به گزارش ایمنا، در گفتوگویی که زاهره سادات میرجعفری، استاد حوزه و دانشگاه، پژوهشگر مطالعات تطبیقی خانواده و دارای دکترای مطالعات زنان و خانواده و عضو ستاد راهبری حجاب و عفاف حوزههای علمیه سراسر کشور، با یکی از رسانههای رسمی کشور در مورد وقایع اخیر کشور کرده، آمده است:
قشر عظیمی از افرادی که در اغتشاشات شرکت کرده بودند، بنابر آمار نسل نتها یا "نسل زد/ z "هستند، یعنی افرادی که در نوجوانی و جوانی قرار دارند و پرشور، هیجانمدار و به دنبال تخلیه انرژی هستند. تحلیل شما در این باره چیست؟
این نسل، نسل اینترنت و نت است، اگر دهه شصتیها را نسل مبتنی بر سنتهای اسلامی ایرانی بدانیم، "نسل زد"، از نیمه دهه ۷۰ به بعد هستند که در فضای اینترنت بزرگ شدهاند و با آن رشد کردهاند و ارزشهای آنان در این فضا شکل گرفته است.
گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در فضای اینترنت یکی از مهمترین چالشهای خانوادههای امروز است. این ارزشها از طریق رسانهها به "نسل زد" منتقل شده است. کمرنگ شدن نقش خانواده در این نسل بسیار مهم است، چون در فضایی بزرگ شدهاند که اکثر خانوادهها با آن دچار چالش بودهاند، یعنی گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در فضای اینترنت یکی از مهمترین چالشهای خانوادههای امروز است.
در واقع ما در مواجه با این نسل با خانوادهای روبهرو هستیم که خودش غافلگیر و دچار غفلت شده است، در حالی که اینترنت با سرعت وارد شده، اما مسلح به مهارتهای لازم برای مقابله با این بحران عظیم و تحولات روزافزون نبوده و در حال حاضر درگیر این چالش شده و به طور قطع با مشکلاتی مواجهاند.
"نسل زد" در این فضا بزرگ شده و اطلاعاتش را در این فضا گرفته و کتابها و منابع علمیاش از این بستر است و این فضا توسط غولهای شبکهای فضای مجازی در سیطره حکمرانی دولت و حاکمان اسلامی نیست، بلکه در سیطره نظم نوین جهانی و غولهای رسانهای ماهوارهای زیرزمینی با محتوای غربی قرار دارد.
این نسل در چنین فضایی بزرگ میشود و بهطور قطع ارزشها و باورهایش را از این فضا میگیرد، نسلی که به دنبال سخنرانی و منبر نیست؛ این نسل پرانرژی و پر شتاب و نسل کلمات مختصر و مفید و تعقلمدار و در عین حال شتابزده و عجلهمحور است.
ما با این نسل روبهرو هستیم؛ پس برای مواجه شدن با این نسل باید مهارتهای مختلف و تجهیزات لازم را کسب کنیم، اما در این زمینه کوتاهی کردهایم، همچنین باید آموزشهای متناسب را والدین به این نسل بدهند و قبل از اینکه وارد این فضا و هجمه عظیم شوند خودشان را آماده میکردند.
رهبر انقلاب با عناوین مختلف این خطر را ذکر کرده بودند، در سخنرانی که ۲۰ سال قبل داشتند فرمودند شما با نسلی روبهرو میشوید که اگر متناسب با آن، فضای علمی خود را آماده نکنید، حرفهای شما را نمیفهمند و تمایلات و افکاری دارند که شما متوجه آن نمیشوید، ایشان بارها تاکید کردند و مراحلی را همچون جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی و قتلگاه فرهنگی و جنگ ترکیبی و جنگ تاکتیکی و شناختی را مطرح و بر جهاد تبیین تاکید داشتند.
ما در جنگ ترکیبی که قرار داریم به شدت، شناخت حق و باطل سخت شده است و در این جبهه حق و باطل، کسی پیروز است که اولین روایت را انجام دهد، در بحث خانواده، نظارت خانواده بر این نسل بسیار کم شده است و تحت رسانه و فضای مجازی قرار دارند و حتی آموزشها در دوران کرونا محدود به این فضا میشود.
این مهارتهایی را که باید در خانواده پایدار میشد و از کودکی به آنها آموزش داده میشد اعم از مهارت نه گفتن و غلبه بر خشم و کنترل خشم و مهارت حل مساله کمتر مورد توجه قرار داشت، اینکه به فرزندان بیاموزیم وقتی دچار مسئلهای هستید چگونه بهترین راه حل را انتخاب کنید تا کمترین آسیب را ببینیم مهم است، اما نسل جدید چنین مهارتهایی را درون خانواده ندیدهاند.
این نسل از سوی دیگر وارد فضای مجازی شده و عمدتاً در درون بازیها و گیمنتها محصور بودهاند که به آنها قدرت و شجاعت بیش از حدی میدهد و از طریق آن فضای مجازی به راحتی میتوانند شبکه سازی کنند و با یکدیگر ارتباط بگیرند و در این شبکه سازی احساس قدرت کنند و اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.
از طرف دیگر این نسل تحصیلاتی نداشتند و در جایی استخدام نبودند و مهارت لازم را فرا نگرفته و تعالیم حرفهای خاصی را ندیده بودند، در این شرایط این نسل وارد فضای آشوب و اعتراض میشوند و شبکههای غربی نیز به کمک این نسل میآید که به خوبی مهارتهای لازم را فرا نگرفته است؛ ما با نسلی هیجانی مواجهایم که اخلاق و سیاست و دیانتش برگرفته از رسانه است و این فضا سالها است در معرض شبیخون فرهنگی قرار دارد.
عنصر حیا در فرهنگ کشور ما همیشه وجود داشته اما متأسفانه در این اعتراضات ادبیات جنسی و ناسزاگویی در میان معترضین به ویژه دانشجویان و بیان این نوع ناسزاها از زبان دختران و پسران در کنار هم جای تأسف دارد. به نظر شما ریشه این اتفاق نشأت گرفته از کجا است؟
نسل جدید با رسانههایی مواجه بوده که اخلاق و خانواده و هنجارها و ارزشهای مثبت جامعه را مورد تمسخر و تحقیر قرار داده است و پایمال میکند، اگر فضای مجازی را رصد میکردیم میدیدیم دائماً ارزشهای ما مانند مادری و خانواده و ادب داشتن و بسیجی بودن و طلبه بودن و چادری بودن و آن هم با برنامههای طنز و جذاب و سرگرم کننده سرکوب میشود.
این برنامهها، هدف مند و طولانی مدت و مکرر و با هم سویی همه شبکهها طراحی شده بود، شبکههای معاند من و تو و اینترنشنال و بی بی سی و شبکههای صعودی و ماهوارهای یک برنامه مشخص برای هتک حرمت ارزشها و ایجاد چالش درون خانوادهها و تضعیف نهاد خانواده و جایگاه پدری و مادری دارند و آن را تمسخر میکنند.
در اینستاگرام نیز این چالشها وجود داشت تا ارزشها را پایمال کنند، همه این هنجارشکنیها و قبحزداییها و پردهدریها، هدفمند بودند، رابطه حیایی که بین پدر و دختر بود با بسیاری از این ناهنجاریها، شکسته شد و در جامعه نیز بیحیایی روندی عادی گرفت.
وقتی میگوئیم حیا و عفت در جامعه کمرنگ شد، برخی مظاهر آن را در حجاب و بیحجابی میبینند، اما حیا یک واژه عام فراتر از بحث حجاب و عفاف است و حیا در رفتار و گفتار، نگاه، رابطه دختر و پسر، روابط والدین و فرزندان و ادب در تعاملات اجتماعی همه بسیار مهم است.
وقتی میگوئیم مؤلفه حیا کمرنگ شده است باید در نظر گرفت که بسیاری از هنجارهای اجتماعی و ارزشهای اخلاقی در سلسله مراتب ارزشها و باورها و هنجارها و نمادها خود را نشان میدهد، یعنی اگر ما بخواهیم یک عنصری را تقویت کنیم اول باید آن را در باور یک فرد نهادینه کنیم و به آن ارزش بدهیم، بعد به صورت هنجار در بیاوریم و هنجار را به نماد تبدیل کنیم.
در مورد قبحزدایی حیا و عفاف و حجاب و ادب نیز دقیقاً با سلسله استراتژیهای برعکس عمل میکنند تا این عناصر را در جامعه کمرنگ کنند، در این شرایط میبینیم باورها را از طریق روایتهای غلط، تغییر میدهند و ارزشها را سست میکنند و مقدسات را زیر پا میگذارند و ادب را نادیده میگیرند و توهین میکنند و هنجارهایی که نمودی از آن حجاب و عفاف و حیا در ارتباط دختر و پسر است را کنار میزنند.
برای نمونه بحث آغوش رایگان و آزادی سلف را مطرح میکنند و یا در شعارها شاهد ساختارشکنی و رعایت نکردن ادب هستیم، در واقع همه نمادها و هنجارها را میشکنند، متأسفانه در چنین فضایی که دچار آن هستیم هر چه بیشتر وقیحانهتر رفتار میکنند و شعارهای هنجارشکنانه تری میدهند بیشتر مورد تحسین واقع میشوند و لایک میخورند و این را خلاقیت میدانند.
استفاده از واژههای رکیک که برای قشر مذهبی دردآور است از سوی شبکههای اجتماعی بیگانه و عناصر فریبخورده داخلی مورد حمایت قرار میگیرد و اینها را در قالب شجاعت مطرح میکنند و این امر بسیار آسیبزا است.
در یک برههای فرزند در خانواده شرم داشت اگر تمایلی وجود داشت را به راحتی مطرح کند اما امروز این رسانهها چنین قبحی را شکستهاند و برخی مسائل به راحتی در خانواده و جامعه مطرح میشود، در حالی که خانواده بخش کوچکی از اجتماع است و هر رویدادی در خانواده، در جامعه نیز تأثیرات خود را دارد.
باید دید در درون خانواده چه رویدادهایی شکل گرفته که دیگر احترام به بزرگترها و اخلاق محوری نسبت به قبل کمرنگتر شده است، بدون شک ما با تضعیف نهاد خانواده و شکاف نسلی و بی احترامیها مواجه هستیم، وقتی این نهاد تضعیف میشود و در آن اعتراض زیاد باشد نا امنی نیز افزایش مییابد و چنین دغدغههایی به جامعه نیز سرایت میکند و اینها به خودشان جرأت میدهند همچنان که در خانواده آشوب میکنند در جامعه نیز این آشوب و وقاهت و بیادبی و گستاخی را گسترش دهند.
همچنین اینها بداخلاقیها، شجاعت و قدرت کاذبی را در خود احساس میکنند و میخواهند نشان دهند تأثیرگذار هستند و نشان دهند که "نسل زد" ترسو و توسریخور نیست و جسور و با اعتماد به نفس و جریانساز است و از طریق فضای مجازی و بازیهایی که فضاسازی واقعی بوده یک شهرت کاذبی را در خودش احساس میکند و فکر میکند میتواند جامعه را سریع تغییر دهد و جامعه را برای خودش میداند که البته آینده ساز این جامعه نیز هستند.
اگر امروز مراقبتی روی اخلاق و رفتارشان نشود از مسئولانی در آینده میشوند که میخواهند برای نسلهای بعدی تصمیم بگیرند و این بسیار مهم است؛ حال برای مواجهه با این پدیدهها، راهی بهتر از نزدیک شدن به این نسل و گفتمان و درک ساختار و شرایط و ویژگیهای این نسل وجود ندارد و بزرگترها، خانواده، جامعه، معلمان، اساتید و مبلغان و مشاوران باید گفتوگوی اصولی و درست با این نسل را سرلوحه خود قرار دهند.
شناخت ویژگیهای این نسل و شناخت اقتضائات روحی و جسمی و جنسی اینها و شناخت اقتضائات آموزشی و اجتماعی آنها بسیار مهم است، این نسل، نسل آیندهساز ما هستند و ما چارهای نداریم برای اینکه روی آنها سرمایهگذاری کنیم، در این راستا باید از طریق هنر و رسانه، آگاهی آنان را افزایش دهیم و بدانیم هر چه توصیه کنیم کتاب بخوانند فایدهای ندارد بلکه از طریق روایت درست و فیلم کوتاه جالب و طنز، مستند، فیلم سینمایی، داستانی و روایتی میتوان ارزشها را برای آنها یادآوری کرد و تلنگر زد.
با توجه به شرایط فعلی الزامات فعالیت فرهنگی و تربیتی در جامعه امروز بهخصوص در رابطه با نسل جدید را چه چیزی میدانید؟ به نظر شما چه کمکارهایی در ارتباط گرفتن با نسل جدید صورت گرفته است؟
این نسل، نسل گفتمان محوری و تعقل محوری است و اگر با استدلال و زبان درستی با آنها صحبت کنیم به طور قطع آن را میپذیرند، یکی از کارهای اثرگذار استفاده درست از ظرفیت آنهاست، ما سالها در صحنه فضای مجازی دیدیم که اینستاگرام، این نسل را از ما بهتر میشناسد و ذائقه اینها را بهتر تشخیص داده است اینکه با چه کسانی از جمله سلبریتی ها یا جامعه قهرمانی دوست دارند ارتباط داشته باشند.
فضای مجازی، این علایق را شناسایی کرده و بازخوردش را گرفته است این شناخت از نسل امروز به منزله خوراک روحی و روانی و فکری است و خوراک نسل امروز از این فضا تأمین میشود، اما ممکن است مسموم هم باشد، ولی در عین حال این خوراک دارد به آنها ارزش میدهد.
این اعتماد به نفس کاذب را نسل دهه ۶۰ در فضای حقیقی نمیتوانست به دست بیاورد و این نسل امروزه در فضای مجازی به راحتی خود را بیان میکنند و نشان میدهند و شخصیتسازی و برندسازی میکنند، باید این فضا را برای آنها در جامعه نیز فراهم کنیم تا بتوانند حرفهای خود را بزنند و بتوانند پایگاه اجتماعی خود را تثبیت کنند، از طرفی استفاده بهینه آنها از فضای مجازی با هدایت صحیح میتواند توانمندیهای مثبتشان را نشان دهد.
متأسفانه در فضای مجازی از ابزارهای زنانه و نمادهای جنسی استفاده کردند تا زن و دختر، عزت اجتماعی کاذبش بالا برود اگر برای مثال هر چه بیشتر تصویر از خودش بگذارد و عریانتر باشد لایک بیشتری میخورد و یا چالشی را برگزار کند طرفداری بیشتری داشته باشد، در این راستا میتوان نسل امروز را به سمتی هدایت کرد که توانمندیهای مثبت و هنرها و استعدادهایی که ذائقه جوان است را به تصویر بکشند و از هنر آنها حمایت کنیم. میتوانیم آنها را در مشارکتهای اجتماعی به شیوه عاقلانهای سهیم کنیم و اعتبار ببخشیم و آنها را بچه نادان و ناآگاه در نظر نگیریم.
در موارد زیاد استفاده ابزاری از زنان در لیدری این جریانات و شعارهای زنانه و فضاهای زنانه و تحریک احساسات زنانه به شدت مشهود بود، پس از فتنه ۹۸ در رصد فرهنگی بارها خطر این انقلاب زنانه را به متولیان گوشزد کردهایم که در قالب رسانه دارند انقلابی را به عنوان انقلاب زنانه رقم میزنند و از طریق مادران کشتههای آبان و با استفاده از عواطف مادرانه کشتارهای آبان دائماً فیلم میگرفتند و در شبکههای اجتماعی میگذاشتند و با آنها مصاحبه میکردند.
این تظلمخواهی مادرانه و تحریک احساسات مادرانه یکی از زمینههای اصلی و مهم برای جریانسازیهای آینده در قالب انقلاب زنانه بود، خانم شیرین شمس کانالی را با اسم انقلاب زنانه تشکیل داد و عنوان کرد انقلاب آینده ایران انقلابی زنانه است و چند اقدام را در این کانال پیگیر بود که یکی از آنها، استفاده از عواطف زنانه و دیگری مبارزه با نمادهای ارزشی و اسلامی از قبیل چادر و بسیجیگری و المانهای حجاب و عفاف و مبارزه با گرایشهای جنسی و تلاش برای آزادی هم جنس گرایی و استفاده از عواطف ترنسهایی که به اصطلاح خود در جامعه اسلامی ما مورد ظلم واقع میشوند، بود.
بحث دیگر مبارزه با خشونت علیه زنان بود و المانهای اسلامی و خشونتساز در خانواده را بیان میکردند و از طریق ۲۵ نوامبر و جریانهای روز جهانی خشونت علیه زن به سوءاستفاده پرداخت تا جامعه اسلامی را جامعهای خشن علیه زن نشان دهد و به نمادهای مبارزه با حکومت اسلامی بپردازد و اینکه حکومت اسلامی یک حکومت ظالمانه و خشن علیه زن است که به هیچوجه در این فضای اسلامی نمیتوان به حقوق زن دست یافت.
این جریانات مداوم بود که از سال ۹۸ به طور جدی پیگیری شد و دائماً یک سری رسانههای متحدالشکل این مباحث را پیگیری میکردند و طرفدارانی را به دست میآوردند و طرفداران آنها نیز زیاد هستند، چون مباحث چالشی و عمیق را مطرح میکنند و برخی موارد از المانها و رفتارهای خانوادههای مسلمان برای دامن زدن به این مسائل استفاده میکردند، در حالی که اسلام ما بهترین بستر برای دفاع از حقوق زن است ولی چون در این عرصه روایت سازی و حقوق زن به طور صحیح نمادسازی نمیشود در این زمینه همواره نقش مدافع عمل کردیم در حالی که به گفته رهبری در این قضیه مهاجم هستیم.
موضوع حقوق زن و این جریانات ادامه داشت تا در اغتشاشات اخیر از طرف لیدرهای زنها متأسفانه بیاخلاقی و ترویج فساد را شاهد بودیم، بحث زنها و مطالبات آنها و پاسخگویی به مطالبات صحیح زنها و فراهم کردن عرصه برای ورود به موقع و فعالانه و حمایتهای زنانه بسیار اهمیت دارد، یعنی اگر به موقع جریانات زنانه فعال جامعه مورد هدایت قرار نگیرند فضاهایی هستند که به راحتی از آنها سوءاستفاده میکنند و در قالب تورها و آموزشهایی به نام زنان در کشورهای اطراف در قالب سفرهای جذاب از ظرفیت زنان استفاده میکردند و موسساتی مانند مؤسسه توانا برای جذب اکثریت زنها در این فضا به سرمایهگذاری میپرداختند.
باید بدانیم جامعه زنان ما بیش از هر چیز نیاز به توجه در مسیر مطالبات صحیح و برطرف شدن بسیاری از چالشهایی دارند که اگر به موقع پاسخ داده شود خیلی از این شبهات برطرف میشود متأسفانه روایتها را میگذاریم برای وقتی که فرصت گذشته است.
با همه این اوصاف جامعه ما سرمایههای عظیمی دارد که اگر با یکدیگر هم نوا شوند و در عرصه روایتگری و فعالیتهای انقلابی و جهادی درست و به موقع وارد این فضا شوند و با کنشگری درست در حوادث و بحرانها ظرفیتها و استعدادهای عظیم خود را نشان دهند موفق خواهیم بود، همچنان که در انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۵۷ نشان دادیم ظرفیت و هجم عظیم این نیروها که هم انقلابیپرور هستند و هم نسل انقلابی را هدایت میکنند جریانساز خواهند بود.
دشمن بداند که نمیتواند خیال خام خود را برای زنهای ایرانی و منهدم کردن خانواده و گمراه کردن دختران ایرانی و از بین بردن ارزشها محقق سازد، هر چند که تلاشهای بسیاری کرده و نمودهای آن و ناهنجاریها و بیعفتی ها را شاهد هستیم اما باز هم نگاه ما نگاه امیدوارانه است و همانطور که رهبری ما چشم شأن به عنایات امام زمان (عج) است و ما معتقدیم این انقلاب صاحب دارد و به راحتی توسط گروهی قرار نیست منهدم شود اما باید تلاش کرد یکقطبیسازی در جامعه رواج یابد تا این دوقطبیسازیها در جنگهای داخلی را شاهد نباشیم.
منبع: خبرگزاری شبستان
نظر شما