به گزارش خبرنگار ایمنا، ساعت از ۹:۳۰ شب گذشته است، برای اولین بار در این ساعت شبانهروز در اینگونه مکانها حاضر میشوم، برخلاف تصور عموم، ترسی از حضور در این مکان ندارم، بیشتر از تاریکی و حس ترس در این مکان، اوج هنر و زیبایی سنگهای آرامگاه تخت فولاد توجهم را به جلب کرده است، انگار برای اولین بار است که نمایشگاه هنری در کف زمین برگزار میشود.
نقوش و سنگتراشههایی که هرکدام بیانگر قصهای کهن است، قصهای از زندگی فردی که دیگر در میان نیست اما توانسته است تأثیر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در اصفهان و حتی کشور بگذارد. آدمهایی که حتی با درگذشتشان نقش سنگ آرامگاهشان یک اثر هنری کمنظیر خودنمایی میکند.
زیبایی، ظرافت و جزئیات نقوش سنگها بهاندازهای بالا است، که حتی برای عبور از مجموعه تخت فولاد بااحتیاط کامل باید گام برداشت که کمترین خسارت و آسیب به آن وارد شود. درحالیکه همچنان محو تماشای نقوش سنگهای آرامگاه تخت فولاد هستم، جمله «از این نمونه شاهکارها در مجموعه تخت فولاد زیاد است» مرا به خود میآورد که وقت مصاحبه از سید احسان آقایی، دکترای معماری و فعال حوزه میراث فرهنگی درباره نقوش سنگهای آرامگاه تخت فولاد مصاحبهای انجام دهم.
از چه زمانی نقوشی دارای معانی عمیق دینی در نقوش سنگ آرامگاه تخت فولاد اضافه شد؟
نقشهای حکاکی شده روی قبور علاوه بر زیباییها و جذابیتی که دارد، دارای معانی عمیق دینی، فلسفی و عرفانی است و با باورهای مردمان زمانه خود گره خورده است. تزئینات سنگ مزارها بهواسطه اینکه ماندگاریشان، یکی از منابع مهم مردمشناسی و بررسی هنرهای تزئینی در فرهنگ و هنر ایرانزمین بهشمار میرود.
پس از ظهور اسلام در ایران مرسوم بوده است که مسلمانان روی سنگقبرها عباراتی شامل نام و نشان فرد فوتشده را حکاکی میکردند یا با قلم مینوشتند. حجاری آیات قرآن با خط کوفی از نخستین نشانههای موجود بر سنگهای قبور است، این عمل به سبب رستگاری فرد فوتشده روی قبور حجاری میشد اما بهمرور زمان و از اوایل قرن سوم سیر اشکال روی قبور با نقشهایی از گیاهان و اشکال هندسی در کنار کتیبههای مختلف با خط کوفی تزئین شده و شکل گرفته است.
نقوش نمادین و سمبلها همواره در زمانها و عرصههای مختلف اسلامی ادامه یافته است و در کنار خطوط قبور، مجموعهای کامل از خط و نقش را در قبرستانهای اسلامی رقم زده است. این نقوش با روی کار آمدن شیعیان گسترش پیدا کرد، از دوره صفویه به بعد تزئین سنگ قبور با نقشهای مختلف مثل درخت سرو و گلدان در کنار آیات قرآنی و احادیث با خوشنویسی حجاری شده است.
همه این نقشها در کنار یکدیگر، ویژگی اصلی هنر اسلامی را روی قبور و آرامگاهها نشان میدهد و با نقش و نگار زیبا روی این قبور حیات مجدد و طلب عفو و مغفرت برای فرد فوتشده به تصویر کشیده میشود.
قبرستانهای کهن و بزرگ مثل تخت فولاد اصفهان گنجینهای از نمادها و نشانههای تصویری، هنرهای تزئینی همراه با حجاریهای نفیس است. حجاری قبور در تخت فولاد بر پایه فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی شکل گرفته و گنجینهای از تزئینات و آرایهها را به وجود آورده است، باید بیاغراق بگویم که سنگ مزارهای تخت فولاد بهتنهایی اکثر سمبلها و نقشمایههای مرتبط با قبور را که در تمام ایران پراکندهاند، یکجا در خود جای داده است و بهراستی تنوع و تکثر نمادها و نشانههای تصویری در مزارهای این آرامگاه چنان است که برای نقوشی مثل گیاه و گلدان، هر سنگ تفاسیر مختص به خود را دارد.
چرا در دوران قبل از قاجار شاهد نقش انسان در قبور تخت فولاد نیستیم؟
فتحعلیشاه قاجار نقشی اساسی در ترویج موضوعاتی با تصاویر انسانی داشت که این نقوش مضامین هنر اروپایی و فرهنگ غربی را به درون هنر ایرانی وارد کرده بود و او با این هدف سعی در گسترش این نقشها روی قبور داشت.
بهواسطه محدودیتهای دینی در اماکن مذهبی نهتنها در قبور تخت فولاد که بر هیچکدام از قبور دوره صفوی نقش و تصاویر انسانی را نمیتوان مشاهده کرد، اما با شروع حکومت فتحعلیشاه قاجار بهمانند دیگر حوزههای هنری مثل فرشبافی و نقاشی و با تأثیر از قبور تصویری شاهان و شاهزادگان قاجاری، سنگ مزار در آرامگاههای ایران از جمله قبور تخت فولاد نیز (مثل سنگ مزار سرداران بختیاری و دیگر رجل سیاسی و فرهنگی) با تصاویر انسانی ساخته شد.
از حضور ارامنه و تأثیرات فرهنگی آنها از دوره صفوی و دیگر اقوام ایرانی مثل بختیاریها در اصفهان بهویژه دوره قاجار بهواسطه تحولات سیاسی مانند جنبش مشروطه نباید بهراحتی گذشت، چراکه این اقوام از ایام کهن باورها و آیینهای قومی خود را بهصورت مستقیم بر قبور حجاری میکردند که از آن جمله میتوان به نقوش انسانی در حال کار، شکار، رزم و پایکوبی اشاره کرد.
بختیاریها نیز از دوره قاجار و همزمان با نهضت مشروطه در تخت فولاد صاحب تکیه اختصاصی و تحت عنوان تکیه بختیاریها شدند؛ اگرچه این نکته قابل تأمل است که ردپای حجاری قبور آنها در تکایای دیگر از جمله تکیه فیض نیز بهخوبی مشهود است.
نقوش با تصاویر انسانی در قبور تخت فولاد هم به افراد سرشناس تعلق دارد و هم عموم جامعه، با این تفاوت که در مورد عوام دقت و ظرافت کمتری در حجاری لحاظ شده است اما در مورد اشخاص پراهمیتتر نوع لباس، تجهیزات و جایگاه سیاسی و اجتماعی آنها با دقت و ظرافت خاصی و با هنر نقاشی روی سنگ به وجود آمده است. در این نقشها فقط تصویر مردان حکاکی شده و تصاویر زنان بههیچعنوان به کار نرفته است.
علت از یاد نقشهای اسلیمی و هندسی در قبور تخت فولاد چیست؟
گفته میشود به دلیل اینکه اسلام با کشیدن اشکال انسانی و حیوانی مخالف بود و هنرمند اسلامی با محدودیت و ممنوعیت تصویر مواجه میشد، از اینرو هنرمند مسلمان نبوغ هنری خود را در جهت خلق انواع نقوش اسلیمی و در کنار آن نقوش متنوع هندسی نشان داده است، البته هنرمند مسلمان در این راه از هنرهای پیشین خود کمک شایانی گرفته، چراکه هم در نقوش اسلیمی و هم هندسی تأثیرات هنرهای تزئینی، بیزانس، ساسانی و سلتی بهخوبی نمایان است.
وی افزود: طرحهای هندسی بهصورت آشکاری وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را تداعی میکنند. این نقوش همراه با اسلیمیها آنقدر از طبیعت دور شدهاند تا بتوانند نمودار حرکت ازلی و ابدی خالق و مخلوق باشند، حرکتی که برای آن پایان و غایتی متصور نمیشود. تزئینات اسلیمی و هندسی با پیچشهای متنوع خود دستاویز مناسبی برای طراحان و حجاران قبور بودهاند تا با خلاقیت خود جلوهای زیبا به سنگ مزارهای اسلامی ببخشند. این نقوش انتزاعی از دوره سلجوقی در سنگ مزارهای پدیدار میشوند و در دوره تیموری و صفوی به اوج زیبایی و ظرافت خود در قبور میرسند.
سرلوحه، حواشی و قاببندی خطوط و دیوارههای جانبی سنگ قبور از فضاهایی هستند که با انواع اسلیمیهای زیبا به شیوههای گود و برجسته حجاری و تزئین شدهاند. یکی از بهترین مکانها برای جلوهگری این نقشها قبرستان تخت فولاد اصفهان است.
از نقوش درگاهی و محرابی در سنگ آرامگاههای تخت فولاد بگویید؟
محراب از عناصر اصلی مسجد محسوب میشود و در فرهنگ اسلامی گاه بهمثابه دروازه بهشت نیز آمده است. در باور اسلامی محراب محل تجلی خداوند است که نماد آن نور است، محراب حرکتی از زمین مادی بهسوی ملکوت اعلی است و درگاه میتواند مرز دنیای قدسی (درونی) و دنیای طبیعی و شیطانی (بیرونی) باشد.
درگاه نماد ارتباط دنیای مردگان و زندگان است و گشوده شدن این درِ مقدس نشانه باز شدن درهای بهشتی است که روح با گذر از دنیای کفر و اهریمنی وارد آن میشود، بهطور مثال در آیین مسیحیت حضرت مریم دروازه بهشت است و این درگاه قدسی توسط فرشتگان نگهبانی و محافظت میشود و در فرهنگ اسلامی نیز پیامبر (ص) و ائمه معصوم دروازههای بهشت را به روی مؤمنان میگشایند.
حضور فرشتگان، آیات و احادیث در اطراف این درگاههای محرابی، معنای پربارتری به این دروازهها که محل گذر انسان از دنیای فانی به جهان باقی است میبخشد. با این مقدمه باید بگویم که قبور اسلامی و از جمله مزارهای تخت فولاد نیز با فرمهای محرابی خود در راستای عینیت بخشیدن به این مفاهیم با قوسهای پرهوار، رومی، جناغی و انواع درگاهها تزئین شدهاند و زیباییهای خاصی را به این بهشت ایرانزمین بخشیدهاند.
نظر شما