به گزارش خبرنگار ایمنا، در فرهنگ ما نقش مادری برای زنان جایگاه والایی دارد و یک زن در کنار تمام نقشهای خود از جمله همسری و سایر نقشهای اجتماعی خود، مادر بودن را در اولویت قرار میدهد و در جامعه شاهد حضور مادران بسیاری هستیم که در کنار انجام مسئولیتهای خطیر اجتماعی خود، فداکارانه نقش مادرانه را ایفا میکنند.
لازم است بدانیم حضور پررنگ فرزندان در خانواده همچون کنار هم قرار دادن پازلهایی است که هویت و جایگاه این نهاد را تکمیل میکند و سبب تحکیم بنیان خانواده خواهد شد. حضور زن و مرد در جایگاه پدر و مادر یک خانواده موفق را تضمین میکند، از آیات قرآن و روایاتی که درباره خانواده و فرزندآوری مطرح شده است نیز این موضوع برمیآید که یکی از اصول تحکیم و حفظ جایگاه خانواده حضور فرزندان بوده و علاوهبر آن قدرتمندی و پیشرفت هر خانواده و جامعهای نیز توجه به جوانی جمعیت و حمایت از خانواده در این زمینه است. ائمه اطهار (ع) داشتن فرزند را عامل اقتدار و توانا بودن والدین در شرایط سخت زندگی، یاریرسانی در رفع مشکلات، حفظ آرامش و دستیابی به پیشرفت میدانستند و همواره افراد را به داشتن فرزند ترغیب کردند.
برخی متخصصان داشتن فرزند و حضور آنها در نهاد خانواده را موضوعی اصولی و مهم میدانند و معتقد هستند زناشویی بدون فرزند، پژمردگی است و پس از آوردن فرزند، کانون زندگی به شکوفایی میرسد و زندگی دارای معنای حقیقی میشود و نشاط در خانواده جاری خواهد شد، همچنین وجود فرزندان در خانواده بر جسم و روح زن و مرد تأثیر بسزایی دارد و آثار روانی مثبتی را بر والدین خواهد داشت، در میان خانوادههای موفقی که داشتن فرزند اولویت اصلی آنها بوده به سراغ خانواده جوانی رفتیم که کمتر از یک دهه است که در کنار یکدیگر زندگی میکنند و سه فرزند دارند، مادر این خانواده که نویسنده و فعال فرهنگی و اجتماعی است، کتابهایش حول محور مسئله جمعیت و فرزندآوری میچرخد، موضوعی که از دغدغههای مهم امروز است، لذا با این بانوی موفق که نقش مادرانه خود را حفظ کرده است و زمینه بسیاری از موفقیتهای خود را فرزندانش میداند، به گفتوگو نشستهایم تا بیش از پیش اهمیت حضور فرزند در خانواده را از زبان او بشنویم.
از نویسندگی حرفهای تا مادری برای سه فرزند
راضیه ترکان، نویسنده و پژوهشگر حوزه جمعیت که متولد سال ۱۳۶۳ و مادر سه فرزند است و دو دختر ۱۱ و چهار ساله و یک پسر پنج ساله دارد، به خبرنگار ایمنا، درباره داستان نویسندگیاش میگوید: تحصیلات کارشناسی خود را در زمینه زیستشناسی طی کردم که ارتباطی با حوزه نویسندگی ندارد. بعد از اینکه ازدواج کردم و تصمیم به فرزنددار شدن گرفتیم، راجع به تربیت فرزند تحقیقاتی داشتم، جدیتر مطالعه کردم و کارگاهها و کلاسهای مرتبط شرکت میکردم، پس از اینکه فرزند اولم به دنیا آمد، وارد فضای تربیتی و آموزشی شدم، در این حوزهها که فعالیت میکردم، گاهی از روی علاقه نوشتههایی برای کودکان داشتم و نمایشنامههایی برای آنها مینوشتم. یکی از دوستانم، نوشتههای من را دید و برای اولین بار فعالیت جدی خود در حوزه نویسندگی را آغاز کردم.
وی با بیان اینکه دو موضوعی که برای نوشتن کتاب پیشنهاد شد، مسئله جمعیت و تکفرزندی بود، میافزاید: دغدغه تربیتی من نیز از سالها قبل آغاز شده بود، زمانی که یک فرزند داشتم، راجع به تعداد فرزندان و نوع تربیت آنها بهطور جدی فکر میکردم و این موضوعها برای من جالب بود و به دنبال همین مسائل، وارد تحقیقات برای این پروژه شدم.
انتشار اولین کتاب همزمان با تولد فرزند دوم خانواده
این نویسنده و پژوهشگر حوزه جمعیت در میان صدای خنده و بازی فرزندانش ادامه میدهد: تا جایی که اطلاع پیدا کردم، تحقیقات کمتری درخصوص تکفرزندی انجام شده بود، در ابتدا یک تحقیق آماری داشتم و با حدود ۵۰ خانواده تکفرزند و مشاوران مصاحبه کردم و نتیجه تمام این تحقیقات، انتشار کتابی با عنوان «فرزندم تک است» در سال ۱۳۹۵ و همزمان با تولد فرزند دومم بود.
وی با بیان اینکه از آغاز کار نویسندگی با یک گروه همراه شده بودم، اظهار میکند: در این گروه بانوانی حضور داشتند که میخواستند با حفظ هویت مادرانه و خانهداری خود، نویسندگی نیز انجام دهند. مطالعات و تمرین نویسندگی را در این گروه بهطور جدی دنبال میکردم.
این مادر جوان میگوید: در ادامه راه نویسندگی در حوزه جمعیت و فرزندآوری در کلاسهای داستاننویسی نیز شرکت کردم و در زمان نوشتن کتاب اول خود، موضوع دیگری برایم دغدغه شد، اینکه شاید نیاز به پرداختن به چالشهای خانوادههای تکفرزندی داشته باشیم، اما مسئله مهم دیگر پرداختن به خانوادههای چند فرزندی است و لازم است در خصوص جمعیت بیشتر تحقیق کنیم. کتابهایی راجع به خانوادههای پرجمعیت خارجی وجود داشت که از نوع تربیت و تعاملهای خود به خوبی صحبت کرده بود. سال ۱۴۰۰ بود که بهزاد دانشگر، یکی از نویسندگان مطرح شهرمان از قصد خود برای ورود به حوزه جمعیت گفت و من نیز علاقه خود را برای ورود به این موضوع اعلام کردم.
ترکان با بیان اینکه پس از آن پروژهای در خصوص سقط جنین که موضوعی بسیار حیاتی و دردناک است، مطرح شد، اضافه میکند: تحقیقات اولیهای از خانوادهها داشتم، از متخصصان علتهای اولیه سقط را جویا شدم و با افراد مختلف مصاحبه کردم و نتیجه آن ۱۹ روایت بود که در کتابی با عنوان «پناهم باش» به چاپ رسید.
وی با اشاره به تولد فرزند سوم خود که یک سال بعد از تولد فرزند دومش بود، تصریح کرد: در این زمان، در کتابی با عنوان «فکرشم نکن» به عنوان یک نویسنده که مادر سه فرزند است، روایتی را نوشتم و در این پروژه نیز تلاش شد تا تصویری از خانوادههای سه فرزندی ارائه شود.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه جمعیت خاطرنشان کرد: این دغدغه همچنان ادامه داشت و در حال حاضر نیز به دنبال انجام پروژهای درباره خانوادههای پرجمعیت هستم و حضور فرزندانم من را بیش از پیش نسبت به جوانی جمعیت و فرزندآوری دغدغهمند کرده است و حضور آنها زمینهساز انجام تحقیقات و نوشتن درباره فرزندآوری و جمعیت شده است، داشتن فرزند نه تنها مرا از حضور در اجتماع و پویایی بازنداشت، بلکه در جایگاه یک مادر بسیار پررنگتر در امور فرهنگی و اجتماعی فعالیت دارم.
تجربه زندگی با چهار خواهر در یک اتاق
وی درباره تجربیات زندگی خود به عنوان یک دختر در خانوادهای پرجمعیت، میگوید: ما در یک خانواده هشتنفره با شش خواهر و برادر بزرگ شدیم و من به عنوان فرزند اول خانواده، تجربه شیرینی از این وضعیت داشتم، به همین دلیل نیز نگاه مثبتی نیز به تشکیل خانوادهای پرجمعیت دارم و با قاطعیت مطرح میکنم خانوادههای چند فرزندی بسیار موفقتر و شادابتر از خانوادههای بدون فرزند و تکفرزندی هستند.
ترکان ادامه میدهد: چند دختر اول خانواده، فاصله سنی نزدیکی به یکدیگر داشتیم و همدم و دوستان صمیمی هم بودیم، بسیاری از کارهایمان را با همدیگر انجام میدادیم و از هم کمک میگرفتیم و این باعث میشد که بتوانیم مشکلاتمان را بهتر رفع کنیم و به موفقیتهای بیشتری نیز دست پیدا کنیم.
وی اضافه میکند: ما برای کارهای خانه برنامه داشتیم، برای درس خواندنمان با یکدیگر برنامهریزی میکردیم. یکی از مواردی که شاید در نگاه اول سخت به نظر میرسید، اما برای ما رشد به همراه داشت، کمبود امکانات بود، برای مثال ما چهار خواهر و بعدها که یک خواهر دیگر هم به جمعمان اضافه شد، اتاق شخصی نداشتیم، لذا یاد گرفتیم که در همین اتاق بدون اینکه همدیگر را اذیت کنیم، درس بخوانیم.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه جمعیت اظهار میکند: یکسری قوانین برای خودمان وضع کرده بودیم، کمد مشترک داشتیم و این باعث شده بود تا به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم و یاد گرفتیم که شرایط سخت را با سازگاری طی کنیم. یاد گرفتیم که برای هدفهای بزرگتر با یکدیگر تلاش کنیم. بزرگتر که شدیم، برای ازدواج و تربیت فرزندانمان بهترین یار و مشاور یکدیگر شدیم، این روزها هم روی کمک هم حساب باز میکنیم و اگر من کلاسی داشته باشم، در نگهداری فرزندانم از آنها کمک میگیرم و این کمکها متقابل است و این یاریها باعث شده است تا هر پنج خواهر، علاوه بر اینکه مادر چند فرزند هستیم، بتوانیم فعالیت شغلی و اجتماعی خوبی هم داشته باشیم.
وی تاکید میکند: مدیریت پدر و مادر و نوع رفتار آنها بسیار مؤثر است تا تعاملات خانواده باعث رشد فرزندان شود، اینکه فرزندان احساس کنند به اندازه کافی محبت میگیرند و عدالت در مورد آنها رعایت میشود، سبب خواهد شد تا تعامل آنها نیز در جهت مثبت پیش رود، خانوادههای پرجمعیت، حساب و کتابهایشان با حساب و کتاب سایر خانوادهها همخوانی ندارد، اما با حضور فرزندان برکت خاصی به زندگی آنها هدیه داده میشود.
ضرورت به تصویر کشیدن موفقیت خانوادههای پرجمعیت
ترکان در خصوص خلأهای امروز جامعه که منجر به کاهش نرخ رشد جمعیت میشود، اظهار میکند: به نظر من آنچه که در حوزه جمعیت به آن نیاز داریم، نشان دادن تصویر از خانوادههای پرجمعیت است، آنچه که خانوادهها را از داشتن چند فرزند نگران میکند، نوع تعامل، نوع تربیت و مدیریت روابط است و موردی که میتواند تصمیمگیری را برای آنها آسانتر کند، به تصویر کشیدن و نشان دادن خانوادهای چندفرزندی و پرجمعیت است تا شیرینی آن را درک کنند.
وی خاطرنشان میکند: مورد دیگر غریبه شدن تصویر خانوادههای پرجمعیت برای ما است، در حالی که اگر یک نگاه تاریخی به خانواده داشته باشیم، یک خانواده ایرانی همیشه پرجمعیت بوده است و ما در فرهنگ خود تکفرزندی نداشتهایم، اما اگر امروز بخواهیم یک تصویر از یک خانواده ایرانی داشته باشیم، بیشتر از دو فرزند در آن قاب نخواهیم دید و این یعنی تصویر چندفرزندی برای خانوادهها غریبه شده است. هر چه این تصاویر غریبهتر شود، انتخاب آن نیز ترسناک میشود، به همین دلیل است که در مسئله جمعیت، نوع نگاههای تربیتی و فرهنگی ما مانع از چندفرزندی میشود، اگر این موضوع نبود، در خانوادههای با وضعیت مالی بهتر، تعداد فرزندان بیشتری وجود داشتند.
اهمیت دستیابی به جامعهای فرزنددوست
این مادر جوان با بیان اینکه اساسیترین کار در حوزه جمعیت، دست گذاشتن روی نقاط حساس و مهم این موضوع است، میگوید: مسئله اشتباهی که در جامعه وجود دارد، نگاه انتقادی بسیار نسبت به خانوادههای پرجمعیت است، به این شکل که نهتنها راجع به آن فکر نمیکنیم، بلکه واکنشهای منفی نیز به آنها داریم. بچهدوست نبودن جامعه نیز، خانوادهها را اذیت میکند و باعث میشود که خانوادهها به فرزندان بیشتر فکر نکنند، زیرا از سوی جامعه پذیرفته شده نیست که تعداد فرزندان بیشتری در خانواده داشته باشیم، لذا باید برای داشتن خانوادههای پرجمعیت در جامعه فرهنگسازی کنیم.
او اضافه میکند: تعریف حضور یک مادر با تعداد فرزندان بیشتر و خانواده پرجمعیت، در مناسبتهای مختلف در ذهن ما وجود ندارد و درواقع جامعه ما فرزنددوست نیست و باید این نگاه، اصلاح شود تا تمایل به فرزندآوری هم به وجود آید، در واقع لازم است در قاب و سبک زندگی ما جایی برای فرزندان در خانواده، تعریف شود تا بتوانیم به پذیرش فرزندان بیشتر باشیم، لذا باید دیدگاهها به این موضوع تغییر کند و سعی کنیم قاب جدیدی در ذهن خانوادهها خلق کنیم، به طور قطع با تغییر دیدگاهها، جایگاه فرزندان بیشتر در خانواده مشخص میشود و پدر و مادر زیبایی و رشد سبک زندگی خانواده خود را حس خواهند کرد و تمایل به داشتن فرزندان بیشتر نیز افزایش پیدا میکند.
چالشهای مادرانگی و اشتغال
این فعال فرهنگی و اجتماعی درباره تجربه مادری برای سه فرزند خردسال و فعالیت فرهنگی و اجتماعی خود، ادامه میدهد: به نظر من مادر چندفرزندی ناخودآگاه میتواند مدیر بهتری باشد، زیرا یاد میگیرد که شرایط را بهتر مدیریت کند و از کمترین وقت خودش نیز بهترین استفاده را خواهد داشت. باور من این است که بانوانی که فعالیت اجتماعی و فرهنگی دارند، به علایق خودشان میرسند و فرصتی برای خودشان میگذارند و در مادرانگی خود نیز انرژی بیشتری دارند. آنچه که مهم است، انعطاف داشتن و فکر کردن به راههای مختلف است، زیرا به طور قطع به ایدههای خوبی خواهیم رسید.
وی تصریح میکند: اینکه یاد بگیریم که در دورههای مختلف به تناسب شرایطی که داریم، فعالیت برای خود تعریف کنیم، منفعل و ساکن نباشیم و با توجه به شرایط بتوانیم انتخاب کنیم، موضوعی بسیار مهم است. یکی از اشتباهاتی که در معرفی الگوها میشود، این است که همواره یک نوع از فعالیت خاص را به عنوان فعالیت مؤثر میشناسیم، در صورتی که بانوان مختلف با توجه به شرایط خودشان اثرگذاری دارند، یکی متناسب با خود فعالیت محلی دارد، یکی در سطح شهر و دیگری اثرگذاری ملی دارد. مهم این است که در هر جایگاهی هستیم، مؤثر باشیم و برای خودمان هدف داشته باشیم و در نهایت نشانه بلوغ است که بتوانیم با توجه به شرایط بهترین انتخاب را داشته باشیم.
نظر شما