به گزارش خبرنگار ایمنا، اوقات فراغت یکی از بخشهای مهم در زندگی انسانها است. نداشتن برنامه مناسب برای گذراندن اوقات فراغت، سایر جنبههای زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد، توجه به اوقات فراغت نوجوانان برای شناخت نیازها و رفع مشکلات آنها، همچنین برنامهریزی درست برای گذراندن اوقات فراغت، موجب بروز خلاقیت و نوآوری توأم با تفکر سیال در فرزندان میشود.
اوقات فراغت برای نوجوانان از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا ساعت فراغت آنها فرصتی برای کشف محیط پیرامون و پیدا کردن هویت منحصربهفرد است. نوجوانان در ساعات آزاد خود بیشتر به برقراری روابط دوستانه میپردازند و خود را درگیر فعالیتهایی میکنند که به کمک آن بتوانند به تعریف بهتری از خود برسند و خود را در جامعه و خانواده نشان دهند.
تحقیقات زیاد درباره نحوه سپری کردن اوقات فراغت نشان میدهد اگر برای تفریحات سالم نوجوانان و جوانان، امکانات مناسب وجود داشته باشد، آنها گرایشی به سمت تفریحات ناسالم نخواهند داشت، زیرا همه افراد از آسیبهایی که ممکن است بهوسیله اوقات فراغت بیبرنامه بر جامعه وارد شود، اطلاع کافی دارند.
ورود و برنامهریزی مسئولان فرهنگی کشور در برنامههای فراغت و شکل دادن به نحوه گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان اهمیت بسیاری دارد، چراکه اغلب مردم، برای سپری کردن اوقات فراغت خود، برنامه مفیدی ندارند، این امر میتواند به دلیل نداشتن تخصص، نبود دسترسی به امکانات، داشتن اهداف مشخص و صحیح و نداشتن سواد لازم باشد، بنابراین مسئولان موظفند برای گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان بهطور صحیح، امکانات لازم را فراهم کنند، اما پرسش اصلی اینجاست که در این برنامهریزی برای اوقات فراغت، به چه میزان سلیقه نوجوان در نظر گرفته شده است؟ و مهمتر از همه نگاه نوجوانان به این برنامهها و فعالیتها چیست؟
خبرگزاری ایمنا با برگزاری میزگردی تخصصی با عنوان «نوجوانان و نگرش آنان به اوقات فراغت» که با حضور فاطمه رضایی، دانشآموز پایه دوازدهم، فاطمه شفیعی، دانشآموز پایه یازدهم، مریمالسادات رفیعی، دانشآموز پایه نهم، مهدی عنایتی، دانشآموز پایه دوازدهم و سیدفاضل جزایری، دانشآموز پایه دوازدهم ابتدایی برگزار شد، به بررسی این محورها پرداخت که مشروح مباحث مطرحشده را در ادامه میخوانید.
ایمنا: تعریف شما از اوقات فراغت چیست؟ به نظر شما گذراندن اوقات فراغت توسط نوجوانان شبیه تعریفی است که شما از این مقوله دارید؟
رضایی: اوقات فراغت را زمانی میدانم که همزمان و در کنار اختصاص وقت برای استراحت، سودی به من و آیندهام برسد که میتواند به وسیله کلاسهای فرهنگی، هنری ایجاد شود حتی میتواند در قالب کلاس هم نباشد بلکه انجام فعالیت دیگری همچون مطالعه کتاب باشد. بعضی فعالیتها هستند که فرد با انجام آن سودی به دست میآورد و به نظر من اوقات فراغت بهترین زمان برای انجام فعالیتی است که فرد را به سود برساند.
تغییر نگرش نوجوان به مسئله اوقات فراغت نسبت به نوجوانان دهههای قبل
به دلیل اینکه با همسنوسالان خود یا بهتر بگویم با نوجوانان در تعامل هستم، میتوانم این مسئله را بیان کنم که درصد اندکی از آنها نگرششان نسبت به اوقات فراغت همچون من است، درصد زیادی از نوجوانان و جوانان در ذهن خود اوقات فراغت را وقت استراحت و شاید وقتگذرانی بهوسیله تلفن همراه هوشمند میدانند، یعنی زمانی را که برای گذراندن اوقات فراغت بهوسیله تلفن همراه هوشمند اختصاص میدهند، بیشتر از زمانی است که به سایر فعالیتها در حوزه اوقات فراغت اختصاص میدهند.
نگرشی که نوجوان امروزی به اوقات فراغت دارد با نوجوانان دهه قبل متفاوت است؛ آنها بر این اعتقاد هستند که اوقات فراغت متعلق به ما است و فردی حق دخالت در آن را ندارد، بلکه این تصمیم خود ما است که چگونه اوقات فراغت خود را سپری کنیم. نکتهای که باید در نظر داشت این است که نوجوانان امروزی سعی میکنند اوقات فراغت را آنطور که دوست دارند، سپری کنند.
دلیل تغییر نگرش نوجوانان به مسئله اوقات فراغت
نگرش متفاوت نوجوان امروز نسبت به نوجوانان دهه قبل به دلایل مختلفی برمیگردد که مهمترین دلیل آن این است که نوجوانان کشورمان، هنوز بهاندازه لازم خودشناسی ندارند و بهنوعی از خودشان بیگانه و دور هستند، وقتی علت این خود بیگانگی را بررسی میکنیم، درخواهیم یافت که آنان فاقد هدف مشخص هستند و اگر هدفی دارند از ترس نرسیدن به آن باشند، برای رسیدن به این هدف ناامید هستند و سعی میکنند از آن فاصله بگیرند و این خودبیگانگی باعث بیخیال شدن آنان نسبت به آینده میشود.
از نظر فلسفی هر انسانی نیاز به یک برنامه برای زندگی دارد، این برنامه میتواند در کل مراحل زندگی همچون اوقات فراغت همپوشانی داشته باشد، نوجوانان ما چه از جانب دولت و چه از جانب خانواده در حال دریافت برنامه زندگی هستند، برنامهای که همان افکارشان را تشکیل میدهد، منظور از برنامه مسیری است که دولت و خانواده برای نوجوان مشخص میکنند.
نوجوانان تنبل نیستند؛ بلکه فضایی را برای بروز استعدادها در اختیارشان قرار ندادیم
یکی از ایرادهایی که من به خانوادهها و متولیان امر در حوزه اوقات فراغت نوجوانان وارد میدانم، این است که برنامه زندگی که به نوجوان ارائه میشود، بهروز نشده است. هرچند نسل، جدید شده است اما برنامهها همان برنامه قبلی باقی مانده است. ما میگوئیم اسلام یک برنامه کامل برای انسانها است، اسلام خاصیت انعطافپذیری برای همه نسلها را دارد اما بهغیر از اسلام، سایر برنامههای محیطی و اجتماعی که از اتفاق به اوقات فراغت هم برمیگردد، بهروز نشده است و شاید همین امر باعث شده است که هماکنون نوجوانان ما بهجای اینکه اوقات فراغت خود را بهگونهای سپری کنند که به مسیر زندگی خود و اطرافیان خود کمک کنند، به فعالیت میپردازند که باعث نابودی و فساد خود و اطرافیانشان میشود به همین جهت من باور دارم نوجوان امروز تنبل نیست بلکه برای او کاری انجام نشده است تا به گوهر وجودی خود پی ببرد و استعدادهای خود را بروز دهد.
برای ما ثابت شده است و همه نسبت به این موضوع واقف هستند که در این شهر و کشور هرجایی که به نوجوانان فرصتی داده شده است یا جایگاهی برای آنان قائل شدهاند، در آن حوزه نوجوانان غوغا کردهاند، متأسفانه به نوجوانان بها ندادهاند تا استعدادهایشان را بروز دهند.
بستر اجرایی برای گذراندن اوقات فراغت نوجوان ساخته نشده است
جزایری: باید این مسئله را در نظر گرفت که اوقات فراغت مسئلهای است که باعث ایجاد آرامش برای فرد میشود و به همین دلیل است که بسیاری از نوجوانان به بازیهای رایانهای علاقه دارند، زیرا انجام بازی رایانهای باعث میشود فرد را از مشقت تلاش و تکاپوی رسیدن به هدف دور کند و این کار لذتبخش است.
در اوقات فراغت باید به این مسئله توجه شود که اگر مطالعه کتاب برای فرد یا بهتر بگویم برای نوجوان امری مشتقتبار است، نمیتوان او را ترغیب کرد که اوقات فراغت خود را به این امر اختصاص دهد. اوقات فراغت همچون انسان یک مسئله چندبعدی است که نمیتوان برای گذران آن یک نسخه واحد تجویز کرد و اگر به این مسئله توجه نکنیم، باعث میشود که همچون بسیاری از طرحیهای فرهنگی مثل طرحهای فرهنگی برای افزایش سرانه مطالعه کتاب در جامعه، در بحث اوقات فراغت با شکست مواجه شویم زیرا اوقات فراغت همچون سایر مقولههای اجتماعی، فرهنگی چندبعدی است و نمیتوان بهصورت دستوری و نگرش تکبعدی عمل کرد و انتظار اثربخشی در این حوزه داشت.
به نظر من بستر اجرایی برای گذراندن اوقات فراغت ساخته نشده است، یعنی بستری ایجاد نشده است که من با پایان سال تحصیلی یک برنامه مدون برای اوقات فراغت خود برای پرداختن به اکثر حوزهها همچون کتابخوانی، ورزش، فعالیتهای فرهنگی و سایر موارد داشته باشم و متأسفانه حتی از سوی دستگاهها و نهادهای متولی اوقات فراغت، این برنامه مدون برای نوجوانان ارائه یا بهتر بگویم پیشنهاد نشده است و اکثر کلاسها و دورههایی که برای من نوجوان برگزار میشود، تکراری و فاقد نیازسنجی بر اساس سلیقه من نوجوان امروزی است.
متأسفانه این بیبرنامگی در اوقات فراغت برای نوجوانان در نظام آموزشوپرورش و سایر نهاد متولی اوقات فراغت به چشم میخورد و اگر همکلاس و دورهای متناسب با نیاز من نوجوان باشد، هزینه شرکت آن بالا است و همین امر باعث شده که برخی از نوجوانان به دلیل هزینه بالای ثبتنام کلاسهای اوقات فراغت که توسط مراکز خصوصی برگزار میشود، نتوانند شرکت کنند و از طرفی مؤسسات و نهادهای دولتی هم این کلاسها و دورهها را برگزار نمیکنندتا نوجوانان بیشتری از این کلاسها و دورهها استفاده کنند درواقع میتوان گفت آنطور که انتظار میرود بستر اوقات فراغت در کشور بهویژه شهرستانها و شهرهای کوچک فراهم نشده است.
کنکور و مشکلات پیش روی اوقات فراغت نوجوان
شفیعی: من بهشخصه اوقات فراغتم فقط به آخر هفتهها اختصاص پیدا نمیکند از طرفی بهعنوان یک نوجوان با فشارهای روحی و روانی همچون قبولی در کنکور، پیدا کردن اهداف، رهایی از سردرگمی مواجه هستم ضمن اینکه بین دوراهی اینکه به دنبال شادی بروم یا به زندگی و آیندهام بپردازم، قرار دارم همه این عوامل باعث شده است هرزمانی که فشار و حجم درسهایم کمتر میشود، به فراغت بپردازم که برایم شادی واقعی و سالم ایجاد کند.
بحث اقتصاد وارد حوزههای مختلف زندگی مردم شده است، مردم هنر، موسیقی و هر فعالیت دیگری را فرامیگیرند که بتوانند از آن کسب درآمد داشته باشند، درصورتیکه این رویه غلط است ما باید هنر را برای هنر و علم را برای علم فراگیریم اما متأسفانه بسیاری از نوجوانان هم سن و سال من همچون سایر مردم به مسئله اوقات فراغت از بعد اقتصادی نگاه میکنند یعنی دورهای را شرکت میکنند که در آینده برایشان پولساز باشد و نوجوانی همچون من که با این نگرش مخالف است و بر این عقیده است که اوقات فراغت و شادی را نباید به درآمدزایی ربط داد زیرا فرد با فشار روانی بالایی مواجه میشود.
ما نوجوانان در سالهای آخر تحصیلی که خود را برای کنکور آماده میکنیم، فشار روانی زیادی داریم و اگر زمان کوتاهی را به اوقات فراغت، ورزش و تفریح اختصاص ندهیم، با آسیبهای فروانی روبهرو میشویم اما متأسفانه شرایط حاضر بهگونهای است که نوجوانی که برای آیندهاش هدف دارد، در سالهای آخر تحصیل خود به چیزی جز قبولی در کنکور فکر نمیکند و تماموقت خود را به زدن تست و کلاسهای مرتبط با آن اختصاص میدهد، طبیعی است در این شرایط نوجوان اوقات فراغت خود را به حداقل ممکن میرساند، درواقع غول کنکور باعث شده است که نوجوان به اوقات فراغت و سپری کردن آن فکر نکند و این امر رویه اشتباهی است و هر نوجوانی باید بخشی از وقت خود را به گذراندن اوقات فراغت اختصاص دهد.
هم سن و سالان من بهویژه دختران اوقات فراغت خود را بیشتر در کلاسها و دورههای آموزشی سپری میکنند و این امر به کمالگرایی آنان برمیگردد، متأسفانه بسیاری از ما دختران بهگونهای تربیت میشویم بهجای اینکه شجاع باشیم، کمالگرا و محتاط باشیم و همین امر باعث میشود که از کسب تجربههای جدید، ترس از شکست داشته باشیم، در صورتیکه امکان دارد این شکست باعث رشد ما در زندگی شود.
نوجوانانی بودند و هستند که به خاطر فشار والدین حق انجام هیچ فعالیتی را در اوقات فراغت خود ندارند و این مسئله برای من بسیار عجیب است که چرا برخی والدین با انجام فعالیت در اوقات فراغت همچون شرکت در کلاس ورزشی و سایر موارد با فرزند نوجوان خود بهویژه دخترشان مخالفت میکنند؟
لزوم تنوع در برنامههای اوقات فراغت نوجوانان
عنایتی: از نظر من اوقات فراغت زمانی است که در آن برهه مسئولیت و وظیفه انجام کاری را نداریم، نوجوانان دهههای ۶۰ تا ۷۰ اوقات فراغتشان را صرف حرفهآموزی و اشتغال فصلی میکردند اما هماکنون با متنوع شدن فعالیتها و مهیج شدن آنها همچون بازیهای رایانهای، نوجوانان به انجام اینگونه فعالیتهای نو روی آوردهاند.
نمیتوان گفت که نوجوانان کدام دهه اوقات فراغت خود را بهخوبی سپری کردهاند اما به نظر من امروزه نوجوانان میتوانند اوقات فراغت خود را به ترکیب مهارتآموزی و انجام فعالیتهای متنوع و مهیج اختصاص دهند.
به نظر من اینکه نوجوانان امروز تمایل زیادی برای گذراندن اوقات فراغت در کلاسهای و دورههای آموزشی ندارند و بیشتر مایل هستند وقت خود را در فضای مجازی یا کافیشاپها اختصاص دهند، به این خاطر است که گذراندن اوقات فراغت به این شیوه نیاز به تلاش، استمرار و مسئولیتپذیری ندارد، در واقع اگر بخواهم راحتتر بیان کنم برخی از ما نوجوانان امروز گرفتار تنبلی شدهایم و همین امر باعث شده است اوقات فراغت خود را به بطالت بگذرانیم.
دلیل نگرش نوجوانان به اوقات فراغت بهعنوان سرگرمی
رفیعی: به دلیل اینکه من مسیر و هدف زندگیام را مشخص کردهام و رسیدن به هدف برایم لذتبخش است، ترجیح میدهم در اوقات فراغتم نیز برای رسیدن به هدفم تلاش کنم. من دوست دارم حتی اگر زمان آزادی دارم از آن برای رسیدن به هدفم استفاده کنم و از این لذت میبرم که زمان خود را حتی در اوقات فراغتم، برای رسیدن به هدفم اختصاص دادهام.
اما دلیل اینکه هم سن و سالان من بیشتر اوقات فراغت خود را در شبکهها و فضای مجازی سپری میکنند، این است که تنوعی را که در فضای مجازی پیدا میکنند و در یک ساعت میتوانند در چندین بستر و فضا حضور داشته باشند، در فضای واقعی نمیبینند. متأسفانه بستر پرداختن به فعالیتهای متعدد در فضای حقیقی برای نوجوان جهت سرگرمی و اوقات فراغت به وجود نیامده است.
به نظر من اوقات فراغت فقط مهارتآموزی و کسب دانش نیست بلکه باید سرگرمی و خوشگذرانی سالم در آن باشد که این خوشگذرانی سالم برای هر فردی بهگونهای است که در راستای اهدافم است و برای دیگری شاید مشاهده یک فیلم و موارد دیگر باشد اما این سوال را که چرا باید از اوقات فراغت به شیوه مطلوب استفاده کنیم و نباید فقط به استراحت و سرگرمی بپردازیم را باید پاسخ داد مگر من چه مدت در قید حیات هستم که بهترین زمان عمرم به استراحت و سرگرمی اختصاص دهم؟
ایمنا: چه میزان برنامههای اوقات فراغت متناسب با سلیقه و جنسیت نوجوان طراحی و برنامهریزی شده است؟ و این برنامهها با چه آسیبهایی روبهرو است؟
رضایی: اگر بخواهم برنامههای اوقات فراغت را آسیبشناسی کنم، باید بگویم این برنامهها هم دارای نقاط مثبت و هم دارای نقاط ضعف است، نقاط مثبت برنامههای اوقات فراغت این است که تنوع برنامهها و فعالیتهای اوقات فراغت زیاد شده است و این تنوع به خاطر تنوعطلبی افراد بهویژه نوجوانان نیست، بلکه به خاطر پیشرفت علم در جهان است و همین امر باعث شده است تنوع رشتهها برای اوقات فراغت، برای منِ نوجوان دختر زیاد باشد، یعنی راه انتخاب برنامههای اوقات فراغت برای یک دختر نوجوان بسیار باز است.
خلأهای موجود در برنامههای اوقات فراغت نوجوانان
از لحاظ شرایط و فضا بهعنوان یک دختر برای ورزشگاهها و رشتههای ورزشی با مشکلاتی در حوزه اوقات فراغت مواجه هستیم، بهعنوانمثال یکی از دوستانم علاقه زیادی به رشته ورزشی «پارکور» داشت اما در اصفهان مربی خانم برای این رشته ورزشی وجود ندارد، به همین جهت مجبور بود برای فراگیری و فعالیت در این رشته ورزشی از مربی آقا استفاده کند و این امر برای این دختر بسیار آزاردهنده بود. به همین جهت کمبودهایی که در حوزه زیرساختهای اوقات فراغت در شهرستانها بهویژه شهرهای کوچک وجود دارد، باعث دلزدگی نوجوانان میشود. همین کمبودها باعث شد که دوست من با وجود داشتن استعداد زیاد در رشته ورزشی پارکور از ادامه فراگیری آن امتناع کند و بیشتر ناراحتی او به این خاطر بود که که چرا شهرهایی همچون تهران یا مشهد مربی خانم در این رشته ورزشی به تعداد زیاد وجود دارد اما در اصفهان یک مربی خانم در این رشته نیست که آموزش دهد.
پس محدودیتهایی برای یک سری فعالیتهای دختران در حوزه اوقات فراغت بهویژه در شهرستانها وجود دارد. نکته دیگر برنامههای اوقات فراغت فرهنگسرای شهرداری است، یکی از مکانهایی که نوجوانان در تابستان بیشتر به آن مراجعه دارند، فرهنگسراهای مناطق شهرداری است. هر منطقهای در شهرداری اصفهان دارای فرهنگسرایی است که برای نوجوانان برنامه اوقات فراغت دارند اما دقیقاً همچون مدارس غیرانتفاعی و دولتی، فرهنگسرای شهرداری کمتر از مؤسسات آزاد برای تخصصی پرکردن برنامههای اوقات فراغت وقت گذاشتهاند، بهعنوانمثال تفاوت و کیفیت آموزش در رشته رباتیک در آموزشگاه آزاد با فرهنگسرای شهرداری کاملاً مشهود است؛ آموزشگاه به بهترین و تخصصیترین شکل ممکن این آموزش را به نوجوان ارائه میدهد اما فرهنگسرای شهرداری این نگاه تخصصی را به آموزش و مسئله اوقات فراغت نوجوان ندارد و فقط به برگزاری دوره اکتفا میکند.
درست است فرهنگسرا نسبت به آموزشگاه آزاد هزینه کمتری بابت شهریه کلاسها و دورههای اوقات فراغت اخذ میکند، اما قرار نیست این هزینه کم باعث شود بر کیفیت آموزش کلاسها تأثیر بگذارد، فرهنگسراها متعلق به ارگان دولتی است و انتظار میرود رویکرد تخصصی آموزش در این مکان دولتی رعایت و ارتقا پیدا کند، این شیوه بهنوعی جدی نگرفتن نوجوانان است. نمیتوان نوجوان را جدی نگرفت و در مقابل انتظار بروز استعداد و انجام فعالیت اثربخش از آنان را داشت.
مشکلات برگزاری دورههای اوقات فراغت بهصورت مختلط
شفیعی: نمیتوان گفت در حوزه برنامههای اوقات فراغت بهویژه برای دختران با محدودیتهایی روبهرو هستیم، بلکه این محدودیتها به اطلاع ناقص ما نسبت به این موضوع است بهعنوانمثال من علاقه زیادی دارم که در کلاسهای آموزش اورژانس شرکت کنم اما دورههای آموزشی پیشرفته این کلاس برای زنان نیست، ابتدا فکر میکردم در حق ما دختران ظلم شده است اما مطالعه و بررسی دقیقتری نسبت به این کلاسها کردم و متوجه شدم شرکت در این کلاسها به دلایل مختلفی به صلاح زنان نیست، هدفم از بیان این مسئله این بود که عنوان کنم محدودیتی از لحاظ جنسیت وجود ندارد اما نیاز است چنانچه دورهای برای اوقات فراغت زنان و دختران برگزار نمیشود، مسئول ثبتنام بهدرستی فرد را اقناع کند که چرا این رشته یا دوره آموزشی برای دختران برگزار نمیشود.
از طرفی هرچه جلو میرویم برگزاری برنامهها و کلاسهای اوقات فراغت ویژه تک جنسیت کاهش پیدا میکند و همین امر باعث شده است بسیاری از هم سن و سالان من بهویژه دختران مایل نباشند در کلاسهای مختلط شرکت کنند. به نظر من باید دورهها و برنامههای اوقات فراغت برای نوجوانان بهگونهای طراحی شود که برای هر جنس به صورت مجزا برگزار شود.
نبود تداوم دورههای اوقات فراغت در فرهنگسراها
رفیعی: در برنامههای اوقات فراغت بهویژه فرهنگسراهای شهرداری شاهد هستیم که دورههایی در تابستان برگزار میشود اما متأسفانه این دورهها در طول ایام سال تداوم ندارد، یعنی فرد وقتی در تابستان رشتهای را در فرهنگسراها فراگرفت و خواست در طول ایام سال دورههای پیشرفته آن را بگذراند، متأسفانه دوره پیشرفته آن برگزار نمیشود و همین امر باعث میشود فرد چارهای جز شرکت در آموزشگاه آزاد و خصوصی نداشته باشد.
و از طرفی زمان برگزاری کلاسها و دورههای اوقات فراغت فرهنگسرا مناسب نیست، بهعنوان مثال کلاسهای درسی من بهصورت یک هفته در میان در شیفت صبح و بعدازظهر برگزار میشود و همین امر باعث میشود نتوانم در طول سال از کلاسها و دورههای فرهنگسراها استفاده کنم از طرفی دورهها و کارگاههای فشرده فرهنگسرا بهگونهای طراحیشده است که آن کلاس یا دوره فشرده تا پس از غروب آفتاب ادامه دارد و همین امر باعث شده است بسیاری از دختران همچون من برای شرکت در این دورههای فشرده با مشکل مواجه شوند.
ظرفیت کم پذیرش دورههای اوقات فراغت فرهنگسراها
جزایری: خوشبختانه تفکیک جنسیت در کلاسها و دورههای اوقات فراغت که توسط فرهنگسراها و مراکز دولتی برگزار میشود، رعایت میشود اما در یک سری از مراکز و مؤسسات خصوصی این تفکیک صورت نمیگیرد و من این نبود تفکیک را مخرب میدانم، زیرا فضای کارکردن در هر رشته و هر دوره آموزشی برای دو جنس متفاوت است و این تفاوت به خصوصیات روانی و فیزیولوژیکی هر دو جنسی برمیگردد و همین تفاوتها باعث میشود که سطح کلاس و دورههای آموزشی برای افراد شرکتکننده متفاوت باشد و برخی افراد بهره کمتری از دوره برند و آن دوره اثربخشی لازم را نداشته باشد.
عنایتی: همه موارد را دوستان ذکر کردند اما نکتهای که به نظرم مغول مانده این است که ظرفیت تعداد نفرات برای پذیرش در دورهها و برنامههای پرطرفدار اوقات فراغت همچون حسابداری در مراکز دولتی بهویژه فرهنگسراها بسیار کم است و همین امر باعث شده است این دورهها زود تکمیل ظرفیت شود و نوجوانان علاقهمند زیادی به دلیل تکمیل ظرفیت نتوانند در این دورهها ثبتنام کنند.
تهیه و تنظیم: کورش دیباج
نظر شما