به گزارش خبرنگار ایمنا، باقرالعلوم مینامندش؛ چرا که آوازه دانش و علم او در نقاط مختلف ممالک اسلامی پیچیده بود و طلیعه میلادش در ماه رجب، نوید خیر و برکتی دوچندان به این ماه بزرگ الهی میداد.
امام بزرگوار شیعه، همچون خورشید درخشانی بود که جهان اسلام از پرتو پرفروغش بهره میگرفتند. عظمت معنوی حضرت، زبانزد خاص و عام بود. هر جا سخن از والایی هاشمیان، علویان و فاطمیان به میان میآمد، آن وجود مقدس را یگانه وارث آن همه کرامت، بزرگواری و شجاعت میشناختند؛ راستگوترین، جذابترین چهرهها، بخشندهترین انسانها و قویتر از همه به لحاظ معرفت، بصیرت به همراه هالهای از معنویت قدسی، از مختصات پنجمین پیشوای شیعیان در میان جوامع اسلامی بود او که به گفته جابرابن عبدالله انصاری شبیهترین فرد به پیامبر اعظم (ص) در صورت و سیرت بود.
عبدالله بن عطا از شخصیتهای برجسته عصر امام پنجم، در بیان فضائل و جایگاه علمی آن حضرت میگوید: «من هرگز دانشمندان اسلام را در هیچ محفل و مجمعی به اندازه محفل محمد بن علی (ع) از نظر علمی حقیر و کوچک ندیدم؛ من حکم بن عتیبه را که در علم و فقه مشهور آفاق بود، دیدم که در خدمت محمد باقر (ع) مانند کودکی در برابر استاد عالی مقام، زانوی ادب بر زمین زده، شیفته و مجذوب کلام و شخصیت او شده بود.»
خطابهای در محفل یزید
کودکی که در همان سن بسیار کم با یزید ابن معاویه ملعون مقابله کرد. در همین رابطه در کتاب «اثبات الوصیه مسعود» دارد که یزید با اطرافیانش در مورد اسرا مشورت میکند، آنان میگویند همه را بکش! اینجا امام محمد باقر (ع) شروع به سخن میکند و بعد از حمد و ثنای الهی به یزید خطاب میکند: "سفارش اطرافیانت بر خلاف سفارش اطرافیان فرعون در کار موسی (ع) و هارون (ع) است، زیرا آنان در مشورت گفتند به آن دو مهلت بده، ولی اینان کشتن ما را به تو سفارش کردند، علتی دارد! یزید گفت: علتش چیست؟ حضرت (ع) فرمود: آنان حلالزاده بودند و اینان حرامزاده؛ چون پیامبران و فرزندانشان را جز حرامزادگان نمیکشند! " یزید در مقابل این استدلال کودکی از اهل بیت (ع) درمانده میشود و جوابی ندارد، جز اینکه مدتی در فکر فرو میرود و بعد هم دستور میدهد با بردن آنان از مجلس، مجلس را تمام کنند.
آن حضرت آخرین بازمانده انقلاب بزرگ عاشورای حسینی در کربلا است و از سال ۹۵ هجری، رهبری فکری و فرهنگی مسلمانان راستین و پاکباخته را در روزهای غربت و مظلومیت حقایق دینی و الهی، برعهده میگیرد.
حقایقی که امام با جهاد تبیین در آن دوران روشن میکند و همزمان تربیت شاگردان را در دستور کار قرار میدهد. در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق (ع) مسائلی مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان همچنین پیدا شدن مشاجرات سیاسی و ظهور سرداران و مدعیانی مانند ابوسلمه خلال، ابومسلم خراسانی و دیگران مطرح شد.
آن زمان شجره خبیثه و سلسله پلید، ناپاک، سفاک و عیاش بنیامیه از تیره مروان بن حکم بر سرزمینهای اسلامی مستولی است و امام و شیعیان و مسلمانان باید در برابر ظلم مروانیان میایستادند و به تبیین چگونگی و چرایی ظلم و جنایتهای حاکمان مفسد میپراختند.
حضرت امام محمد باقر (ع) همانند اجداد پاکش عابدترین فرد روزگار خود محسوب میشد و در عبادت، الگوی راستین عابدان بود. اما با وجود کثرت عبادت هرگز به گوشه نشینی و دوری از فعالیتهای اجتماعی روی نیاورد، گر چه به قول امام صادق (ع)؛ «آن قدر شبها نماز میخواندند که در نتیجه ایستادن در حال نماز، پاهای ایشان ورم میکرد.» و به گفته ابن صباغ، «تمام عمر امام در راه طاعت خدا بود». آن امام همام (ع) با این همه، خود را در عبادت خدا قاصر میدید و میفرمود: «چه کسی میتواند، چون علی (ع) خدا را عبادت کند؟
بنیانگذار حوزه علمیه تشیع
امام باقر (ع) مؤسس و بنیانگذار حوزه علمیه شیعه و نهضت فکری و انقلاب فرهنگی تشیع بود. آن حضرت دریافته بود که فرهنگ تشیع در انزوا قرار گرفته و زیر چکمه جلادان اموی و مروانی، بیرمق مانده است، از اینرو لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد و خط فکری تشیع را آشکار سازد؛ آن حضرت به خوبی میدانست که همین موضوع زمینه عمیق و بنیان کن برای مبارزه با طاغوتیان خواهد شد، و در دراز مدت، شیعیان را به صحنه میآورد، و مکتب اهل بیت (ع) را زنده خواهد کرد. لذا امام باقر (ع) زمینهسازی بسیار عمیق و خوبی را در این راستا کردند و پس از او فرزند برومندش امام صادق (ع) با تشکیل حوزه علمیه آن را به ثمر رسانید و بهعنوان یک دانشگاه عظیم اسلامی، در تاریخ اسلام آشکار و ماندگار ساخت.
امام باقر (ع) شاگردانی مانند: محمد بن مسلم، زراره بن اعین، ابوبصیر، برید بن معاویه را تربیت کرد که امام صادق (ع) فرمود: این چهار نفر مکتب و احادیث پدرم را زنده کردند. و فرمود: صلوات خدا بر آنها در حال زندگی و پس از مرگ.
یکی از شاگردان پرورش یافته امام باقر (ع) یعنی جابر بن یزید جُعفی پس از هیجده سال کسب علم و آموختن ۷۰ هزار حدیث از محضر امام باقر (ع) هنگام وداع از آن حضرت (برای مراجعت به کوفه) از ایشان تقاضای حدیث و پند و نصیحت میکند! امام باقر علیهالسلام میفرماید: بعد از ۱۸ سال کسب علم و کمال بس نیست؟ جابر عرض میکند: آری شما دریایی هستید که آبش تمام نمیشود و به قعر آن نمیتوان رسید. امام باقر (ع) میفرماید: سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنها اعلام کن بین ما و خداوند هیچ خویشاوندی نیست و به پیشگاه خداوند کسی نزدیک نشود مگر در پرتوی اطاعت و پیروی. ای جابر کسی که خدا را اطاعت کند و ما را دوست بدارد، او دوست ما خواهد بود و کسی که نافرمانی خدا کند دوستی ما به حال او سودی نخواهد بخشید.
امام بزرگوار شیعه در بیانی عالی فرمودند: حقیقت کمال انسانی، اوج و تعالی واقعی او در دین فهمی و درک درست داشتن از حقیقت آموزههای الهی، تنظیم صحیح زندگی مادی و اقتصاد در معیشت و شکیبایی در سختیهای وارده در میدان جهاد الهی است.
احادیث نورانی
از وعدههای حتمی خدا قیام قائم ما است. هرکس در این گفتار شک و تردید به خود راه دهد خدا را به حال کفر و انکار ملاقات میکند.
مؤمن برادر مؤمن است، باید او را دشنام ندهد، سرزنش و بدگویی نکند و او را از خوبیها محروم نگرداند، و به او بدگمان نباشد.
هرکس دنیا را به جهت یکی از این سه حالت طلب کند، روز قیامت در حالتی محشور میشود و به ملاقات خداوند متعال نائل میشود که صورتش همچون ماه شب چهارده، نورانی است؛ بینیازی از مردم، آسایش و رفاه خانواده و عائلهاش، کمک و رسیدگی به همسایهاش.
نظر شما