به گزارش خبرنگار ایمنا، ششم تیرماه ۱۳۶۰ درست در چنین روزی، به جان رهبر معظم انقلاب که در آن زمان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، عضو حزب جمهوری اسلامی ایران و امام جمعه موقت تهران بودند سوءقصد شد و ایشان مجروح شدند. فردای آن روز نیز در حادثهای خونبار در دفتر حزب جمهوری، شهید آیتالله بهشتی و ۷۲ یار باوفای انقلاب به شهادت رسیدند.
آن روزها منافقان سنگدل مسلح از هر وسیلهای برای آسیب زدن به انقلابی که تنها سه سال از عمرش میگذشت، استفاده میکردند. تابستان سال ۱۳۶۰، تابستان پرحادثه تاریخی کشورمان بود.
مروری بر یک ترور
حدود یک هفته از عزل ابوالحسن بنیصدر با فرمان امام راحل (ره) میگذشت. نبرد با رژیم بعث و شورش منافقین بعد از اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. آیتالله خامنهای که از جبههها برگشته و خدمت امام خمینی (ره) رسیده بودند، بعد از دیدار، طبق برنامه شنبهها، عازم یکی از مساجد جنوب شهر برای سخنرانی شدند.
خودروی حامل آیتالله خامنهای که از جماران حرکت میکرد، آن روز مهمان ویژهای داشت؛ خلبان عباس بابایی که میخواست درددلهایش را با نماینده امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آنها نیمساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفتوگوهایشان را در همان مسجد ادامه دادند.
نماز ظهر تمام شد، رهبر انقلاب به پشت تریبون رفتند، نمازگزاران همانطور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسشهای نوشتهشده مردم را به سخنران میدادند، اگرچه بعضی از پرسشها تند و حتی گاهی بیربط بود.
حضرت آقا در سخنرانی مقدمهای چیدند تا به اینجا رسیدند که: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من میخواهم به بخشی از آنها پاسخ بدهم.»
بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط، موهای فر، کت و پیراهن چهارخانه صورتی با تهریش مختصر که آن روزها کلیشه چهره و تیپ خیلی از جوانها بود. خودش را رساند به تریبون. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دکمه Play. شاسی تق تق صدا کرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار.
یک دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا همینطور که صحبت میکردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه جوامع بشری -نه فقط در میان عربها- مظلوم بود. نه میگذاشتند درس بخواند، نه میگذاشتند در اجتماع وارد شود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا کند، نه ممکن بود در میدانهای…»
انفجار؛ عیدی گروهک فرقان با همراهی منافقان
رهبر انقلاب که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش ۴۵ درجهای به طرف چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالای سر آیتالله خامنهای رساند. مسجد کوچک بود و همان یک محافظ، به تنهایی تلاش کرد که آقا را بیاورد بیرون.
امام جماعت، متحیر وسط مسجد مانده بود. چشمش به یک ضبط صوت افتاد که مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جداره داخلی ضبط شکسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی.»
روندی که تا امروز دنبال شده است
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۵ گروهک تروریستی در کشور فعالیت داشتند که منجر به بهشهادت رساندن بیش از ۱۷ هزار نفر از مردم بیگناه کشورمان شدند. شاخصترین این تروریستها سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بودند.
شمار زیادی از این ترورها هدفمند و به منظور ضعیفتر کردن نظام جمهوری اسلامی ایران بود و بخش زیادی از آن نیز کور بود و مردم عادی کوچه و خیابان قربانی آن میشدند. شاید بتوان ترورها را به سه گروه تقسیم کرد اول ترور شخصیتهای کلیدی نظام مانند آیتالله سیدمحمد بهشتی، شهید محمدعلی رجایی و آیتالله مرتضی مطهری، دوم ترور شخصیتهای شناختهشده ولی رده پایینتر مانند شهدای محراب و ائمه جمعه نقاط مختلف کشور و سوم ترورهای کور و کشتار عموم مردم بیگناه.
یکی از کارشناسان سازمان اطلاعات سپاه در مورد این ترورها گفته است: سازمان مجاهدین در تابستان ۱۳۶۰ حدود ۳۰ هزار نیروی مسلح داشت.
شهیدان باهنر و رجایی، سپهبد محمدولی قرنی، رئیس ستاد کل ارتش، استاد مرتضی مطهریفریمانی، حاج مهدی عراقی از مبارزان پیشکسوت انقلاب و بازمانده گروه فداییان اسلام، آیتالله دکتر محمد مفتح نویسنده، متفکر و از مبارزان پیش از انقلاب، دکتر حسن آیت، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، آیتالله علی قدوسی، دادستان کل کشور و از بازوهای انقلاب، شهید اسدالله لاجوردی رئیس سازمان زندانها، امیر سپهبد علی صیادشیرازی، جانشین ستاد کلی نیروهای مسلح و بمبگذاری در حرم رضوی در بین عزاداران روز عاشورای سال ۱۳۷۳ تنها بخشی از ترورهای کوردلال منافقی است که بویی از انسانیت و شرف و دین نبردهاند و هر آنچه کردهاند با وحشیگری، خونریزی و جنایت همراه بوده است.
نهال تازه سربرآورده انقلاب اسلامی ایران از همان ابتدای شکلگیری و به ثمر نشستن، حوادث و وقایع متعددی را از سر گذراند. از نفوذ خائنان، لیبرالها و ملیگراها به مناصب حساس و تصمیمگیرنده کشور و خنجر زدن به ایران از پشت گرفته تا قائله اقوام، حمله صدام، نقشه کودتا، حمله نافرجام آمریکا از صحرای طبس، تحریمهای اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک.
این روزها، کار سازمان جنایتکار مجاهدین خلق که سالها در اردوگاه اشرف رژیم بعث سکونت و فعالیت داشت، با وجود این همه جنایت، خونریزی، به شهادت رساندن انسانهای بیگناه و سایر مدافعان تروریسم در امن و امان در کشورهای اروپایی و آمریکا و این اواخر در آلبانی، زندگی میکردند، زار شده و دولت سیزدهم با پیگیری مداوم و دیپلماسی مقتدرانه و عزتمدارانه، به دنبال تار و مار کردن جنایتکارانی است که دستشان به خون هزاران زن و مرد بیگناه آلوده است.
خاتمه کار منافقان و جنایتکاران
حجتالاسلام احمد سالک، عضو جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به سلسله مراحلی که منافقان در داخل کشور در دهه ۶۰ تنظیم کردند و ترورهایی را ترتیب دادند، اظهار کرد: این ترورها مبتنی بر یک مأموریت بود. منافقان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جلسهای در تهران تشکیل دادند و شخصیتهایی که بهعنوان بازوی امام بودند را شناسایی و لیست کردند.
وی افزود: درست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این افراد معلوم الحال و جنایتکار به دنبال ترور این شخصیتها برآمدند. از جمله ششم تیرماه سال ۶۰ مقام معظم رهبری را در مسجد اباذر جنوب تهران و توسط جواد قدیری که از لیدرهای منافقان بود، ترور کردند.
به گفته حجتالاسلام سالک، منافقان علاوه بر این ترور، هفتم تیرماه حادثه دفتر حزب جمهوری، شهادت دکتر بهشتی و ۷۲ تن از یاران او همچنین هشتم شهریورماه سال ۶۰ و شهادت حجتالاسلام باهنر، رجایی و سرهنگ دستجردی را رقم زدند و این عزیزان را به خاک و خون کشیدند.
عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: بعد از عزل بنیصدر عملیاتهای نظامی منافقان شروع میشود و آنها در سراسر کشور ۲۱۱ بمب منفجر میکنند و انسانهای بیگناه را به خاک و خون میکشند و شهید میکنند. شهدای محراب از جمله آیتالله اشرفیاصفهانی، آیتالله دستغیب، آیتالله صدوقی، آیتالله قاضیطباطبایی، شهدای ترور هاشمینژاد و قدوسی و صدها شخصیت دیگر را به شهادت میرسانند.
وی اظهار کرد: آن زمان مسعود رجوی با لباس زنانه از کشور به فرانسه فرار میکند اما یدالله فوق ایدیهم؛ از سال ۶۰ تا امروز ۴۰ سال است که دست خدا بالای دستها است. اقتدار نظام و خون همان شهدا به ثمر مینشیند و در فرانسه اجلاس منافقان کوردل تعلیق میشود. آمریکاییها نیز بیزاری خودشان را از منافقین اعلام میکنند. دولت آلبانی به این نتیجه میرسد که اپوزیسیونی در داخل کشورش شکل گرفته که دارای پهپاد و تجهیزات متعدد الکترونیکی است.
حجتالاسلام سالککاشانی خاطرنشان کرد: پلیس کشور آلبانی طی یک عملیات به اردوگاه آنها حمله و تعدادی را دستگیر میکند و یک نفر کشته میشود و بساط این جرثومههای کثیف و جنایتکار، برچیده میشود.
وی تاکید کرد: افراد بیدین و ضد بشریت جایی در دنیای امروز ندارند و آینده از آن انقلاب و اسلام است.
این عضو جامعه روحانیت درباره جواد قدیری، همان فردی که ضبط صوت را در حین سخنرانی رهبر انقلاب در سال ۶۰ روی میز ایشان گذاشت، گفت: این فرد از ابتدا جزو گروهک منافقین بود و در پرونده آن همه مسائل و سوابق او مشخص و روشن است.
نظر شما