به گزارش خبرنگار ایمنا، سیدمرتضی آوینی بیستویکم شهریورماه ۱۳۲۶ در شهر ری متولد شد و بیستم فروردین ۱۳۷۳ در فکه به شهادت رسید. وی مستندساز، عکاس، روزنامهنگار، نویسنده و نظریهپرداز «سینمای اسلامی» ایرانی بود.
آوینی در سال ۱۳۴۴ در دانشگاه تهران در رشته معماری تحصیل کرد. در طول انقلاب ایران، آوینی فعالیت هنری خود را به عنوان کارگردان فیلمهای مستند آغاز کرد و از فیلمسازان برجسته جنگی به شمار میرفت. وی بیش از ۸۰ فیلم درباره جنگ ایران و عراق ساخت.
به گفته «اگنس دیویکتور» آوینی روشهای اصلی فیلمبرداری را ابداع کرد و جنبه باطنی جنگ ایران و عراق را براساس اندیشه عرفانی شیعه به تصویر کشید. بیشتر کارهای او به بازتاب نحوه درک بسیجیها از جنگ و نقش آنها در آن اختصاص داده شد.
مشهورترین اثر وی مجموعه مستند روایت فتح است که در طول جنگ ایران و عراق فیلمبرداری شد. وی در سال ۱۳۷۲ در حین فیلمبرداری بر اثر انفجار مین شهید شد.
رهبر انقلاب اسلامی پس از شهادت آوینی، وی را سید شهیدان اهل قلم اعلام کردند. بیستمین روز فروردین به افتخار وی «روز هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری شده است.
به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی، ایمنا اطلاعات کتابشناسی آثار منتشرشده این شهید بزرگوار را مرور کرده است.
فتح خون
کتاب «فتح خون» توسط انتشارات واحه به چاپ رسیده است. آوینی در این کتاب با نگارش قوی و نگرش عمیق خود، یکی از بزرگترین وقایع را در تاریخ جهان اسلام و بشریت شرح میدهد.
آوینی در «فتح خون» یا «روایت محرم» در دو قسمت در هم تنیده به تجزیه و تحلیل اتفاقات ماجرای عاشورا میپردازد که بخش نخست آن رویدادهای مهم این واقعه را از رجب سال ۶۰ تا محرم سال ۶۱ به اختصار وصف کرده و بخش دوم این رویدادها را مورد کاوش روحانی و معنوی قرار میدهد.
در قسمت اول کتاب «فتح خون»، با بیان ماجراهای عاشورا، یک دید سطحی از چند و چون عملکرد شخصیتها در کربلا به دست میآید و تغییراتی را که هر کدام در آن شرایط پشت سر گذاشتند، به تصویر میکشد، اما در بخش دوم که نویسنده ماجراها را از دید خود تحلیل میکند، طرز بینش او در پس ظواهر خودنمایی میکند.
سیدمرتضی آوینی با نگاهی عرفانی به واقعه عاشورا تلاش میکند تا چشم خواننده را به باطن وقایع و حقیقت ایدئولوژی عاشورا باز کند و جلوهای جدید از این اتفاق را در ذهن خواننده ایجاد کند.
آوینی در «فتح خون» یا «روایت محرم» با بهرهگیری از آیه و حدیث، تحلیل مستدل و در عین حال روحنوازی را ارائه میکند که فطرت الهی و ذات معنوی انسان را به تصویر میکشد، از این دریچه، عاشورا فقط یک رویداد دور تاریخی نیست، بلکه مضمونی است در زندگی هر انسان حقیقتطلب و حقپرست که درونمایه آن را مرتب در زندگی خود مشاهده میکند.
توسعه و مبانی تمدن غرب
چاپ این کتاب توسط انتشارات واحه انجام شده است. آوینی در این کتاب «پیشرفت اقتصادی یا تکامل فرهنگی» را مورد بررسی دقیق قرار میدهد. این اثر که در واقع مقالات گردآوری شده از آوینی طی سالهای دوم تا چهارم دهه شصت است، نخست به شکل تحقیقی مکتبی در باب «توسعه و مبانی تمدن غرب» در ماهنامه جهاد منتشر شده بود.
اکثر این مقالهها در زمان خود با اسم مستعار چاپ شده بود تا اینکه شهید آوینی در یکی از گفتوگوهای خود در سال ۱۳۷۱، به این مقالات به عنوان مباحثی ساده با زبان روزنامهنگاری اشاره کرد.
موضوع مورد بررسی مقالاتی که از سیدمرتضی آوینی در این اثر به چاپ رسیده، پژوهش در پی یافتن معنا و مفهوم «توسعه و مبانی تمدن غرب» است و دستیابی به این هدف، در گرو آگاهی به مبانی و اصول تاریخی و جامعهشناختی تمدن غرب است.
قسمتهایی از کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب
«منتهای حرکت تکاملی انسان و جهان و تاریخ در قرآن «الله» است و این معنا در بسیاری از آیات قرآن مجید با تعبیراتی گوناگون همچون الی ربّک الْمنتهی، الی الله الْمصیر، انّ الی ربّک الرّجْعی، الیه راجعون و… بیان شده است. اصل و ریشه این حرکت در جوهره و معنای عالم است که جریان دارد و ماده و ظاهر عالم نیز در تبعیت از این حرکت معنوی تغییر پیدا میکند. بنابراین تکامل و تعالی در معارف اسلام به یک حرکت همهجانبه که در آن بعد فرهنگی و معنوی دارای اصالت است برمیگردد و حال آنکه در غرب تکامل به تطور انسان از صورتهای پستتر حیوانی به صورتهای تکامل یافته اطلاق میشود. سخن از این نیست که آیا اسلام این تطور را میپذیرد و انسان را موجودی از نسل میمون میداند یا نه، بلکه سوال این است که آیا معنای «توسعه» با «تکامل و تعالی» در فرهنگ و معارف اسلامی انطباق دارد یا خیر. حرکت به سوی تکامل و تعالی در اسلام لزوماً با توسعه مادی و اقتصادی همراه نیست و بلکه بالعکس، تعالی معنوی با قناعت و زهد و مصرف کمتر ملازمه دارد. البته این سخن نه بدین معناست که توسعه اقتصادی مخالف با تکامل باشد، نه! اما ضرورتاً این نیست که بشر برای تکامل به معنای وسیع آن در اسلام ناچار از توسعه اقتصادی باشد. برای توجیه توسعه به سراغ این نظریه نیز نمیتوان رفت. اگر حکومت اسلامی میخواهد برای رشد و تکامل انسانی برنامهریزی کند، اصالتاً باید به ابعاد معنوی و روحانی وجود بشر توجه پیدا کند و در مرحله اول موانعی را که راه تعالی روحانی بشر به سوی خدا را سد کردهاند، از سر راه بردارد و از جمله این موانع فقر مادی است.»
حلزونهای خانه به دوش
کتاب «حلزونهای خانه به دوش» دومین اثر از مجموعه آثار شهید آوینی است که طی سالهای ۶۹ ۱۳۶۸ در ماهنامه سوره منتشر و توسط انتشارات واحه به چاپ رسیده رسیده است.
آوینی در این کتاب «جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی» را زیر ذرهبین برد. این کتاب که مجموعهای از مقالات آوینی پیرامون موضوع مذکور را در برگرفته، یکی از کتابهایی است که در زمره پرمخاطبترین آثار وی قرار میگیرد.
مجموعه مقالاتی که برای انتشار در کتاب «حلزونهای خانه به دوش» انتخاب شده، جستارهایی است که در سالهای ۶۸ تا ۷۰ از قلم شهید آوینی به نگارش درآمده و محوریت اصلی آنها «جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی» است.
نخستین مقاله این کتاب، با عنوان «کدام عرفان؟» به تفاوتهای میان عرفای حقیقی و عارف نمایان کاذب میپردازد و مقاله بعد که «روشنفکران و معاصر بودن» نام دارد، در پاسخ به پرسش مقالهای که از مخاطبان سوال کرده بود: تلقی شما از معاصر بودن چیست، به نگارش در آمده است.
«آفات غرضورزی» جوابیه دیگری است که به شبهات مطرح شده در نشریه هنرهای زیبا پاسخ داده و مقاله «وقتی روشنفکران وارث انقلاب اسلامی میشوند»، به صحبتهای «تقی مدرسی» پیرامون حکم اعدام «سلمان رشدی» جواب میدهد.
«انقلاب اسلامی و اتوپیای غربزدگان» مقاله دیگری است که آن هم در پاسخ به مقاله بحران دموکراسی از ماهنامه نشر دانش نوشته شده و سیدمرتضی آوینی در مقاله «از مایکل جکسون تا شهرنوش پارسیپور»، نقدی بر کتاب «زنان بدون مردان» از همین نویسنده، ارائه کرده است.
از دیگر مقالات این کتاب میتوان به «ژورنالیسم حرفهای»، «کانون کدام نویسندگان؟»، «یک هشدار»، «تجدد یا تحجر؟»، «تحلیل آسان» و مقالهای هم نام با عنوان کتاب اشاره کرد.
رستاخیز جان
این کتاب که توسط نشر واحه به چاپ رسیده، در مبانی فکری و فلسفی غرب مدرن کمی عمیقتر میشود و کاری در حوزه هویت و فرهنگ اسلامی است. آخرین مقاله شهید آوینی در همین کتاب با عنوان «یک یادداشت ناتمام در باب هویت» نوشته شده که ناتمام مانده است. این یادداشت را شهید به دکتر رضا داوریاردکانی داده بود که بخواند و نظرش را بدهد که گفته بود این را بخوانید تا من بروم فکه و برگردم که شهادت نصیبش شد.
مقالات کتاب در چهار بخش دستهبندی شده است. سه مقاله اول بخش نخست در نسبت ادبیات با حقایق و وقایع بیرونی و وابستگی و تعهد به آنهاست (تعهد بدون هرگونه بار ارزشی). در مقاله بعدی، آوینی مطالبی را درباره تاجیکستان (که آن روزها تازه از قید حکومت کمونیستی رها شده بود)، تمدن ایران، نوروز و برخی آداب و سنن ایران نگاشته است و آخرین مقاله این بخش پاسخی است به ژاژخایی شخصی درباره خط فارسی.
در بخش دوم، سه مقاله با موضوع فرهنگ و هویت گرد آمده که به جز مقاله آخری، نگاه تئوریک غالب است. این سه مقاله به نوعی تضادهای مبتلابه مباحث فرهنگی (چه در سطح نظری و چه در سطح مصداقی) را به طرح و بحث میگذارد.
و اما بخش سوم، سهگانههای زیبا درباره ویدئو و ماهواره است. مطلب اول گفتوگویی است مفصل با نشریه فارابی با عنوان «ویدئو در برابر رستاخیز تاریخی انسان» و مطالب بعدی مقالاتی است درباره ویدئو و ماهواره. به نظر میرسد خلاصه کلام سیدمرتضی در این مطالب دو چیز است:
۱ بیخاصیتی و بیاثری روشهای سلبی و منع محور در مبارزه با تهاجم فرهنگی و دفاع از فرهنگ و ارزشهای داخلی.
۲ توان بالقوه فرهنگ ایرانی اسلامی در دفاع از خود و مواجهه با تهاجم بیگانه، ضرورت فعال بودن به جای انفعال و استفاده از ظرفیتهای داخلی.
البته در گفتوگوی ذکر شده، شهید مباحث نظری جالبی را در باب فرهنگ، تفریح، اوقات فراغت و تفاوت ماهواره، تلویزیون، سینما و ویدئو طرح میکند. آن موقع (یکی دو سال اول دهه ۷۰ شمسی) زمانی است که تازه ویدئو قانونی اعلام شده است و مباحثی همچون تهاجم فرهنگی تازه مطرح شده است. به گمان من این سهگانه جز کاربردیترین و ملموسترین مباحث طرح شده در بین آثار آوینی است که خواندن آن نه تنها مفید، بلکه برای مدعیان «کار فرهنگی در سپهر فکری انقلاب اسلامی» از ضروریات ابتدایی است.
گرچه مهمترین مصداق ذکر شده (ویدئو) الان چندان موضوعیتی ندارد، اما ریشه بحث و نوع نگاه آوینی به موضوع بسیار ویژه و دقیق است. در همین گفتوگوست که آوینی از کامپیوتر با عنوان «بت بزرگ» یاد میکند و آن را خطرناکتر از ویدئو برمیشمرد؛ البته نه از باب اخلاق ظاهری که از باب حقیقت دین. و باز البته توصیهاش تسخیر این مظاهر تمدن تکنولوژیک است.
در بخش چهارم، مقالهای با موضوع خطر مرگ تئاتر و انفصال آن از مردم آمده است و سپس مقالهای از اولین شماره نشریه سوره در سال ۱۳۶۸، در تبیین پیام امام راحل به هنرمندان ذکر شده است.
فردایی دیگر
کتاب «فردایی دیگر» از مجموعه کتابهای شهید آوینی است که توسط انتشارات «واحه» چاپ شده است. آوینی مقالات این کتاب را از بین نوشتههای خود در سالهای ۶۸ تا ۷۱ انتخاب کرده است. «فردایی دیگر» یکی از دو کتابی است که در زمان حیات آن شهید بزرگوار و زیر نظر خودش چاپ شده است.
کتاب حاضر را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش نخست، مجموعه سه مقاله است که به فلسفه غرب در وجوه گوناگون آن پرداخته و بخش دوم که چهار مقاله است و در آن، عالم اشراقی و دینی که در این عرصه از ادبیات جلوهگر است، تبیین شده است. در واقع بخش دوم کتاب به جایگاه شعر در عالم دینی اشاره دارد، به خصوص بخش عمده آنکه متعلق به تأویل و تفسیر اشعار عرفانی امام خمینی (ره) است.
مقالات بخش نخست کتاب عبارتند از: «راز سرزمین آفتاب»، «بشر در انتظار فردایی دیگر» و «آخرین دوران رنج». اما بخش دوم مجموعه چند مقاله درباره شعر است که عبارتند از: «راز و رمز»، «شعر و جنون»، «غزال غزل»، «یاد بهشت و نوحهی انسان در فراق» و «ختم ساغر».
مقاله «راز سرزمین آفتاب» زمانی نوشته شده است که در دهه هفتاد ژاپن به عنوان یک الگوی دست یافتنی توسعهی اقتصادی در بین مسئولان و مردم جامعه ما شناخته میشد و عدهای حتی از واژه «ژاپن اسلامی» برای رسیدن ایران به آن جایگاه استفاده میکردند. آوینی در این کتاب ویژگیهای قومی مردم ژاپن را که موجب رسیدن آنها به این سطح از توسعه یافتگی شده است، مورد بررسی قرار میدهد.
وی در بخشی از این مقاله مینویسد:
«پژوهشگران و نویسندگانی که درباره ژاپن نوشتهاند غالباً اذعان دارند که ژاپن با حفظ هویت سنتی خویش توانسته است به توسعه تکنولوژی و سرمایه دست یابد و این اگرچه تمام واقعیت نیست، با آن بیگانه هم نیست. با صرف نظر از این بحث که آیا سنت و تجدد ممکن است یا خیر، روی دیگر این سخن آن است که در ژاپن، مقاومتهای سنتی و مذهبی در برابر تجدد به مراتب از همه کشورهای دیگر مشرق زمین کمتر است و به اعتقاد من راز سرزمین آفتاب در همینجاست و راز هماره در همانجا نهفته است که کمتر به جستوجوی آن برمیآیند.»
وی در ادامه به بررسی اعتقادات دینی مردم ژاپن در دین شینتو تا الحاق به نظام سرمایهداری غربی میپردازد.
نویسنده در مقالهی دیگر کتاب، یعنی «بشر در انتظار فردایی دیگر» نگاهی ویژه به کتاب «۱۹۴۸» نوشته «جرج اورول» دارد. او در این مقاله در واقع درباره مدرنیسم و مکاتب فکری جدید غرب صحبت میکند. ایشان عصر امروز را عصر نیهیلیسم میدانند و منشأ دوگانهباوری در این اثر را نیز در نیهیلیسم جستوجو میکند. نویسنده کتاب معتقد است حقیقت یکسویه است و شک دو سویه، که هم میتواند به جانب یقین میل کند و هم به جانب انکار.
نظر شما