به گزارش خبرنگار ایمنا، شهر صنایعدستی ایران نام دارد، شهری که به خاطر خاص بودن صنایعدستی و کار استادکاران هنرمندش شهره شهرهای ایران و جهان است؛ اصفهان شهری است که از گذشته و تاکنون خاستگاه هنر و صنایعدستی بوده است و استادکاران بسیاری در این شهر هنر را در صنایعدستی به اوج تعالی خود رساندند، اما افسوس که حال حوزه صنایعدستی این شهر خوب نیست.
اداره کل میراث فرهنگی و صنایعدستی استان اصفهان با وجود وظایف متعدد برای حمایت از صنایعدستی استادکاران این حوزه را به فراموشی سپرده است و تنها دستاورد این اداره کل در حوزه صنایعدستی یک میهمانی مجلل در یکی از هتلهای این شهر و سخنرانی مدیرکل این اداره در جمع برخی هنرمندان است، غافل از اینکه در همین شهر استادکاری نگاهش به در است که فردی از این اداره بیاید و حداقل از او که بیش از ۵۰ سال عمر خود را در این حوزه صرف کرده است، احوالی بپرسد.
گویی غبار فراموشی بر سر استادکاران صنایعدستی اصفهان ریختهاند، تنها بهایی که به این استادان داده میشود شرکت در مراسم ختم آنها و سخنرانی متولیان میراث فرهنگی استان است، غافل از اینکه یک دیدار و یک تماس تلفنی میتواند برای استادان این حوزه دلگرمی باشد. یکی از استادکاران قلمزنی شهر اصفهان با بیش از ۵۰ سال سابقه در حرفه قلمزنی تنها آرزویش این است که اداره کل میراث فرهنگی استان نه از وی بلکه از تمام استادان و فعالان حوزه صنایعدستی حمایت کند.
استاد سیدحسن جوزدانی متولد ۱۳۰۶ در شهر اصفهان است که از ۱۴ سالگی وارد حرفه قلمزنی شده و بیش از ۵۰ سال در این حرفه فعالیت کرده است. سبک قلمزنی او بهگونهای است که حتی یک نمونه از آثار او در بازار فروش داخل موجود نیست و تمام آثارش به خارج از کشور صادر و فروخته شده است.
آثار محدود خود را که یادگار دوران جوانی و میانسالیاش است و برای خود نگاه داشته است، با ذوق و شوق خاصی نگاه میکند و گاهی چنان محو مشاهده آثارش میشود که متوجه پرسشهای خبرنگار نمیشود. در ادامه مشروح گفتوگو با این استاد قلمزنی را از نظر میگذرانید.
از خود و علت ورودتان به این حرفه بگویید؟
من در یک خانواده چهار نفره در اصفهان به دنیا آمدم، فرزند دوم خانواده هستم و پدرم یکی از زمیندارهای معروف شهر اصفهان بود. از ۱۴ سالگی وارد حرفه قلمزنی شدم، درواقع تنها فرزند خانواده بودم که حرفهاش را رشته هنری انتخاب کرد و از انتخاب این حرفه پشیمان نیستم زیرا قلمزنی بیش از اینکه برایم یک حرفه باشد، یک مهارت برای خلق یک اثر هنری منحصربهفرد است. با وجود اینکه سالها است به دلیل کسالت نمیتوانم در این رشته هنری فعالیت کنم اما همچنان مشاهده آثار قلمزنی فاخر برای من یک حس خوشایند و لذت دارد.
از آن دوران برای ما بگویید؟
من به همراه «مهدی علمداری» برای آموزش قلمزنی به منزل مرحوم «استاد سیدمحمد قلمیزاده» که دایی آقای علمداری بود میرفتیم، در واقع من کار قلمزنی را از استاد قلمیزاده فراگرفتم و پس از چند سال به منزل یک مرد یهودی در اصفهان به نام «میرزا ریحان» رفتم. میرزا ریحان به همراه همسرش به دلیل ثروت زیادی که داشتند بهترین قلمزنهای شهر اصفهان را جمع کرده و در کارگاهی که در منزل خود ایجاد کرده بودند سفارش کار قلمزنی میگرفتند. در این کارگاه مطرحترین قلمزنهای اصفهان حضور داشتند و به همین دلیل هیچکدام از کارها فروش داخل کشور نداشت و تمام آثار به خارج از کشور صادر میشد.
قلمزنی در دوران گذشته در چه وضعیتی قرار داشت؟
برخلاف تصور عموم که فکر میکنند بهتازگی مردم به دلیل گران بودن آثار قلمزنی تمایلی به خرید ندارند، در گذشته نیز با اینکه قیمت آثار قلمزنی کم بود مردم تمایلی به خرید نداشتند و بیشترین فروش استادکاران قلمزنی مربوط به گردشگران خارجی بود اما موردی که از گذشته تاکنون فرق کرده است، کیفیت آثار تولیدی قلمزنی است، در گذشته تمام مراحل قلمزنی با دست بود ضمن اینکه هم استادکار و هم شاگرد وقت و دقت کافی در ظرافت و هنر اثر قلمزنی به خرج میداد اما متأسفانه در حال حاضر این کار کمتر اتفاق میافتد.
آثار شما چه ویژگی نسبت به سایر آثار استاد قلمزنی دارد؟
سبک قلمزنی من سبک ایلیاتی است در صورتی که که در بسیاری از آثار قلمزنی شاهد طرحهایی با چهرههای مینیاتور، میخانه، گل و مرغ هستیم. مورد دیگر اینکه از همان ابتدای شروع کار تا پایان دوره فعالیتم برای خلق یک اثر قلمزنی از هیچ طرح و الگویی استفاده نمیکردم بلکه نقشه کارم خودجوش در ذهنم تداعی میشد و من آن را با مداد طراحی و سپس قلمزنی میکردم.
پس شما در نقاشی هم مهارت دارید؟
خیر؛ بدون اینکه که دوره نقاشی بگذرانم به دلیل ذوق و استعدادی که طرحهای آثار قلمزنیام را خود طراحی و اجرا میکردم و آثاری که از من خلق میشد کمترین مشکل را در طراحی و ظرافت هنری داشت، به همین جهت آثارم بهمحض تولید، به فروش میرفت و حتی قبل از اینکه اثر قلمزنیام به اتمام برسد از قبل خریداری شده بود.
چرا هیچوقت اثرهایتان را به مغازهدارها و بازار برای فروش عرصه نکردید؟
من برای اثرم ارزش قائل بودم و معتقد بودم اثری که خلق میکنم، خاص و منحصربهفرد است به همین جهت اگر بخواهم آثارم را به مغازهدار برای فروش تحویل دهم، ارزش و خاص بودن آثارم را زیر سوال میبرم. خوشبختانه تمام آثار قلمزنی من بدون اینکه به مغازهدار برای فروش عرضه کنم توسط گردشگران خارجی و عدهای هنردوست در کشور به فروش رفت.
اثری از شما بوده است که برایتان ارزش معنوی بالایی داشته باشد و از فروش آن پشیمان شده باشید؟
برای هنرمند تمام آثارش ارزش معنوی دارد و آنها را همچون فرزندان خود میپندارد اما من هیچوقت به اثرهایم وابستگی نداشتم زیرا نگاهم این بود که وظیفهام خلق یک اثر هنری است، اما در فروش آثارم دقت لازم را میکردم که اثر به فردی فروش رود که ارزش هنر را بداند، به همین خاطر هیچوقت اثرهایم را به مغازهدار برای فروش عرضه نکردم و هماکنون حتی یک عدد از آثار قلمزنی من در بازار موجود نیست.
از سختی کار قلمزنی برایمان بگویید؟
سختی در کار نبود زیرا هر حرفهای سختیهای خاص خود را دارد اما مجبور شدم حرفهام را سالها به دلیل نگهداری از فرزندم به خانه بیاورم و تا زمانی که فرزندم ازدواج کرد من حرفهام را بیرون از خانه نبردم شاید سختی کار من همزمانی کار کردن با نگهداری از فرزندم بود اما سختی دیگری در کار نبود.
با فعالیت در حرفه قلمزنی امرار معاش سخت نبود؟
با وجود اینکه پدرم یکی از زمینداران معروف اصفهان بود اما همچنان روی پای خودم ایستادم. در گذشته یک فرد میتوانست با فعالیت در حرفه قلمزنی یک زندگی متوسط رو به خوب داشته باشد اما متأسفانه در سالهای اخیر نهتنها رشته قلمزنی بلکه تمام رشتههای صنایعدستی با مشکلات عدیدهای روبهرو شده است که یک فرد هنرمند بهسختی میتواند با فعالیت در این حوزه امرارمعاش کند.
قلمزنی اصفهان طی سالهای اخیر تغییراتی داشته است؟
این اصفهان بود که قلمزنی را در تمام شهرهای کشور توسعه داد اما با وجود اینکه هیچکدام از بخشهای قلمزنی اصفهان به فراموشی سپرده نشده است، شاهد طرحهای فوری و آثار بیکیفیت یا متوسط در بازار فروش هستیم که همین امر به برند قلمزنی اصفهان لطمه میزند.
خلق یک اثر مطلوب قلمزنی چقدر زمان میبرد؟
این زمان متغیر است و بسته به نوع کار، حجم و موارد دیگر متفاوت است، اما اگر یک فرد قلمزن بهطور متوسط روزانه هشت ساعت وقت خود را صرف تولید یک اثر کند، آن اثر پس از دو ماه تکمیل میشود.
چه خواستهای بهعنوان استادکار قدیمی قلمزنی دارید؟
شاید صحبتم تکراری باشد اما من از متولیان فرهنگ و هنر استان بهویژه اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان گلایه دارم؛ این بزرگواران طی این سالها بهویژه در دوره مدیریت جدید اداره کل میراث فرهنگی حتی یک تماس با من نگرفتند و از احوال من جویا نشدند. چرا من استادکار با سابقه ۵۰ سال فعالیت نباید بیمه داشته باشم؟ چرا یکبار این بزرگواران نیامدهاند و بگویند بهپاس زحماتی که سالهای سال در این حرفه کشیدهاید، بعضی از آثار موجود شما را برای بازدید و معرفی به عموم خریداری میکنیم یا به نمایش میگذاریم؟.
همه اینها درد است، اینهمه هزینه برای هفته صنایعدستی اصفهان میشود اما دریغ از اینکه احوالی از هزاران نفر همچون من که سالهای سال در این حرفه موی خود را سپید کردهایم، بپرسند. من سالها است دستودل از این آقایان شستهام، اما تنها آرزو و خواسته قلبی من این است که از هنرمندان صنایعدستی بهویژه استادکاران قدیم بیشتر حمایت و قدردانی شود.
گفتوگو از: کورش دیباج، دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری ایمنا
نظر شما