به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نشانههای صعود در بورس» نوشت: پیام الیاس کردی، کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه افزایش قیمت دلار و نیز افزایش نرخ دلار محاسباتی قیمت پایه فرآوردههای نفتی، نشانههای صعود شاخص کل بورس تهران در روز یکشنبه بود، گفت: سهامداران خُردی که برای سرمایه گذاری نسبتاً بلندمدت وارد بورس میشوند برندگان واقعی خواهند بود.
شاخص کل بورس تهران بعد از سه هفته متعادل با چاشنی منفی در معاملات روز یکشنبه، ۴ تیر ۱۴۰۲ توانست با رشدی ۲۷ هزار و ۱۵ واحدی در ارتفاع ۲ میلیون و ۱۸۹ هزار و ۶۳۲ واحدی قرار گیرد. ارزش معاملات کل بازار سرمایه روز یکشنبه به ۱۰ هزار و ۴۸۸ میلیارد تومان رسید و ارزش معاملات خرد نیز افزایشی ۱۷ درصدی را ثبت کرد و به رقم ۷ هزار و ۵۵۰ میلیارد تومان رسید. در بازار روز یکشنبه ۱۰۹ نماد صف خرید داشتند و در مقابلِ ۴۵ نماد صف فروش ایجاد شد. اما سوال اصلی این است که آیا صعود شاخص کل بورس تهران ادامه دارد؟
صعود بورس از باند دلار
پیام الیاس کردی، کارشناس بازار سرمایه در این مورد گفت: بازدهی بازار سرمایه در حال مَچ شدن با بازدهی دلار است، به طوری که بعد از رسیدن قیمت دلار به کانال ۶۰ هزار تومان و اصلاح بعد از آن، این اصلاح پس از تأخیری کوتاه به بازار سرمایه رسید. وی با اشاره به کودتای داخلی روسیه و اتفاقات آن در روز گذشته ادامه داد: اتفاقات روز شنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۲ در روسیه و اخباری که به بازار غیررسمی ارز منتقل شد موجب افزایش قیمت دلار شد. علاوه بر آن، افزایش نرخ دلار محاسباتی قیمت پایه فرآوردههای نفتی از ۲۸۵۰۰ به ۳۷,۹۶۳ تومان موجب مثبت شدن سهام پتروشیمیها در روز یکشنبه شد.
شرط مثبت شدن تابلوی بورس
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، افزایش قیمت دلار هرچند از لحاظ درصدی زیاد نبود؛ اما رسیدن آن به کانال ۴۹ تا ۵۰ هزار تومان موجب مثبت شدن شاخص کل شد، زیرا بازه ۵۹ تا ۶۰ هزار تومان برای قیمت دلار باعث جو روانی روی ذهن معامله گران بازار سرمایه میشود و ما بارها شاهد این موضوع بودهایم.
الیاس کردی با اشاره به اخبار و گزارشهای خوب پالایشیها در روز گذشته افزود: اخبار مثبتی نیز در مورد ساختمانیها به گوش میرسد که هنوز تأیید نشده است.
سهامداران چشم انتظار کف سازی دلار
این کارشناس بازار سرمایه معتقد است: با وجود رشد ۲۷ هزار واحدی شاخص کل بورس طی یک روز، هنوز ارزش معاملات جذاب نیست و از طرف دیگر معامله گرانی که به دنبال کف قیمت دلار در بازار غیررسمی هستند، هنوز آن را پیدا نکردهاند. الیاس کردی با طرح این سوال که آیا معامله گران فکر میکنند قیمت دلار خیلی بیشتر از اینها کاهش پیدا میکند؟ گفت: خیر، ولی دلار به هر حال کفی را خواهد ساخت که در ماههای آینده این کف برنخواهد گشت.
روزنامه سیاست روز در صفحه اصلی امروز خود با تیتر «روز قدر ناشناسی مدعیان» نوشت: پنجم تیر ماه در تقویت جهانی به عنوان روز مبارزه با مواد مخدر نام گذاری شده است. مواد مخدر و مبارزه با آن یکی از اصلیترین چالشهای جهانی در کنار تروریسم است که هزینههای انسانی و مالی بسیاری برای کشورها به همراه داشته است. این مهم در حالی همچنان در اولویتهای جهانی قرار دارد که افغانستان به عنوان کانون تولید مواد مخدر شناخته میشود. در سال ۲۰۰۱ نیروهای آمریکایی و ناتو در حالی اشغال افغانستان را رقم زدند که محور ادعایی آنها مبارزه با تروریسم و مواد مخدر بود اما اکنون پس از گذشت ۲۲ سال هیچکدام از این دو وعده را محقق نکردهاند.
آمارهای منتشر شده نشان میدهند که کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان پس از اشغال این کشور توسط آمریکا و ناتو از سال ۲۰۰۱ تاکنون دستِکم چهار برابر افزایش یافته است. گزارشها نشان میدهد آمریکا نه تنها در عرصه مبارزه با مواد مخدر در آن کشور برنامهای نداشته بلکه باندهای سازمان یافتهای تحت حمایت نیروهای خارجی در امر انتقال و ترانزیت انواع مواد مخدر از افغانستان به دیگر کشورها در سالهای اخیر فعالیتهای گستردهای داشتهاند.
بر این اساس اکنون آمریکا باید پاسخگو باشد که چگونه ۲۰ سال یک کشور را اشغال و مردمان آن را به بهانه مبارزه با تروریسم و مواد مخدر قتل عام کرده در حالی که نه تنها کارکرد مثبتی در این عرصهها نداشته بلکه زمینهساز گسترش تروریسم و افزایش تولید مواد مخدر در افغانستان شده است. امروز نیز در حالی که افغانستان به شدت نیازمند کمکهای بشر دوستانه است غرب با ادعای مخالفت با طالبان از اجرای تعهدات خود خودداری کرده که نتیجه آن نیز اجبار افغانها به تولید بیشتر مواد مخدر است. غرب حتی با اعمال تحریم علیه کشورهایی مانند ایران به عنوان همسایه بزرگ افغانستان عملاً به تشدید بحران این کشور دامن میزند.
از سویی؛ در حالی به اذعان سازمان ملل، جمهوری اسلامی ایران در خط مقدم مبارزه با مواد مخدر و به تبع آن تروریسم قرار دارد که نوع واکنش کشورهای غربی به این مسئله جای تأمل دارد. با توجه به درآمد بالای قاچاقچیان مواد در کشورهای اروپایی، مقصد اصلی ترانزیت مواد مخدر اروپاست و لذا مبارزه ایران با قاچاقچیان که در این راه صدها شهید و هزینههای مالی بسیاری داده است، کمکی آشکار به امنیت و آلوده نشدن اروپا به افیون خانمان برانداز است که شایسته تقدیر و حمایت همه جانبه است حال آنکه رفتار غربیها مغایر با اصل قدردانی و حمایت است. نگاه سیاسی غربیها که برگرفته از ماهیت نظام سرمایهداری ارزشی برای جان انسانها قائل نیست و همه چیز را بر اساس منفعت فردی خویش میسنجد موجب شده تا این کشورها به جای حمایت به پروندهسازیهای واهی حقوق بشری علیه ایران بپردازند.
کشورهای غربی در حالی ادعای مبارزه با مواد مخدر دارند که در اقدامی سیاسی و کاسبکارانه بخاطر اعدام قاچاقچیان مواد مخدر به پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران مشغولند و حتی در مجامع جهانی به جوسازی علیه جمهوری اسلامی میپردازند، رفتاری که موجب جسارت و فعالتر شدن قاچاقچیان مواد مخدر شده و پیامد آن گریبانگیر شهروندان اروپایی نیز خواهد شد. این نوع رفتار غربیها در حالی کمکی به مبارزه با مواد مخدر نمیکند که میتواند دلسردی ایران در ادامه راه مبارزه با ترانزیت مواد مخدر به اروپا را به همراه داشته باشد و این سران غرب هستند که باید پاسخگوی ملتهایشان باشند که چرا با سیاسیکاری زمینهساز فعالتر شدن قاچاقچیان مواد مخدر در جهان از جمله در کشورهای اروپایی شدهاند لذا روز مبارزه با مواد مخدر را میتوان روز قدرناشناسی مدعیان حقوق بشر غربی دانست که رفتارشان به تشدید بحران مذکور منجر خواهد شد.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «عقبماندگی واقعی از هوش مصنوعی» نوشت: اطلاعی از اولین باری که سخن از هوش مصنوعی به میان آمد ندارم. یعنی نمیدانم اولینبار چه کسی، در چه شرایطی و برای چه چیزی از این اصطلاح استفاده کرد که حالا اینطور ترند فضای فناوری دنیا شده و همه حواسها مبهوت و مقهور این پدیده شده است. البته مثل مخالفان گردی زمین، هستند کسانی که اصل هوش مصنوعی و این میزان از پیشرفت فناوری را هم انکار و آن را مقولهای برای سرگرمی مردم میدانند، اما خب چیزی که حالا پیشروی ماست دنیایی جدید، فناوریای خاص و وحشتی پس از فراگیری آن است. یکی از پرتکرارترین سوالاتی که مدتی است با آن مواجهیم و هنوز کسی جواب دقیقی به آن نداده، این است که دنیای بعد از توسعه هوش مصنوعی و جاگیر شدن این فناوری در شئون مختلف زندگی انسان چهشکلی است.
هوش مصنوعی چه بلایی بر سر زندگی مردم میآورد. اقتصاد دنیا با توسعه هوش مصنوعی چه تغییری میکند. تکلیف حریم شخصی چه میشود. قانونگذاریها چه شکل و شمایلی به خود میگیرند. تکلیف نیروی کار چه میشود و هزاران سوال دیگر که فکر نمیکنم چیزی جز هوش مصنوعی و بروز و ظهور آن میتوانست اینطور و اینهمه سوال و شبهه ایجاد کند. چند روز پیش برای مراسم کوچکی بهمنظور تقدیر از جمعی، نیازمند پوستری بودیم و طبق روال همیشه به یکی از دوستان گرافیست سفارش طراحی پوستر را دادم.
او هم بر همان مدار و قرارهای قبلی چند اتود اولیه زد و برای من فرستاد، منتها یکی از اتودهای ارسالی با بقیه متفاوت بود. قبل از اینکه من سوال کنم خودش پاسخ داد که اتود و نمونه آخر طرحی است که هوش مصنوعی کشیده و الحق والانصاف چند پلهای جلوتر از چیزی بود که خودش طراحی کرده بود و همین هم برای من و هم برای خودش وحشتناک بود.
فکرش را کنید، در یک صفحه چت چند خطی از چیزی که آن را میخواهید مینویسید، حالا هر چیزی، مقاله، ترجمه، سوال، طراحی، عکس و…. چند ثانیه بعد تقریباً با کیفیت مطلوبی همان چیزی که مطالبه کردید را تحویل میگیرید. همینقدر عجیب و همینقدر باورنکردنی! درست از همان چیزهایی است که اگر در گذشته کسی میگفت روزی روی صفحه کامپیوتری مینویسی مثلاً نقاشی فلان چیز را میخواهم، چند ثانیه بعد آن را تحویل میگیری، کسی باور نمیکرد و ریشخند هم میزد. اما خب در حداقلیترین حالت استفاده از این فناوری جدید، هوش مصنوعی کار خیلیها را راه انداخته و بار از روی دوش خیلیها برداشته، اما خب خیلیهای بیشتری را هم نگران کرده، نگران اینکه هوش مصنوعی جای آنها را بگیرد و کار و بارشان را از دست بدهند و خلاصه اینطور فکرها، اما آیا واقعاً هوش مصنوعی اینقدر جدی است؟ آنهایی که از اساس وجود و جدی بودن این فناوری را رد میکنند، دروغ میگویند؟
بر فرض جدی بودن مساله هوش مصنوعی، ما چقدر آماده حضور در دنیای جدید با حضور گستردهتر هوش مصنوعی هستیم؟ آن را میشناسیم و به مختصات دنیای جدید آگاهیم؟ نظام سیاسی و قانونی حاکم، اطلاعی از جزئیات این فضا و این دنیای جدید دارد؟ قانونی برای هوش مصنوعی یا سندی برای تحولات اخیر دنیای فناوری تدوین شده؟ اینها همه بخشی از سوالاتی است که باید در جغرافیای فناوری ایران به آن پاسخ بدهیم که ما چقدر آماده مواجهه با هوش مصنوعی هستیم و نسبت ما با دنیای فعلی چیست؟ چقدر پیشرفتهایم و چقدر عقبمانده؟ آیا برای قانونگذاری جدی و بازیگری در این فضا دیر شده؟
رشد ۴.۴ تریلیوندلاری اقتصاد جهانی به کمک هوش مصنوعی
خب اطلاعات خیلیها هم مثل ما از هوش مصنوعی شاید خیلی بیشتر از اینها نباشد. یعنی ته شگفتزدگی و ذوق ما از ظهور و وجود این فناوری همین رتق و فتق امور جاریه و جذابی باشد که گاهی حسابی لنگشان هستیم. اما خب هم میدانیم و هم پرواضح است که همه هوش مصنوعی همینهایی که ما میدانیم و از آن توقع داریم، نیست. همین چند وقت پیش مؤسسه جهانی مککینزی (McKinsey) در گزارشی مدعی شد که هوش مصنوعی مولد میتواند سالانه ۴.۴ تریلیوندلار به اقتصاد جهانی اضافه کند. براساس گزارش ۶۸ صفحهای این مؤسسه، هوش مصنوعی مولد که ابزارهایی چون ChatGPT را در خود جای داده، میتواند با برعهده گرفتن بسیاری از امور در آینده، موجب صرفهجویی ۶۰ تا ۷۰ درصدی زمان کارگران شود.
این مرکز همچنین اعلام کرد نیمی از مشاغل بین سالهای ۲۰۳۰ تا ۲۰۶۰ توسط محصولات هوش مصنوعی و بهصورت خودکار انجام خواهد شد. این درحالی است که مککینزی قبلاً پیشبینی کرده بود که بین سالهای ۲۰۳۵ تا ۲۰۷۵، نیمی از کارها توسط رباتهای هوش مصنوعی انجام خواهد شد که حالا با گسترش و رشد افسارگسیخته این فناوری، پیشبینی خود را تغییر داد.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مانور وحدت قوا» نوشت: همایش سراسری قوه قضائیه که همزمان با سالگرد شهادت شهید آیت ا… بهشتی (ره) و یارانش است، با حضور و سخنرانی حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور و محمدباقر قالیباف رئیس مجلس و دیگر مقامات ارشد لشکری و کشوری برگزار شد.
همایشی که سخنان سران قوا بیش از هرچیزی بر تعامل کم سابقه سه قوه با یکدیگر اشاره داشت و در عین حال هر یک موضوعی را در دستور کار صحبتهای خود قرار دادند. قالیباف که در مقام رئیس قوه مقننه حضور یافته بود، گریزی به مسئله حقوق عامه زد و از ضرورت افزایش آگاهی مردم درباره حقوق خود سخن گفت. موضوع مهم و کلیدی که البته رئیس دستگاه قضا نیز در سخنان خود به آن اشاره کرد و از رشد ۱۲۰ درصدی اقدامات قوه قضائیه در این باره خبر داد. محسنی
اژهای البته آمار و ارقامی نیز از وضعیت یک سال گذشته دستگاه قضا ارائه کرد و از چهار درصدی ناآرامیها بر افزایش پروندههای دستگاه قضا، آزادی ۹۸ هزار زندانی ناآرامیها پس از عفو رهبری و شناسایی ۲۱۰ گلوگاه فساد سخن گفت و از حمایتهای بیسابقه دولت نیز تقدیر کرد. دکتر رئیسی نیز از دیگر سخنرانان این همایش بود. رئیس جمهور در این همایش از موافقت دولت با جذب چندین هزار نیرو به دستگاه قضا خبر داد و تاکید کرد که هر کس در جایگاه تصمیم گیری قرار دارد باید از حق پیروی کند.
سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور هم گفت: هرکس در جایگاه تصمیمگیری قرار دارد، باید از حق پیروی کند. تنها مدار، حق است و سختی کار قضات هم همین است که باید بر مدار حق حرکت کنند. اینکه حکمی تناسب با موضوع داشته باشد، تشخیص قاضی است. شأن و منزلت قضات بالاست و جایگاه رفیعی دارند. رشد اقتصادی بیش از ۸ درصد فقط با سرمایهگذاری و افزایش بهرهوری میسر میشود.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ضیافت مرگ» نوشت: سونامی مرگ با مشروبات الکلی مسموم در کشور اوج گرفته و هر روز افراد بیشتری را قربانی میکند. روزی در البرز، روز دیگری در هرمزگان و حالا هم در رباطکریم و مازندران. تاکنون در مسمومیتهای اخیر دستکم ۲۸ نفر جان خود را از دست داده و افراد زیادی نیز مسموم شده و روی تخت بیمارستانها با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. اما این مسمومیتها چگونه آغاز شد و در مناطق مختلف کشور شیوع پیدا کرد؟
بهگزارش همشهری، از اواخر خردادماه امسال بود که خبرهایی درباره مسمومیت با مشروبات الکلی در برخی مناطق استان البرز منتشر شد. بهنظر میرسید این مسمومیت بهشکل موردی اتفاق افتاده اما در ادامه با مسموم شدن افراد دیگری، این ماجرا ابعاد وسیعی پیدا کرد. طبق آخرین آمار ارائه شده از سوی مسئولان قضائی و پزشکی البرز تاکنون در جریان موج مسمومیتهای الکلی اخیر در این استان ۱۷ نفر جان خود را از دست داده و ۱۹۱ نفر مسموم و به بیمارستان منتقل شدهاند.
در جریان تحقیقات انجام شده درباره منشأ این مسمومیتها معلوم شد که متانول یا همان الکل صنعتی در یکی از کارخانههای اشتهارد تولید و از آنجا به کارخانه تولیدکننده محصولات آرایشی و بهداشتی منتقل شده است. ادامه بررسیها نشان داد که در ادامه چند نفر الکلها را در حجم وسیعی از آنجا خریده و در ادامه با ترکیب آب، اسانس و سایر مواد با الکل صنعتی از طریق چند توزیع کننده، الکلهای مسموم کننده را بهعنوان مشروبات الکلی به افراد زیادی فروختهاند. مأموران در جریان بازرسی از این کارخانه بیش از ۶ هزار لیتر الکل صنعتی کشف کردند و با فروکش کردن مسمومیتها در این استان هماکنون تحقیقات از ۹ متهم پرونده ادامه دارد.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «دوپینگ دانشجویی!» نوشت: بر اساس نتایج یک مطالعه روی دانشجویان ایرانی از هر ۱۰ دانشجو، شش نفر سابقه مصرف ریتالین دارد.
قرص ریتالین را همه میشناسند، بهویژه دانشجویانی که میخواهند با کمک این اکسیر، ره یک ترمه را یکشبه بروند. جالب اینجاست که ریتالین جزو داروهایی است که فروش آن بدون نسخه پزشک ممنوع است، اما این داروی ممنوعه بهراحتی در دسترس نوجوانان و جوانان قرار میگیرد. راههای تهیه آنهم کم نیست. از داروخانههایی که دارو را بدون نسخه میفروشند تا ناصرخسرو که گفتند مُرد ولی زنده است و داروفروشهای دورهگرد مجازی که کسبوکارشان خلاف است!
این دارو به قرص دانشجویی و قرص شب امتحان معروف است اما مصرفکنندگانش سر از منجلاب اعتیاد درمیآورند. محمدرضا قدیر زاده، کارشناس درمانگر و پژوهشگر حوزه اعتیاد معتقد است: «براساس گزارشها کنکور و فصل امتحانات عامل افزایش ۵۰ درصدی مصرف ریتالین است و براساس نتایج یک مطالعه روی دانشجویان ایرانی، از هر ۱۰ دانشجو، ۶ نفر سابقه مصرف ریتالین دارند.»
ریتالین صرفاً یک عنوان تجاری برای «متیل فنیدات هیدروکلراید» است و یک محرک از خانواده آمفتامینها است که باعث ترشح دوپامین و نهایتاً سرخوشی بدون دلیل میشود و ظاهراً مغز فرد مصرفکننده، گزارشی مبنی بر خستگی بدن و نیاز به خواب را درک و دریافت نمیکند، و باوجود کمبود خواب، فرد میتواند تا مدتی دچار مشکل نشود. اما این بینیازی به استراحت، کاذب است و همین کمبود استراحت، منجر به پرخاشگری در فرد میشود.
اگر ریتالین مطابق دستور پزشک مصرف شود، برای افزایش تمرکز و کاهش خوابآلودگی مفید است، اما تأثیری در کاهش اضطراب ندارد، و حتی ممکن است اضطرابزا نیز باشد. عوارض کلی مصرف آن علاوه بر اعتیادآور بودن، ایجاد گونهای روانپریشی است. ترکیبات این دارو اشتراکاتی با داروهای محرکی چون کوکائین، حشیش و اکستازی دارد. بنابراین، مصرف نادرست و خودسرانه آن میتواند فرد را مستعد اعتیاد به محرکهای خطرناک کند. گذشته از نوجوانان و جوانان، بسیاری از زنان و دختران نیز در اثر تبلیغات سالنها و باشگاههای ورزشی، این قرص را بهعنوان یک «داروی لاغری» مصرف میکنند.
خیرالله غلامی، استاد دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران، درباره مصرف ریتالین و تأثیرات سو آن معتقد است که این دارو از دسته آمفتامینها است و تحریککننده سیستم عصبی محسوب میشود. به گفته وی، این دارو برای برخی از بیماریها کاربرد دارد، اما مصرف خودسرانه آن به کاهش کارآیی سیستم مغز و اعصاب مرکزی منجر میشود.
او هشدار میدهد که دانشجویانی که فکر میکنند در شب امتحان باید درس بخوانند، باید بدانند که همانطور که خواندن لازم است، خوابیدن هم ضروری است؛ زیرا زمانی که مغز وارد «فاز» پردازش اطلاعات میشود، درصورتیکه مغز استراحت کند، این پردازش اطلاعات به نحو مطلوبی صورت میگیرد. اما درصورتیکه استراحت در کار نباشد، مغز نمیتواند آن اطلاعات را پردازش کند؛ در نتیجه، بیدار ماندن طولانی نمیتواند کمک زیادی به یادگیری در شب امتحان کند.
این استاد دانشگاه تأکید میکند: داروی ریتالین از سوی پزشک برای کودکان بیشفعال تجویز میشود و خواب را کم میکند، اما استفاده افراد بالغ از آن بهمنظور افزایش یادگیری و بیشتر بیدار ماندن، دارای عوارضی خواهد بود که شناختهشدهترین آنها، پرخاشگری و ایجاد اختلال در سیستم اعصاب مرکزی است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خونِ خورشید بر محراب آگاهی و روشنگری» نوشت: روایتی که مسعود خدابنده محافظ سابق مسعود رجوی و از اعضای قدیمی سازمان موسوم به مجاهدین خلق، از اراده سازمان متبوع خویش در ترور آیتالله خامنهای ارائه داده است، نشان میدهد که تصمیم به ترور ایشان، از دیرباز در میان ردههای بالای منافقین وجود داشته است. در این میان، اما به دلیل اِعراض عامل اصلی و وابسته به سازمان، این ترور به فرقان برون سپاری شده است:
«یکی از کسانی که الان هم در انگلستان است، مسئول آموزش و انتقال تیمهای ترور از مرز پاکستان بود. او میگفت: روزی به من اطلاع دادند که این بار خودت باید بروی! میگفت: من هم تا حدودی خوشحال شدم، چون خیلیها به خاطر من و با آموزش من کشته شده بودند و خوب بود که نوبت خودم باشد! لذا نفر همراهم را انتخاب کردم، از مرز عبور کردیم و در مسافرخانهای خوابیدیم.
صبح که بیدار شدم، دیدم نفر همراه من ۲۰ هزار دلار را برداشته و فرار کرده! من ۲۰ هزار دلار داشتم و قرار بود روز بعد به زاهدان برویم، تا سرقرار سلاح و موتور تحویل بگیریم. زنگ زدم به سرپل که قضیه این است. جواب دادند که خودت تنهایی برو و کار را انجام بده. او میگفت من یک روزِ تمام نقشه و برنامه را بالا و پایین کردم که چطور یک نفره کار را انجام بدهم؟! شروع میکردم از بالا و وقتی به آخر نقشه میرسیدم میدیدم من کشته خواهم شد و سوژه زنده میماند! سوژه آیتالله خامنهای بود.
این موضوع مربوط میشود به سالهای ۱۹۸۹ یا ۱۹۹۰. میگفت در نهایت رفتم سر قرار. قاچاقچی را دیدم، آشنا درآمد. ۲۰ هزار دلار را دادم به او که من را به طریقی خارج کند و این قاچاقچی توانست من را برساند به انگلستان. این شخص الان سالهاست به عنوان یک فرد پاکستانی، با نام مستعار کار و زندگی میکند. من با او، در حدود سال ۱۹۹۵ آشنا شدم. البته پنج، شش سال قبل از آن دنبال این کار بوده و بعد از فرار مدتی، به صورت مخفی در بین جامعه پاکستانی کار میکرد، تا که قانع شد خودش را معرفی کند و البته از گذشته هم صحبتی نمیکند.
او در سازمان در ردههای بالاتر، به اسم رئوف پاکستان شناخته میشد و سرپل اعزام و رابط، رابطی در پاکستان بود. یعنی مسئولیت آخرین آموزشها و توجیه و اعزام تیمهای ترور از مرز پاکستان را داشت....»
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «کرانه موشکی» نوشت: بعدازظهر دیروز منابع صهیونیستی خبر دادند دو فروند راکت از شهر جنین در شمال کرانه باختری به سمت شهرکهای صهیونیست نشین شلیک شده است. طبق گزارش روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت، این راکتها به سمت یکی از شهرکهای صهیونیستی مجاور شهر جنین شلیک شده و ارتش رژیم صهیونیستی در حال بررسی این مساله است. برخی منابع فلسطینی خبر دادند راکتهای شلیک شده از نوع «قسام یک» بوده که در چند متری «دیوار حائل» در کرانه باختری به زمین اصابت کردند. دیوار حائل، دیواری است که رژیم صهیونیستی سال ۲۰۰۲ به بهانه جلوگیری از حملات فلسطینیان ساخت آن را در کرانه باختری آغاز کرد.
در نوشتهای که در کنار پرتابگر این راکت قرار داده شده، تاریخ روز ثبت شده و در عین حال اشاره شده است «آنچه در راه است، بزرگتر است» و «کرانه باختری سپر قدس است». در کانال تلگرامی منتسب به گردان «عیاش» نیز ضمن تأیید شلیک این راکت، آمده است ۲ موشک به سمت شهرک صهیونیستی «رام اون» در غرب شهر جنین شلیک شده است. گردان شهید یحیی عیاش یکی از گردانهای وابسته به «کتائب عزالدین القسام» شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) است.
در بیانیهای که در این کانال تلگرامی منتشر شده، آمده است: «به دشمن غاصب و گلههای شهرکنشینان میگوئیم بزودی و به اذن الهی، موشکهای القسام در جای جای کرانه باختری بر سرتان فرود خواهد آمد». رسانههای صهیونیستی چهارم خرداد نیز از شلیک یک راکت از کرانه باختری به سمت یک شهرک صهیونیستی خبر داده و ادعا کرده بودند این راکت پیش از رسیدن به هدف، در هوا منفجر شده است. به دنبال انتشار تصاویری در فضای مجازی از شلیک این موشک دستساز، ارتش رژیم صهیونیستی تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرد.
شبکه صهیونیستی کان ادعا کرده بود ارتش این رژیم در روستای «نزله عیسی» در نزدیکی جنین در شمال کرانه باختری، پرتابهای را یافت که از آن برای شلیک راکت به سمت شهرک صهیونیستی شاکد استفاده شده است. رسانههای اسرائیلی به نقل از ارتش این رژیم نقل کردهاند برد این موشک چند کیلومتر بوده و ۱۵۰ متر آن طرفتر سقوط کرده است. در همین زمینه فیلمی از لحظه پرتاب موشک منتشر شده است.
کانال ۱۵ اسرائیل اعلام کرد حماس و حزبالله لبنان در پشت پرده پرتاب این موشک قرار دارند. از سوی دیگر اینکه ارتش اسرائیل پذیرفته موشک از کرانه باختری شلیک شده، نشان میدهد این رژیم در مخصمه بدی گیر افتاده است. گردانهای قسام شاخه جنین هم در بیانیهای نوشت بزودی برد موشکهای مقاومت تمام اسرائیل را در برمیگیرد و تمام کرانه باختری مجهز به موشک خواهد شد. این موضوع به حدی ترس در دل صهیونیستها ایجاد کرده است که شبکه ۱۳ اسرائیل در گزارشی نوشت: «اولین موشک سال ۲۰۰۱ از غزه پرتاب شد و سیاست مهار موشکها شکست خورد و اکنون غزه دارای موشک و پهپاد است و ساکنان شهرهای صهیونیستنشین باید در پناهگاه بخوابند».
در همین رابطه واحد موشکی گردان العیاش در بیانیهای نوشت: «در چارچوب نبرد اعداد و توسعه و معادلاتشکنی با دشمن غاصب و در پاسخ به جنایات اسرائیل، به یاری و توفیق الهی، مجاهدان ما در گردان العیاش توانستند دو موشک قسام یک را آزمایش کنند. ما به این دشمن غاصب میگوئیم بزودی انشاءالله در هر کجای کرانه باختری راکت قسام بر سر شما خواهد افتاد».
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آتش تجزیه در اردوگاه تجزیه طلبان» نوشت: گروهها و جریانهایی که در ماههای اخیر میکوشیدند خود را به وزنهای قابل تأمل در صحنه سیاست ورزی تبدیل کنند و با رؤیای اتحاد و همبستگی، سناریوی «فروپاشی» و «تجزیه» سرزمین ایران را محقق سازند، در همان گام نخست سرنوشتی بهتر از آنچه پیشبینی میشد، نیافتند و خود متأثر از بنمایههای خشونت بار و قدرت طلبیهای رهبرانشان نتیجهای جز فروپاشی در پیش رو ندیدند. خبرهایی که در روزهای اخیر از درگیری شدید مسلحانه میان گروهکهای تجزیهطلب کرد موسوم به «زحمتکشان کردستان» و «زحمتکشان انقلابی کردستان» به عنوان دو گروهی که در ابتدا ذیل جریان تروریستی «کومله» فعالیت میکردند، حکایت از آن داشت که تلاشهای چندین ماهه رهبران این گروهها برای ایجاد همبستگی داخلی و نادیده انگاری اختلافات تمام نشدنی شأن با هدف اجرای مأموریت بزرگی که تحت لوای کمپین «زن زندگی آزادی» برای خود تعریف کرده بودند، ناکام مانده است.
شورای ناهمبستگی!
خبر فروپاشی درون گروهی «کومله» را باید در ادامه و تکمیل ماجرای سقوط اردوگاه اقلیت اپوزیسیون ضد ایرانی در دیگر کشورها مورد توجه قرار داد. آنچه از پیدا و پنهان این جریانها در چند ماه اخیر که تحت عنوان «شورای همبستگی»، اتاقهای عملیات خود را در پایتختهای غربی برپا کرده بودند، به گوش میرسد، نشان داده آنها نیز به سرنوشت بهتری از آنچه در محافل تروریستی کومله میگذرد، دست نیافتهاند؛ جریانی که پس ازناامیدی از نتیجه بخشی اغتشاش آفرینی در ایران کوشید دراواخر سال گذشته پرده تازهای را با یک همنشینی تازه از چهرههایی همچون حامد اسماعیلیون و گلشیفته فراهانی که کمترین تجانسی با سیاست ورزی نداشتند، دردانشگاه «جرج تاون» واشنگتن به اجرا درآورد اما این ائتلاف نمایشی هم در کمتر از دو ماه بعد ذیل دعواهای داخلی و حذف درون گروهی چهرههای شناخته شده این جریان با فروپاشی روبهرو شد.
نقش اسرائیل در تجهیز تروریسم در اقلیم کردستان
درگیری درون گروهی در میان جریانهای کرد تجزیه طلب، بهانه خوبی است برای بازخوانی این روایت که رهبران این گروه تحت چه شرایطی اختلافات داخلی خود را ولو برای دورهای موقت کنار گذاشتند و کوشیدند به یکی از صحنه گردانان نمایش علیه جمهوری اسلامی تبدیل شوند. برای نخستین بار، اشغال عراق توسط آمریکا و انگلیس در سال ۲۰۰۳ بود که پای رژیم صهیونیستی را به منطقه خاورمیانه باز کرد و ایده بهرهگیری از ظرفیت کردهای مستقر در اقلیم شمال عراق برای تعلیم نظامی را ذیل هدف ماجراجویی و تنش آفرینی علیه جمهوری اسلامی در نزدیکی مرزهای مشترکش با عراق به اجرا درآورد.
«کومله» برای این منظور ابزار خوبی به شمار میآمد؛ چه این گروه پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، هدف تجزیه ایران و ایجاد کشوری مستقل را مبنای موجودیت خود اعلام کرده بود. وقوع جنگ تحمیلی فرصت خوبی برای تحقق این هدف فراهم کرد و سبب شد اعضای این گروه دوشادوش رژیم بعث، سلسله عملیات جاسوسی گستردهای را به جریان بیندازند که وقوع عملیاتهای نظامی خونین علیه رزمندگان ایرانی را ممکن میکرد. آنها در سالهای پس از این جنگ نیز در چهارچوب اهداف سازمانی خود به اقدامات خشونت بار و خونباری از ترور مردم عادی گرفته تا دانشمندان و نظامیان، ناامن جلوه دادن شهرهای مرزی کشور، انحراف در مسیر مطالبات صنفی، اجتماعی و سیاهنمایی علیه کشور و ساماندهی هستههای تروریستی روی آوردند.
همپوشانی اهداف
بنابراین رویکرد این گروه با خواستههای مقامهای صهیونیستی در رجوع به این بخش از جغرافیای منطقه تناسب داشت. پس از بازگشت اسرائیل به شمال عراق در سال ۲۰۰۳ «میرداگان»، رئیس سابق سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی، گروههای تجزیهطلب کرد از جمله «کومله» را با هدف ایجاد تهدید امنیتی علیه جمهوری اسلامی تحت تعلیم نظامی و کماندویی قرار داد که مهمترین بخش این آموزش نیز مربوط به آموزش جنگهای چریکی بود. نزدیکی روابط گروههای تروریستی کردی و رژیمصهیونیستی به قدری مثبت بود که در سال ۲۰۱۷ «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیمصهیونیستی و «لیبرمن»، وزیر امور خارجه وقت این رژیم بهعنوان تنها مقامهایی در صحنه بینالملل بودند که از برگزاری همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق استقبال کردند.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «حج ابراهیمی، عبادتی فراملیتی و فرامذهبی» نوشت: با توجه به دیدگاه جهانشمول اسلامی و ارزشهای جهانی، اسلام به جهانیسازی معتقد است. محور این جهانیسازی نیز پیش از آنکه بر مبنای نژاد، قومیت و یا سرزمین باشد؛ بر اساس اشتراک اعتقادی بنیان شده و هر فردی با هر رنگ و نژاد و سرزمینی، میتواند با پذیرفتن اصول اعتقادی اسلام، جزئی از امت اسلامی باشد. امروز با رشد فناوری و با توجه به خاستگاه جهانی شدن، غرب بهشدت در پی جهانیسازی غربی آمریکایی است و در این وضعیت جهان اسلام نیز باید برای ایجاد جهانی اسلامی، تمامی تلاش خود را به کار گیرد. در این میان حج و خانه خدا با عنایت به ظرفیتهایی که دارند، میتوانند نقش مهمی در جهانیسازی اسلامی ایفا کنند.
نقش حج و خانه خدا در فرایند جهانیسازی
متأسفانه با اینکه در خصوص جهانی شدن و یا جهانیسازی، انبوهی از اطلاعات و تحقیقات عمیق و عالمانه وجود دارد، اما رابطه جهانی شدن و حج و ظرفیتهای این کنگره عظیم عبادی سیاسی کاملاً مغفول مانده است. وجود کانونی همانند بیتاللهالحرام و انجام فریضهای مانند حج که بیش از دو میلیون مسلمان به دور از تمامی اختلافات نژادی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی از سراسر دنیا در آن شرکت میکنند، بیشک میتواند نقشی اساسی در جهانی شدن و یا جهانیسازی، چه از نظر روش و چه از نظر محتوا ایفا کند که متأسفانه از ظرفیتهای آن، نه تنها بهرهبرداری نشده که حتی در عرصه نظریهپردازی نیز هنوز گامی برداشته نشده است.
شاید در میان تمامی تکالیف و مناسک دین، هیچیک همانند حج، جهانگرا نباشند. اگر نگاهی به سایر تکالیف دینی بیفکنیم، بیشتر مخاطبان مسلمانان هستند و با تعابیری همانند «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» به کار رفتهاند، اما خانه خدا و حج از مفاهیمی هستند که مخاطبان آنها تمامی انسانها بوده و ظرفیت هدایت تمامی انسانها را دارند. جالب آنکه حتی در میان سایر ادیان و فرهنگهای جهان نیز عملی همانند حج و با ظرفیتهای آن دیده نمیشود که دارای مناسکی با مفاهیم جهانی بوده و استعداد گرد آوردن پیروان خود از سراسر دنیا را داشته باشد.
به عبارت دیگر گویی حج وسیله و اهرمی است که جهانشمولی اسلام را با تمام مناسک خود، نمایندگی میکند و نماد کامل جهانشمولی اسلام است.
نقش محوری کعبه در هدایت جهانی
درباره برخی از جلوههای جهانی بودن خانه خدا و کنگره عظیم حج با توجه به آیات و روایات میتوان گفت مهمترین ویژگی آن جهانی بودن است، زیرا این خانه نخستین خانهای است که برای هدایت انسانها بنا شده و دوم امالقرای جهان است. خانه خدا نقش هدایت جهانی دارد. در سوره آلعمران، پس از آنکه خانه خدا ویژگی جهانی مییابد، فلسفه و هدف از تأسیس این خانه جهانی نیز بیان میشود «هُدیً لِلْعالَمِین». هدایت بودن کعبه بدین معناست که این خانه راه درست و مسیر سعادت را به مردم نشان میدهد و آنان را به کرامت و قرب الهی راهنمایی میکند.
ویژگی دیگری که برای خانه خدا در سوره آلعمران بیان میشود، امنیت است که هر که داخل آن شود، از هر نظر در امان است. خانه خدا و حج، ظرفیت الهامبخشی برای یکی از مهمترین محورهای جهانی شدن را دارد که مباحث امنیتپژوهی است. دیگر اینکه کعبه مایه قوام بشر است. خدای متعال در آیه ۹۷ سوره مائده خانه خود را مایه قوام انسانها معرفی کرده است «جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَه الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ…». در این آیه شریفه سه عامل قوام دین مردم، ماه حرام قوام جان مردم، غذا قوام جسم مردم معرفی شده است. در این آیه مفهوم عام ناس اهمیت دارد. به این معنا که خانه خدا ظرفیت و توانایی رشد و توسعه امور دنیوی و اخروی تمامی مردم را دارد و این خود نشانگر نگاه جهانی اسلام به کعبه است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سرخوردگی غرب و غربزدهها از شکست شورش واگنر» نوشت: در حالی که کشورها و رسانههای غربی- و همزمان غربزدههای داخلی- با ذوقزدگی عجیبی لحظه به لحظه خبرهای جعلی و غیر جعلی مرتبط به شورش گروه واگنر را پوشش داده و بعضاً راجع به ایران عزیز خودمان «آیندهپژوهی» میکردند! با شکست زودهنگام شورش، موجی از سرخوردگی این اردوگاه را فرا گرفته و تحلیلهای این طیف، وارد فاز دیگری شده است!
روز شنبه شورش ۲۴ ساعته گروه نظامی واگنر با میانجیگری لوکاشینکو رئیسجمهور بلاروس خاتمه یافت. شورشی که به اذعان رسانههای غربی مثل بیبیسی، سیانان، نیویورک تایمز و واشنگتن پست سازمانهای اطلاعاتی غربی از آن خبر داشتند و حتی سردبیر شبکه تلویزیونی «آرتی» روسیه نیز اظهار داشت که «شکی در این نیست که شورش گروه واگنر علیه کرملین توسط سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و شاید یک طرف در خاورمیانه [رژیم صهیونیستی] سازماندهی شده بود.»
چهلوهشت ساعت پس از شورش واگنر و ۲۴ ساعت بعد از شکست، صبح دیروز (دوشنبه) کمیته ملی ضدتروریسم روسیه از لغو رژیم عملیات ضد تروریستی در مسکو و بازگشت شرایط به حالت عادی در پایتخت روسیه خبر داد. این نهاد در بیانیهای اعلام کرد حال حاضر وضعیت در منطقه مسکو باثبات است و محدودیتهای موقت در محدوده مسکو و منطقه مسکو لغو شده است. همچنین همزمان با آرام شدن اوضاع در روسیه، نیروهای ویژه چچنی که برای کمک به ارتش روسیه عازم «روستوف» شده بودند، از این منطقه خارج شدند.
به گزارش فارس در نشانهای دیگر از بازگشت آرامش به روسیه و عادی شدن اوضاع، «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه صبح دوشنبه در اولین حضور در انظار عمومی پس از شورش واگنر، به نیروهای روسی حاضر در عملیات نظامی این کشور در اوکراین سر زد.
از ذوقزدگی تا سرخوردگی
دولتهای غربی و رسانههایشان در کنار غربزدههای داخلی در زمان شورش با ذوقزدگی تمام و به صورت لحظه به لحظه اخبار درست و غلط این شورش را پوشش داده و نسبت به سقوط مسکو و حتی فرار پوتین ابراز خوشوقتی میکردند و جمهوری اسلامی را به «درس گرفتن از این شورش» تشویق مینمودند! اما انتشار گزارشهای مربوط به پایان شورش و بازگشت آرامش به مسکو موجی از سرخوردگی را در این اردوگاه موجب شده است. به دنبال اقدام واگنر علیه روسیه، کانالهای غربگرا با دستپاچگی و عجله نوشتند «کار روسیه و پوتین تمام است» و «نیروهای واگنر، شامل ۴ کاروان نظامی و ۱۵۰ تا ۴۰۰ خودروی زرهی، با سرعت حداکثری در اتوبان به سمت مسکو در حرکتند.»
اینها البته کپیکاری از محصولات اتاق جنگ ناتو بود وگرنه واگنریها آنقدر تجربه داشتند که توهم نزنند و خیال نکنند با ۲۵ هزار نفر میتوانند حتی به مسکو نزدیک شوند. در خود اوکراین نیز مقامات این کشور به شدت از پایان شورش واگنر عصبانی هستند. مقامات آمریکایی و انگلیسی و رسانههای غربی نیز که شورش واگنر را فرصتی برای پیشروی نیروهای اوکراینی و ضربه زدن به روسیه میدیدند بعد از پایان این غائله حالا صرفاً سرنوشت مبهم رئیس واگنر را هدف گمانهزنیهای خود قرار دادهاند!
مرده متحرک
اکنون رسانهها و مقامات غربی تمام توجه خود را به سرنوشت «پریگوژین» معطوف کردهاند. یک تحلیلگر ارشد سیاسی آمریکا میگوید که رئیس گروه نظامی خصوصی واگنر بهدلیل شورشی که علیه دولت روسیه به راه انداخت، دیگر فرقی با یک مرده ندارد. به گزارش فارس، «ایان برمر» رئیس و بنیانگذار گروه تحلیلی-مشاورهای «اوراسیا» در امور سیاسی، روز دوشنبه در مصاحبه با شبکه «سیاِنبیسی»، تحلیل کرد که پریگوژین بهدلیل شورشی که علیه دولت روسیه بهراه انداخت، دیگر فرقی با یک مرده ندارد و اگر در ماههای آینده زنده بماند تعجبآور است.
«برمر» با مطرح کردن ادعاهایی علیه «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه گفت: «پوتین مردم را بهخاطر اقداماتی بسیار کمتر از آنچه پریگوژین انجام داده، زندانی کرده یا به قتل رسانده است. برای من غیرقابل تصور است که پوتین به او اجازه دهد بیش از این زنده بماند» برمر همچنین افزود: «در زمانی که پوتین به طور بیسابقهای به چالش کشیده شد، کوچکترین انشقاقی در سطح بالای ارتش یا دولت یا الیگارشهای روسیه وجود نداشت. پس اگر کسی گمان میکند پوتین در آستانه کنار رفتن از قدرت است، باید بداند که چنین چیزی مطرح نیست.»
زنده تا ۹۰ روز!
«جیمز استاوریدیس»، دریادار بازنشسته ارتش آمریکا و فرمانده نظامی سابق ائتلاف ناتو هم در مصاحبهای ادعای مشابهی را مطرح کرد و گفت: «فرمانده گروه نظامی خصوصی واگنر حداکثر تا ۹۰ روز دیگر زنده نخواهد ماند چون ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه نمیتواند شورش او را ببخشد و فراموش کند». دریادار «استاوریدیس» در مصاحبه با شبکه ان. بی. سی نیوز گفت: «در اینجا فلسفه بازی تاج و تخت اعمال میشود. اگر شما میخواهید به پادشاهی برسید بهتر است پادشاه را بکشید.»
این دریادار بازنشسته آمریکایی ادعا کرد: «پریگوژین این کار را نکرد. حالا او قرار است از ۳۵۰۰۰ شبه نظامی که از او محافظت کردهاند جدا شود. او مثل ماری است که سرش از بدنش جدا شده است.» فرمانده آمریکایی سابق ائتلاف ناتو در ادامه این مصاحبه ادعا کرد، «توافقی که پریگوژین با کرملین با واسطهگری بلاروس منعقد کرد در بلندمدت به نفع او تمام نخواهد شد چون رئیسجمهور روسیه سابقه برخورد شدید با دشمنان سیاسی بالقوه خود را دارد.»
او مدعی شد: «فکر نمیکنم پریگوژین حداکثر ۶۰ تا ۹۰ روز دیگر دوام بیاورد چون پوتین در دل سیاهش شخصی نیست که ببخشد و فراموش کند. او هر آنچه که بتواند انجام خواهد داد تا از پریگوژین انتقام بگیرد.
نظر شما