگرد گازوئیل تولیدی پالایشگاهها به کمتر از ppm ۱۰ اشاره کرد.
با بهرهبرداری از مجموعه طرحهای پالایشگاه اصفهان، این پالایشگاه به پالایشگاهی کاملاً سبز تبدیل خواهد شد که این امر در پاکسازی هوای استان اصفهان نقش بسزایی خواهد داشت. به این ترتیب، در کنار اشتغالزایی یا درآمدزایی و صنعتی بودن طرحهای مورد اشاره، میتوان دریافت که جهتگیری کلان این طرحهای عظیم، توسعه سبز استان اصفهان است.
بخشی از مسیر سبزشدن، با قطع وابستگی صنایع به آب منطقهای رقم میخورد، بخشی دیگر با تأمین برق در خود صنایع و در نهایت، تولید گازوئیل با استاندارد بالا و حذف گوگرد از خروجی پالایشگاه اصفهان که اثری منطقهای و ملی خواهد داشت.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «چشمانداز جدال در قفقاز» نوشت: در کنار جنگ اوکراین، یکی از کانونهای بحرانی که توجهات جهانی و بهویژه منطقهای را در یکی دو سال اخیر به خود جلب کرده، نزاع میان دو جمهوری همیشه متخاصم آذربایجان و ارمنستان در قفقاز جنوبی و همسایگی کشور عزیزمان است.
وضعیت امروز قفقاز جنوبی تحت تأثیر رویکرد تهاجمی دولت الهام علیاف را میتوان به آتشفشانی در آستانه انفجار تشبیه کرد. ادعاهای پرتکرار وی درباره کریدور موهوم زنگزور که به قطع مرز جمهوری اسلامی و ارمنستان منتج و با قیچی کردن راه ایران به روسیه و اروپا، به اعتقاد ناظران سیاسی، تهران را دچار خفگی ژئوپلیتیک میکند موضوعی است که به رویارویی جدید در منطقه دامن میزند. همین مسئله تصمیمسازان در تهران را در خصوص ادامه رویکرد تهاجمی محور غربی-عبری-ترکی در منطقه حساس کرده و آنها بهصراحت قطع این مسیر را خط قرمز خود اعلام کردهاند.
هشدار تند تهران فعلاً حاکم قمارباز باکو را به عقبنشینی واداشته، اما نمیتوان در برابر خطراتی که در کمین است بیتفاوت بود. دلسوزان معتقدند اگر روزی رضا شاه با خیانت و اشتباه مهلک خود در واگذاری منطقه کوچک اما راهبردی «قرهسو» به ترکیه، منافع تاریخی کشور را به خطر انداخت، اکنون به سبب خطرات مشابهی که ایجاد کریدور ادعایی زنگزور به همراه دارد باید تعارفات را کنار گذاشته و صریحتر مقابل زیادهخواهیهای دشمنان مرز و بوم ایران ایستاد.
ادعای جمهوری آذربایجان علیه منطقه سیونیک که هممرز با جمهوری اسلامی ایران است از منظر حقوق بینالملل هیچ مبنای مشروع و حقوقی ندارد. اما استدلال مقامات باکو آن است این منطقه سال ۱۹۲۲ از سوی شوروری به ارمنستان واگذار شده و از اینرو ادعایی درباره سیونیک مطرح شده است. براساس رویهای که باکو در پیش گرفته، در طرف مقابل، ایروان هم میتواند در خصوص نخجوان چنین ادعایی داشته باشد، چراکه این شهر تا پیش از سال ۱۹۲۰ میلادی بخشی از خانات ایروان بود.
یا اینکه طبق معاهده سِور ۱۹۲۰ که عثمانی آن را امضا کرد، ۶ استان در جنوب شرق این کشور با عنوان ارمنستان غربی متعلق به ارمنیها بود. ضمن اینکه بزرگترین واقعیت این است که تا پیش از قراردادهای گلستان و ترکمنچای، قفقاز بخشی از خاک ایران بوده است و طبیعتاً با استدلال باکو، باید به صاحبان تاریخیشان بازگردند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «زنگهای خطر «زمستان سخت» برای انگلیس از هماکنون به صدا درآمد» نوشت: یکصد و چهل مؤسسه خیریه در انگلیس طی نامهای سرگشاده به نخستوزیر این کشور درباره «چالش میلیونها خانوار آسیبپذیر برای تأمین هزینههای افسارگسیخته برق و گاز در زمستان امسال» هشدار دادند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در کنار کیف اروپا بازنده بزرگ جنگ اوکراین بوده است و این قاره بیشترین صدمه را به لحاظ اقتصادی، سیاسی و امنیتی از جنگ کنونی با روسیه متحمل شده است. بحران انرژی، افزایش شدید تورم و رکوردزنی چند باره آنکه در چند دهه گذشته در اروپا، بیسابقه بوده است، رکود اقتصادی، اخراج کارمندان و کارگران، ورشکستگی دهها هزار شرکت، قدرتگیری دوباره راست افراطی، تشدید وابستگی امنیتی به آمریکا، اعتصاب و اعتراضات روزانه، تنها بخشی از تبعات اقتصادی، سیاسی جنگ اوکراین بوده که کشورهای اروپایی متحمل آن شدهاند.
اروپا تنها طی یک سال گذشته و به دنبال بروز بحران انرژی ناشی از تحریم نفت و گاز روسیه مجبور شد که بیش از یک تریلیون دلار یارانه پرداخت کند بر اساس گزارش رسانههای غربی طی سال گذشته نزدیک به ۷۰ هزار تن نیز به علت بحران انرژی و زندگی در شرایط سرد در کشورهای اروپایی جان خود را از دست دادند. با نزدیک شدن به زمستان زنگها دوباره برای «زمستان سخت» در اروپا به صدا درآمده است.
در همین راستا افزون بر ۱۴۰ خیریه و مؤسسه حقوق بشری در نامهای که فرازهایی از آن در رسانههای انگلیس منتشر شده است از «ریشی سوناک» نخستوزیر این کشور درخواست کردند که برای حمایت مالی از مردم و کاهش فشار ناشی از قبوض سرسامآور انرژی در این کشور، چارهاندیشی کند. بر اساس گزارشها بهای مصرف برق و گاز در انگلیس قرار است ۱۳ درصد نسبت به زمستان سال گذشته افزایش یابد. این در حالی است که قیمتها پارسال رکورد بالاترین حد در تاریخ انگلیس را شکست. مؤسسات خیریه پیشبینی کردهاند که در صورت بیتوجهی دولت، یک سوم مردم انگلیس امسال توان پرداخت قبوض برق و گاز مصرفی خود را نخواهند داشت. به گزارش ایرنا در این نامه به دولت لندن توصیه شده است که با نزدیک شدن سریع فصل سرما از «آسیبپذیرترین خانوارها که در فقر سوخت و یا آستانه آن قرار دارند حمایت کند.
اینها افرادی هستند که قبوضشان آنقدر غیرقابل قبول شده است که مجبورند انتخاب ناامیدکنندهای را بین گرم کردن و غذا خوردن صورت دهند که سزاوار نیست» نویسندگان این نامه، چالش فقر سوخت را یک مشکل جدی و طولانی نامیده که نیازمند برنامهریزی پایدار به جای راهکارهای کوتاهمدت است.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «کفتارها در قفقاز» نوشت: در رویکرد کلان ناتو، مهار قدرتهای معارض با غرب، بهعنوان راهبرد کلان در دستور کار بوده است. در صدر فهرست بازیگران و قدرتهای معارض با غرب، نام سه کشور ایران، روسیه و چین دیده میشود. سه بازیگری که با غرب در تعارض هستند و طرحهایی را دنبال میکنند که به ضرر غرب است. منطقه قفقاز برای اینکه دستکم ایران و روسیه در آن مهار شوند، منطقه حیاتی است. البته در طرحهای کلانتر، ناتو معتقد است که نفوذش نباید تنها به سمت غربی دریای کاسپین محدود بماند بلکه بایستی به سمت شرق هم برود و کشورهای آسیای مرکزی را در بر بگیرد تا اهرم لازم برای مهار چین را هم در این منطقه داشته باشد. اگر نقشه جغرافیایی جهان را در نظر بگیریم حضور ناتو در قفقاز و آسیای مرکزی میتواند در ارتباطات و اتصالات جغرافیایی بین ایران، روسیه و چین تأثیر بگذارد و مثل خنجری باشد که در پهلوی این سه بازیگر فرو میرود. حضور ناتو در منطقه قفقاز میتواند به مهار این قدرتها بینجامد.
نکته مهم دیگر این است که جمهوری آذربایجان از زمان روی کار آمدن «علیاف» ها (حیدر و الهام) همکاریهای بسیار نزدیکی با ناتو داشتهاند و بارها اعلام و ابراز تمایل کردهاند که خواهان پیوستن به ناتو هستند. تمایل به عضویت در ناتو هم بهشکل علنی ابراز شده است. در ارمنستان دولت پاشینیان یک روند روسیهزدایی را در این کشور آغاز کرده است. نشانههای آن را میتوان هم در اظهارات و رفتار و کردار خود آقای پاشینیان مشاهده کرد و هم در مجموعه تحولات و رویدادهایی که در هفتههای اخیر و روزهای اخیر رخ داده است. روسیهزدایی در ارمنستان شدت گرفته است.
نکته بعدی، پیشبرد روند مذاکرات در کشورهای اروپایی و غربی است. در گذشته معمولاً روسیه میانجی درجه یک بین باکو و ایروان بود، حتی در جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰، درنهایت این پوتین و روسیه بودند که بهعنوان میانجی وارد شدند و توافقنامه ۹ بندی را به هر دو طرف قبولاندند و جنگ را متوقف کردند. الان روند مذاکرات کاملاً در اروپا و توسط طرفهای غربی پیگیری میشود. اگر آذربایجان و ارمنستان مشکلات و مناقشات خودشان را از طریق کانال غرب حل و فصل کنند، با توجه به نگاه ناتو به این منطقه و نگاه دو کشور به ناتو، تردید نکنید جمهوری آذربایجان و ارمنستان کشورهایی خواهند بود که بهسرعت به عضویت ناتو درمیآیند، یعنی اگر حلوفصل مشکلات از طریق مدار و کانال غربی انجام شود _که دارد پیگیری میشود_ این دو کشور بعد از امضای توافقنامه صلح میتوانند جز کاندیداهای درجه یک برای عضویت در ناتو باشند.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حمله سگ هار لندن به تمامیت ارضی ایران» نوشت: «بی بی سی وارد فاز برنامهسازی برای تجزیه ایران شد.» مقابل جمله قبل علامت تعجب نگذاشتیم زیرا این رویه چندصدساله انگلیس است، هرچند یک مشت روشنفکری که مغزشان را با وایتکس انگلیسی شستوشو دادهاند و یک مشت از آن روشنفکران حالا اصلاحطلب شدهاند، هیچگاه قبول نکردند که انگلیس با ایران دشمنی میکند، حتی همین حالا که بیبیسی وقیحانه میپرسد: «آیا میشود سرزمینی را که به زبان من احترام نمیگذارد، میهن نامید؟!» و، چون کارشناس برنامه میگوید «من موافق نیستم که در ایران به زبانهای قومی احترام نگذارند»، حرفش را قطع میکند و میکروفن را میسپارد به بیشرفی دیگر که در موافقت با مجری میگوید «ایران در کردستان اشغالگر است!» یک مجری فاقد شرافتهای انسانی که مثل یک حیوان درنده به در و بام و دیوار سرزمین خود حمله میکند و مثل یک کفتار دنبال خوردن لاشههای مرده فکری و زبانی یک حیوانصفت دیگر مثل خودش است.
گنده اینها مسعود بهنود و رعنا رحیمپور بودند که معلوم شد در پشتصحنه «معتقدند ملت ایران [با عرض پوزش] مجموعهای خر هستند که به دنبال رضا پهلوی که بهقدر یک گاو هم نمیفهمد افتادهاند» و در روی صحنه صدها برنامه برای تأیید و حمایت رضا پهلوی میسازند! این حد از نفاق و جیرهخواری و قلمبهمزدی، به مخاطب صادق، حالت استفراغ میدهد. برای یک مشت پوند، مثل یک سگ هار به جان میهن خود میافتند. بوی گند این شبکههای لندنی راسوهای بوگندو را هم فراری میدهد. باغوحشی به نام شبکههای فارسیزبان که هیچ حیوان رسمی حاضر به حضور در آن نیست.
در سوی دیگر در شبکه منوتو، یکی دیگر از شبکههای لندنی، مجری برنامه در پاسخ به هشتگ فراگیر «خودت بیا تو میدون» میگوید «ایران نیروی انسانی کم ندارد که من بلند شوم بیایم ایران. لااقل اینجا چهار تا مطالعه، چهار تا پژوهش میکنیم و میرسونیم دست بچههای ایران»! یعنی اگر هزار مطالعه و پژوهش انجام شود که حرفی خبیثانهتر و مشمئزکنندهتر از این زده شود، محال است که به این راحتی چیزی در انتهای پژوهش یافت شود!
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه اول امروز خود با تیتر «فروش خودرو آزاد شد؟» نوشت: پس از مدل «لاتاری»، فروش یکپارچه خودرو نیز به عنوان سیاستی دستوری کنار گذاشته شد، اتفاقی که به نظر میرسد ریشه در تبعات عرضه دو میلیون دستگاهی از مسیر این سامانه دارد. «دنیای اقتصاد» چندی پیش طی گزارشی که در همین صفحه با عنوان «شکست فروش دستوری خودرو» به چاپ رسید، از حذف قریبالوقوع فروش یکپارچه خودرو خبر داد. حالا نیز با توجه به اظهارات معاون حملونقل وزارت صنعت، معدن و تجارت، پیشبینی «دنیای اقتصاد» محقق شد. طبق آنچه منوچهر منطقی عنوان کرده، مدل قبلی فروش از طریق سامانه یکپارچه تخصیص خودرو حذف شده و عرضه مستقیم توسط خودروسازان انجام خواهد شد.
این مدل از فروش در شرایطی حذف شد که از چندی پیش و با توجه به بیصاحب شدن سامانه یکپارچه، میشد حدس زد بهنوعی به پایان کار خود رسیده است. طی چند وقت گذشته، هم وزارت صمت و هم شورای رقابت از زیر بار مسؤولیت سامانه یکپارچه شانه خالی کرده و آن را متعلق به دیگری دانستند. حالا با حذف یکطرفه فروش معمول از مسیر سامانه یکپارچه، به نظر میرسد مسؤولیت آن بر عهده وزارت صمت بوده است. در این بین موضوعی وجود دارد که ناهماهنگی وزارت صمت و شورای رقابت در ماجرای سامانه یکپارچه تخصیص خودرو را بیشتر نشان میدهد. همین چند روز پیش و درحالیکه شواهد موجود از حذف قریبالوقوع فروش یکپارچه خبر میداد، مدیر روابطعمومی شورای رقابت با قطعیت اعلام کرد دور سوم فروش یکپارچه برگزار خواهد شد.
بههرحال اگر شورای رقابت در جریان حذف فروش یکپارچه نبوده یا موافقت این شورا اخذ نشده باشد، ثابت میکند مسؤولیت اصلی سامانه بر عهده وزارت صمت بوده، چه آنکه این وزارتخانه یکطرفه آن را حذف کرده است. اما حذف فروش یکپارچه خودرو این پرسش را ایجاد کرده که چرا این مدل (فروش دستوری) شکست خورد؟ یا به عبارت بهتر چرا سیاستگذار تصمیم گرفت فروش یکپارچه خودرو را کنار بگذارد؟
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «پادشاه براندازی لخت بود» نوشت: آغاز پاییز ۱۴۰۲ را باید پایانی بر یکی از بزرگترین توهمات براندازان جمهوری اسلامی ایران دانست؛ توهم پرهزینهای که پاییز سال گذشته را به یکی از نقاط دشوار و در عین حال عبرتآموز تاریخ معاصر تبدیل کرد.
ساماندهی بیسابقه یک آشوب خیابانی بزرگ که با قصد آغاز یک جنگ داخلی تنظیم شده بود، بسیار زودتر از تصورات کودکانه ضدانقلاب خارجنشین تبدیل به یک برگ سوخته از کتاب آرزوهای بدخواهان ایران شد. ماهها تمرکز تبلیغاتی برای روشن نگهداشتن آتش اغتشاش و ناامنی و دهها فراخوان و کمپین مجازی برای شلوغ کردن خیابانهای تهران سرانجامی جز شکست و بیآبرویی برای مهندسان خود نداشت. این رسوایی البته محدود به خیابانهای ایران نماند تا براندازان خارجنشین در سامان دادن یک تجمع واحد در خارج از کشور نیز ناکام بمانند.
با این حال مجموعه حوادث سال گذشته که به رسوایی ضدانقلاب در سالگرد اغتشاشات ختم شد را از جهات مختلف میتوان به عنوان یک سوژه سیاسی و اجتماعی مورد بحث و ارزیابی قرار داد. سوژهای که یکسوی آن را تنظیمکنندگان اصلی ناامنیها یعنی دولتهای خارجی و جریانات ضدانقلاب تشکیل میدادند و سوی دیگر آن مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی قرار داشتند. به بیان سادهتر از خواب آتش زدن ایران در پاییز سال گذشته تا خواب زمستانی امسال در سالگرد اغتشاشات باید به دنبال شناسایی و فهم یک تک و پاتک حسابشده بود؛ تکی که دولتهای غربی با یک جنگ ترکیبی به موجودیت ایران زدند و پاتکی که متقابلاً با تدبیر نظام دریافت کردند.
نظر شما