به گزارش خبرنگار ایمنا، زلزله بم که اتفاق افتاد، شهید حاجاحمد کاظمی و شهید حاجقاسم سلیمانی به همراه نیروهایشان جزو نخستین کسانی بودند که برای امدادرسانی به مردم خود را به این شهر رساندند و در تمام روزهایی که در بم حضور داشتند، از هیچ خدمتی به مردم زلزلهزده و داغدار فروگذار نکردند.
یکی از دوستان شهید کاظمی درباره آن روزها روایت کرده است: «از کجا و توسط چه کسی تماس گرفته بودند، نمیدانم، اما حاجاحمد خیلی ناراحت آمد و گفت که مردم از سرما داخل شهر دارند میلرزند، سریع بروید از هرجا میتوانید چادر تهیه کنید.
بالگردهای ما به دلیل کوهستانی بودن منطقه و نداشتن امکان ارتفاع بالای پرواز قادر به پرواز شبانه نبودند، شهید کاظمی با توکل بر خدا اجازه پرواز را دادند. بالگردها شبانه به کرمان رفتند تا چادر بیاورند که برای نخستینبار این پرواز در شب رقم خورد تا عملیات امدادرسانی تکمیل شود.
در آن زمان، در مجموع ۶۰۰ سورتی پرواز انجام شد که در طول این مدت خلبانها در محل عملیات امداد و نجات استراحت میکردند و خلبانی تعویض نشد. تمام هم و غم شهید کاظمی این بود که فشار از روی مردم با سرعت هرچه بیشتر برداشته شود، برای همین یک روز آمد و گفت: بچهها این کنسروها و کمکهای مردمی را که مردم دادهاند، برای اینهایی است که داخل شهر هستند.
امکان نداشت از این کمکهای مردمی استفاده بکند حتی آب خوردن. یک ماشین وانت برای تخلیه کنسروها رسید، سه یا چهارتا بچه چهار یا پنج ساله عقب وانت بودند با صورتهای خاکآلود...
به راننده وانت گفتم میشود این بچهها را بگذارید جلو بخوابند که بتوانیم تعداد بیشتری کنسرو را بار بزنیم، راننده که پدر یا از بستگان آنها بود با اشاره دست و صورت به ما گفت: همهشان مردهاند …
حاجاحمد همین جور که پای بالگرد ایستاده بود، صورتش را گرفت و از آنجا دور شد… لحظات سختی بر او گذشت.
روزی که میخواستیم از بم خارج بشویم، گفت: آقا رضا بگردید داخل هواپیما کنسرو یا نان نمانده باشد که متعلق به مردم باشد و امروز که داریم بم را ترک میکنیم، اینها داخل هواپیما مانده باشد. این قدر حساس بود که کمکهای مردمی را فقط مردم زلزلهزده استفاده کنند.
عمدتاً شهید کاظمی و سردار سلیمانی داخل شهر بودند و مشغول امدادرسانی، اکثر مردم شهر او را به چهره میدیدند، هرگز باور نمیکردند که فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران باشد. ۱۰۰ ساعت تمام، چشمهایش با خواب بیگانه بودند و او بیدارتر از همیشه، در پی خدمت بود.»
نظر شما