بوی کباب سوخته همه جای منطقه را فرا گرفته بود!

یکی از رزمندگان دفاع مقدس با اشاره به اجرای عملیات صاحب‌الزمان(عج) در کارخانه نمک می‌گوید: حین حرکت کنار جاده و در داخل آب نمک‌ها، مین منوری روشن شد، اگر نور مین منور بالا می‌رفت، منطقه را روشن و دوشکای عراقی که پشت دژ دوم قرار داشت، به‌طرف ما شلیک می‌شد و دشمن همه نیروها را قتل عام می‌کرد!

به گزارش خبرنگار ایمنا، چند ماهی از عملیات گردان‌های امیرالمومنین (ع) و امام رضا (ع) در کارخانه نمک می‌گذشت، متأسفانه تعداد زیادی از نیروهای این دو گردان، به دلیل هوشیاری دشمن بعثی، در این منطقه به شهادت رسیدند و پیکر پاک شهدا در میان نمک‌زارهای کارخانه نمک برجای مانده بود!

بنابراین شهید حاج‌حسین خرازی، فرماندهی لشکر تصمیم گرفتند تا گردان‌های موسی‌بن‌جعفر (ع) و امام حسین (ع) در کارخانه نمک عملیات کنند و علاوه بر صاف کردن خط مقدم، پیکر مطهر شهدا به عقب منتقل شود.

شرایط در داخل کارخانه نمک برای انجام عملیات بسیار سخت و دشوار بود، زیرا جاده‌های آسفالت در بین استخرهای بزرگ نمک قرار داشت، زمین‌های اطراف جاده‌ها باتلاقی و دشمن میادین مین وسیع و سیم خاردارهای زیادی را در اطراف جاده‌های آسفالت ایجاد و دقیقاً یال جاده‌ها را با قرار دادن توپ‌های ۲۳ میلیمتری و تیربارها، پوشش داده بود، به‌طوری که به‌راحتی می‌توانست نیروهای رزمنده را متوقف و تلفات زیادی را به ما وارد کند!

حفر کانال در کنار جاده‌ها و ایجاد سنگرهای مستحکم و تجمع نیروهای دشمن در کارخانه نمک، کار را برای ما گردان‌های پیاده مشکل کرده بود، اما فرماندهی لشکر، مصمم به انجام این عملیات بود، عملیاتی که به‌نام «صاحب‌الزمان (عج)» نام‌گذاری شد.

بوی کباب سوخته همه جای منطقه را فرا گرفته بود!

آنچه خواندید بخشی از روایت مرتضی حلاجی از ایثار و فداکاری رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در عملیاتی است که در کارخانه نمک که در حومه شهر فاو قرار داشت، در تابستان سال ۱۳۶۵ به فرماندهی شهید حاج‌حسین خرازی برگزار شد.

حلاجی با اشاره به مأموریت گردان موسی‌بن‌جعفر (ع) در این عملیات می‌گوید: این گردان به فرماندهی حاج‌ناصر بابایی باید از بریدگی جاده که از خورشیدی‌ها، سیم خاردارها و انواع مین‌ها پوشیده شده بود، عبور می‌کرد، گردان باید با حمله به دشمن و تصرف جاده خود را ابتدا به سه‌راهی شهید زاهدی و سپس خود را به سه‌راهی مرگ می‌رساند و پشت دشمن را می‌بست، همچنین از جناح چپ ما گردان امام حسین (ع) به‌فرماندهی شهید علی باقری باید از بریدگی جاده عبور می‌کرد و به دشمن حمله‌ور می‌شد و در سه‌راهی مرگ با ما الحاق می‌کرد.

وی می‌افزاید: چند گروهان از این گردان، در آن شب گرم و تابستانی به‌عنوان اولین نیروها از بریدگی جاده عبور کردند، نیروهای گردان با توکل بر خداوند متعال به خط دشمن حمله کردند همه نیروهای گروهان ابوذر به‌طور کامل وارد خط دشمن و با نیروهای عراقی که سراسیمه از سنگرهای خود بیرون ریخته بودند، درگیر شدند، تعداد نیروهای عراقی زیاد و درگیری بسیار شدید بود، دشمن علاوه بر شلیک با کالیبرها و تیربارها با خمپاره ۶۰ جاده را زیر آتش خود، گرفته بود.

حلاجی ادامه می‌دهد: حین حرکت کنار جاده و در داخل آب نمک‌ها، مین منوری روشن شد، اگر نور مین منور بالا می‌رفت، منطقه را روشن و دوشکای عراقی که پشت دژ دوم قرار داشت، به‌طرف ما شلیک می‌شد و با روشن شدن مین منور، ستون گردان کاملاً پیدا می‌شد و دشمن همه نیروها را قتل عام می‌کرد!

شهید «مهدی ماه‌پیشانیان»، به محض اینکه مین منور روشن شد سریع خود را روی مین منور که ۱۲۰۰ درجه حرارت داشت، انداخت و مین منور را بغل کرد! تا نور آن منطقه را روشن نکند، وقتی روی مین خوابید، فقط ذکر یا حسین (ع) و یا زهرا (س) می‌گفت، در حالی که بدنش در حال کباب شدن و سوختن بود! بوی کباب سوخته همه جای منطقه را فراگرفته بود! حتی یک لحظه هم خودش را از روی مین بلند و جدا نکرد، خودش سوخت! تا مین منور کاملاً خاموش شد! شهید ماه‌پیشانیان، جان خود را فدا کرد تا جان هم‌رزمانش به خطر نیفتد.

کد خبر 683004

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.