به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سنگر خالیمانده مسجد» نوشت: وسط شهر هستید، ولی، چون دو، سه ساعت از اذان ظهر یا مغرب گذشته نمیتوانید مسجدی را پیدا کنید که در ورودی آن حتی برای خواندن نماز باز باشد. در مورد نماز صبح حتی ممکن است در زمان اذان نیز مسجدی با درهای باز پیدا نکنید! این تجربهای است که ممکن است برای هر فردی در کلانشهرها اتفاق افتاده باشد. اتفاقات اینچنینی نشان میدهد بخش مهمی از مساجد کشور حداکثر ممکن است در زمان نمازهای پنجگانه باز باشند و مأموریتهای بسیاری که برای مساجد فعال و برقرار اندیشیده شده فقط در تعداد محدودی از مساجد عملیاتی میشود.
معاون مرکز رسیدگی به امور مساجد استان تهران در خصوص وضعیت مساجد با اشاره به اینکه حدود ۶۵ هزار مسجد شیعی در کشور وجود دارد که بیش از ۵۰ درصد آنها فاقد امام جماعت هستند، گفته بود: «در استان تهران هم از میان ۳ هزار و۵۰۰ مسجد، هزار مسجد به دلایل مختلف در تمام فصول سال فعال نیستند.»
مسجد برای برقرار بودن، نیاز به فعالیت مستمر سه رکن اصلی یعنی امام جماعت، هیئت امنا و خادم دارد که با توجه به وضعیت فعلی به نظر میرسد این ارکان مساجد دچار مشکل شدهاست.
دستان خالی با وظیفههای مهم
امامان جماعت مساجد مهمترین رکن هر مسجدی هستند که به نحوی مدیریت همه تکالیف مسجد برعهده آنها است، ولی از سوی دیگر میتوان گفت مطلقاً از طرف هیچ سازمان یا نهاد خاصی حمایتی دریافت نمیکنند و همین مسئله موجبشده در شرایطی که تخمین زده میشود به ازای هر مسجد، شش روحانی در کشور وجود داشته باشد، بر اساس برخی از گزارشها تنها ۲۰ درصد طلاب تمایل به حضور در مساجد دارند.
این وضعیت در شرایطی است که بزرگان حوزههای علمیه بارها تبلیغ را به عنوان مهمترین وظیفه حوزهها معرفی کردهاند و البته خط مقدم تبلیغ نیز مساجد گفته شدهاست. از سوی دیگر، اما با وجود تکالیف بسیار سنگینی که برعهده امامان مساجد است و با وجود الزام به پاسخگویی به نهادهای بسیار، آنها کمترین عایدی در قبال این زحمات دریافت نمیکنند؛ مثلاً در این خصوص امام جماعت یکی از مساجد محلات تهران که در مسجدی فعالیت دارد که هیچ موقوفهای نیز ندارد و با وجود اینکه در سال گذشته توانسته ۴۵۰ میلیون تومان درآمد برای مسجد خود جمعآوری کند، ولی یک ریال از این مبلغ عایدیها برای وی نیست و عملاً این فرد تنها موظف به جمعآوری و مدیریت این منابع است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دوباره ریزگرد، دوباره غافلگیری!» نوشت: باز هم هجوم ریزگردها در بی خبری مردم! باز هم پیش بینیها با تأخیر صورت گرفت و آسمان مشهد یک بار دیگر از حمله ناباورانه ریزگردها غافلگیر شد. نفسهای شهر در شبانگاه ۱۴ مرداد آلوده شد و صحنه غبارآلودی را پیش چشمان شهروندان به تصویر کشید، در حالی که تا قبل از آن خبری از پیشبینی و هشدار وضعیت نارنجی از سوی سازمان هواشناسی اعلام نشده بود.
با اینکه گرد و غبار شدید از حدود ساعت ۲۲ هوای مشهد را درگیر و آلوده کرد، اما هشدار نارنجی هواشناسی استان درباره احتمال تشدید گرد و غبار در آسمان استان و مشهد بعد از هجوم ریزگردها و در ساعات پایانی شنبه شب صادر شد؛ درست بعد از آنکه ریزگردها در شهر حسابی جولان دادند! روز شنبه ساعت حدود ۲۲ تا ۲۳ کانالهای خبری درباره وضعیت غبارآلود آسمان شهر اطلاع رسانی کردند و ساعات پایانی شب اطلاعیه هشدار نارنجی هواشناسی به مدیر بحران استانداری در کانالهای خبری منتشر شد. جالبتر اینکه ساعت انتشار اطلاعیه سازمان هواشناسی درباره این وضعیت در سایت این سازمان، هشت صبح یک شنبه یعنی روز بعد از هجوم ریزگردها ثبت شده بود!
قرهقوم بازهم بلای جان هوای مشهد!
مهدی الهپور، مدیر کل محیط زیست خراسان رضوی در پاسخ به این سوال که منشأ ریزگردها چه بوده است؟ به «خراسان رضوی» میگوید: موضوعی که مشهد و خراسان رضوی به خصوص شهرهای شمالی استان یعنی سرخس، کلات، قوچان و درگز را درگیر کرده، مربوط به جبههای است که از صحرای قره قوم حرکت کرده و وارد حوزه شمالی استان شده و مشهد را نیز تحت تأثیر قرار داده است. وی درباره میزان غلظت ذرات هوا تصریح کرد: ماده یک شیوه نامه شرایط اضطرار میگوید که باید میانگین ۲۴ ساعته غلظت ذرات معلق با قطر برابر یا کمتر از ۱۰ میکرون از ۲۵۵ میکروگرم بر مترمکعب فراتر رود؛ در صورت وقوع این اتفاق، شرایط اضطرار حادث میشود.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازی سوداگران ساختوساز با جان مردم» نوشت: یکشنبه، پانزدهم مرداد، شهر تهران یک حادثه تلخ دیگر را تجربه کرد و در این حادثه تلخ چند تن از شهروندان که تعدادی از آنها همکاران ما در شهرداری تهران و مأموران نیروی انتظامی بودند، متأسفانه جان خود را از دست دادند. درواقع این حادثه تلخ ناشی از یک رویه غلط و اتفاق تلختر است که به سودجویی و سوداگری برخی افراد برای ساخت و سازهای غیرمجاز آنهم بدون توجه به حداقلهای اصول ایمنی ساختمانسازی بازمیگردد. متأسفانه ما در بخشهای مختلفی از شهر تهران با مشکل و چالش ساخت و سازهای غیرمجاز روبهرو هستیم، اما این موضوع در حریم شهر تهران وضعیت شدیدتر و بغرنجتری دارد که یکی از آنها منطقه ۱۹ است. طی ماههای اخیر در ناحیه ۳ منطقه ۱۹، متأسفانه شاهد رشد سریع و قارچگونه ساختمانهای غیرمجاز هستیم.
شهرداری طبق وظیفه قانونی خود و بر اساس رأی دستگاه قضائی، موظف به تخریب آنهاست. یکی از این مأموریتها روز یکشنبه در ناحیه ۳ منطقه ۱۹ اجرا شد. این نوزدهمین مرحله تخریب ساختمانهای غیرمجاز و ناایمن بود که از شهریور سال گذشته آغاز و تاکنون ادامه پیدا کرده است. در این مرحله مأموران شهرداری با حضور و همراهی مأموران نیروی انتظامی و دستگاه قضائی و با در اختیار داشتن حکم قضائی اقدام به تخریب ساختمانهای ناایمن و غیرمجاز کردند، اما متأسفانه وضعیت ساختمانهای مجاور این ساختمان به اندازهای غیراستاندارد و ناایمن بود که عملیات تخریب ساختمان موجب تخریب یکی از ساختمانهای مجاور شد که چند ملک آن طرفتر قرار داشت و برخی از همکاران ما در شهرداری تهران و همچنین پرسنل نیروی انتظامی در آنجا حضور داشتند.
شهرداری تهران از ابتدا در دوره جدید در عمل نشان داده که در این مسیر ثابتقدم است و در تخریب ساختمانهای غیرمجاز جدیت و عزم راسخ را دارد و این کار را از مجتمع تجاری لوکس پالادیوم در منطقه یک تهران که درواقع یکی از گرانترین محلهها به شمار میرود آغاز کرد و بخشی از این سازه گرانقیمت که بهصورت غیرمجاز ساخته شد بود را تخریب کرد. این تخریبها در مناطق ۵، ۱۵ و ۱۹ ادامه داشته که نشاندهنده اراده شهرداری تهران برای برخورد با متخلفان است.
نکته و مسئلهای که در اینجا وجود دارد بازی کردن متخلفان و سوداگران با جان مردم است. سرعت بالای این سوداگران برای فرار از قانون و نظارت قانونی باعث میشود تا کاملاً استانداردها و حداقلهای ایمنی را فدای منافع و مطامع خود کنند و به خیال خام خودشان سازه را به سرعت بالا بیاورند تا شهرداری، نیروی انتظامی و دستگاه قضائی را وادار و مجبور به پذیرش و تمکین از این تخلف و بیقانونی کنند، اما سابقه رفتاری شهرداری بهویژه درسالهای اخیر نشان میدهد که پذیرش این بیقانونی هرگز اتفاق نخواهد افتاد و شهرداری حتماً و قطعاً به تخریب این سازههای غیرمجاز و غیرقانونی ورود میکند.
اگر گذرتان به چنین بخشهایی از شهر تهران افتاده باشد حتماً متوجه رشد سریع و قارچگونه این بناهای ناایمن و غیرقانونی شدهاید. بعضاً بهصورت شبانه و در زمانهای کوتاه و با سرعت بالایی یک سازه بیکیفیت را بالا میآورند و با جان و سلامت خودشان و همچنین افرادی که در آن ساختمان کار میکنند بازی میشود و این موضوع طبیعتاً مسیر برخورد را برای ما دشوارتر میسازد، اما با وجود تمام دشواری و موانع، این مسیر را در شهرداری تهران ادامه میدهیم. متأسفانه شهرداری تهران و نیروی انتظامی در این حادثه تلخ چند همکار خود را از دست دادند و هزینه این سوداگری و اقدامات غیرقانونی را همکاران ما پس دادند.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «تصویر قضا در تلویزیون» نوشت: یکی از ژانرهای مورد علاقه مخاطبان فیلم و سریال؛ درام دادگاهی است. سینما و تلویزیون ایران هم آثار قابل قبولی در این ژانر داشته است؛ از جمله: جاندار، میخواهم زنده بمانم، زیر تیغ، کلانتر، حبیب و کارآگاه علوی.
حالا در تازهترین مورد، مجموعه تلویزیونی «بازپرس» به کارگردانی احمد معظمی از شنبه ۱۰ تیر روی آنتن شبکه یک سیما رفته است؛ مجموعهای که به سوژههایی درباره فساد مالی و پیگیری برخی پروندههای قضائی میپردازد. محور قصه، بازپرسی به نام «صدر» است که محسن قصابیان نقش آن را بازی میکند. بازپرس صدرا در جریان یک پرونده فساد اقتصادی بزرگ قرار گرفته و با دنبال کردن سرنخهای این پرونده به یک آقازاده و یک تهیهکننده رانتخوار میرسد و....
رئیس قوهقضاییه با حضور در محل تصویربرداری و لوکیشن مجموعه تلویزیونی «بازپرس»، ضمن بازدید از پشت صحنه و مراحل مختلف تولید این مجموعه تلویزیونی، با عوامل و دستاندرکاران ساخت آن در فضایی صمیمانه دیدار و گفتوگو کرد.
حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای در گفتوگویی که با دستاندرکاران مجموعه تلویزیونی «بازپرس» داشت، ضمن اشاره به تأثیر شگرف کارهای هنری در ترویج فضائل و خوبیها اظهار داشت: هنر، عنصری گرانبها برای گسترش ارزشهای معرفتی و عملی است و پاسداشت هنر متعالی، امری ممدوح و مورد تاکید است.
محسنیاژهای تصریح کرد: خیلی از مسائل را نمیتوان با صرف گفتن و نوشتن منتقل کرد، بلکه در انتقال و ترویج آنها نیاز به بهرهگیری از ظرافتهای هنری است. فیلم و سریال نیز در زمره قالبها و ساختارهایی است که ظرافتهای هنری در آن تجلی مییابد و مضامینی که در این قالب عرضه میشود، به مرحله «اثربخشی» و «ماندگاری» میرسد.
وی گفت: گاهی یک قطعه هنری کوتاه و موجز که متضمن مبانی و معارف اصیل و انسانساز است، از چنان آثار تربیتی برخوردار است که شاید دهها و صدها ساعت آموزش به پای آن نرسد؛ کما اینکه گاهی اوقات ارزش یک کلام قصار، بیش از همه حرفهای طول عمر است. آن عبارت یا واژه یا کلمهای که در جای خودش به کار برده میشود، گاهی چنان ارزش و تأثیری دارد که مثالزدنی است و بعضاً فردی را از سالها گمراهی و ضلالت میرهاند.
رئیس دستگاه قضا به اهمیت اخلاص در امور اشاره کرد و افزود: کاری اثرگذار است که دربرگیرنده اخلاص باشد. کارهایی که با اخلاص همراه باشند، بسیار پربرکت هستند اما کارهایی که به صرف خودنمایی و تبرج و نشان دادن خود باشند، برکت ندارند. عملی که با اخلاص همراه باشد، عمل غنی شده است؛ گاهی انسان تمام عمر کار میکند اما کار او اثر و ارزش یک کار بااخلاص را ندارد؛ از سوی دیگر ممکن است کار ما یک ساعت باشد اما به دلیل آنکه با اخلاص همراه بوده، اثرش مضاعف و افزون شود.
محسنیاژهای در ادامه گفتوگوی صمیمانه خود با عوامل سریال «بازپرس» با اشاره به مشقتها و سختیهایی که عوامل و دستاندرکاران پروژههای هنری متحمل میشوند، اظهار داشت: وضعیت به گونهای است که نه ما سختی کار شما را متوجه میشویم و نه شما سختی کار ما را؛ چون ما صرفاً محصول نهایی کار شما را مشاهده میکنیم و زحمات پشت صحنه را نمیبینیم. هر کدام از شما چندین بار باید کارتان را تمرین کنید تا به نتیجه دلخواهتان برسید.
وی افزود: در کار ما نیز که قضاوت و دادرسی و دادگری است، امور چنین است؛ گاهی اوقات یک بازپرس و دادستان و قاضی زحمات بسیار زیادی متحمل میشوند اما فقط خروجی حکم آنها به چشم میآید و برای عموم و ناظران مشخص نمیشود چه مقدماتی طی شده تا حکم صادر شود.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «نرخ رشد نقدینگی به قبل از کرونا برگشت» نوشت: انتقادات روزهای گذشته عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی دولت حسن روحانی بهانه خوبی برای بررسی وضعیت عملکرد بانک مرکزی دولت است. همتی در صفحات توئیتر و اینستاگرام شخصی با آوردن نرخ رشد برخی از شاخصهای اقتصادی مانند نقدینگی، شاخص قیمتها و چاپ پول از ابتدای دولت تاکنون، عملکرد اقتصادی دولت را زیر سوال برد.
برخی از رسانهها نیز با مقایسه ۲۳ ماه ابتدایی دولت رئیسی و ۲۳ ماه پایانی دولت روحانی که همتی سکاندار بانک مرکزی بود به انتشار آمار توسط همتی پاسخ دادند که برای نمونه میتوان به مقایسه نرخ رشد نقدینگی اشاره کرد. رشد نقدینگی در ۲۳ ماه نخست دولت رئیسی در حالی ۷۲.۳ درصد بوده که در ۲۳ ماه پایانی دولت روحانی ۷۹.۶ درصد بوده است. با توجه به طرح انتقاداتی از سوی رئیس اسبق بانک مرکزی به آمار رشد نقدینگی، در ادامه به بررسی سیاستهای بانک مرکزی در خصوص مهار نقدینگی به عنوان عامل اصلی تورم میپردازیم.
بررسی آمارهای رشد نقدینگی نشان میدهد با وجود تورمهای بالا و پاندمی کرونا، اجرای سیاست کنترل ترازنامه در دولت ابراهیم رئیسی توانسته از مهر ۱۴۰۰ به کاهش نرخ رشد نقدینگی کمک کند و از این رو میتوان کارنامه بانک مرکزی دولت رئیسی در مهار نقدینگی را موفق ارزیابی کرد. اما مساله مهمی که در اینجا محل نزاع بوده، موضوع رشد پایه پولی است. برخیها مدعی هستند در ماههای آینده باید شاهد بروز و ظهور مخاطرات رشد پایه پولی باشیم که بهویژه در ماههای انتهایی سال گذشته رخ داده است. در ادامه به این سوال پاسخ داده میشود که آیا افزایش در پایه پولی طی انتهای سال گذشته جای نگرانی دارد یا خیر؟
نقدینگی چرا مهم است؟
متهم اصلی و عامل غالب تورمهای بالا در پنج دهه گذشته همواره نقدینگی معرفی شده است. جدای از درستی یا نادرستی این موضوع که خود محل نزاع است، سیاستگذاران پولی در دولتهای مختلف راهحلهایی را برای کاهش نرخ رشد نقدینگی برای رسیدن به تورمهای پایینتر مطرح و اجرایی کردهاند. یکی از آخرین این سیاستها که با شروع به کار دولت ابراهیم رئیسی بهطور ویژه در دستورکار دولت قرار گرفته «سیاست کنترل ترازنامه» بانکهاست. درواقع بانک مرکزی حدود مشخصی را برای رشد ترازنامه بانکها معین میکند تا بانکها نتوانند نقدینگی را بیش از آن افزایش دهند. بررسی آمار رشد نقدینگی نشان میدهد از مهرماه سال ۱۴۰۰ که این سیاست اجرایی شد نرخ رشد نقدینگی تقریباً هر ماه کاهشی بوده است. اما با این وجود این سیاست انتقادهایی را نیز در بر داشته است. از طرفی گروهی این اقدام را تأییدی بر پایان نظریه مطرح ضریب فزاینده پولی در مورد خلق نقدینگی میدانند.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «گستره مخاطب رسانه ملی» نوشت: فتنهای که در پاییز سال گذشته گریبان کشور را گرفت، توسط دشمن هم طراحی شد و هم مورد حمایت قرار گرفت. کسی که نقشآفرینی و آتشافروزی دشمن در این اتفاقات را ندید، در خوشبینانهترین حالت کور بود. اما فتنه همیشه زمینههای داخلی هم دارد. این زمینههای داخلی ممکن است لاجرم باشند و ممکن است توسط خطاهای حکمرانی ما به وجود آمده باشند.
از همین رو اصلاح حکمرانی ضرورتی بود که در آن موقعیت ملتهب به شدت احساس و مرتباً مطرح شد. یکی از زمینههای ایجاد یک فضای تند و رادیکال در جامعه که میتواند گسلی برای بروز زلزله فتنهها باشد، نوع مدیریت انتخابات ۱۴۰۰ بود. در این انتخابات بسیاری از اقشاری که در یک شخص، آیندهای برای کشور مییافتند از صحنه انتخابات حذف شدند. اصولگرایان طیفهای مختلفی دارند که یا توسط خود جریان اصولگرایی و یا توسط شورای نگهبان، حذف شده و در یک شخص خلاصه شدند. اصلاحطلبان هم با کاندیدایی مواجه شدند که به هیچوجه هویت و حیثیت سیاسی نداشت. نه اینکه الزاماً شخص سیاستمداری نبود، اما اساساً وجهه سیاسی نداشت و نمیتوانست نماینده خوبی برای یک جریان باشد.
این رویکرد در برخی قسمتهای دیگر کشور هم قابل رصد و ردیابی است؛ مثل سازمان صداوسیما. رویکردی که در صداوسیما قابل مشاهده است، تلاش برای ساخت محتواهایی است که صد در صد جهتمند باشند. این جهت نیز بیش از همه باید مناسب قشری باشد که حداکثر هزینه را برای انقلاب و نظام پرداخت کردهاند. با این تفکر اگر برنامهای به ارزشهای انقلاب و نظام احترام بگذارد اما جهتگیری ویژهای نداشته باشد و حرف این قشر را نزند، جایگاهی در صداوسیما ندارد. این یک رویکرد حداکثری است، یعنی بیشتر برنامهها باید این خصیصه را داشته باشند که در وهله اول، به کام قشری خوش بیایند که بیشترین دِین را بر گردن نظام و انقلاب را دارند.
این رویکرد مخالف نظرگاه رهبر انقلاب است، چراکه ایشان بارها قشر گستردهای از مردم را پشتیبان نظام عنوان کردهاند. تعداد افرادی که در تشییع جنازه شهید حاجقاسم سلیمانی شرکت کردند، حدود ۱۳ میلیون نفر بود. میانگین افرادی که در انتخاباتها شرکت میکنند، ۵۰ درصد است.
این ارقام مربوط به افرادی است که از نظام حمایت علنی میکنند. بسیاری دیگر از مردم هم هستند که الزاماً حمایت علنی ندارند اما با نظام همراهاند. همه این مردم نیاز به خوراک فکری و هنری دارند. همه نیاز به سرگرمی، آگاهی و شنیدن حرف و پیام خود در رسانه ملی دارند. این مصداق «الَّذی أَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوفٍ» است. این به این معنا نیست رسانه ملی محلی برای بیان حرفهای ناحق و ضددینی و ضدملی باشد. اما همه افراد باید جایی برای خود در آنتن رسانه ملی پیدا کنند. این کاری بود که برنامهای مثل «کتابباز» میکرد. شاید اولین قدم برای تحول تلویزیون، درک نسبت این مدیوم رسانهای با عموم مردم است.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حنای رنگ باخته ایرانهراسی» نوشت: «پنتاگون» خبر اعزام تفنگداران امریکایی به آبهای خلیج فارس را رد کرد؛ خبری که روزهای گذشته از سوی شماری از رسانههای غربی منتشر شد و به انواع و اقسام تحلیلهایی دامن زد که افزایش تنش غیرمستقیم میان تهران واشنگتن را پیشبینی میکردند.
این «وال استریت ژورنال» و «آسوشیتدپرس» بودند که هفته گذشته به نقل از برخی مقامهای مجهول امریکایی پیشدستانه مدعی شدند که این کشور در راستای مقابله با آنچه «اذیت و آزار و توقیف شناورهای غیرنظامی به دست ایران» خوانده شده، در حال بررسی اقدامی مبنی بر استقرار نیروهای مسلح در کشتیها و ناوهای تجاری است اما «پاتریک رایدر»، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا روز گذشته در یک نشست خبری، این ادعاها را رد کرد و گفت هیچ حرف و اطلاعیهای پیرامون این موضوع ندارد؛ رد ادعایی که نشان داد رسانههای امریکایی هنوز واقعیت آنچه را در غرب آسیا میگذرد باور ندارند و تلاش میکنند تا همچنان تصویری هالیوودی را از آمریکا در منطقه بازنمایی کنند.
همچنان بازی با شانس «جنگ روانی»
اگرچه خبر اعزام تفنگداران نظامی از سوی ایالات متحده به خلیج فارس از سوی مقامهای پنتاگون رد شده اما فارغ از پیگیری سیاستی نیست که غرب به رهبری واشنگتن با بهانهجویی در قبال تحولات اخیر خاورمیانه و در مسیر کم اهمیت جلوه دادن این رویدادها و بیاثرسازی آنها در پیش گرفته و حالا در مواجهه با واقعیت سعی دارد از وجوه جنگ روانی برای این هدف بهره گیرد.
آمریکاییها که تا پیش از بازگشایی رابطه تهران و ریاض و متأثر از راهبرد اجباری خروج از خاورمیانه، در حال کاستن از مشارکت نظامی خود در منطقه بودند حالا با تثبیت روند ترمیم مناسبات ایرانی-عربی عرصه را تنگتر دیده و در حالی مدعی ارسال تجهیزات نظامی پیشرفتهتر و فرستادن نیروهای نظامی بیشتر شدند که این ادعا چیزی جز نوعی تلاش منفعلانه را به تصویر نمیکشد.
در کنار این موضوع اما نمیتوان از اقتدار دریایی ایران که در عرصههای متعددی همچون رزمایشهای مشترک در آبهای دوردست، ایجاد چتر امنیتی گسترده در حوزه منطقهای و تشکیل احتمالی یک ائتلاف دریایی منطقهای با حضور ایران، عربستان، امارات، قطر، بحرین، عراق، پاکستان و هند، پدیدار شده است، یاد نکرد؛ مجموعه تحولاتی که میتواند به افزایش اعتماد به نفس کشورهای عربی منطقه در مواجهه با بازیگران فرامنطقهای نیز بینجامد و زمینه را برای شکلگیری بنیانهای همکاری درونمنطقهای بدون مداخله آمریکا و شرکای غربیاش فراهم سازد. رویدادی که میتواند تحولی جدی و عمیق در جغرافیای سیاسی منطقه را آشکار سازد تا زیر سایه آن، نفوذ مداخلهگران غربی به کمترین سطح مداخله از منظر تاریخی بینجامد.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «مقابله با ویژهخواری ابرقدرتها در آبهای آزاد» نوشت: حضرت آیتالله خامنهای صبح دیروز در دیدار فرماندهان نیروی دریایی ارتش و کارکنان ناوگروه ۸۶ و خانوادههایشان، مأموریت موفق و افتخارآمیز این ناوگروه پیرامون کره زمین را حاصل همت بلند، اراده راسخ، اعتماد بهنفس، قدرت طراحی، دانش پیشرفته نظامی، مدیریت کارآمد و «شجاعت و استقامت در مقابل سختیها» خواندند و افزودند: این حرکت بزرگ بار دیگر نشان داد موفقیتها، پیشرفتها و امیدهای برآورده شده، از دل حرکت و تلاش و سختی بهوجود میآید.
افتخارآفرینی بیسابقه نیروی دریایی ارتش
رهبر معظم انقلاب با تشکر صمیمانه از «مجموعه فرماندهان و کارکنان ناوگروه ۸۶ (متشکل از ناوشکن دنا و ناوبندر پشتیبانی - رزمی مُکران) فرمانده نیروی دریایی و همه کسانی که در طراحی، پشتیبانی و اجرای» این عملیات بزرگ ارتش نقش داشتهاند، گفتند: حرکت امروز شما ثمره شیرین اقدامات و مجاهدات دهههای اخیر ارتش و سپاه در دریا و بهخصوص ایثار و فداکاری شهیدان سرافراز نیروی دریایی و خانوادههای معزز آنهاست که باید قدردان همه آنها بود. ایشان، ۶۵ هزار کیلومتر دریانوردی در حدود هشت ماه را افتخاری بیسابقه در تاریخ دریانوردی ایران دانستند و گفتند: این حرکت پرمعنا و عمیق را نباید به چشم یک حادثه نظامی و دریایی نگریست؛ چرا که هر یک از عوامل شکل دهنده آن درخور توجه و درسآموزی است.
عوامل موفقیت بخش ناوگروه ۸۶ ارتش
ایشان علاوه بر عواملی همچون دانش نظامی و اراده و اعتماد و استقامت، نقش خانوادهها را در موفقیت مأموریت ناوگروه ۸۶ مهم خواندند و افزودند: صبر و بردباری در مقابل دلواپسیها و دلتنگیها، سربلندی در این امتحان و احساس آشکار افتخار پدران و مادران و همسران، عامل مؤثر دیگری در به نتیجه رسیدن این حرکت تاریخی بود.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ورود گروه واگنر به جنگ نیجر» نوشت: دنبال اعلام گروه شبه نظامی «واگنر» مبنی بر ورود به کشور «نیجر» که به تازگی طی کودتای ارتش، فرانسه از آن اخراج شده است، مجله آمریکایی «تایم» هشدار داده است اگر غرب تعلل کند قاره آفریقا به دست روسها خواهد افتاد.
کشورهای ضعیف در طول تاریخ همواره زمین بازی و رقابت قدرتهای بزرگ بودهاند و در این میان سابقهای بسیار تلخ و تأسف بار از مداخلات قدرتهای بزرگ و بهخصوص فرانسه در حافظه جمعی مردم قاره سیاه ثبت شده است. کشور نیجر در غرب آفریقا نیز از این قاعده مستثنی نیست. این کشور محصور در خشکی طی قرن ۱۹ مستعمره فرانسه بود و با وجود اینکه در سال ۱۹۵۸ اعلام استقلال کرد پاریس همواره در امور داخلی این کشور مداخله کرده و به نوعی نیجر تحت نفوذ و سلطه فرانسه قرار داشته است. با رشد احساسات ضد فرانسوی در قاره آفریقا و اخراج این کشور از «مالی»، کشور «نیجر» تبدیل به مرکز راهبردی جدید فرانسه در غرب آفریقا شده بود.
از سوی دیگر ۷۰ درصد از برق تولیدی فرانسه را نیروگاههایی تولید میکنند که از اورانیوم وارد شده از نیجر به عنوان سوخت استفاده میکنند و فرانسه ۳۵ درصد از نیاز خود به اورانیوم را از نیجر تأمین میکند که به نوبه خود چهارمین تولیدکننده این ماده راهبردی در جهان است. محور دیگری که نیجر را نزد فرانسه با اهمیت میکند، استقرار پایگاههای نظامی و نیز یک هزار و ۵۰۰ نظامی فرانسوی در خاک نیجر است. نیجر همچنین میزبان پایگاه اصلی ناتو در منطقه ساحل آفریقاست. حالا موقعیت فرانسه در این کشور با یک کودتای نظامی علیه دولت وابسته، حسابی به خطر افتاده است.
نشریه تایم آمریکا: عجله کنید!
با وجود گستردگی نفوذ فرانسه در نیجر و البته اهمیت راهبردی این کشور برای پاریس چهارشنبه هفته گذشته نظامیان نیجر با کودتا رئیسجمهور «محمد بازوم» که طرفدار فرانسه بود را برکنار و خود بر مصدر امور نشستند. طی یک هفته گذشته حمله به سفارت فرانسه و نمایش گسترده پرچمهای روسیه در نیجر حساسیت کشورهای غربی را به شدت برانگیخته است.
مجله آمریکایی تایم در گزارشی در همین زمینه نوشته است: «کودتای نظامی اخیر نیجر که به سرنگونی دولت محمد بازوم رئیسجمهور نزدیک به فرانسه منجر شد، نه تنها منطقه ساحل آفریقا بلکه جامعه جهانی را در موجی از بهت فرو برد؛ اما در این میان تصاویری که بیانگر حمایت نیجریها از روسیه است، غربیها را مضطرب و پریشانحال کرده است و در عین حال یک تضاد شدید را برای غربیها که مدعی هستند ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در جهان مطرود شده، ایجاد میکند.»
ایسنا در ادامه به نقل از این نشریه آمریکایی این طور ادامه داده است که: «در سالهای اخیر قدرتهای بزرگی مثل روسیه و چین و قدرتهای محلی رو بهرشدی مثل امارات متحده عربی با تلاشهای دیپلماتیک و اقتصادی خود در آفریقا، باعث شدهاند تا شاهد تحولات جدیدی در این قاره باشیم. این قدرتها نفوذ استعمارگران قدیمی نظیر بریتانیا و فرانسه را جابهجا کردهاند. برای مثال، طبق شاخص ضریب نفوذ در آفریقای غربی عمدتاً فرانسوی زبان، فرانسه تا سال ۱۹۸۰ قدرت خارجی غالب در ۹ کشور از ۱۶ کشور این منطقه محسوب میشد اما امروزه فقط در سه کشور نفوذ دارد… در سالهای اخیر، تسلیحات روسیه به آفریقا سرازیر شده و از سال ۲۰۱۸، ۴۰ درصد از تسلیحات وارداتی کشورهای آفریقایی را تأمین کرده است.»
واگنر در آفریقا
در بخش دیگری از این گزارش میخوانیم: «در همین حال، گروه نظامی روسی واگنر درگیر منافع امنیتی کشورهایی مثل جمهوری آفریقای مرکزی و سودان شده است و این گروه نه تنها آموزشهای نظامی ارائه داده بلکه امنیت طلا و دیگر معادن را به ازای سهمی از سود آن فراهم کرده است. تجارت کلی روسیه با آفریقا بسیار بیشتر از چین است و روسیه نفوذ زیادی در این قاره دارد. این نفوذ صرفاً شامل تسلیحات نمیشود، بلکه بخش مهم کشاورزی را نیز در بر میگیرد. قاره آفریقا وابستگی شدیدی به واردات مواد غذایی دارد و همین مسئله روسیه را در موقعیت منحصربهفردی قرار میدهد که چین یا دیگر کشورها نمیتوانند به آن موقعیت برسند.»
نظر شما