خبرگزاری ایمنا؛ علی نوریان، پژوهشگر حقوقی در یادداشتی نوشت: هشتم سپتامبر روز طلب بخشش و گذشت است، این روز میتواند شروع تازهای برای کنار گذاشتن کینهها و بخشیدن کسانی که به ما آسیب رساندهاند، باشد. بخشش، همچون عطری است که گل بنفشه روی پایی پخش میکند که آن را له کرده است و یکی از تعاریف روان شناسان و دینپژوهان از گذشت یا بخشش چنین است، بخشش تصمیمی برای رهایی از احساس رنجش یا انتقام نسبت به فرد یا گروهی است که به شما آسیب رساندهاند و خواستن بهترینها برای آنها به جای داشتن سوءنیت و دشمنی، بدون توجه به اینکه آیا واقعاً مستحق بخشش شما هستند.
گذشت آن چیزی است که آموختن آن ساده و اجرایش سخت خواهد بود، همانگونه که بزرگان دینی در خصوص بخشش و گذشت گفتهاند: آن کسی که انتقام میگیرد یک روز خوشحال است و آنکه میبخشد یک عمر، لذا بخشش عملی گاه و بیگاه نیست، بلکه نگرشی دائمی است و نیاز به عادت دارد.
لازم است بدانیم موضوع بخشش و گذشت به عنوان یکی از موضوعات مهم در علم روانشناسی نیز مطرح شده و بسیاری از محققان حوزه روانشناسی بالینی برای ارتقای سطح کارایی خود به مطالعه و تحقیق در این خصوص میپردازند، همچنین تحقیقاتی درباره بخشش و گذشت و تأثیرات آن بر سلامت جسم و روان انجام شده است، برای مثال کریستی آوری در سال ۲۰۰۸ در پژوهشی به طور مفصل به بیان ارتباط بخشش با سلامت انسان پرداخت، وی در این بررسی به این نتیجه رسید که بخشش و گذشت رابطه مستقیم با سلامت روان و همچنین ارتقای رفتارهای اجتماعی دارد، همچنین گریچن مو در مقاله تحت عنوان «بخشش و سلامتی بانوان» به بررسی تأثیرات مثبت بخشش و گذشت بر افسردگی و عصبانیت بانوان پرداخته است.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که ما انسانها اغلب در مواجهه با دیگران انتظار داریم اشتباهات ما را ببخشند، حال آنکه ما خود نسبت به این واقعیت و خواسته بیاعتنا هستیم و بخشیدن دیگران را ثقیل میدانیم، جمعی از روانپزشکان از جمله اورت ووردینگتون در مقالهای تحت عنوان «دانش بخشش» معتقدند بخشش و گذشت انسان، در حقیقت همان هدیه شخص به خودش است و اگر شخصی گناه یا تقصیری را نبخشد، نشاندهنده این است که بعضی از جوارح و اعضایش از درون فاسد شده و مردهاند.
همچنین ارنست کورتز و کاترین کتچام در کتاب «تجربه معنویت» میگویند، «بخشیدن به معنی آزاد کردن تمام انرژیهای زائد درون انسان است و ما اگر خود را به جای شخص خاطی (شخصی که به ما آسیب رسانده) تصور کنیم؛ در این صورت است که نوعی احساس رضایت در وجود ما تزریق میشود».
آنها چنین ادامه میدهند: ماهیت بخشش و گذشت بر تصور این حقیقت استوار است که «شاید من به جای او بودم» و تصور این تعاریف و تأمل در آن است که به ما فرصت میدهد تا به جای مقصر دانستن افراد، با درون خود سخن بگوییم.
بدین ترتیب، بخشش و گذشت به منزله گذشتن از خطا و پاک کردن عوارض آن است که باعث میشود، شخص به آرامش درونی دست یابد و روابط خویش با افراد جامعه را بهبود بخشد، افزایش خشم و عصبانیت مردم در برخورد با کودکان، همسران و دیگر افراد ریشه در بیتوجهی به اهمیت بخشش و گذشت در جامعه دارد، از این رو روانشناسانی نظیر بورلی و روانپزشکانی همچون فیتزگیبون بیان داشتند که گذشت و بخشش مانند سفری است که آدمی برای انجام آن به چند چیز نیاز دارد که از جمله آن میتوان به نیت کردن یا انتخاب کردن مقصد، به همراه داشتن لوازم و تجهیزات لازم همچون نقشه، کوله پشتی مجهز و در نهایت هجرت یا ترک مکان برای رسیدن به آرامش، عزت نفس و اعتماد به نفس اشاره کرد، آنها این نوع بخشیدن را از نوع منطقی دانسته و بخشش صحیح را بخششی میدانند که بر پایه عقلگرایی استوار باشد.
بخشش باعث افزایش و رشد احترام و اعتماد به نفس میشود
این دو روانشناس نظرات خود را در مورد بخشش چنین مطرح میکنند؛ «بخشش باعث افزایش و رشد سطح احترام و اعتماد به نفس افراد، کاهش فشار خون و تنظیم ضربان قلب میشود، علاوه بر این بخشش به افراد کمک میکند که راحتتر بخوابند و بتوانند افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنند؛ رسیدن به مرحله عاقلانه بخشش نیاز به گذر زمان دارد؛ چرا که امری عقلانی و چند مرحلهای است».
لوسکن در کتابی تحت عنوان «بخاطر شادی و سلامتی، ببخش» از تأثیرات بخشش بر سلامت جسم و جان سخن گفته است، در این کتاب چندین مرحله برای بخشیدن دیگران ذکر میشود، که از جمله آن میتوان به تفکر در مورد اتفاقی که باعث شده انسان غضبناک شود، تعهد دادن به درون خود برای صبور و آرام بودن، تلقین برای رسیدن به احساسی خوب و آرام، علم به اینکه چرا میخواهی ببخشی، کنترل هیجانات و احساسات، دور کردن حس انتقام و رسیدن به احساس خوشایند و در نهایت داشتن جسم و جانی سالم اشاره کرد، از این رو بنا بر گفته زیلبرگلد بخشش و گذشت راهی است که باعث میشود انسان خود را موجودی آزاد بیابد و این بخل و حسادت است که دشمن آزادی انسان است.
روانشناسان بخشش را به دو قسم ناآگاهانه ( unconscious ) و آگاهانه ( conscious ) تقسیم میکنند، آنها معتقدند بخشش نگرشی است که انسان را قادر میسازد، گاهی تصویر خوب داشتن از متخلفان را بیعیب فرض کرده و گناه و اشتباهاتشان را از شخصیت آنها ( انسانیتشان ) جدا بداند، اگر آدمی از صمیم قلب متخلفان را ببخشد، یعنی اینکه به شخصیت آنها کاری نداشته و تنها به عملکرد آنها اندیشیده است و به عبارت دیگر انسان آسیب دیده شخصیت فرد خاطی را فدای عملکرد اشتباهش نمیکند و بخشش ناآگاهانه بیشتر توسط حواس، تصاویر و شهود اداره میشود و این تصاویر و احساسات هستند که روی ذهن انسان تأثیر میگذارند، اما در بخشش آگاهانه دلیل، منطق و کلمات هستند که به کمک انسان میآیند، تصاویر یا احساسات روی ذهن ناآگاه انسان تأثیر میگذارد، اما دلیل روی ذهن آگاه؛ بنابراین ایجاد تصاویری تازه و جبرانکننده از شخص متخلف باعث میشود، انسان بتواند او را در سطح عمیقتری ببخشد.
اصول گذشت چیست؟
ابراهیم الفقی، مختصص توسعه انسانی در کتاب «نیروی عشق و گذشت» نوشته است؛ «سه اصل گذشت، عشق و بخشیدن به هم مرتبط هستند، نمیتوانی به یکی بدون دیگری دست یابی و برای اینکه ببخشی باید عاشق خودت باشی و برای اینکه عاشق خودت باشی باید گذشت داشته باشی»، در این کتاب آمده است اگر انسان تمام احساسات مربوط به گذشته را همراه خود به آینده ببرد، ادراکات و احساسات او ضعیف شده و برای او وسواس فکری ایجاد میشود.
الفقی توصیه میکند که انرژی خود را بر آنچه که گذشته هدر نده، بلکه باید انرژی خود را برای امور مفید در آینده اختصاص دهی، عقل انسان از افکار تغذیه میکند، پس نگذار عقلت از افکار منفی تغذیه شود، ما در این دنیا وقت کافی برای اندوه، ناراحتی و خشم نسبت به شخصی معین نخواهیم داشت، پس در زمان عصبانیت، انرژی خود را در اندوه، ناراحتی و خشم هدر نده، بهتر است گذشت کرده و دسته گلی زیبا از انرژی برای کسی که تو را رنجانده بفرستی، انرژی انسان به حدی است که اگر به شهری برسد، میتواند برای یک هفته آن را روشن نگهدارد.
الفقی معتقد است که «برای رسیدن به بخشش و گذشت باید ذات کاذب را شناخت و ذات کاذب شامل ترس، سرزنش، کینه، حسادت و مقایسه است، این ذات خشم، دشمنی، دروغ، سخنچینی را نیز در خود جای داده، صاحب خود را به مرحله نفرت و در نهایت به هلاکت میرساند، ذات کاذب مالامال از فشار روحی بوده و صاحب خود را به مرحله احساس تنهایی، نگرانی، سرگردانی و بدبختی، و نداشتن اعتماد به نفس میکشاند.»
به عقیده الفقی هنگامی که انسان به خود شک کند و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، بسیار رنج خواهد کشید و در این هنگام قادر نخواهد بود که دیگران را ببخشد، پس تلاش کن که اعتقادات تو نسبت به خودت، بر پایه کلماتی که از دیگران میشنوی شکل نگرفته باشد.
اگر انسان درگیر افکار منفی گذشته باشد، نمیتواند عکسالعمل متعادلی داشته باشد
الفقی در این مورد مثالی ذکر میکند؛ ممکن است برای گذراندن یک روز خوب، با دوستت بیرون بروی. وقتی در موضوعی با هم اختلاف پیدا میکنید، تو او را در حالی ترک خواهی کرد که به دلیل خراب شدن یک روز خوب از دستش ناراحت هستی و در این هنگام است که ذهنت همه خوبیهای او را از تو پنهان و آنچه بدی از او سراغ داری را آشکار خواهد کرد. بایگانی ذهنی تو درباره دوستت از زمان تولد تاکنون، به بدترین شکل منفی باز میشود، اما وقتی دوستت در اولین تماس تلفنی بگوید «ما دوست هستیم. بابت اشتباهم عذرخواهی میکنم، میدانی که چقدر تو را دوست دارم»، تو نیز اشتباهت را پذیرفته و حق را به دوستت میدهی، در این هنگام فکرهای منفی به پایان رسیده و افکار مثبت گسترش پیدا خواهند کرد.
به عقیده الفقی وقتی انسان درگیر افکار منفی گذشته باشد، نمیتواند صحیح فکر کند و وقتی صحیح فکر نکند صحیح سخن نخواهد گفت و وقتی صحیح سخن نگوید صحیح عمل نخواهد کرد و وقتی صحیح عمل نکند، عکسالعمل متعادلی نخواهد داشت و انسانی که احساسات منفی گذشته را رها نکند و بخشش نداشته باشد، نمیداند که دقیقاً چه میخواهد.
کاترین شوآرتزنگر پرات در کتاب «موهبت عفو و گذشت» نوشته است، کسی که نمیتواند دیگران را ببخشد، پُلی را خراب میکند که باید خودش از آن عبور کند؛ چرا که هر انسانی باید بخشیده شود، عفو و گذشت هیچ ارتباطی به این ندارد که دیگری تا چه اندازه خطاکار است؛ فرقی نمیکند او تا چه اندازه سنگدل، خودشیفته یا بیپرواست، وقتی که شما کسی را میبخشید، به این معنا است که حساب شخص را از اعمالِ زشت او -که شما را به درد و رنج نگه انداخته- جدا کردهاید و وقتی که ما به خود رحم میکنیم، میتوانیم این رحم را به دیگران هم اعطا کنیم.
آنهایی که بیشتر میبخشند، بیشتر بخشیده میشوند، بنابراین در این روز از گفتن عذرخواهی ابائی نداشته باشید و اگر کسی را دارید که فکر میکنید به او آسیب رساندهاید، برای او یادداشت خوبی بنویسید یا با او قرار ملاقاتی بگذارید و اگر کسی برای عذرخواهی از کاری که انجام داده است نزد شما آمد، مهربان باشید و او را ببخشید.
نظر شما