به گزارش خبرنگار ایمنا، با افزایش زندگی شهرنشینی و تغییر سبک زندگی در کلانشهرها به تبع، مشکلات زیادی هم پیش روی ساکنان این شهرها قرار گرفته است؛ از جمله این معضلات میتوان به افزایش تمایل جوانان به زندگی مجردی اشاره کرد که چندسالی است کشور ما نیز با این معضل روبهرو شده است.
زندگی مجردی به این معنا است که فرد پس از دوران نوجوانی بتواند به تنهایی و در خانهای مستقل از خانواده خود زندگی کند. در گذشته، حتی در ۲۰ یا ۳۰ سال اخیر نگاه چندان مثبتی به این موضوع وجود نداشت، چرا که خانوادههای ایرانی تأکید بیشتری بر فرهنگ جمعگرایی میکردند و تنها استقلال فرزندان را در صورتی میپذیرفتند که آنها ازدواج کرده و خانواده جدیدی تشکیل داده باشند. این سختگیری به خصوص برای دختران تا حد بسیار بیشتری اعمال میشد و اکنون نیز ادامه دارد.
سرشماری سال ۹۵ حاکی از آن است که حدود سه میلیون از خانوارها را افرادی به صورت مجرد، تنها یا بدون ثبت رسمی ازدواج تشکیل میدهند، این در حالی است که این سرشماری از ثبت حدود ۲۴ میلیون و ۱۳۰ هزار «خانوار» در ایران حکایت دارد، لذا بیش از ۲۱ میلیون خانوار با «ازدواج» تشکیل خانواده دادهاند و سایر افراد به تنهایی زندگی میکنند.
علی، جوانی ۲۴ ساله است و در خصوص زندگی مجردی به خبرنگار ایمنا، میگوید: یکی از دلایل جدا شدن از خانواده، تفاوت دیدگاه و ارزشها بود که گاهی باعث ایجاد تعارض با خانواده میشد.
وی با اشاره به سختیهای فراوان زندگی مجردی، میافزاید: تا زمانی که با خانواده زندگی میکنی، متوجه بسیاری از سختیها و مشکلات زندگی نمیشوی، اگر جوان تنها به دنبال آزادیهای سطحی و بدون آگاهی باشد، از ارزشهای حقیقی دور خواهد شد و به سمت اهداف کاذب میرود.
این جوان از دیدگاه منفی جامعه به زندگی مجردی، میگوید: در جامعه دید منفی نسبت به زندگی مجردی وجود دارد که این دیدگاه صحیح و قابل تعمیم به تمام جوانان که زندگی مجردی دارند، نیست و اشتباه برخی نباید پای همه مجردها نوشته شود.
طعم تلخ بیکاری در زندگی مجردی
جواد جوانی ۲۵ ساله است که به صورت مجردی و جدا از خانواده زندگی میکند و درباره زندگی مجردی به خبرنگار ایمنا، میگوید: گاهی خانواده تعریف صحیحی از شرایط بیکاری در کشور ندارد و فکر میکند بیکاری، نبود شغل متناسب با رشته تحصیلی و تخصصی است، در حالی که اصلاً شغلی وجود ندارد که بخواهد متناسب با رشته تحصیلی باشد یا نباشد و اگر هم شغلی وجود داشته باشد بدون آشنا و پارتی دستیابی به آن ممکن نیست.
وی ادامه میدهد: به هرجایی که برای شغل مراجعه کردم، مدرک تحصیلیام را نمیپذیرفتند و مهارت و مدارک فنی میخواستند که به دلیل وضعیت سخت اقتصادی نمیتوانستم در کلاسهای اضافه و مهارتورزی شرکت کنم و در نهایت هم طعم تلخ ناکامی سهم من از پیدا کردن شغل میشود و تعارض و درگیریام با خانواده در پی نیافتن شغل هر روز بیشتر میشود تا آنجا که آنها من را دست و پا چلفتی خطاب میکنند.
لزوم آگاهی از مسئولیتها و نقشها در دوران مجردی
احمد پدرام، روانشناس و مشاور خانواده به خبرنگار ایمنا، میگوید: تمام افراد دارای حرمتی فردی هستند و به هر انسان در هر شرایطی باید بها داده شود. یک انسان سالم در هر نقش، زمان و مکانی، از ارزشهای فردی خود اطلاع دارد. یک فرد مجرد، رها از برخی مسئولیتها است و شاید در حال آماده شدن برای قبول مسئولیت در آینده باشد.
وی با بیان اینکه یک فرد مجرد باید از مسئولیتهای خود آگاهی داشته باشد، میافزاید: انسان سالم، انسانی است که بتواند نقشهای متفاوت خود را در جامعه و خانواده ایفا کند و مجردی به معنای رهایی از مسئولیتها نیست؛ بلکه فرد مجرد تنها مسئولیت همسرداری و فرزندداری را بر عهده ندارد.
این روانشناس در خصوص فقدان احساس خوب در برخی مجردان نسبت به خود، تصریح میکند: گاهی در دوران مجردی ارزیابی از خود نادرست است یا حتی از ازدواج و انتخاب همسر ارزیابی غلطی دارند، برخی نیز احساس میکنند با ازدواج درگیر مشکلات فراوانی میشوند و فاکتورهای مطرح شده منجر به ایجاد ترس برای ازدواج میشود و افراد، احساس مسئولیت بیش از حد در خصوص ازدواج میکنند.
کمالگرایی بیش از حد علت ازدواج نکردن مجردها
وی با بیان اینکه افراد مجرد برای ازدواجی موفق و آگاهانه باید ارزیابی صحیحی از خود داشته باشند تا بتوانند از دوران مجردی و تنهایی عبور کنند، ادامه میدهد: ممکن است ازدواج نکردن برخی افراد مجرد به علت کمالگرایی یا داشتن انتظار والا از خود و فرد مقابل، باشد. از دوره جوانی به عنوان دوران صمیمت یاد شده، فرد در این دوران با اشکال مختلف صمیمیت آشنا میشود و تعلق نسبت به خود، خانواده و همسر آینده را میآموزد.
پدرام در خصوص لزوم ایجاد آگاهی از دوران مجردی و متاهلی، میگوید: هرچه فرد از خود، آگاهی بیشتری داشته باشد، فروتنی بیشتری مییابد و با آگاهی بیشتری به سمت ازدواج و ملحق شدن به دیگران میرود. مجردی برای یک جوان، زمان مناسبی برای آموختن مهارت و آگاهی از دوست داشتن و دوست داشته شدن است.
وی با اشاره به نحوه برخورد سایر افراد به خصوص خانواده با جوان مجرد، اضافه میکند: تمام افراد سوار بر اتوبوسی به نام عمر هستند و یک فرد دیگر نیز با آنها همسفر میشود که همسر آنها لقب میگیرد. باید بدانیم روزهای آینده روشنتر و بهتر از امروز است و فرزندان و جوانان را به آینده امیدوار کنیم.
سالمندان مجرد نیازمند مراقبت و همدلی هستند
این مشاور خانواده با تاکید بر اینکه یک جوان را از دوران کودکی باید در برابر مشکلات قوی کرد تا قدرت حل مسئله داشته باشد، اظهار میکند: گاهی خانواده و مسئولان ذیربط اقدامات لازم و وظایف خود را در قبال جوانان انجام نمیدهند، اما باید به جوانان را با آگاهی به سوی آینده سوق داد تا امیدوارانه برای آینده خود تلاش کنند.
وی با بیان اینکه بسیاری از جوانان تلاش بسیاری برای آینده خود میکنند اما از نظر اقتصادی عقب میمانند و نیازمند کمک سایرین برای گذران زندگی میشوند، میافزاید: برای جوانان باید اشتغال ایجاد کرد و آنها نیز باید مطالبات خود را پیگیری کنند اما انتظار از خودِ جوانان مجرد، باید معقول باشد. همچنین نمیتوان به یک جوان مجرد امید واهی داد تا ازدواج کند، بلکه خانوادهها و مسئولان نیز باید آگاهانه رفتار کنند تا چالشهای دوران مجردی رفع شود و جوانان بتوانند به ازدواج و تشکیل خانواده بیندیشند.
پدرام با بیان اینکه علاوهبر جوانان مجرد باید به سالمندان مجرد نیز توجه شود، تصریح میکند: سالمندان مجرد نیازمند مراقبت، همدلی و ایجاد شرایط مناسب برای عبور از این مرحله زندگی هستند، زیرا اگر به آنها توجه نشود به طور قطع دچار مشکلات روحی و روانی خواهند شد.
وی با اشاره به ضرورت احترام به سالمندان و همراهی سایر اعضای خانواده با آنها، ادامه میدهد: شاهد افت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی در برخی سالمندان هستیم، لذا باید آگاهانه برخورد کنیم تا مشکلات آنها رفع شود، همچنین باید با سالمندانی که همسر خود را از دست داده است، همدلانه همراه شویم و شرایط سنی و خطاهای شناختی آنها از جمله زودرنجی را در نظر بگیریم تا بتوان برخورد صحیحی داشته باشیم و به مشکلات روحی آنها دامن نزنیم.
چرایی انتخاب زندگی مجردی بین جوانان
مهدی محبی؛ آسیبشناس اجتماعی با بیان اینکه دلایل روانشناختی و جامعهشناختی افزایش معضل زندگی مجری، ترس از ازدواج و آینده و مشاهده نمونههایی از ازدواجهای ناموفق است، میگوید: این موارد موجب ترس در جوانان میشود و نبود امید به آینده، آنها را از تشکیل و ایجاد زندگی زناشویی باز میدارد.
وی میافزاید: ایجاد شکاف نسلی بین تفکرات و دیدگاههای والدین و جوانان باعث میشود، دیدگاهها و نیازهایی که یک جوان دارد، با نیازهایی که پدر و مادر احساس میکنند، متفاوت باشد، بنابراین تعارضی ایجاد میشود که موجب کاهش تمایل جوانان برای تشکیل خانواده میشود و همین امر یکی از دلایل انتخاب سبک زندگی مجردی است.
این آسیب شناس اجتماعی در خصوص مسئولیتگریزی جوانان مجرد، ادامه میدهد: زمانی که جوانان نتوانند زندگی مستقلی تشکیل دهند، به سمت زندگی مجردی حرکت میکنند. از سایر دلایل مهم زندگی مجردی، راحتطلبی و مسئولیتگریزی است. جوانان امروز به دلیل وجود الگوهای نامناسب و رفاه بیش از حدی که خانوادهها برای آنها فراهم کردهاند، از طریق رسانههای رسمی و گروههای همسال و همسان خود تحت تأثیر قرار گرفته و به باورهای راحتطلبی میرسند که منجر به گریز از مسئولیت میشود. برخی از افرادی که زندگی مجردی و سبک زندگی مجردی را انتخاب میکنند.
وی خاطرنشان میکند: بسیاری از افراد به علت نداشتن آگاهی لازم تن به ازدواج نمیدهند. هنگامی که فردی آگاهی لازم داشته باشد و کارکردهای مثبت ازدواج را بشناسد، ازدواج و زندگی متاهلی را انتخاب میکند. البته دستگاههای ذیربط باید این آگاهی را به جوانان انتقال دهند. هر چه سطح آگاهی نسبت به مزایای زندگی متاهلی پایینتر باشد، گرایش به سبک زندگی مجردی بیشتر خواهد بود.
نظر شما