به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که فرشیده کاوهپیشه، کارشناسی ارشد معماری در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:
«جمعیت جهان روبه افزایش است و نیاز به مسکن و خدمات شهری، بهطور روزافزون و بیش از هر زمان دیگر قابلمشاهده و درک است. که در کنار توسعه مسکن با پیامد منفی شهرهای بیقاعده روبهرو هستیم. ترافیک، آلودگی صوتی و محیطی و آسیب به محیطزیست کاستیهایی است که شهر را به سمت نازیبایی، توازن نداشتن و هویت مخدوش هدایت میکند.
هرکدام از ما روزانه با محیط مصنوع، ساختمانها و فضاهای شهری در ارتباط هستیم. ساختمانهای زیبا و نازیبا اطرافمان را فراگرفتهاند و پرسش مهمی را برای ذهن مخاطب ایجاد میکند که اغلب این ساختمانها مهندسیساز هستند؛ پس چرا نمیتوانند حس زیباییشناسی ما را ارضا کنند؟
در پاسخ باید گفت طبیعی است بخشی از این مشکل متوجه مهندسان معمار است. اما بخش دیگر و مهمتر آن به دیگر تأثیرگذاران بر پروژهها یعنی کارفرمایان و بهرهبرداران مرتبط میشود. متأسفانه بهرهبرداران به دلیل آگاهی کمی که از محیط مصنوع و تأثیر آن بر شکلگیری سبک زندگیشان و میزان بهرهمندی از ظرفیتهای بالقوه ساختمانها دارند، تأثیر بسیار کمی بر شکلگیری کیفی بناها و فضاهای شهری میتوانند داشته باشند.
در این میان بیشترین تأثیر، سهم کارفرمایانی است که متأسفانه بیشتر جنبههای اقتصادی را در نظر میگیرند و البته با فشار دستگاههای نظارتی تا حدودی ملزم به رعایت ضوابط ایمنی هستند. اما خلق فضایی که از جهت کاربرد و زیباییشناسی کیفیت مطلوبی داشته باشد، اغلب در حاشیه قرار میگیرد. در نتیجه موازنه در مثلث «کیفیت، زمان، هزینه» به نفع هزینه و زمان به هم میخورد. در یک نگاه اجمالی به نظر میرسد بالا بردن سطح انتظار عمومی از فضاهای شهری میتواند تا حدودی این موازنه را دوباره برقرار کند.
شکاف دیگری که در سطح اجتماع بهویژه در کودکان و نوجوانان دیده میشود در ارتباط بافرهنگ و هویت فرهنگی است. مهم انتقال و زنده نگهداشتن هویت و فرهنگ غنی ایرانی بهویژه در قشر نوجوان است. آثار معماری ارزشمندی در اکثر شهرهای ما وجود دارد و جای خالی معرفی این آثار بهگونهای که حس مسئولیت و احترام به آنها را برانگیزد کامل احساس میشود. پرسش بعدی که مطرح میشود، این است که چگونه میشود شهروندان مسئولی تربیت کرد که علاوه بر آشنایی با معماری غنی ایرانی، توان تشخیص کیفیت طراحی را داشته باشند؟
در اغلب کشورها ورود به حیطهی معماری و درگیری با موضوعات آن تنها برای جوانان علاقهمند به رشته معماری و پس از ورود به دانشگاه اتفاق میافتد. اما بهتر است که پرورش ذهنی و منطقی در دوران کودکی و در سنین نوجوانی شکل بگیرد. اگر حساسیت و آگاهی کودکان نسبت به محیط مصنوع بالا برود و معیارهایی در اختیار داشته باشند که با توجه به آنها نسبت به محیط اطراف خود حساس و مطالبهگر باشند، در آینده شهروندی با انتظارات منطقی و آگاهانه از کارفرما، کارفرمایی آگاه و در تعامل سازنده با معمار یا معماری متعهد هستند که در آینده با یاری همسطح کیفی بناها و فضاهای شهرهایمان را بهتر خواهند کرد.
معماری هنر خلقت و آفرینش است و کودکان هنرمندان بالذات هستند. آنها عاشق خلق کردن و پذیرای روشهای متفاوت تجربه و دیدن دنیا هستند. تجربههای موفقی که در زمینه آموزش معماری به کودکان پیشدبستانی داشتهام، بهخوبی نشان میدهد که آنها با قرار گرفتن در فضای آموزشی مناسب میتوانند از این توانایی بهصورت بالقوه بهرهمند شوند. کودکان در این کارگاهها نگاه میکنند، کشف میکنند، فکر میکنند و طراحی میکنند، درنتیجه حساسیت و آگاهیشان نسبت به محیط اطرافشان بالا میرود. آموزش معماری به کودکان تنها به معنای تربیت معماران آینده نیست بلکه هدف تربیت شهروندان مسئولی است که کارفرمایان، معماران و بهرهبرداران آینده هستند؛ شهروندانی مطالبهگر، معمارانی متعهد و کارفرمایانی که دغدغهشهر سالم اولویت آنها است.
علاوه بر این ارائه مباحث معماری به کودکان سرمایهگذاری برای هویت و حفظ میراث فرهنگی است. شناخت آثار برجسته معماری ایرانی چه در گذشته و چه حال میتواند تأثیر زیادی در شکلگیری هویت تاریخی، فرهنگی و همچنین برانگیختن حس غرور ملی در فرزندانمان داشته باشد.
جای تردید نیست که اولین و بهترین قدم در اطلاعرسانی و فرهنگسازی کتب درسی است. همچنین برگزاری کارگاههای آموزش معماری هدفمند در سطوح مختلف سنی یکی از راههایی است که با در اختیار گذاشتن فضا و محتوای مناسب امکان این تجربه را برای فرزندانمان فراهم میکند. در این راستا فرهنگسراها، سراهای محله یا سایر فضاهای مشابه مکانهای مناسبی است. در دسترس بودن بروشورهای طراحیشده و پوسترهای شهری با محتوای آموزشی مرتبط نیز مکمل این آموزشها است. تلاشهایی در این زمینه انجام شده است که ارائه آنها مجالی دیگر میطلبد.»
نظر شما