۳۰ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۰
وقتی آسمان به زمین لبخند می‌زند

آسمان به زمین لبخند می‌زند، ستاره‌ها چشمک می‌زنند و ماه با شکوهی بی‌کران در آسمان می‌درخشد؛‌ این لحظات تلاقی دو دنیاست، دنیای قداست و دنیای نو شدن؛ شبی که تقدیرها نوشته و زمین آماده‌ تولدی دوباره می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شب بود، شبی که گویی آسمان به زمین نزدیک‌تر شده بود؛ ستاره‌ها چشمک می‌زدند و ماه آرام و پرابهت، در آسمانِ بی‌کران می‌درخشید.

این شب، تنها یک شب نبود، بلکه خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ و تلاقیِ دو دنیا بود؛ دنیای متصل به آسمان و دنیای نو، شبِ قدر و شبِ سال نو. گویی زمان، برای لحظه‌ای، نفس‌هایش را حبس کرده بود تا این دو رویداد مقدس، در آغوش هم بیفتند؛ شبی که تقدیرِ یک ساله انسان‌ها نوشته می‌شد، در حالی که زمین، آماده تولدی دوباره بود.

هوا عطرِ بهار را دارد، بوی شکوفه‌های تازه، بوی بارانِ بهاری، بوی زمینی که از خواب زمستانی بیدار می‌شود، اما کنار این بویِ زندگی، بویِ شب‌های قدر، بویِ سجاده‌های نمناک، بویِ قرآن‌های کهنه‌ای که بارها و بارها ورق خورده بودند، بویِ دعاهایی که از عمقِ دل‌ها به آسمان می‌رسد نیز هوا را عطرآگین کرده است؛ این دو عطر، در هم آمیخته شده، گویی که بهار، با قداستِ شب‌های قدر، عجین شده است.

مردم در خانه‌ها و مساجد، جمع شده‌اند؛ برخی سرگرمِ تدارکِ سال نو هستند، سفره‌های هفت‌سین، آراسته به نمادهای زندگی و امید. سبزه‌ها، تازه جوانه زده است، ماهی‌ها در تنگ‌های بلورین شنا می‌کنند و شمع‌ها، نورِ گرمی به فضای خانه می‌بخشند، اما در کنار این شور و نشاط، سکوتِ عمیقی هم است. سکوتی که در مساجد و خانه‌ها، در دل‌های مردم جا گرفته است. سکوتی که از عبادت می‌آید، از راز و نیاز با خدایی که در این شب‌ها، به زمین نزدیک‌تر است. خدایی که در این شب، تقدیرِ یک‌ساله بندگانش را رقم می‌زند.

جوانی در مسجد سر بر سجده گذاشته و قلبش پر از شور و هیجان است؛ او در این شب‌ها، به دنبالِ معناست. به دنبالِ اینکه چطور می‌شود هم قدردانِ لحظه‌ها بود، هم قدردانِ خالقِ لحظه‌ها و آسمان، گویی به این دعاها پاسخ می‌دهد.

بادی ملایم می‌وزد و برگ‌های درختان را به حرکت در می‌آورد. گویی که فرشتگان، در این روز مقدس، پرواز می‌کنند و دعاهای بندگان را به عرش می‌برند. فرشتگانی که مأمور بودند تا تقدیرِ یک‌ساله انسان‌ها را بنویسند. تقدیری که در آن، خیر و شر، شادی و غم، موفقیت و شکست، همه و همه، با حکمتی الهی رقم می‌خورد و در این روزها، هر دعایی، هر اشکی و هر سجده‌ای می‌تواند سرنوشتِ سالِ پیشِ رو را تغییر دهد.

شب آرام‌آرام به صبح نزدیک می‌شود؛ صبحی که نویدِ زندگیِ جدید می‌دهد، اما یادآورِ این است که زندگی، بدونِ عشق به خدا، بدونِ قدردانی از لحظه‌ها، بی‌معناست. صبحی که در آن، تقدیرِ انسان‌ها، در لوحِ محفوظ، ثبت شده، تقدیری که هر چند از پیش نوشته شده، اما با دعا و نیایش، با اشک و سجده، می‌شود آن را تغییر داد. می‌شود آن را پر از نور کرد.

و اینگونه شبِ قدر و سال نو، گام به گام هم می‌روند؛ دو رویدادِ مقدس که یکی یادآورِ عظمتِ خدا و دیگری، یادآورِ زیباییِ زندگی است.

کد خبر 850868

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.