به گزارش خبرنگار ایمنا، رادیو را به قدمت میشناسند؛ قدمتی که سالهای سال است پیش رفته و همچنان این صدا است که با رادیو همزاد است. رادیو نهفقط یک رسانه بلکه یک همراه همیشگی است.
سیزدهم فوریه همزمان با بیستوچهارم بهمنماه روز جهانی رادیو نامگذاری شده است. رسانهای که مانایی خود را بهواسطه طنین صداهای ماندگار حفظ کرده و این سالها با فناوریهای نوین برای روزآمدتر شدن همراه شده است.
علاوه بر رادیوی سنتی، پادکستها، رادیوهای اینترنتی، کتابهای صوتی و اپلیکیشنهای کاربردی همچون ایرانصدا هم در این سالها به رادیو پیوستهاند.
روز رادیو فرصت مغتنمی است تا بیشتر از این رسانه سنتی اما همچنان ماندگار و شنیدنی بشنویم و با بخشی از کار رادیوییها و گویندگان آن آشنا شویم.
همچنان به رادیو عشق میورزم
مصطفی ابراهیمی، گوینده رادیو در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: رادیو فرصت ناب بدون پیرایهها است. ارتباطی که رادیو با مخاطب برقرار میکند برعکس سایر رسانهها ارتباطی بدون پیرایه است.
وی میافزاید: این بیپیرایگی یعنی احساس یکرنگی و صمیمیت؛ اگر بخواهم نام دیگری برای رادیو بگذارم، رسانه صمیمیت خواهد بود. این کوتاهترین تعریفی است که میتوان از رادیو داشت.
گوینده و مجری رادیو میگوید: در رادیو بههیچعنوان خود رادیو و برنامههای این رسانه، خواستههایشان را به شما القا نمیکنند و این شما هستید که دستتان باز است تا بتوانید همزادپنداری و قدرت تجسم بالایی داشته باشید و بتوانید آنگونه که دوست دارید با رادیو ارتباط بگیرید.
وی ادامه میدهد: برعکس تلویزیون که آن چیزی را که خودش میخواهد به شما القا میکند، در رادیو هر فردی به فراخور ظرفیت خودش میتواند آن میزان از صمیمیت را دریافت کند. صمیمیت زیباترین واژهای است که میتوان در رابطه با رادیو نام برد.
رادیو رسانه بحران و روزهای سخت
ابراهیمی رادیو را رسانه بحران و روزهای سخت برمیشمرد ومیافزاید: رادیو درواقع یک پیوند همدلانه با مخاطب ایجاد میکند که این مورد را در دیگر رسانههای مکتوب یا تلویزیون کمتر میتوان لمس کرد و دید. رادیو رسانهای گرم است چون با کمترین موردی که از شما میگیرد، بیشترین اطلاعات و نشاط را به شما منتقل میکند.
وی خاطرنشان میکند: رادیو فقط حس شنوایی شما را درگیر میکند و حتی وقت خوابیدن، رانندگی، تهیه غذا یا انجام کارهای دیگر، در کنار شما و همراه شما است. رادیو رسانهای کمتوقع و مهربان است و شباهت زیادی به کتاب دارد.
این گوینده رادیو درباره جمله «تنها صداست که میماند» هم میگوید: بهشخصه با این جمله خیلی موافق نیستم چون ما ایرانیها عادت به اغراق داریم، بهطور مثال میگوئیم هنر نزد ایرانیان است و بس یا اصفهان نصف جهان؛ اینها واژگان اغراقآمیز اما دلچسب و دوستداشتنی هستند. اینکه تنها صداست که میماند هم نوعی اغراق است البته چون صدا بیشترین ارتباط را با روان برقرار میکند، شاید از این منظر درست باشد.
وی تصریح میکند: به قدرت تجسم صدایی که میماند و ماندگار است، میگویند. میبینیم که ارتباط گرفتن با صدای بزرگان سینما بیش از چهره آنها بوده است. صدا، بیانکننده مجموعه احساسات یک فرد در رابطه با مخاطب است.
ابراهیمی خاطرنشان میکند: از کودکی نسبت به رادیو حس فوقالعادهای داشتم و در خانواده ما رادیو بیش از هر رسانهای شنیده میشد. بیشتر سالهای عمرم را در رادیو کار کردم و بعدها به تلویزیون رفتم اما همچنان به رادیو عشق میورزم.
وی تأکید میکند: جایگاه رادیو در زمان حاضر جایگاه واقعی این رسانه نیست اما تردید ندارم جایگاه واقعی خود را پیدا خواهد کرد. انسان عصر معاصر انسان بیرحمی است و فرصت چندانی ندارد. درواقع فرصت اینکه مطالب و اخبار را از دیگر رسانهها دریافت کند، ندارد. میبینید که مطالعه قدرتمندترین عنصر فرهنگی در همه اعصار بوده و امروز مطالعه نیز به شکل کتاب صوتی درآمده است.
گوینده و مجری رادیو با اشاره به اینکه کتاب کاغذی در حال از دست دادن جایگاه اصلی و رفتن به سمت کتاب گویا و صوتی است، میافزاید: امروز رادیو در حال گذار از یک مرحله افت به سمت تجلی است و سالهای آینده از تلویزیون هم پیشی خواهد گرفت.
وی که خود علاقهمند به رادیو پیام و دو سال گوینده این رادیو بوده است، اظهار میکند: معتقدم مجری که پایه و اساس رادیویی نداشته باشد و مستقیم وارد تلویزیون شود، مانا و پایدار نخواهد بود. درست مثل تئاتر که برای بازیگران سینما بسیار حیاتی است، رادیو نیز برای همه مجریان، رسانه پایه است.
ابراهیمی میگوید: کار کردن در رادیو بهمراتب از تلویزیون سختتر است، چراکه در رادیو تنها راه ارتباطی شما صدای شما است و باید روی همین عنصر حیاتی متمرکز شوید و با مخاطب ارتباط بگیرید. بنابراین زمانی که یک مجری کار کردن در رادیو را میآموزد، طبیعی است وقتی وارد دیگر رسانهها از جمله تلویزیون میشود، کارش راحتتر و زیباتر است.
وی همچنین از بزرگان و استادان رادیو همچون نصرالله مدقالچی، مریم نشیبا، ژاله صادقیان، اکبر منانی، بهروز رضوی و رضا رشیدپور نام برد و نام و یادشان را گرامی داشت.
هیچ صدایی بد نیست
فرشاد شکیبامهر، گوینده رادیو هم در ادامه اظهار میکند: زمانی که تلویزیون آمد و مخاطبان زیادی پیدا کرد، خیلیها گمان میکردند، تلویزیون جای رادیو را خواهد گرفت. مدتی این اتفاق افتاد و حامیان رادیو به سمت تلویزیون رفتند که البته طبیعی بود، چراکه مردم و بینندگان هنرمندان و بازیگران را دوست داشتند.
وی تصریح میکند: رفتهرفته باوجود پیشرفت تکنولوژی، این نظریه را دادند که رادیو حذف خواهد شد اما با شلوغ شدن زندگیها و مشغلههای گوناگون، کمتر فردی زمانش را به تماشای تلویزیون اختصاص میداد؛ چراکه تماشای تصویر و تمرکز کردن برای درک مفاهیم و گفتهها زمانبر و نیازمند دقت بود.
مجری و گوینده رادیو با اشاره به اینکه رادیو رسانهای است که شما با گوش دادن میتوانید اطلاعاتتان را دریافت کنید و لذت ببرید، ادامه میدهد: امروز بهنوعی عصر پادکست و رادیو است. بسیاری از افراد هنگام رانندگی، در ترافیک یا در آشپزخانه و محل کار رادیو، پادکست و کتاب صوتی گوش میدهند.
وی میافزاید: طرفداران رادیو در این قرن و سالهای پایانی قرن گذشته بیشتر شدهاند. رادیو رسانهای است که مانند یک فانوس چراغ را برای سایر رسانهها روشن نگهداشته است. امروزه آنچنان مشغلهها متعدد و زیاد شده است که انساندوست دارد همزمان چند کار را باهم پیش ببرد و وقت و زمانش را بهنوعی بهینه صرف کند.
شکیبامهر اظهار میکند: سابق بر این برای کتاب خواندن باید زمان میگذاشتید و تمرکز میکردید و یکی از دلایلی که امروزه کمتر کتاب میخوانیم این است که مردم میگویند فرصت و حوصله کتاب خواندن نداریم.
وی ادامه میدهد: گاهی یک نفر بیان و صدای خوبی دارد و راوی خوبی است. کتاب صوتی یک راوی خوب برای یک کتاب ارزشمند انتخاب کرده و مخاطب را به سمت خود میکشاند. هرچند شاید این لطف کتاب خواندن را نداشته باشد اما مفاهیم، احساسات و خط داستان را به مخاطب منتقل میکند یا اگر سالها قبل فیلمی را دیده باشید و بازیگرانش را به یاد داشته باشید، این دیالوگ آن بازیگر است که در گوش و ذهن شما ماندگار شده است.
گوینده رادیو با بیان اینکه خیالانگیزی ویژگی مهم رسانه رادیو است، اظهار میکند: وقتی یک گوینده، مجری یا بازیگر رادیویی سخن میگوید این شما هستید که فاکتورهایی را که تمایل دارید کنار هم میگذارید و تصور میکنید این مجری یا بازیگر رادیو با این صدا چه شکلی دارد؛ درواقع ایدهآلترین شخصیت را برای آن صدا ترسیم میکنید.
وی خاطرنشان میکند: مفاهیمی را از یک محیط دریافت کردید که اگر میخواستید در رسانه تصویری داشته باشید باید میلیونها تومان برای صحنه، نور، صدا و سایر عناصر هزینه میکردید تا بتوانید به همان تصور برسید؛ اما یا یک توصیف ساده چندخطی گوینده رادیو همان محیط زیبا را در فکر و خیال شما حک میکند.
شکیبامهر با اشاره به اینکه جنس صدا خدادادی است، میگوید: جملهای است که میگوید هیچ صدایی بد نیست، بلکه فن و نحوه اجرا و بیان هم اهمیت دارد. شاید فردی روایتگر خوبی باشد حتی اگر صدای خوبی نداشته باشد.
وی تصریح میکند: امروز این نیاز مخاطب است که اهمیت دارد. با هر نسلی و در هرسالی یک نیاز جدید متولد میشود. در عصری که همهچیز سرعت دارد و همه عجول هستند نمیتوانید با یک لحن آرام و خسته سخن بگویید، این مدل برای دهه ۵۰ و ۶۰ خوب و مناسب بود. رفتهرفته از دهه ۸۰ و ۹۰ ریتم مجریان تندتر و خودمانیتر شد و مخاطب احساس نزدیکی بیشتری با گوینده داشت.
مجری برنامههای رادیویی میافزاید: بهعنوانمثال رادیو جوان پرانرژی و پرسرعت، رادیو فرهنگ کلاسیک و آرام و رادیو ورزش تحرک بالا دارد. در حقیقت در هر بخشی انسان نیازی دارد. وقتی خستهاید یا نیاز به آرامش دارید، به سراغ رادیو فرهنگ یا پیام میروید. زمانی دنبال ورزش و سرگرمی هستید، رادیو ورزش گوش میکنید یا اول صبح که به دنبال شادی و نشاط بامدادی هستید، موج رادیو جوان را انتخاب میکنید و لذت میبرید.
نظر شما