به گزارش ایمنا، امروز _جمعه بیست و هفتم مرداد ماه _ همزمان با سالروز تولد و درگذشت برخی از بزرگان ایرانزمین است.
زادروز علیرضا پنجهیی
پنجهیی، (زاده بیست و هفتم مرداد ۱۳۴۰ ساوه) شاعر، روزنامهنگار، نظریهپرداز و منتقد ادبی
وی که از پدر و مادری اهل رشت زاده شد، در کارنامهاش سردبیری ویژه هنر و ادبیات کادح ۱۳۶۶، مجله گیلانزمین ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۱، روزنامه معین ۱۳۸۰، هدیه مهر "پزشکی" ۱۳۹۲، ویژه فرهنگ، هنر و ادبیات گیلهوا ۱۳۸۶، و از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ دوهفتهنامه دوات دیده میشود.
اشعار وی تاکنون بهزبانهای عربی، ترکی، کردی، گیلکی، آلمانی، سوئدی، چینی، ایتالیایی، فرانسه و روسی ترجمه شدهاست.
وی از دهه ۶۰ بهعضویت کانون نویسندگان ایران در آمده است و از نیمه دوم دهه ۵۰ بهشعر و در دهه ۶۰ بهروزنامهنگاری روی آورد.
پنجهیی با چاپ شعر در آدینه و گفتوگوی عباس معروفی و کوشان با وی در شماره ۲۰ گردون در مهر ۱۳۷۰، بهعنوان شاعری نوآور و حرفهای بهمخاطبان شعر امروز معرفی شد.
انتخاب سه شعر از او از سوی پروفسور شارف و علی عبداللهی و چاپ آن در دو مجلد از آنتولوژی شاعران پارسی نویس ایران و جهان بهزبان آلمانی در سال ۲۰۲۲ از زمره مهمترین ملاحظات فرهنگی مربوط به وی شمرده میشود.
پنجهیی، همراه تنی چند از نویسندگان و هنرمندان گیلانی از بنیانگذاران خانه فرهنگ گیلان محسوب میشود که از ابتدای تشکیل خانه فرهنگ گیلان پیدرپی عضو هیئت رئیسه، بازرس، سخنگو و مسئول روابط عمومی آنجا بود.
وی همچنین در دهه ۱۳۸۰ به مدت دو سال و اندی کارگاه شعر پنجشنبهها را همیشه بهصورت رایگان در این خانه برگزار کرد.
کتابشناسی:
۱۳۵۷- سوگ پاییزی- ناشر شاعر- نایاب
۱۳۶۶- همنفس سروهای جوان - هنر و ادبیات کادح- نایاب
۱۳۷۰- آن سوی مرز باد- هنر و ادبیات کادح - نایاب
۱۳۷۰- برشی از ستاره هذیانی - هنر و ادبیات کادح- نایاب
۱۳۷۴- گزینه شعر گیلان، شرح حال و اشعار دهه ۶۰ شامل ۵۴ شاعر نوپرداز گیلانی - مروارید - موجود
۱۳۸۳- عشق اول، چاپ دوم ۱۳۸۵ و چاپ سوم ۱۳۹۰- فرهنگ ایلیا - موجود
۱۳۸۷- پیامبر کوچک - فرهنگ ایلیا - نایاب
۱۳۸۷- شب هیچوقت نمیخوابد - فرهنگ ایلیا - نایاب
۱۳۹۳- کوچه چهرزاد - نگاه - نایاب
۱۳۹۳- عشق همان اویم است - نصیرا - موجود
۱۳۹۶- برگزین ده کتاب «تورا به اندازه تو دوست دارم» - دوات معاصر - نایاب
۱۳۹۸- از خویش میدوم - هرمز- موجود
۱۴۰۱- مسافرخانه بهشت گیلان - دوات معاصر - موجود
زادروز نیلوفر لاریپور
لاریپور، (زاده بیست و هفتم مرداد ۱۳۴۹ تهران) شاعر، ترانهسرا و روزنامهنگار
وی کتابهای شعر: بی من فروغ نخوان، اگر تا هفت بشماری، آلزایمر، عسل و فرورین، خاکستریتر از همیشه، عشق کوچک من، خواب دم صبح، امروز چندشنبه است؟ هزار و یک شب من، زیبای اساطیری و ترانههای پر پرواز، شب برهنه را سروده است و در نشریه چلچراغ مطلب مینویسد.
لاریپور، در برنامه اینترنتی آبان که با محوریت بانوان است بهعنوان مجری و نویسنده فعالیت داشت و سرپرست نویسندگان برنامه رادیو هفت بود و در سه تئاتر «سرخسوزان» (۱۳۷۴)، «مرگ فیدل» (۱۳۹۷) و «بهوقت پازولینی» (۱۳۹۸) بهعنوان بازیگر حضور داشت.
زندگی هنری: وی که لیسانس ادبیات دارد، ترانه سرایی را از سال ۱۳۷۱ با اولین ترانهاش بهنام «بهار لبخند» آغاز کرد.
نام وی در کارهای بسیاری از خوانندگان مطرح همچون ناصر عبداللهی، سعید مدرس، علی لهراسبی، مجید اخشابی، مسعود خادم، سعید شهروز، حمید خندان و… بهعنوان ترانهسرا دیده میشود. وی همچنین برای آثار تلویزیونی نیز ترانه نوشته است، از جمله فیلم تلویزیونی کودک و نوجوان ماهرخ محصول شبکه دوم سیما.
لاری پور، در سال ۱۳۹۷ به عنوان بازیگر در نمایش «مرگ فیدل» به نویسندگی و کارگردانی «آرش سنجابی» بازی در تئاتر را تجربه کرد.
زادروز جلال امیرپورسعید
امیرپورسعید، (زاده بیست و هفتم مرداد ۱۳۵۲ کرمان) نوازنده تار و سهتار
وی از سال ۶۲ بهفعالیت در زمینه موسیقی پرداخت و فراگیری تار را نزد هوشنگ ظریف، نوازندگی دف را از بیژن کامکار و کلارینت را از دژاکام و یزدیزاده آموخت.
امیرپورسعید، علاوه بر شرکت در جشنوارههای متعدد، در سال ۶۸ بهعنوان نوازنده برتر کلارینت انتخاب شد.
وی با ارکسترهای ملی، سمفونیک تهران، مضرابی (دهلوی)، سیمرغ، مضراب، کیمیا، ایل، حلاج، اوج، بیداد، شباهنگ، مزامیر، پردیس و گلبانگ همکاری کرده و سرپرستی گروه ماهان را برعهده دارد.
امیرپورسعید، علاوه بر کارشناسی رشته مهندسی هواپیما و صنایع دستی، دارای مدرک کارشناسی ارشد پژوهش در هنرهای سنتی است.
وی مدیر دپارتمان موسیقی فوق برنامه دانشگاه تهران بوده و هماکنون کارشناس و عضو شورای موسیقی رادیو است و در بیش از ۲۰ کشور به اجرای کنسرت پرداخته است.
سالروز درگذشت محمد زهرایی
زهرایی، (زاده سال ۱۳۲۸ فاروج -- درگذشته بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۲ تهران) ناشر و ویراستار
وی کار نشر و کتاب را از جزئیترین امور آغاز کرد و کتابفروشی کوچکی در خیابان سعدی مشهد راهاندازی کرد که پاتوق اهل کتاب و روشنفکران آن دوره، از جمله علی شریعتی بود.
در تهران کار نشر را با انتشارات گوتنبرگ شروع کرد و در سالهای میانیِ دهه ۱۳۵۰ با همکاری دو ناشر دیگر، انتشارات نیل را بازگشایی کرد. برخی از رمانهای شاخص جهان، از جمله دنکیشوت، با ترجمه محمد قاضی، یا آثار م. ا. بهآذین، احمد شاملو و دیگران، حاصل همکاری او با این افراد در انتشارات نیل بود.
زهرایی، مجوز نشر کارنامه را در سال ۱۳۷۰ بهنام همسرش دریافت کرد و توانست از اوایل دهه هفتاد، ایدههایش در عرصه نشر را در قالب انتشارات کارنامه عملی کند.
حافظ به سعی سایه، تألیف هوشنگ ابتهاج، خواب آشفته نفت و شرح فصوصالحکم هر دو تألیف محمدعلی موحد از مهمترین کتابهای نشر کارنامه با مدیریت زهرایی بود. این در حالی بود که شاید مشهورترین کتاب نشر کارنامه کتاب مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز نوشته نجف دریابندری با همکاری همسرش فهیمه راستکار باشد. این کتابِ ممتاز آشپزیِ دوجلدی به فاصلهای کوتاه، به مهمترین کتاب آشپزی ایران تبدیل شد و با وجود قیمت بالایش، نزدیک به ۳۰ بار بازنشر شد.
وی بنیانگذار مراکز پخش کتاب «گلپخش» و «بانک کتاب» در سالهای میانیِ دهه ۱۳۶۰ بود که پدر معنوی و الگوی پخشهای مدرن کنونی ایران است. بعدها به اصرار و حضور مؤثر او، مؤسسه «پکا» (پخش و توسعه کتاب ایرانی)، که پایه و الگوی مولتیاستورهای کنونی ایران است، در اوایل دهه ۱۳۷۰ و با حضور تعداد بسیاری از ناشران شکل گرفت. پکا در نهایت ادامه نیافت، اگرچه ایده آن در نشرهای خانوادگی ایران تأثیری بسزا و مؤثر گذاشت.
زهرایی، همچنین مدیریت کتابفروشی شهر کتاب، شعبه نیاوران، را برعهده داشت که یکی از محبوبترین و مؤثرترین کتابفروشیهای تهران و ایران برای کتابدوستان است.
ایدهها و نظرات مشتریمدار و پیشرو وی بهطور مؤثری چهره کتاب، محصولات فرهنگی و فروشگاههای فرهنگی ایران بهخصوص «شهر کتابها» را تغییر داد.
وی، در میان نویسندگان و ناشران بهوسواس خاص و دقت نظر برای انتشار کتاب مشهور بود که شاید آن را تنها ناشری بتوان دانست که کتابهای انتشاراتیِاش را تماماً میخواند و در ویرایش و پاکیزهسازی آنها نقشی جدی و تعیینکننده داشت. رایزنی و گفتوگو با نویسندگان و مترجمان آثاری که خود انتشار میداد جزو ضروریات کاریِ او بود. فراهم کردن اسناد و کتابهای مورد نیاز مؤلف و همکاری و همراهی مستمر با وی نیز در زمره خصوصیات این ناشر باسابقه بود.
زادروز حسین گلگلاب
حسین گل گلاب، (زاده بیست و هفتم مرداد ۱۲۷۴ تهران -- درگذشته بیست ودوم اسفند ۱۳۶۳ تهران) شاعر سرود «ای ایران»
وی نویسنده، شاعر، مترجم، استاد دانشگاه، موسیقیدان، نوازنده، عکاس و گیاه شناس بود و به زبانهای فرانسه، انگلیسی، روسی، عربی و لاتین تسلط داشت و در زمینه معادلیابی برای واژههای علمی از متخصصان فرهنگستان ایران بود.
در ۱۳۰۳ علینقی وزیری گروه موسیقیاش را تأسیس کرد و برای ارکستر آن بهجز تار معمولی، سه نوع تار با طولهای مختلف طراحی کرد که در واقع یک ارکستر مجلسی چهار بخشی بود که با موسی معروفی، گلگلاب، ادیب، حسنعلی صبا، اسماعیل مهرتاش، صادق خانی و صادق اربابی اجرا میشد.
گلگلاب، در همان حال که همگام با استادان تراز اول دوران خود در نواختن ساز، نوازندهای ماهر بهشمار میآمد، در سرودن شعر و ترانه هم همردیف بزرگانی چون شیدا، عارف قزوینی و محمدتقی بهار ارزیابی میشد.
وی چون نت میدانست و هم بهموسیقی وارد بود، برخلاف سایر شعرا که سرودن شعر روی آهنگ برایشان مشکل بود، کلمات را با نتهای موسیقی تطبیق میداد و بهتشویق وزیری چندین سرود و تصنیف تهیه کرد که از میان آنها میتوان به سرودهای حماسی «ای ایران» و «آذر آبادگان» با صدای بنان و «خاک ایران» و «پایدار ایران» اشاره کرد. تصنیفهای دیگری مانند «زبان عشق» با صدای عبدالعلی وزیری، «ره عشق» و «بلبل مست» با صدای بنان و همچنین «وصال دوست» که وزیری آن را در پرده اصفهان ساخته از او بهیادگار ماندهاست. اجرای دیگر مربوط به سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در ارکستر بزرگ «گلها» است که بنان خواننده محبوب، این سرود را خواند. سرود «ای ایران» در آواز دشتی ساخته شده و ملودی اصلیاش از برخی از نغمههای موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردارند، وام گرفته شده. از دیگر ویژگیهای آن این است که کلمات بیگانه کمی در آن استفاده شده و بیشتر واژگان آن پارسی هستند.
گل گلاب در ۸۷ سالگی درگذشت و در بهشتزهرا بهخاک سپرده شد.
سالروز درگذشت امیرمسعود برزین
برزین (زاده سوم آبان ۱۲۹۹ تهران -- درگذشته بیست و هفتم مرداد ۱۳۸۹ تهران) روزنامهنگار و نخستین رئیس سندیکای نویسندگان و خبرنگاران
وی در دانشگاه تهران به تحصیل ادبیات انگلیسی پرداخت و برای مدتی به انگلستان رفت و یک دوره روزنامهنگاری را در کالج مطبوعاتی لندن گذراند.
در دهه ۱۳۳۰ با مهین عظیما، که فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا و نقاش بود و بعدها از پیشکسوتان نقاشی پشت شیشه شد ازدواج کرد.
برزین، مترجم خبرگزاری پارس، خبرنگار و سردبیر مهر ایران و سردبیر مجله خواندنیها شد و در پایان جنگ جهانی دوم بهعنوان خبرنگار در کنفرانس صلح پاریس شرکت کرد.
وی در دهه ۱۳۳۰ در سفارت هند مترجم و سپس رابط فرهنگی سفارت شد و ۳۶ ساله بود که به ریاست روابط عمومی شرکت ملی نفت ایران درآمد وهمیشه بهکار نویسندگی و مطبوعاتی ادامه داد.
برزین سپس بهماموریت اداره روابط عمومی شرکت تصفیه نفت در آبادان رفت و با بروز تنش میان ایران و عراق، کشیک شبانه پستهای حفاظتی شهر را بهعهده گرفت.
وی سپس بهمدت چهار سال مشاور رئیس دانشگاه تهران و مدرس روزنامهنگاری و روابط عمومی بود و بعدها رئیس سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران شد.
مسعود برزین در ۹۰ سالگی درگذشت و در بهشت زهرا قطعه ۲۳۱ بهخاک سپرده شد.
نظر شما