به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، دوستی یکی از مهمترین عناصر مورد نیاز برای دستیابی به اولویتهای سلامت روان است و کیفیت آن نقش بسزایی در بهبود روند زندگی دارد. حضور یک دوست در شرایط خوشی و ناخوشی میتواند همچون پلی امن برای عبور آرام و راحت از دریای خروشان دغدغهها بهشمار رود.
چه بسا دوستیهایی به قدمت یک عمر که حتی میتوان آن را رابطهای خونی و خانوادگی در نظر گرفت و در آن دوستان همچون اعضای نزدیک خانواده خود در آن رفتار میکنند؛ با این وجود باید توجه داشت که همه دوستیها طوری طراحی نشده است که تا آخر عمر ادامه داشته باشد. در حقیقت آن دوستی ارزش صرف وقت و انرژی را دارد که صرف نظر از هرگونه منفعت، مادی یا معنوی، به عملکرد فرد اهمیت بدهد و این امکان را برای وی فراهم آورد که خود واقعیاش باشد نه عروسکی که نقابی از نقشهای گوناگون بر چهره میگذارد و در پس آن نقاب، بهتنهایی با انبوهی از مشکلات و رنجها دستوپنجه نرم میکند.
بسیاری از مردم در بالا و پایینهای رایج زندگی روزمره خود، همواره به این فکر میکنند که آیا یک رابطه دوستانه خاص آنها، صرفنظر از مدت زمان آن، ارزش ادامه دادن دارد یا خیر. آنها همیشه با این پرسشها مواجه هستند که آیا لایق شرایط بهتری هستم؟ رابطهام به ظاهر دوستانه است یا مورد سوءاستفاده قرار دارم؟ آیا من زیادهخواه شدهام یا رابطه دوستیام همچون گذشته نیست؟ برخی نیز به کیفیت دوستی خود شک میکنند و تردید دارند زمانی را که در کنار یک دوست سپری میکنند دربردارنده اوقات خوشی باشد و چیزی به آنها بیافزاید.
ارزیابی روابط دوستانه، حتی زمانیکه صدایی در ذهن به انسان میگوید کار درستی نیست، امری غیرمعمول به حساب نمیآید. انسان در زندگی با شرایط گوناگون و متغیری مواجه میشود که در آن از دوستان خود، دور یا به آنها نزدیک میشود. در این میان چنانچه احساس شود یک دوستی بهحدی ضعیف شده است که دیگر به اولویتهای سلامت روان کمک نمیکند، سه راه برای بررسی واقعیتهای خود درباره وضعیت وجود دارد.
واکنش دوست نسبت به دریافت یک خبر هیجانانگیز
واکنش دوستان نزدیک پس از شنیدن خبر خوب میتواند نکات زیادی را درباره توانایی آنها در حفظ روابط سالم نشان دهد. برخی از دوستان ممکن است بهطورواقعی خوشحال شوند و تعدادی از آنها با حسادت یا منفینگری نسبت به آن واکنش نشان دهند. دوستانی که بهطورمداوم از خود واکنش منفی نشان میدهند یا هنگام دریافت اخبار شادیآور، هیجان کمی از خود نشان میدهند، بههیچوجه برای سلامت روان مفید نیستند. بهعکس، داشتن دوستانی حامی که بهجای تضعیف فرد، وی را ارتقا میدهند، موفقیتهای او را جشن میگیرند و تکیهگاهی قوی برای تکیه زدن در سختیها محسوب میشوند.
در اصل یک دوست خوب باید وجود داشته باشد تا در شادی انسان شریک باشد و در پیمایش چالشهای زندگی به وی کمک کند. این بهمعنای قطع ارتباط با هر دوستی نیست که به تکتک موفقیتهای یک فرد واکنش مثبت نشان نمیدهد، چراکه انسان بهواسطه روزهای خوب و بدی که پشت سر میگذارد ممکن است در شرایط مناسبی برای نشان دادن هیجان قرار نداشته باشد. با این وجود مشاهده یک الگوی پرخاشگرانه منفعل یا خصومت غیرمستقیم نشان میدهد زمان آن رسیده است که این رابطه دوستی مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
اهمیت اعتماد و احترام متقابل در روابط دوستانه
روابط سالم در اصل نوعی رابطه دادوستدی است. دوستی که همیشه از خودش صحبت میکند و هرگز درباره دیگری نمیپرسد، موجب کمرنگشدن ذوق احساسی دوست خود میشود. از سوی دیگر روابط یکطرفه خستهکننده است و منجربه احساس غفلت میشود. برعکس آن دوستانی که به زندگی طرف مقابل خود بهطورواقعی علاقه نشان میدهند و پیگیر احوال وی هستند، ارزش بالایی دارند و با ایجاد روابط دوطرفه که کلید ایجاد اعتماد و احترام متقابل در یک دوستی است، میتوانند در دستیابی به سلامت روان به انسان کمک کنند.
درواقع یک دوست خوب همیشه تلاش میکند تا دیدگاه دوست خود را درک کند و برای شنیدن نگرانیهای دوست خود در کنار او قرار بگیرد، اما دوستیهای یکطرفه به انسان احساس ناشناخته شدن و کم ارزش بودن میدهد و باید مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
نمایش خود واقعی در کنار یک دوست
مهم است که انسان با افرادی احاطه شود که او را همانگونه که است میپذیرند و خود واقعی او را مورد حمایت قرار میدهند. در صورتی که فرد احساس کند باید جنبههایی از خود را از دوست خود پنهان کند یا برای مطلوب واقع شدن از نظر دوستان خود یا سازگارشدن با دوستی خاص، خود واقعیاش را تغییر دهد، زمان ارزیابی مجدد رابطه دوستی فرا رسیده است. در نقطه مقابل دوستی که حامی اصالت و در اصل خود واقعی یک فرد است ارزش طلا را دارد.
در اصل بسیار اهمیت دارد که انسان «ازخود بیگانگی» را کاهش دهد و خود را همانگونه که همیشه است بپذیرد، در راستای تمایلات هیچکس این خود واقعی را نرنجاند، در رفتار با خود اصیل باشد و در موقعیتهایی که قرار میگیرد به همان شیوهای رفتار کند که خود واقعی وی میپسندد و در راستای انطباق یافتن با انتظارات دیگران ارزشها و باورهای خود را دستخوش تحول نکند. چنانچه فرد در یک رابطه دوستی دریافت که این اصول مهم در حال زیر پا گذاشته شدن است بهطورحتم باید به کیفیت رابطه دوستانه خود شک کند و آن را مورد ارزیابی قرار دهد.
این ارزیابیها ممکن است فرد را به این نتیجه برساند که رابطه دوستیاش به پایان خود نزدیک شده است. در این شرایط یا راهی برای بازگشت و ترمیم روابط شکسته وجود دارد یا لازم است با قطع رابطه همهچیز را تمام کرد.
قطع رابطه اصطلاحی است که به پایان دادن به رابطه یا دوستی با شخصی بدون تمایل به تعامل یا برقراری ارتباط در آینده اشاره میکند و به نوعی بهترین راه برای رهایی از یک پیوند سمی با شخصی است که همیشه باعث ناراحتی و کشمکش ذهنی انسان میشود. با این وجود لازم است با دقت انجام گیرد چراکه نمیتوان هر پیوندی را بهصرف ناراحتیهای گهگاه کنار گذاشت.
نظر شما