به گزارش خبرنگار ایمنا، معماری، علم و هنر شکل بخشیدن به فضای زیست است و مجسمهسازی هنر همگذاری یا شکلدهی به اشیا است که ممکن است در هر اندازه یا با هر سازمایهای (مصالحی) انجام گیرد. میتوان گفت رابطه فرم و فضا مفهوم کلی مجسمهسازی و معماری است.
تبلور ایدههای یک معمار و یک مجسمهساز با حجم، عینیت پیدا میکند و بیان میشود، لذا چنانچه این ایدهها نیز از سرچشمههای واحدی نشئت گیرد، بیگمان به نتایجی شبیه به هم منجر خواهد شد. پیکرهسازان و معماران هر دو با فرم و فضا سروکار دارند. هرچند این فرمها در محیط فیزیکی، مقیاسهای متفاوتی داشته باشند، آنها میتوانند از تجربیات یکدیگر استفاده کنند.
اگرچه مجسمه بهوسیله فضا محدودشده و معماری، فضا را محدود میسازد، اما این دو زبان مشترکی باهم دارند. دو هنر معماری و مجسمهسازی در دورههای مختلف به شیوههای مختلف باهم تعامل داشتهاند. در دوران مدرن با کشف و استفاده از مواد و تکنیکهای جدید و حذف تزئینات، تحولاتی در معماری و مجسمهسازی روی داد که این تحولات همچون اهمیت فرم در معماری به کمک مواد دارای قابلیتهای مجسمهسازانه و فاصله گرفتن معماری از کارکردگرایی محض و از سوی دیگر بهکارگیری فضا در پیکرهسازی و نگرش به آن بهمنزله محاط کننده فضا، سبب پیوند هرچه بیشتر معماری و مجسمهسازی شد. حال پرسشی که مطرح میشود این است که هنر مجسمهسازی در شهری همچون اصفهان که همیشه معماری آن نسبت به سایر شهرهای دیگر کشور از ویژگی و کارکردهای هنری برخوردار بوده، چگونه است؟
پیشینه مجسمهسازی در اصفهان
جواد طاهری، مجسمهساز و پژوهشگر هنر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: برای اخذ مدرک کارشناسی ارشدم، پایاننامهای تحت عنوان «مطالعه مجسمهها و نقش برجستههای شهر اصفهان با رویکرد موضوعی در چند دهه اخیر» را انتخاب کردم. این پایاننامه، به دلیل اینکه باید از تمام مجسمهها اصفهان برداشت میدانی و تصویربرداری صورت میگرفت و نیاز به پیگیری و بررسی سازنده مجسمهها بود، به حدود یک سال کار مطالعاتی نیاز داشت.
وی افزود: علاوه بر بررسی میدانی از مجسمهها، کار مطالعاتی در مورد هنر مجسمهسازی در ایران و تاریخچه آن صورت گرفت اما متأسفانه راجع مجسمهسازی در ایران کار تحقیقاتی کمی صورت گرفته است. در کار مطالعاتی که در مورد پیشینه مجسمهسازی در اصفهان و ایران صورت گرفته است به این نتیجه رسیدم که بخش اعظمی از پیشینه مجسمهسازی در ایران، مرهون مجسمهسازی در اصفهان بوده است.
این مجسمهساز ادامه داد: درواقع زمانی که اصفهان بهعنوان پایتخت در دوره صفویه انتخاب شد، بسیاری از حجاران و مجسمهسازان سطح کشور به این شهر آمدند و اقدام به ساخت مجسمه کردند که مهمترین دستاوردهای این مجسمهسازان ساخت شیرهای سنگی است بوده است، که پس از جابهجایی پایتخت از اصفهان در دورههای تاریخی دیگر، شاگردان این افراد از اصفهان به این شهرها مراجعت و کار مجسمهسازی را در دنبال کردند.
مهمترین خصوصیت و ویژگی مجسمههای اصفهان
وی گفت: مهمترین خصوصیت و ویژگی مجسمههای اصفهان در گذشته خصوصیت فرمی آن بوده است، و در اصل مجسمهسازان بهجای پرداختن به کارهای رئالیستی، به نمادسازی توجه میکردند، که همین امر باعث میشد که مجسمهها از تأثیرگذاری بیشتر برخوردار باشد. علاوه بر ویژگی نمادسازی، به دلیل اینکه آن زمان مجسمهها از سنگ ساخته میشد، نیاز بود که مجسمهساز از مهارت خاصی برای ساخت مجسمه برخوردار باشند، که این مهارت خاص هنرمندان مجسمهساز اصفهانی را در نقش برجسته و کتیبههای دورههای تاریخی بعدی شاهد هستیم.
طاهری بابیان اینکه شهر اصفهان دارای ۳۰۰ مجسمه است که البته تعدادی از این مجسمهها همچون سردیسهای مشاهیر تکرار شده است، گفت: درواقع اصفهان دارای ۲۵۰ عنوان مجسمه بهصورت تکی است. مضامین مجسمهها در پنج دستهبندی تقسیم میشود.
وی افزود: دستهبندی اول شامل پرتره مشاهیر علمی، دینی، فرهنگی و فرهیختگان گذشته و آینده، دسته دوم مجسمهها با مضامین مذهبی، شهدا و دفاع مقدس، دسته سوم شامل آثار حجمی نمادها و اسطورهایهای شهر اصفهان همچون نماد آذر، رویش، شهادت، دسته چهارم شامل آثار حجمی با موضوع اجتماعی و سبک زندگی است و دستهبندی پنجم نقش برجستههایی در زیرگذرها را شامل میشود.
این هنرمند اظهار کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دلیل محدودیت فضای شهری در اصفهان، در ساخت مجسمهها بیشتر سراغ آثار حجمی مشاهیر و بزرگان رفته شده است و سپس در دهه ۷۰ به بعد بهویژه در سالهای اخیر بیشترین مجسمههایی که ساخته است با مضمون اجتماعی و سبک زندگی بوده است.
وی گفت: کمترین مضامین در مجسمههای ساختهشده در اصفهان در رابطه با اسطورهای شهر اصفهان است، هرچند این اسطورهها و نمادها به دلیل اینکه از آنان چهرهای وجود ندارد به روح مجسمه نزدیکتر است اما این نمادها در سطح شهر بسیار محدود است.
طاهری با اشاره به اینکه از نظر هزینه ساخت، مجسمههایی که با متریال برنز کار شدهاند گرانترین مجسمهها هستند، اظهار کرد: پرکاربردترین متریال استفاده شده در مجسمههای اصفهان فایبر گلس است و دلیل این امر آن است که این جنس هم مقاومت قابل قبولی دارد و هم میتوان جلوه و نمایش همچون سنگ به آن داد، ضمن اینکه فایبرگلاس بسیار سبک است و قیمت پایینتری نسبت به سایر متریال مجسمهسازی دارد. تعدادی مجسمه شاخص نیزدر اصفهان وجود دارد که جنس آن از برنز یا سنگ طبیعی است.
وی با اشاره به اینکه در دهه ۷۰ و ۸۰ مجسمهسازی در اصفهان عاری از شتابزدگی بود، اظهار کرد: مجسمهسازی در اصفهان از اواسط دهه ۸۰ بهویژه در سالهای اخیر با شتابزدگی همراه بوده است. هرچند ضرورت ساخت مجسمه و پرداختن به فضای شهر در این سالهای اخیر در شهر اصفهان مورد توجه قرار گرفته است و متولیان امر به سراغ سفارش ساخت مجسمههای بیشتر رفتهاند، اما این شتابزدگی آسیبهایی را به مجسمهسازی و فضای شهری زده است.
این مجسمهساز اظهار کرد: در هنر مبحثی به نام رعایت فاصله وجود دارد، بر اساس این مبحث مکانیابی و قرار گرفتن بعضی مجسمهها در شهر اصفهان، دارای اشکالاتی است، یعنی در فضایی که مجسمهپذیری خوبی دارد، مجسمه مناسبی جانمایی نشده و قرار نگرفته است.
نظر شما